سلامت نیوز: وقتی میخواست رای اعتماد نمایندگان مردم را برای تصدی وزارت نیرو بگیرد منتقدانش او را نماینده تفكر سازهای و از جریانی معرفی میكردند كه موجب بلاهای سدسازی بر محیطزیست شده است. در حالی كه وقتی از او پرسیدیم آیا حاضرید دستور بررسی و تخریب سدی را بدهید پاسخ میدهد: «اگر سدی باشد كه تخریب آن، فایدهاش بیش از وجودش باشد، بله چرا كه نه.»
به گزارش سلامت نیوز، اعتماد نوشت: مهمترین تفاوت «رضا اردكانیان» با سایر گزینههایی كه برای تصدی وزارت نیرو نامشان برسر زبانها افتاده بود تجربه مدیریت او در عرصه بینالمللی آب در سازمان ملل بود. همین ویژگی سبب شد از او بپرسیم كه چه ایده و تفكر نویی برای مدیریت در مجموعهای دارد كه تاكنون راهكارهایش سنتی و سازهای بوده است. این تحصیلكرده مهندسی عمران كه دكترایش را از دانشگاه مكمستر كانادا در زمینه مدیریت منابع آب گرفته از انگیزهاش برای وزیر شدن در شرایطی میگوید كه بحران تامین آب در میان ۵۲چالش اجتماعی ایران شده است؛ «من آمدم تا در گام اول بگویم موضوع آب یك موضوع واحد است اگر مساله است مساله واحدی است اگر هم بحران است بحران واحدی است، نمیشود این را تقسیم كرد و هر بخش و دستگاهی از زاویه خودش فكر كند كه میتواند به موفقیتی برسد و كاری به كاری كه بقیه چه بر سرشان میآید نداشته باشد.»
این گفتوگو را زمانی میخوانید كه اردكانیان 59 ساله، یكصد و نوزدهمین روز وزارتش را میگذراند و او تغییر در شیوه مدیریت را با نحوه گزینش و انتصاب مدیر روابطعمومی وزارتخانه آغاز كرد. گرچه یك معاون جدید در حوزه برق منصوب كرده اما میگوید ۴ماه زمان زیادی برای شناسایی موقعیت و تصمیمگیری نیست و به زودی از شیوه شایستهگزینیاش در وزارتخانه و شركتهای تابعه وزارت نیرو در استانها خبرهایی خواهیم شنید. با او درباره مسائلی كه مدیریت منابع آب گرفتار آن هستند صحبت كردیم، ایده نو برای مدیریت منابع آب، زمان اندك در برابر ساختاری بهشدت سنتی و فربه، مساله بازچرخانی آب، چرایی عدم بهكارگیری زنان در تصمیمگیریهای كلان درباره مدیریت منابع آب، تامین مالی پروژههای آب از جمله مباحث این گفتوگو بودند كه اینك بخشی از آن را میخوانید و مشروح آن را در ویژهنامه نوروزی اعتماد تقدیمتان خواهیم كرد. اردكانیان به نبود طرح آمایش سرزمین با اولویت آب اشاره كرد و از نیاز به سطح مفاهمه در زمینه آب گفت.
شما میراثدار اداره وزارتخانهای شدید كه 70هزارمیلیاردتومان بدهی دارد و مسائلی كه به سادگی نمیتوان برای حل آن راهكار داد. با عمر 4 ساله یك وزیر هم نمیتوان همه این مسائل را حل كرد. در دورهای عهدهدار وزارت نیرو شدهاید كه مدیریت منابع آب در كشور با پیچیدگیهای خاصی مواجه است. اگر نگوییم با بحران آب مواجهیم اما كمبود آب بیش از پیش ایران را متاثر كرده است. هنوز با شیوههای سنتی و قدیمی به مدیریت منابع آب مشغول هستیم، تامین مالی برای پروژههای آب به سختی انجام میگیرد زیرا «آب» مقولهای اقتصادی نیست وجذابیتی برای سرمایهگذاران ندارد و همهچیز منوط به بودجههای دولتی است. پروژههای آب به سختی فاینانس میگیرند و بسیاری معضلات دیگر. آنچه ورود شما به وزارت نیرو را متفاوت میكرد این بود كه برخلاف سایر گزینهها شما تجربههای بینالمللی دارید و با مدلهای جدیدتری آشنا هستید. به عبارت دیگر منتظر ایده و مدلی نو برای مدیریت منابع آب از سوی شما بودهایم. شما با چه ایدهای سكان اداره وزارت نیرو را به دست گرفتید؟
سوال خیلی خوبی است. سوالی است كه من قبل از اینكه كار قبلیام را ترك كنم به آن جواب دادم. در شرایطی من توفیق آن را داشتم كه دعوت آقای رییسجمهور را با افتخار بپذیرم و بیایم خودم را در معرض بررسی و كنكاش به خصوص نمایندگان مردم قرار دهم كه 10 سال كار مستمر در عرصه بینالمللی داشتم. 2 تاسیس از دل آن در آمده است و من مدیر موسس دو پروژه بزرگ بینالمللی بودم، هر دو كار را از صفر شروع كرده بودم و هر دو به نتیجه رسیده بود. به عنوان هماهنگكننده برنامه دهه جدید آب و توسعه پایدار كه از فروردین 1397 به مدت 10 سال شروع میشود انتخاب شده بودم و موقعی بود كه باید با آرامش بیشتر و فشار كمتر، حاصل آن 10 سال كار فشرده را در یك محیطی كه كاملا شناخته شده بودم میدیدم. در عین حال شرایط آب در این منطقه دنیا شرایط خاصی است؛ مخصوصا در كشور ما، هم آب و هم منابع زیست محیطی. آنچه بیشتر من را متقاعد كرد، جدا از تعهدی كه به كشورم دارم، وظیفهای كه بر دوشم قرار گرفته است و بدهی كه به مردم دارم. احساس كردم ما به دورهای رسیدهایم كه قطعا نیازمند یك تغییر چارچوب ذهنی راجع به مدیریت منابع زیست محیطی هستیم چیزی كه امروز به عنوان پارادایم شیفت در ادبیات این كار از آن یاد میكنند. برخلاف دوره مدیریت تامین و عرضه كه دستگاههای مسوول میتوانند مستقلا خودشان به این مساله بپردازند در دوران مدیریت توامان عرضه و تقاضا یا دوران مدیریت تقاضا، صحنه عوض میشود و ما محتاج و نیازمند یك كار میان بخش در داخل سازمان دولت و همین طور بین دولت و سایر قوا و بین اركان قوای سهگانه و مصرفكنندگان میشویم.
ما در سازمانهای دولتی این تمرین را نداریم و این تمرین فوقالعاده ضعیف است و اختصاص به ما هم ندارد در اروپای توسعه یافته هم متناسب با پیشرفتهای تكنولوژیكی كه داشتند در زمینه میان بخش هنوز جای كار خیلی دارند و این عرصهای است كه تا به حد كمال خودش برسد هنوز هم به لحاظ تئوری نیازمند تولید مدلهای ریاضی است. من آمدم كه این تجربه را شروع كنیم چون راهی غیر از این نیست. این اقتضای این دوره است، اصلا و ابدا اعتقاد ندارم كه ما بخش عمده راه را در گذشته اشتباه رفتیم. دوران مدیریت عرضه و مدیریت تقاضا اقتضائات خودش را دارد مدیریت تقاضا عرصه علوم اجتماعی است همانطور كه مدیریت تامین و عرضه، عرصه علوم طبیعی است. این دو شاخه از علم است، مهندسان و كارشناسان علوم طبیعی كارشان با جامعهشناسان، اقتصاددانان، تاریخدانان و اهل فرهنگ متفاوت است، دو تا عرصه است هر كدام باید در جای خودش بهكار گرفته شود. من آمدم در گام اول بگویم كه موضوع آب یك موضوع واحد است، اگر مساله است مساله واحدی است اگر هم بحران است بحران واحدی است. نمیشود این را تقسیم كرد و هر بخش و دستگاهی از زاویه خودش فكر كند كه میتواند به موفقیتی برسد و كاری به اینكه بقیه چه بر سرشان میآید نداشته باشد من فكر میكنم كه یكی از اصلیترین انگیزههای من این بوده است كه این مفهوم را پیاده كنم.
بگذارید از پرآبترین رودخانه كشور و گرفتاریهایی كه مردم خوزستان به سبب مشكلات این رودخانه به آن مبتلا شدهاند بپرسیم. اینكه برای حل مشكلات این رودخانه در زمان كنونی چه ایده نویی میتوان مطرح كرد. یكی از مشكلات رودخانه كارون، ریختن فاضلاب به آن است. به عبارت دیگر هم كارون نفسش از سدهای متعدد بند آمده و هم به سبب تغییرات اقلیمی آوردهاش كم شده و هم به دلیل بیمبالاتیهای ما در مسیر ۹۵۰ كیلومتریاش آلوده و آلودهتر میشود. دولت در برنامه ششم برای آب و فاضلاب و محیط زیست ۸هزار میلیاردتومان اعتبار با اولویت خوزستان درنظر گرفت. شما به عنوان وزیرنیرو برای فاضلاب و نجات كارون از آلودگی چه برنامهای دارید؟ همانطور كه میدانید آلودگی تنها مربوط به كارون نیست. از سوی دیگر عموم شهرهای ما فاقد سیستم فاضلاب و بازچرخانی آب هستند. اساسا چنددرصد شهرهای ما بازچرخانی آب دارند؟
البته در دنیا هستند جاها و جوامعی كه در زمینه بهرهوری آب خیلی كار كردهاند؛ خیلی كار كردهاند و برخی جاها ۷ بار آب را بازچرخان میكنند و از آن دوباره استفاده میكنند.
حتی در اروپای سبز و پرآب از سرمایهگذاری روی پسابها غافل نیستند. كشور ما هم یك منبع مطمئن آبش همین پساب است.
البته در دنیا لغت پساب هم كمتر گفته میشود. كمتر از Waste water و فاضلاب استفاده میشود، بیشتر همین كلمه آب است و فقط رنگش را تغییر دادهاند. الان آبها رنگی شدهاند. آب سبز، آب آبی، آب خاكستری. برای اینكه توجه بدهند كه این هم یك منبع است. جزو منابع آبی، (water resources)، آن را لحاظ میكنند. فكر میكنم فارغ از اینكه آب شرب و بهداشت مردم را از چه محلهایی تامین میكنیم و به چه روشهای سختی، از آب زیرزمینی، از آبهای سطحی از آبشیرینكنها و حتی اگر آب بطری وارد بكنیم و به مصرف شرب مردم برسانیم یك منبع غیرقطعی كه وابسته به این است كه درآمد داریم؟ آیا بتوانیم این هزینه را بكنیم یا نه. اما چیزی كه كاملا قطعی است این است كه ما از محل 5/6 میلیارد مترمكعب آب مصرفی در شرب و بهداشت، 3/4 میلیارد مترمكعب پساب داریم. این پساب مطمئنترین آب كشور است.
از حیث ضریب تامین پساب این مطمئنترین منبع است چون آب شرب با اولویتترین منبع برای مصرفكننده است در نتیجه فارغ از اینكه آب شرب از چه طریق و از چه پیچ و خمهایی تامین بشود پسابش قطعی است؛ 3/4 میلیارد مترمكعب كه ما الان فقط 2/1 میلیارد مترمكعب آن را كنترل میكنیم.
الان بازچرخانی آب مهم است. در دنیا خصوصا در جغرافیای خاورمیانه كشوری كه توانایی بیشتری در بازچرخانی آب داشته باشد به نوعی قدرتمندتر است. میدانیم كه رژیم صهیونیستی ادعا كرده كه 90درصد آب را بازچرخانی میكند. مسوولان، بزرگان و عالمان كشور ما نیز باید بحث بازچرخانی آب را جدی بگیرند و حتی اگر لازم باشد مباحثات فقهی، شرعی و فرهنگی آن را پی بگیرند هم به لحاظ فنی و هم فرهنگی كشور در چه وضعیتی قرار دارد؟
الان حدود ۴۸ درصد جمعیت كشور تحت پوشش سیستمهای جمعآوری فاضلاب است این لزوما به معنای تصفیه مناسب نیست. به معنای این است كه 2/1 میلیاردمترمكعب از 3/4 میلیاردمترمكعب پساب ما كنترل میشود كه موجب آلوده شدن بقیه منابع آب شرب نشود. در حالی كه در دنیا از این پساب به عنوان قطعا منبعی برای صنعت، بعضا منبعی برای آب كشاورزی و جاهایی محدود برای شرب استفاده میكنند. در جاهایی مثل سنگاپور تكنولوژیهایی هست كه از پساب بعد از تصفیه مطمئن برای آب شرب هم استفاده میكنند. این روش در اروپا هم انجام میگیرد. اما نكته قابل توجه این است كه ۲۰میلیون هكتار از اراضی دنیا با پساب در حال كشت است و موادغذایی تولید میشود. صنعت كشورمان را میتوانیم با توجه به توجیه اقتصادی كه دارد سرمایهگذاری روی تصفیه پساب و سرمایهگذاری كه بخش صنعت دارد و نیازمند آب مطمئن هست برنامهریزی كنیم كه صنایع ما دچار دلهره و دغدغه و مشغولیت ذهنی برای تامین آب نباشند. مساله بازچرخانی آب مسالهای مهم است و نیازمند منابع مالی بسیار زیاد است.
دولت قطعا نمیتواند جوابگوی منحصر به فرد این كار باشد اما برای بخش خصوصی توجیه بسیار بالایی است كه در این كار وارد بشود. زمان هم محدود است ما برای اینكه بتوانیم در همین دوره مدیریتی دولت دوازدهم به آن مدیریت تقاضا و مصرف برسیم نیاز به ارتقای سطح مفاهمه داریم با مصرفكنندگان و این ممكن نمیشود مگر با ارتباط موثر با رسانهها و فعالیت آنها.
دقیقا انتظار شما از رسانهها در این عرصه چیست؟ به ویژه آنكه وقتی اوضاع رو به وخامت میگذارد پای رسانهها هم به میان میآید. آیا امیدواریم كه مصرفكنندهها مثلا تحت تاثیر نوشتهها و شعارهای رسانهای، الگوی مصرف را عوض كنند.
یكی از اصلیترین پلهای ارتباطیمان رسانهها هستند. باید با عرض معذرت باید بگویم نسبت به سالهایی كه بودم و قبل از آنكه یك دهه فیزیكی غایب باشم، در تعداد رسانهها شاهد پیشرفت بودهایم ولی با وجود این همه رشد و پیشرفتی كه در عرصههای مختلف شده، متناسب با آن، ظرفیتهای رسانهای ما در زمینه آب و محیط زیست به لحاظ دانش كار پیشرفت نكرده است
خیلی چهرههای جوانی را میبینیم با علاقهمندی كامل دوربین به دست درحال پرس و جو هستند. اما وقتی به سوالات توجه میكنم، میبینم خیلی خیلی سطحی است. آن موقعها كه معاون آب وزارت نیرو بودم قراری گذاشته بودیم با مجموعه خبرنگاران؛ اینكه ماهی یكبار جلسه دو ساعته بگذاریم، به همكاران شما در آن زمان گفته بودم میكروفن و دوربین را بگذارید بیرون و با هم بنشینیم درباره یك موضوعی صحبت كنیم. یكبار آبهای مرزی، یكبار اقتصاد آب، ابتدا یك همسطحیای ایجاد بكنیم. این خیلی كمك میدهد. چون شما وقتی میخواهید از روی یك پلی عبور كنید اول باید مطمئن شوید این پل از یك استحكام لازم برخوردار است. وقتی میخواهید دیگرانی را از روی آن پل عبور بدهید آسوده این كار را بكنید.
وزارت نیرو این آمادگی را دارد كه با كمك خانم ببران برنامهریزی كند. ظرفیتهای علاقهمند ژورنالیستی به آب و محیط زیست گرد هم جمع شوند و از امكاناتی كه هم در داخل و هم در خارج از كشور داریم و از مناسبتهایی كه هست استفاده بكنند. این سطح باید ارتقا پیدا بكند. من نمیتوانم فكر كنم قرار است یك تحولی در دو سه سالی آینده را شاهد باشیم در عرصه مدیریت مصرف و مدیریت تقاضا و هماهنگی بیشتر دستگاهها با هم و عكسالعمل مثبتتر مصرفكنندگان و... در حالی كه سطح كیفی اطلاعاتی همكارانمان در رسانهها چیزی باشد كه الان هست.
برگردیم به موضوع وضعیت كارون و مردمی كه از وضعیت این رودخانه متاثرند. خوزستانیها از عملكرد دولت در زمینه آب ناراضیاند. انتقال آب از سرشاخههای كارون را به هیچوجه قابل توجیه نمیدانند. نشانههایش را در زمان معرفی آقای حبیبالله بیطرف به عنوان وزیر و حتی خود شما دیدیم. الان خوزستانیها واقعا نمیتوانند نفس بكشند. وضعیت زندگی آنها با ریزگردها را چقدر لمس كردهاید؟ راهكار كوتاهمدت برای آنها چه دارید؟
نخستین طرح آمایش استانی كه آماده میكنیم مربوط به خوزستان است. اولین كاری كه میكنیم سعی میكنیم تصویر دقیق و شفاف از منابع و مصارف خوزستان مشخص كنیم و به این ترتیب سهم خودمان را در پرهیز از این همه گفتوگوهای نه چندان موثر، انشاالله با همكاری دستگاهها ایفا بكنیم.
ممكن است طرح این سوال خیلی نمادین باشد. اما حاضرید تا زمانی كه مشكل خوزستان سر و سامان بگیرد در آنجا زندگی كنید و در خوزستان مستقر شوید؟ به هر حال میزان نارضایتی در آن منطقه بالاست و حضور وزیر نیرو میتواند پیامهای مثبتی به همراه داشته باشد؟
اگر حل مساله موكول و منوط به رفتن من باشد قطعا این كار را میكنم.
مردم میپرسند آیا مسوولان كلان كشور حاضرند در آنجا زندگی كنند؟ كما اینكه میدانید مهاجرت از خوزستان هم خودش به مسالهای تبدیل شده است. آیا خود شما حاضرید آنجا زندگی كنید؟
در حالی كه این مسوولیت را دارم؟ اگر مسوولیتم اقتضا كند بله ولی من به عنوان مسوول طبیعتا باید در مركز باشم.
شما سدها را خیلی خوب میشناسید. دستكم مردم خوزستان نسبت به سدهای بسته شده بر كارون دلخورند. حالا نه سدهای بسته شده بر كارون، اما حاضرید بررسی كنید و دستور تخریب سد یا سدهایی را بدهید؟
اگر سدی باشد كه تخریبش فایدهاش بیش از وجودش باشد بله چرا كه نه.
ما از محل 5/6 میلیارد مترمكعب آب مصرفی در شرب و بهداشت، 3/4 میلیارد مترمكعب پساب داریم. این پساب مطمئنترین آب كشور است.
از حیث ضریب تامین پساب این مطمئنترین منبع است چون آب شرب با اولویتترین منبع برای مصرفكننده است در نتیجه فارغ از اینكه آب شرب از چه طریق و از چه پیچ وخمهایی تامین بشود پسابش قطعی است؛ 3/4 میلیارد مترمكعب كه ما الان فقط 2/1 میلیارد مترمكعب آن را كنترل میكنیم.
نظر شما