سلامت نیوز:مهاجرتهای آینده زیستمحیطی خواهد بود. دو روز پیش، در روز هوای پاک، گرد و غبار در اهواز به حدی رسید که همه چیز، حتی آشپزی در خانه تعطیل شد اما زندگی در شهر خاکگرفته را نمیشود تعطیل کرد، نمیشود دکمه ایستادن همه چیز را فشار داد یا هر بار که چنین اتفاقی میافتد موقتی در جای دیگری ساکن شد.
به گزارش سلامت نیوز، وقایع اتفاقیه نوشت: وضعیت شهر در چنین وضعیتی کمی شبیه به فیلم بینستارهای است: زمین آنقدر تغییر کرده، طوفانی و پر گرد و خاک است که ادامه دادن حیات انسانی در آن امکانپذیر نیست. طوفانهای گرد و خاک، ریههای انسانها را تحت تاثیر قرار داده و سازمانهای فضایی به دنبال راهی برای فرار از زمین و تشکیل یک زندگی دیگر در جایی خارج از زمین، شاید در سفینهای بزرگ هستند.
پیشبینی مهاجرت حالا با وضعیتی که در ایران شاهدیم چندان هم پیشبینی بعید و خارج از منطقی نیست. نگاهی به همین اهواز که روزهای پر گرد و خاک شبیه به دو روز اخیر کم نداشته هم در این زمینه قانعکننده است. خوزستان، در پنج سال گذشته ۲۰۰هزار مهاجر به شهرهای دیگر کشور فرستاده است. آماری که مدیرکل حوزه استانداری این استان تابستان امسال به خبرگزاریهای مختلف داده نشان میدهد تعداد مهاجران این استان بعد از جنگ در سالهای اخیر بیسابقه بوده است. اگرچه نمیشود چنین آماری را یکسره به پای شرایط آبوهوایی و زیستمحیطی در خوزستان نوشت اما به هر حال نمیشود این شرایط را به عنوان عاملی در بالا بردن مهاجرتها هم نادیده گرفت. مثالهای مشابه باز هم وجود دارند. در سال ۱۳۹۳، هوشنگ ناظری، فرماندار وقت زابل به روزنامه شرق گفت: شغل ۷۰درصد مردم سیستان کشاورزی، دامپروری و صیادی، مشاغل وابسته به تالاب هامون بوده و آنها بیکار شدهاند.
این بیکاری و همچنین و شنهای روان که همه آنها محصول خشک شدن هامون بوده است، به گفته او ۳۰۰ روستای سیستان از مجموع ۱۰۰۰ روستا خالی از سکنه شده بود. همین چند روز پیش، معاون دفتر زیستگاه و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست به روزنامه اطلاعات گفته بود خشک شدن دریاچهها و تالابها میتواند به مهاجرتهای دستهجمعی بینجامد. ایران جزو ۱۰ کشور بزرگ آلودهکننده دنیا محسوب میشود و مصرف آب در ایران بیش از حد استاندارد جهانی است. نتیجه بیتوجهی به محیط زیست و خشکسالی بیش از حد را میشود در وضعیت کنونی ایران دید. کمبود آب بیسابقه ناشی از مصرف بیرویه آب و کاهش بارندگی یکی از تهدیدهای اساسی حیات در ایران است. آذر امسال، ناسا اعلام کرد ایران چهارمین کشور در معرض خشکسالی دنیا است. سازمان فضایی آمریکا در گزارش اخیر خود اعلام کرده بود تا ۴۰ سال آینده احتمال دارد بسیاری از مناطق ایران به بیابان تبدیل شوند. نسبت سهم ایران از بیابانهای جهان همین حالا دو برابر سهم نسبیاش از خشکیهای زمین است و پیش از این چند استاد کویرشناسی دانشگاههای مختلف در گفتوگوهای مختلفی هشدار دادهاند ۱۰۰میلیون هکتار از زمینهای ایران در معرض بیابان شدن هستند. محمدکیا کیانیان، استاد دانشگاه سمنان پیش از این به تسنیم گفته بود سالانه یک درصد از زمینهای ایران به بیابان تبدیل میشوند. جز بیابانزایی، فرسایش بادی و نمکزایی هم حیات در ایران را تهدید میکند. در واقع جز تهدیدهای اخیر آلودگی هوا که اغلب کلانشهرها را تهدید میکند منابع دیگر زندگی در ایران هم رو به زوالاند.
در چنین شرایطی، که بحران محیط زیستی یک بحران ملی است باید منتظر آغاز مهاجرتهای محیط زیستی نه از یک منطقه به منطقهای دیگر بلکه از ایران به کشوری دیگر بود. اگر مردم شیوه زیستشان را تغییر ندهند محیط زیست ایران هم توانایی تحمل زندگی آنها را نخواهد داشت و آنها را وادار به ترک کشور خواهد کرد. اتفاقی که البته خاص ایران نیست. اگر پناهندگان سوری، قربانیان جنگ فرسایشی این کشور در چند سال اخیر، جزو اصلیترین پناهجویان دنیا بودهاند، دور نخواهد بود که پناهجویان کلافه از بیآبی و بیهوایی و بیزمینی راه کشورهای دیگر را در پیش خواهند گرفت. اتفاقی که با جنگهای همیشگی در خاورمیانه که خودشان نابودکننده محیطزیست هستند و اقلیم خشک فعلی و بارندگی کم در همه منطقه احتمالا فراتر از ایران هم خواهد بود و دامن کشورهای دیگری هم در این منطقه خواهد گرفت. باید به این واقعیت مهم رسید که جلوگیری از این روند و تخریب بیشتر محیط زیست مسلما بیتاوان نیست.
نظر شما