سلامت نیوز:در کشور ما دیگر زنگ خطر مسائل محیطزیستی در زمینههای کمبود آب، کاهش آبهای زیرزمینی، آلودگی هوا، هجوم ریزگردها، بحران زباله، نبود فرهنگ تفکیک زباله از مبدأ، بیتوجهی و کمتوجهی مسئولان به مساله پسماند و ... به صدا درآمده است.
به گزارش سلامت نیوز، آرمان نوشت: هرچند ایران تنها کشور بحرانی در زمینه محیطزیست نیست، اما بسیاری از کشورهای دیگر نیز با بررسیهای اصولی و اقدامات کارشناسی شده این مسائل را مدیریت کردهاند. در این بین نمیتوان از تاثیرات فرهنگسازی در زمینه حفاظت از محیطزیست چشمپوشی کرد، چون هر گونه آموزش محیطزیستی برای دانشآموزان و دیگر افراد میتواند منافع چندین برابری در زمینه محیطزیست کشور بهدنبال داشته باشد. این در حالی است که امروزه در کشورهای پیشرفته بهدلیل این آموزشها جامعه نسبت به مسائل محیطزیستی دغدغهمند تربیت شده است. آنچه در ادامه میخوانید نظرات محمد درویش، کارشناس محیطزیست، درباره اقدامات انجام شده برای ترویج دیدگاههای محیطزیستی در مدارس در گفتوگو با «آرمان» است.
برای ارتقای مسائل محیطزیستی در جامعه باید برای معلمان کلاسهای آموزشی برگزار شود تا آنها بتوانند آموزههای زیستمحیطی را به شکل مناسب به دانشآموزان منتقل کنند. هماکنون آموزشهای زیستمحیطی در مدارس را چگونه ارزیابی میکنید؟
در اغلب موارد آنچه بهعنوان آموزش محیطزیستی در کشور اتفاق میافتد، تاثیرات منفی آن بیش از اثرات مثبتش است. بارها با دوستانمان در وزارت آموزش و پرورش در این زمینه که نباید به کودکان زیر 12 سال مشکلات و معضلات محیطزیستی کشور را گوشزد کرد، جلسات متعدد برگزار شده است. بر این اساس نباید مسئولان در وزارت آموزش و پرورش برای کودکان زیر 12 سال وضعیت بحرانی محیطزیستی کشور را در حوزههای کمبود آب، بحران زباله، آلودگی هوا، کاهش میزان آبهای زیر زمینی، جنگل و مراتع، خطر انقراض در بین برخی از حیوانات و ... را شرح دهند. نباید به کودک گفت که اگر امروز این چنین معضلات برای محیطزیست کشور رخ داده بهدلیل فعالیت برخی افراد سودجو است. در واقع با شرح این چنین فجایع محیطزیستی کودکان دچار کابوس میشوند و این اقدام پیامد حذف محیطزیست در متون درسی دانشآموزان را بهدنبال دارد. هر چند تاکنون فعالان محیطزیست در زمینه اقدامات کارشناسی شده در زمینه ترویج دیدگاهها و دغدغههای محیطزیستی تلاش کردهاند، اما مسئولان در آموزش و پرورش کمتر از این قضیه استقبال میکنند.
این در حالی است که در سازمان حفاظت محیطزیست هم برخی از افراد از آگاهی متناسب برای اینکه چگونه باید کودکان زیر 12 سال را نسبت به مسائل محیطزیستی دغدغهمند کرد، برخوردار نیستند. بر اساس اقدامات انجام شده باید گفت که مسئولان محیطزیستی برای ارتقای فرهنگ محیطزیستی در بین کودکان و نوجوانان هر از گاهی گروهی از محیطبانان را به مدارس برده و مشکلات محیطزیستی را بازگو میکنند؛ غافل از اینکه این اقدام نهتنها مناسب نیست، بلکه کم توجهی و بیتوجهی کودکان را نسبت به مسائل محیطزیستی بهدنبال دارد. در این شرایط گزینههایی تحت عنوان مدارس طبیعت پیشنهاد داده شده است. هدف از این اقدام پرورش کودکان دغدغهمند نسبت به مسائل محیطزیستی به شکل داوطلبانه در قالب اقدامات لذتبخش است. در این اقدام هدف ایجاد علاقه در بین دانشآموزان نسبت به سرزمینشان بود، طبیعتا در این رویکرد کودکان و نوجوانان این مرز و بوم هدف و بهانهای برای حفاظت از محیطزیست کشورشان بهدست میآورند. هرچند تاکنون وزارت آموزش و پرورش و سازمان حفاظت محیطزیست آنطور که باید و شاید با این مدارس همراهی نکرده و این مدارس تنها با مسئولیت جامعه مدنی و مردم توانسته در 29 استان کشور فعالیت کند.
در روند اقدامات محیطزیستی برای دانشآموزان باید گفت که آنها بعد از گذران متوسطه اول و دوم باید به آهستگی درگیر مسائل و بحرانهای محیطزیستی شوند. آن هم نه در قالب یک کتاب و درس جدید با عنوان درس محیطزیستی و به این شکل آنها را وادار به حفظ این درس به بهانه کسب نمره قبولی کرد. این تجربه تلخ و بینتیجه در موضوعات مختلف مورد آزمون و خطا قرار گرفته و مشاهده شده که دانشآموزان چگونه از درس و موضوع مورد نظر متنفر شدند. برای مثال درس انسان و محیطزیست یک تجربه شکست خورده در کلاس یازدهم است و عملا دانشآموزان و معلمان این درس را جدی نگرفتند؛ اغلب دانشآموزان در ساعات آموزشی این درس در حیاط مدرسه ورزش میکردند. بنده در چندین مورد این مساله را مورد پیگیری قرار داده و مشاهده شد که هیچبهایی دانشآموزان، معلمان و کادر مدرسه به این درس نمیدهند. شایان ذکر است که محتوای درس انسان و محیطزیست آشکارا ضد محیطزیستی بود. برای مثال اینکه در این درس از توانمندی تراریختهسازی، سدسازی و غلبه تفکر سازهای حمایت شود، شگفتآور است. در واقع این درس نهتنها علاقه دانشآموزان را به محیطزیست افزایش نداد، بلکه بهشدت ضد محیطزیست بود.
پس با این تفاسیر باید گفت که تاکنون هیچاقدام مناسبی برای ارتقای جایگاه محیطزیستی در مدارس کشور انجام نشده است؟
بله. فقط در برخی موارد استثنایی شاید در زمینه محیطزیست اقدامات مناسب انجام شده باشد. در برخی مواقع مشاهده میشود که یک معلم یا مدیر مدرسه بهدلیل علاقه شخصی اقدامات ویژهای در زمینه حفاظت از محیطزیست انجام داده است. برای مثال برخی از مدیران بهدنبال تشویق دانشآموزان برای تردد با دوچرخه هستند و به این ترتیب تعداد سرویس مدارس را کاهش میدهند. همچنین برخی از معلمان با استفاده از دوچرخه با هدف ترویج و آموزش غیرمستقیم این فرهنگ به دانشآموزان به مدرسه میآیند. هرچند اینگونه اقدامات جزو اهداف و دغدغههای محیطزیستی وزارت آموزش و پرورش نیست، بلکه این مسائل بهدلیل علایق شخصی افراد بروز کرده است. این در حالی است که سیاست وزارت آموزش و پرورش و سازمان حفاظت محیطزیست مبنی بر گسترش و ترویج عشق به محیطزیست در بین دانشآموزان نیست.
کمتوجهی یا بیتوجهی به مسائل محیطزیستی در مدارس میتواند در آینده نزدیک نارساییهای محیطزیستی کشور را چندین برابر کند. در این میان با بررسی تاثیرات مدارس محیطزیستی در دیگر کشورها میتوان گفت که این آموزشها نهتنها بر روی دانشآموزان، بلکه بر روی جامعه تاثیرگذار بوده است.
بله، اما در کشور ما مدارس طبیعت از سوی سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت آموزش و پرورش کشور به رسمیت شناخته نمیشوند. هرچند این مدارس بر اساس رسالتشان که همان توجه و آگاهیسازی جامعه نسبت به مسائل محیطزیستی است، همچنان با سرسختی به فعالیت میپردازند. این در حالی است که مقام معظم رهبری در منشور 15 مادهای تاکید میکنند، بر اینکه باید محتواهای محیطزیستی را به شکل جذاب در اختیار کودکان این سرزمین قرار داد. هرچند تاکنون هیچتلاش جدی در این زمینه اتفاق نیفتاده است. با بررسی جامعه باید گفت که مسائل محیطزیستی نهتنها در بین دانشآموزان، بلکه در بین خانوادهها هم چندان اطلاعرسانی نشده است. به بیان دیگر جامعه نسبت به مسائل محیطزیستی چندان آگاه نیست. بیشک وقتی که آموزش و پرورش کشور به محیطزیست بهعنوان یکی از ارکان زندگی هر یک از موجودات زنده در یک درس توجه میکند و دانشآموزان نیز دغدغه قبولی در این درس را دارند، طبیعتا این مساله تاثیرگذار نیست.
برای ارتقای جایگاه محیطزیستی در بین مدارس و خانوادهها میتوان چه اقداماتی را لحاظ کرد؟
هماکنون مدارس طبیعت در 29 استان کشور فعالیت میکنند. از سوی دیگر مردم هم نسبت به مسائل محیطزیستی دغدغهمند هستند. با این تفاسیر باید گفت که مردم در مقایسه با مدیران و دستاندر کاران محیطزیستی کشور نسبت به مسائل محیطزیستی دغدغهمندتر هستند.
نظر شما