یکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۱:۵۷

از زمان وقوع حادثه پلاسکو قوه‌قضائیه در حال بررسی آن است و در نهایت مقصران اصلی حادثه توسط دادستان مربوطه مشخص می‌شوند. نکته حائزاهمیت آن است که این حادثه نقطه عطفی از نظر فنی برای ساختمان‌ها محسوب می‌شود، در واقع حادثه پلاسکو به‌خوبی نمایانگر آن بود که حتی در صورت مقاوم‌سازی نسبی ساختمان‌های تازه احداث‌شده ساختمان‌هایی که قبل از اجرای مقررات‌ملی ساخته شده‌اند آسیب‌پذیر هستند.

هنوز دنبال مقصر پلاسکو می‌گردند

سلامت نیوز:یک سال از حادثه پلاسکو گذشت، حادثه‌ای که ظرف چندین ساعت یک سازه ۱۷ طبقه‌ای را به تلی از آتش، خاک و آهن تبدیل کرد. این پلاسکوها کم نیستند و به گفته مسئولان سازمان آتش‌نشانی بیش از ۲۰۰ پلاسکوی دیگر در تهران داریم.

به گزارش سلامت نیوز، آرمان نوشت: البته تعداد زیادی از پاساژ‌های ناایمن و خطرساز این شهر اکنون پلمب شده‌اند، اما خطر هنوز بیخ گوش تعداد زیادی از آنهاست. پیروز حناچی، معاون فنی و عمرانی شهردار تهران  با مرور درس‌های متعددی که از حادثه پلاسکو گرفته‌ایم، می‌گوید: «حادثه پلاسکو به خوبی نشان داد باید نگران ساختمان‌هایی باشیم که پیش از اجرای مقررات ملی ساختمان در کلانشهرهای ایران ساخته شده‌اند.» در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.

پس از گذشت یک سال از وقوع حادثه پلاسکو و بر اساس آخرین گزارش‌های رسیده، مقصران اصلی حادثه چه افراد، ارگان‌ها یا سازمان‌هایی شناخته شدند؟

از زمان وقوع حادثه پلاسکو قوه‌قضائیه در حال بررسی آن است و در نهایت مقصران اصلی حادثه توسط دادستان مربوطه مشخص می‌شوند. نکته حائزاهمیت آن است که این حادثه نقطه عطفی از نظر فنی برای ساختمان‌ها محسوب می‌شود، در واقع حادثه پلاسکو به‌خوبی نمایانگر آن بود که حتی در صورت مقاوم‌سازی نسبی ساختمان‌های تازه احداث‌شده ساختمان‌هایی که قبل از اجرای مقررات‌ملی ساخته شده‌اند آسیب‌پذیر هستند. مقررات ملی در کشور از سال 76 تاکنون و از زمان اجرای قانون نظام مهندسی اجباری شد و تا قبل از آن هیچ‌گونه اجبار در اجرای مقررات‌ملی در پروژه‌های عمومی کشور وجود نداشت. تنها طرحی‌عمرانی تحت عنوان «آیین‌نامه 519» وجود داشت که معمولا برای ساخت طرح‌های عمرانی مورد استفاده قرار می‌گرفت، اما در ارتباط با ساخت ساختمان‌های عمومی از آن استفاده نمی‌کردند.

عدم اجرای مقررات ملی ساخت ساختمان در زمان ساخت ساختمان‌های یک و دو طبقه ایجاد مشکل نمی‌کند، اما متاسفانه تمام ساختمان‌های بلندمرتبه در سطح شهر تهران و شهرستان‌ها هنگام ساخت با این معضل مواجه بوده‌اند. در حال‌حاضر به آن دلیل با بازگشت کسبه به بخش باقیمانده مجموعه پلاسکو مخالفت می‌شود که رعایت آیین‌نامه در آن صورت نگرفته است. علاوه بر این به دلیل حادثه سنگین آتش‌سوزی اکنون وضعیت ایمنی پلاسکو به مراتب حادتر شده است. بنابراین حادثه پلاسکو یک نقطه عطف برای ساختمان‌هایی است که قبل از اجرای آیین‌نامه‌ها مورد استفاده قرار گرفته‌اند یا آنهایی که برای گونه خاصی از کاربری طراحی شده، اما به گونه دیگری مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند. ساختمان پلاسکو ترکیب تجاری و دفاتر اداری داشت، اما این دفاتر به مرور تبدیل به تولیدی‌‌هایی شدند که بخش قابل‌توجهی لباس در آنها انبار شده بود و حتی سقف‌های کاذب این انباری‌ها نیز به عنوان انبار استفاده می‌شدند. استفاده غیرکارشناسانه از سقف‌های کاذب و ساختمان سبب گسترش تبعات این حادثه شد، زیرا آتش‌نشان‌ها در هنگام ورود به ساختمان تصور کردند که آتش خاموش شده، اما آتش به فضای زیر سقف کاذب رسوخ کرده و همچنان ادامه داشت و به فضای دیگر نیز سرایت کرد.

در یک سال‌گذشته قوه‌قضائیه بسیاری از پاساژ‌های ناایمن را پلمب کرد، باتوجه به اینکه پلمب این پاساژ‌ها سبب بیکاری بسیاری از کارگران و کارفرمایان می‌شود، آیا نمی‌توان جای پلمب آنها را بهسازی کنیم؟

زمانی که پای ایمنی ساختمان‌ها در میان است هیچ‌گونه اغماضی نباید صورت بگیرد، زیرا در صورت بروز حادثه هیچ‌فردی مسئولیت آن را به عهده نمی‌گیرد. بنابراین مرزبندی ایمنی را باید در همه حال رعایت کرد و زمانی که شهروندان از نظر ایمنی در معرض خطر باشند این‌گونه دلسوزی‌ها به معنای خدمت به مردم نیست، زیرا احتمال از دست رفتن جان شاغلان در این پاساژها در صورت بروز حادثه می‌رود و فوت این عزیزان از پلمب پاساژها به مراتب بدتر است.

سهم توجه به ایمنی سازه‌ها و ساختمان‌ها را در بخش‌نامه‌ها و دستور‌العمل‌های مدیریت جدید شهری به چه میزان می‌دانید؟

فارغ از این دوره یا دوره‌های دیگر مدیریت شهری، مدیران شهری باید بدانند همه مسائل از طریق خرج پول قابل حل شدن نیستند. بنابراین هر فرد که مسئولیت شهر را برعهده دارد نباید اقدامی انجام دهد که در پی آن امنیت شهروندان با پرداخت وجه مبادله شود؛ طبیعتا نگاه شهرداری حاکم بر مسائل این گونه است. به رغم آنکه تحقق این اهداف بسیار سخت است و ارجحیت دادن به امنیت شهروندان در صورتی که شهرداری نیازمند منابع مالی فراوان است، بسیار دشوار خواهد بود، اما شهرداری تاکنون توانسته و تلاش می‌کند که شهر را به شیوه‌ای درست اداره کند.

در‌س‌های آموخته شده از حادثه پلاسکو را چه می‌دانید؟

بخش زیادی از ساختمان‌های بلندمرتبه در تهران‌اند و آمادگی برای حوادث پیش‌بینی نشده و تجهیز امکانات امداد و خدمات‌رسانی یک درس مهم در پلاسکو است. شهر تهران زمانی به ندرت ساختمان‌های بلندمرتبه داشت و تجهیزات سیستم اطفا و امحای حریق نیز متناسب با آن بود، اما امروزه حدود 1000 ساختمان بلندمرتبه در سطح شهر داریم و باید سیستم‌ایمنی نیز متناسب با آن به روز‌رسانی شود. اگر این حادثه در یک بافت متراکم و کم‌دسترس رخ می‌داد قطعا هزینه آن بسیار بیشتر بود و هزینه‌های اجتماعی دیگری را نیز به شهر تحمیل می‌کرد.

توجه به این نکته نیاز است که اگر در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت قادر به حل مشکلات نیستیم حداقل به آنها دامن نزنیم. در گام اول نقاط آسیب‌پذیر شهر را شناسایی کرده و برای آنها برنامه داشته باشیم و بخشی از این برنامه‌ها از جنس نرم‌افزاری و آموزش است. برای مثال آموزش به ساکنان ساختمان‌های بلند و معابر کم‌عرض یک الزام برای همکاران در بخش مدیریت بحران است که باید به آن توجه کنند. شناسایی نقاط آسیب‌پذیر در محدوده شهری و رتبه‌بندی آنها به ترتیب اولویت از درس‌های دیگر از این حادثه است. با شناسایی این نقاط می‌توان اقدامات امکانپذیر را در راستای ایمنی آنها انجام داد و این واقعیت اصلی‌ترین درسی است که باید از حادثه پلاسکو بگیریم.

عملکرد هیجان‌زده مردم و تجمع آنها در محل حادثه را که مانع کمک رسانی مطلوب به حادثه‌دیدگان شد تا چه میزان در تشدید دامنه تخریبات این حادثه موثر می‌دانید؟

قطعا آموزش قبل از حادثه نیاز است و یکی از دستاوردهای پلاسکو در فضای مجازی نیز همین نکته بود. ازدحام بی مورد در محل حادثه در زمانی که نیروهای امدادی نیازمند مسیرهای باز برای دسترسی به محل حادثه هستند بسیار مشکل زا و خطر آفرین است و فضای‌مجازی نیز به این موضوع تاکید داشت. برای مثال فرض کنید ستون‌های این ساختمان بر سر جمعیت جمع شده و ناظر سقوط می‌کرد. در این صورت ابعاد فاجعه به مراتب بیشتر بود. مسلما توجه به این نکات‌ایمنی در پروتکل‌های آموزشی ایمنی در دنیا و تعالیم آتش‌نشانان لحاظ شده است. در تمام پروتکل‌ها اگر در یک ساختمان اسکلت فلزی بیش از یک ساعت و نیم بسوزد باید حریم ایمنی با آن را رعایت کرد و تمام افراد حاضر در ساختمان را از آن خارج کرد. آمادگی متناسب با حجم حوادث پیش‌رو و آموزش متناسب با حادثه به مردم از درس‌های دیگر پلاسکو است.

برخی از صاحب‌نظران پلاسکو را نمونه کوچکی از شرایط تهران در زمان وقوع حادثه می‌دانند، تا چه میزان با این مقایسه موافق هستید؟

مدیریت بحران یک فرایند است و همه در آن نقش ایفا می‌کنند. این فرایند به عهده دولت یا شهرداری به تنهایی نیست و شهروندان نیز نقش مستقیمی در آن دارند. اگر پلاسکو آسیب‌پذیری ما را نشان داد و آسیب‌های خود را شناسایی کردیم در این صورت اقدام درست را انجام داده‌ایم، اما اگر نگران باشیم و هیچ‌اقدامی انجام ندهیم، در این صورت قطعا به بیراهه رفته‌ایم. زلزله، آتش‌سوزی موردی و آتش‌سوزی ناشی از زلزله نیازمند پیش‌بینی سناریوهای آمادگی حادثه هستند و بخشی از آمادگی بر دوش مردم و بخشی وظیفه دستگاه‌های متولی و زیربنایی مدیریت بحران است. اگر بدانیم احتمال وقوع یک حادثه بیش از 90‌درصد است عقل حکم می‌کند برای وقوع آن تمهیداتی بیندیشیم و این کاری معمول در کشورهای دنیاست.

برای مثال ژاپنی‌ها با مطالعه گسل‌های تهران سناریوی زلزله در آن را ترسیم و پیش‌بینی کردند که در صورت فعالیت هر گسل‌ چه اتفاقاتی می‌افتد. برای مثال گفتند شبکه گازرسانی شهر باید اصلاح شود تا در هنگام وقوع زلزله حادثه آتش‌سوزی ناشی از آن به یک معضل جدی تبدیل نشود یا بیمارستان‌ها و پمپ‌بنزین‌ها باید ایمن باشند، زیرا نقش‌اساسی در کمک‌رسانی در زمان زلزله دارند. شبکه دسترسی‌های بزرگراهی باید کاملا ایمن باشند و دکل‌های فشار قوی برق از میان آنها عبور نکرده باشد یا پل‌ها در مقابل زلزله مقاوم‌سازی شوند. اگر این سناریو را تدوین کنیم و برای آن برنامه داشته باشیم چرا باید نگران باشیم؟ زلزله و حوادث طبیعی واقعیاتی قابل باور هستند که باید برای مقابله با آنها آمادگی داشته باشیم.

سوله‌های مدیریت بحران اخیرا توسط شهرداری از افراد و سازمان‌های حقوقی پس گرفته شدند، آیا این اقدام را می‌توان ناشی از نگاه واقع‌گرای شهرداری به حوادث‌طبیعی دانست؟

بله این نگاه وجود دارد و لازم است، اما کافی نیست. سوله‌های مدیریت بحران باید تجهیز و همواره آماده نگهداری شوند، اما همواره امکان تصمیم‌گیری غلط در حوزه بحران وجود دارد. بنابراین نهادهای ناظر و مدنی و سازمان‌های‌تخصصی اجتماعی باید دائما آمادگی در برابر حوادث طبیعی را به مدیران شهری گوشزد کنند و یکی از وظایف دنیا نهادهای تخصصی و مدنی در تمام دنیا نقد درست و تخصصی مدیران است، البته این نقد را نباید با جوسازی اشتباه گرفت. برای مثال آنها باید به مدیران الزامات استفاده از سوله‌ها در زمان بحران را گوشزد کنند تا از این فضاها در مواقع بحران درست استفاده شود. اگر در مواردی این الزامات فراموش شود یا مدیری به‌طور کامل به آنها توجه نکند و از مسیر درست خارج شود؛ در این صورت در زمان بروز حادثه وضعیت مطلوبی در سطح شهر نخواهیم داشت. در نهایت باید گفت مدیرانی موفق‌ به این حساسیت‌ها توجه و مسیر خود را با چارچوب‌های ارائه شده توسط نهادهای مدنی و اجتماعی اصلاح می‌کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha