پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۲:۰۹

اگر بخواهیم به حوزه آسیب‌های اجتماعی ورود پیدا کنیم، توجه داشته باشید که آسیب‌های اجتماعی مثل تکدی‌گری، فحشا، کودک کار و خیابان و... در شهرهای بزرگ طبیعتا کثرث، وسعت و حضور بیشتری دارند.

سلامت نیوز:محمد زاهدی‌اصل*: اصولا کلانشهرها در همه کشورهای دنیا مسائل متنوع‌تر، متعددتر و پیچیده‌تری در حوزه آسیب‌های اجتماعی دارند، یعنی اگر ما شهرهای بزرگ و کوچک را از این نظر مقایسه کنیم، متوجه می‌شویم که کلانشهرهای بزرگی مانند تهران، مشهد، تبریز، اصفهان، شیراز، اهواز، اراک و... با توجه به گستردگی جمعیت، پهنه فضای جغرافیایی، تنوع صنایع و مسائلی از این قبیل فضاهایی را ایجاد می‌کنند که با شهرهای کوچک درجه دو و سه متفاوت هستند. طبیعتا کلانشهرهایی مثل تهران با جمعیت انبوه ساکن و جمعیت در رفت و آمد مواجه هستند.

به گزارش سلامت نیوز، آرمان نوشت: اغلب کلانشهرهای دنیا علاوه بر انبوه جمعیت ساکن با افرادی رو به رو هستند که روزها برای اشتغال وارد کلانشهرها می‌شوند و شب‌ها به محل اسکان خود که فاصله اندکی با کلانشهرها دارند، برمی‌گردند. بنابراین توجه داشته باشید که این مساله تا حدودی موجب بروز آسیب‌های اجتماعی می‌شود. در واقع افرادی که ساکن دائمی کلانشهرها هستند، خود را شهروند اصلی احساس می‌کنند و طبیعتا دلبستگی، علاقه‌مندی و احساس تعصب بیشتری به شهرشان دارند و نسبت به شهرشان مراقبت و نظارتشان بیشتر است. آن بخش از جمعیت هم که برای اشتغال وارد کلانشهرها شده و شب هنگام به محل اسکان خود برمی‌گردند، طبیعتا به قول عوام کلانشهرها را وطن دوم خود می‌دانند و نسبت به آنها احساس مسئولیت، مشارکت، نظارت، همراهی و همکاری کمتری دارند.

تعارض فرهنگی به جای تعامل فرهنگی

وجود جمعیت دوگانه در کلانشهرها یعنی افراد ساکن دائمی و افراد ساکن غیردائمی به نوعی در بروز آسیب‌های اجتماعی تاثیرگذارند، چرا که آنها احساس متفاوتی نسبت به مسائل کلانشهرها دارند. باید گفت که بخشی از آسیب‌های اجتماعی در کلانشهرها مانند تکدی‌گری، حاشیه‌نشینی، اعتیاد و طلاق ممکن است که تفاوتی با سایر شهرها نداشته باشند، ولی آنچه در کلانشهرها به عنوان آسیب اجتماعی بیشتر مطرح است و باید به آن توجه ویژه شود، سکونتگاه‌های غیررسمی است، مناطقی که به عنوان حاشیه تلقی می‌شوند. هر چند این حاشیه‌ها به داخل شهرها هم نفوذ پیدا کرده‌اند، یعنی این‌گونه نیست که بگوییم مثل قدیم مهاجران در اطراف شهرها اسکان می‌کنند و نهایتا مسائل خاص خود را دارند. مساله بعدی که در کلانشهرها می‌بینیم، ضعف در روابط اجتماعی است. در واقع در شهرهای کوچک و روستاها میزان همبستگی و انسجام اجتماعی بالاست، چون روابط چهره به چهره زیاد است، اما در کلانشهرها این گونه نیست، چرا که بخش قابل توجهی از مردم در کلانشهرها مهاجر هستند و اصالتا برای آن شهر نبوده و از نقاط دیگری آمده‌اند.

بنابراین طبیعتا روابط خویشاوندی نداشته و در روابط اجتماعی خود به نوعی احساس مسئولیت کمتری دارند. این مساله بستری را فراهم می‌کند که افراد نسبت به هم احساس بیگانگی کرده و احساس مسئولیت کمتری داشته باشند، یعنی به مشکلات هم کمتر توجه کنند. ما در کلانشهرها با پراکندگی، تعدد و تنوع فرهنگی مواجه بوده و به قول علمای جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی شاهد پاره‌فرهنگ‌ها در شهرهای بزرگ هستیم. وقتی خرده‌فرهنگ‌ها در کنار هم قرار می‌گیرند، بخشی می‌توانند همدیگر را تحمل و بخشی دیگر نمی‌توانند همدیگر را تحمل کنند و اینجاست که به جای تعامل فرهنگی، تضاد و تعارض فرهنگی به وجود می‌آید. البته فرهیختگان جامعه ممکن است فرهنگ‌های متفاوت را تحمل کنند، اما همه تحصیلات بالایی ندارند و همه به نوعی میزان آستانه تحملشان یکسان نیست، بنابراین همه این موارد باعث می‌شود که ما شرایط متفاوتی را در کلانشهرها ملاحظه کنیم.

تهران، شهر دکل‌ها

موضوع دیگری که در ارتباط با آسیب‌های اجتماعی کلانشهرها مطرح است، این است که خود کلانشهرها مسائلی دارند. این مسائل آستانه تحمل افراد را پایین می‌آورند. برای مثال آلودگی هوا و پارازیت‌ها، امواج ماهواره‌ها و دکل‌ها روی مردم بسیار تاثیرگذار هستند. باید گفت که تهران شهر دکل‌هاست و این مساله فضا را آلوده می‌کند. غیر از این بحث ترافیک هم به روان افراد فشار وارد می‌‌کند و آستانه تحمل آنها را پایین می‌آورد.

بر همین اساس درگیری‌ها و نزاع‌های خیابانی در کلانشهرها بیشتر از شهرهای کوچک است. از این رو تمامی این مسائل مزید بر علت می‌شوند و وقتی آستانه تحمل افراد پایین می‌‌آید، آنها نمی‌توانند همدیگر را تحمل کنند و با هم مدارا داشته باشند. این مساله به نوعی آسیب‌های اجتماعی در کلانشهرها را بیشتر می‌‌کند. از سوی دیگر، بحث معیشت نیز مطرح است. هزینه متعارف زندگی در شهرهای بزرگ به مراتب از شهرهای کوچک بیشتر است. اگر بحث مسکن را هم اضافه کنیم، کرایه‌ای که بابت مسکن در کلانشهرها پرداخت می‌شود با کرایه‌ مسکن شهرهای کوچک متفاوت است. تمامی این موارد فشارهای روانی را برای شهروندان ساکن در کلانشهرها ایجاد می‌کند، آستانه تحملشان را پایین می‌آورد و به نوعی شاهد مشکلات بسیاری در کلانشهرها هستیم.

وسعت آسیب‌های اجتماعی در کلانشهرها

اگر بخواهیم به حوزه آسیب‌های اجتماعی ورود پیدا کنیم، توجه داشته باشید که آسیب‌های اجتماعی مثل تکدی‌گری، فحشا، کودک کار و خیابان و... در شهرهای بزرگ طبیعتا کثرث، وسعت و حضور بیشتری دارند. این در حالی است که افراد در شهرهای کوچک همبستگی و انسجام بیشتری داشته و اگر مشکلی برای آنها پیش بیاید، هوای هم را دارند و به کمک هم می‌شتابند، اما در کلانشهرها طبیعتا چون مردم همدیگر را نمی‌شناسند، روابط چهره به چهره ندارند، نسبت به هم بیگانه هستند و بعضا رفتارها کنترل نمی‌شود و شما می‌بینید که ملاحظه همدیگر را هم ندارند.

طبیعتا این وضعیت در کلانشهرها منجر به گسترش آسیب‌های اجتماعی می‌شود. همچنین فشارهای اقتصادی عاملی برای گسترش آسیب‌های اجتماعی است. در واقع وقتی که شرایط زندگی مهیا نیست، معضل کودک کار و خیابان به وجود می‌آید. نمی‌خواهم بگویم که همه متکدیان نیازمند هستند، ولی بالاخره بخشی از آنها نیازمند هستند. بنابراین آسیب‌های اجتماعی کلانشهرها بسیار متفاوت از شهرهای کوچک است و طبیعتا نظارت‌های اجتماعی هم در کلانشهرها ضعف دارد، یعنی ما ممکن است نظارت‌های رسمی از نهادهای ذیربط مانند پلیس داشته باشیم، اما این نظارت‌ها خیلی اثرگذار نیست. از این رو باید نظارت‌ها همگانی و اجتماعی به صورت طبیعی به وجود آیند تا افراد مراقب هم باشند. همچنین کنترل اجتماعی که در شهرهای کوچک وجود دارد به مراتب در شهرهای بزرگ ضعیف‌تر است و طبیعی است که نهادهای رسمی نمی‌توانند این خلأ را پر کنند. حاصل آن است که بالاخره افراد دچار انحراف، بزهکاری‌ها و ناهنجاری‌ها می‌شوند. در واقع ما در کلانشهرها با نرخ تصاعدی آسیب‌های اجتماعی رو به رو هستیم.

* مددکار اجتماعی و استاد دانشگاه

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha