شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۶:۱۸

حدود 10سال پیش مهاجرت ایرانی‌ها بیشتر حول و حوش نخبه‌ها بود و عبارت «فرار مغزها» از همین جا بر سر زبان‌ها افتاد. در همه این‌ سال‌ها قشر مرفه جامعه هم امکان مهاجرت به کشورهای اروپایی و آمریکایی را داشت اما حالا روی دیگر سکه رو شده است؛ نه نخبه‌ها و نه ثروتمندان که قشر متوسط هم به جمع قبلی‌ها اضافه شده‌اند و آینده‌شان را در خارج از مرزهای ایران جست‌وجو می‌کنند.

جست‌وجوی آینده‌ در خارج از مرزها

سلامت نیوز: حدود 10سال پیش مهاجرت ایرانی‌ها بیشتر حول و حوش نخبه‌ها بود و عبارت «فرار مغزها» از همین جا بر سر زبان‌ها افتاد. در همه این‌ سال‌ها قشر مرفه جامعه هم امکان مهاجرت به کشورهای اروپایی و آمریکایی را داشت اما حالا روی دیگر سکه رو شده است؛ نه نخبه‌ها و نه ثروتمندان که قشر متوسط هم به جمع قبلی‌ها اضافه شده‌اند و آینده‌شان را در خارج از مرزهای ایران جست‌وجو می‌کنند.


به گزارش سلامت نیوز، روزنامه ابتکار در ادامه می نویسد: اما این همه ماجرا نیست. تا چند سال پیش اکثر کسانی که تصمیم به مهاجرت می‌گرفتند در بازه سنی 25 تا 30سالگی بودند، یعنی وقتی که مدرک کارشناسی را از دانشگاه اخذ می‌کردند و برای ورود به بازار کار با مشکلاتی روبرو می‌شدند اما در سال‌های اخیر با سری به کلاس‌های زبان‌های خارجی متوجه می‌شویم که این تصمیم به رده‌های سنی پایین‌تر کاهش یافته است. به عبارت دیگر، حالا دانشجویان مقطع لیسانس که اغلب متولدین سال‌های 75 تا 78 هستند به جمع قبلی‌ها ملحق شده‌اند و برای این تصمیم خود هم دلایل مختلفی را بیان می‌کنند.
«محبوبه» مادر دو فرزند 19 و 17ساله است. او به «ابتکار» می‌گوید: «دو سالی هست که دخترم زبان آلمانی را آموزش می‌بیند چراکه من و پدرش آینده او را در این کشور بهتر می‌بینیم. کارهای سفارت او را هم انجام داده‌ایم و اگرچه کمی نگرانی‌ از سن کم او داریم اما امیدواریم با فرستادن او به کشور پیشرفته‌ای همچون آلمان آینده خوبی را برای او رقم بزنیم.»
«مریم» دیگر شهروندی است که مقصد او هم آلمان است و 20سال سن دارد، به «ابتکار» می‌گوید: «به دلیل مشکلات اجتماعی و فرهنگی از یک سال پیش تصمیم به مهاجرت گرفتم و درحال حاضر زبان آلمانی را می‌آموزم.»


خسته نخواهم شد
«پویا» هم که همکلاسی «مریم» است در این‌باره به «ابتکار» توضیح می‌دهد: «برای موقعیت بهتر کاری و تحصیلی و زندگی بهتر درحال تلاش برای گرفتن ویزای کشور آلمان هستم برای همین چهار ماهی هست که به کلاس زبان می‌آیم. این تلاش‌ها درحالی است که مشکلات زیادی بر سر ویزا گرفتن وجود دارد؛ وقت دادن عجیب و غریب سفارت یکی از آنها است چراکه یک سال طول می‌کشد تا نوبتم شود. در چنین وضعی دلال‌ها و انسان‌های سودجویی هم هستند که به‌طرز عجیبی می‌توانند وقت سفارت بگیرند و کار خودشان و ما را راه بیندازند. با همه این مشکلات، خسته نخواهم شد.»


مشکلات زیست‌محیطی جدی است
اما «نیلوفر» توضیحی متفاوت با نفرات قبلی به «ابتکار» می‌دهد. او که 19ساله‌ است، می‌گوید: «من متولد اصفهان هستم و برای دانشگاه به تهران آمدم، قبل از نقل مکان به تهران اصلا به فکر مهاجرت نبودم اما هرچه می گذرد بیشتر به این فکر می‌کنم که ایران جای ماندن نیست و باید مهاجرت کنم، شاید چون بزرگ‌تر و به بازار کار نزدیک شده‌ام. می‌دانم دوری از خانواده و خاطراتم سخت است اما از طرفی مطمئن هستم که هر اتفاقی نیفتد آخر سر محیط زیست ایران تحولات خیلی زیادی پیدا می‌کند که آن موقع دلم نمی‌خواهد اینجا باشم، کاری هم از دست من برای رفع این مشکل ایران برنمی‌آید.»
او در توضیح بیشتر می‌گوید: «با تحقیقی که انجام داده‌ام کشورهایی همچون سوئیس و نروژ مدنظرم هستند که از دموکراسی بهره‌مند هستند و از نظر رفاه اجتماعی رتبه‌های اول دنیا را دارند، برای همین در دو سه سال اخیر زبان انگلیسی‌ام را تقویت کردم و حالا به‌دنبال فراگیری زبان فرانسوی هستم چون برای هر دو کشور به آن هم نیاز دارم.»


سیستم بسته اداری و مشکلات گسترده اقتصادی
در این میان، «سامان» دیگر شهروندی است که دوره کارشناسی‌ارشد خود را در مالزی گذرانده و دو سالی هست که به ایران بازگشته است اما بازهم قصد مهاجرت دارد. او درباره علت تصمیم دوباره‌اش به «ابتکار» می‌گوید: «به دلیل سیستم بسته اداری (رابطه‌ای) و مشکلات گسترده اقتصادی ترجیح می‌دهم ایران را بار دیگر ترک و به یکی از کشورهای آمریکای‌شمالی مهاجرت کنم. از همین‌رو است که سال‌هاست که زبان انگلیسی را می‌آموزم.»


6سال است که دنبال کارهای مهاجرتم
«حسین» هم دیگر شهروندی است که با 36سال سن تصمیم به مهاجرت دارد. او در توضیح علت تصمیمش به «ابتکار» می‌گوید: به دلیل وضع نامشخص اقتصادی از 6سال قبل برای مهاجرت به کانادا اقدام کرده‌ام اما تاکنون نتیجه‌ای نگرفته‌ام، مشکلات زیادی بر سر راه وجود دارد که بیشتر به سیستم داخل ایران مربوط می‌شود، با این حال مصر به رفتن از ایران هستم.»


افزایش روزافزون تعداد متقاضیان
«مینا» نیز همچون «حسین» درباره علت مهاجرتش به مواردی مانند عدم ثبات اقتصادی، سیاسی و آینده مبهم ایران اشاره می‌کند و به «ابتکار» می‌گوید: «شرایط فرهنگی کنونی و عدم برخورداری از حداقل‌ترین آزادی‌ها فکر مهاجرت به آلمان را در ذهنم انداخت. برای همین از حدود یک سال پیش کارهای مهاجرتم را آغاز کردم و البته متاسفانه مراحل انجام امور مربوط به مصاحبه و ویزای سفارت آلمان در ایران، وقت‌گیر و طاقت‌فرسا است. افزایش روزافزون تعداد متقاضیان ورود به آلمان و عدم نظم و اطلاعات آنها به این مشکلات دامن می‌زند. قیمت ارز هم که بسیار نوسان دارد درحالی که تمکن مالی، هزینه ویزا و حتی آزمون‌های زبان به شدت وابسته به نرخ ارز است.»
او که در مراحل پایانی اخذ ویزا است، توضیح می‌دهد: «به همه اینها، یادگیری زبان سخت آلمانی را هم باید اضافه کرد. سر و کار داشتن با اداره‌های مختلف و درگیر شدن با بروکراسی اداری از دیگر مشکلات است مثلا آزادسازی مدرک تحصیلی دانشجویان دانشگاه سراسری. با این حال مشکلات را پشت سر می‌گذرام تا آینده‌ام را تضمین کنم.»


۷۰ تا ۸۰درصد تحصیلکرده و متخصص اند
اظهارات مردمی نشان می‌دهد که با وجود همه مشکلات بر سر مهاجرت از ایران به دلیل افزایش تقاضا، با این حال خیلی از آنها انگیزه بالایی دارند تا در سال‌های بعدی تحصیل و کار را در یک کشور پیشرفته دنبال کنند. هرچند مسئولان هر از گاهی اعلام می‌کنند که میزان خروج قشر تحصیلکرده از ایران بالا نیست اما آمارهای داخلی نشان می‌دهد سالانه حدود ۶۰هزار نفر از ایران مهاجرت می‌کنند که آمار سازمان ملل و صندوق بین‌المللی پول، آن را ۱۵۰هزار تا ۱۸۰هزار نفر برآورد کرده که ۷۰ تا ۸۰درصد آنها قشر تحصیلکرده و متخصص هستند. همچنین بنابر آمارهای مجلس، وزارت آموزش‌وپرورش و غیره ۷۰درصد از رتبه‌های برتر کنکور، المپیادی‌ها و مدال‌آوران علمی از کشور خارج شده‌اند.
اگرچه عوامل مختلفی در چنین رویه‌ای قابل بررسی است اما وقتی بین جمعیت، منابع و امکانات تعادلی وجود نداشته باشد این میزان مهاجرت دور از ذهن نیست. وجود مشکلات اقتصادی و سیاسی از دیگر مواردی است که موجب شده آنهایی که تمایل به مهاجرت دارند آنها را از عمده دلایل تصمیم خود بیان کنند. ضمن اینکه آلودگی هوا در شهرهای بزرگ و معضلات زیست‌محیطی را هم باید به دیگر مشکلات اضافه کرد. در واقع، آنهایی که به صورت مداوم وضع کشور را رصد می‌کنند می‌دانند مشکلات زیادی آینده ایران را با خطر مواجه می‌کند بنابراین آینده خود را در سرزمین پدر و مادری خودشان نمی‌بینند و این سرنوشت تلخ همه کسانی است که عاشق ایران هستند اما به آینده آگاهند و البته امیدشان را از دست داده‌اند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha