شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۳

ه هر حال استقبال از بهار به‌نوعی شادی و امید را در دل‌ها به وجود می‌آورد، بنابراین به‌صورت ریشه‌ای و طبیعی باید به بهار خوشامد گفت و به دید و بازدید خویشاوندان پرداخت، این سنت‌ها از دل تغییر طبیعی در زندگی بشر به وجود ‌آمده است.

سلامت نیوز:مهم‌ترین اثرات روانی و اجتماعی مراسم نوروز را چه می‌‌دانید؟بجاست پیش از صحبت درباره اثرات روانی و اجتماعی نوروز بر افراد بر تاثیرات تغییر فصل بر انسان و بدن او سخن بگوییم و نگاهی به تکامل بشر بر کره زمین داشته باشیم.

به گزارش سلامت نیوز، آرمان نوشت: تقریبا از حدود 15‌هزار سال قبل نشانه‌هایی از فرهنگ بشری برای ما به یادگار مانده است. قبل از پیدایش ما بشر با دانش خود میلیون‌ها سال بر این کره خاکی زندگی کرده است. در آن زمان زندگی بشر بسیار طبیعی و آمیزه‌ای از زندگی در طبیعت و تجربه فصل‌های‌مختلف بوده است. بنابراین تجربه زمستان بسیار سخت، سهمگین، تاریک و طولانی بوده است. بنابراین بشر با تمام وجود در تلاش بوده که بتواند بقای خود را در اثر وجود تاریکی، سرما و یخبندان تامین کند. مانند تجربه شب یلدا نوروز نیز نوعی خوشامدگویی به طولانی شدن روز و روشنایی است. هنگام آمدن بهار زمان رویش و گرم شدن زمین می‌رسد و روزهای طولانی‌تر سختی زندگی را به تدریج کمتر می‌کند. طبیعت زاینده می‌شود و شکوفه‌ها در تابستان به میوه تبدیل می‌شوند و زندگی خوش‌تر خواهد شد. بنابراین اگر انسان با نگاه تکاملی و تاریخی به فلسفه نوروز بنگرد، درمی‌یابد که چرا تغییر فصل در بهار و سرآغاز بهار، آغازگر تقویم خورشیدی است، نوروز به این دلایل حائزاهمیت است و با تن، جان و روان انسان تجربه شادی، گرما و راحتی می‌دهد.

بنابراین به تدریج بشر تجارب طبیعی خود را در قالب جشن‌ها، خوشامدگویی‌ها به تغییرات فصلی یا به‌نوعی خداحافظی با تغییرات طبیعت نمود داده است. به‌عنوان مساله چهارشنبه سوری سوزاندن خس و خاشاکی قدیمی به معنای رویش جدید در سال نو است. این نگاه به نوروز بسیار عمیق و ریشه دار و برخاسته از استعدادها و بقای بشر و تجربه رویش و گذراندن سختی زمستان است. به هر حال استقبال از بهار به‌نوعی شادی و امید را در دل‌ها به وجود می‌آورد، بنابراین به‌صورت ریشه‌ای و طبیعی باید به بهار خوشامد گفت و به دید و بازدید خویشاوندان پرداخت، این سنت‌ها از دل تغییر طبیعی در زندگی بشر به وجود ‌آمده است. این جشن در طول زمان رنگ و بوی خود را گرفته و در گروه‌های مختلف و شکل‌های مختلف پاس داشته شده است. امروز اگر به بهار نگاه کنیم باز در ته دل تغییرات جوانه‌ها، فضا، گرما و دما را می‌بینیم و این تغییرات همراه با امید و آرزوی بهروزی، تغییر و تجربه اتفاقات بهتر است.

 

میزان امید، آرزو و باور سبز را چگونه می‌توان طی برگزاری مراسم نوروز بیشتر کرد؟

 

اصولا هنگامی که افراد به میزان زیادی دل خسته باشند، این تغییرات نمی‌تواند که آن تغییر بزرگ را، که انسان‌ها به آن نیازمند هستند، در آنها ایجاد کند. به‌عنوان مثال اگر کسی عزیزی را از دست داده است در بهار و نوروز با یاد او و اینکه او دیگر در کنار او نیست به میزان بیشتری نیز غصه دار می‌شود، اما هرکدام از افراد در زیباتر کردن زندگی، بهار و نوروز نقش دارند آگاهی به آن است که اگر قادر به خوشحالی دیگران نیستیم حداقل حال آنها را بدتر نکنیم یا اضطراب‌های آنها را بیشتر نکنیم. اما چه بهتر اگر هر کس فکر کند که چه سهمی می‌تواند در ایجاد شادی، شادمانی، امید واقعی و نه واهی داشته باشد. بسیاری از فلاسفه امید بدون تلاش را اصلا به‌عنوان امید قبول ندارند. هرکدام از ما به سهم خودمان می‌توانیم تلاش را در برنامه خود بگذاریم و در تلاش باشیم که اگر نمی‌توانیم دیگران را شاد کنیم حداقل به‌سختی زندگی آنها نیفزاییم و اضطراب آنها را افزایش ندهیم و به آنها احساس امنیت دهیم که دل آنها به مسائل امیدبخش باشد و به طبیعت بشر گره خورده است و با بهار با همان سابقه تاریخی به‌نوعی زنده می‌شود و از نو به طبیعت نگاه می‌کند و بخشی از این شکوفایی را از بهار وام دار باشیم.

 

آیا نوروز را می‌توان بستری دانست که افراد شخصیت خود را به رشد و تعالی ببرند؟

 

به صورت سنتی همواره برای خود تحول و تغییری را در سال جدید آرزومندیم یا آنکه اهدافی را برای خود تعیین می‌کنیم که در سال نو به آنها برسیم و اقدامات پشت گوش انداخته شده را انجام دهیم. اما تمام این تصمیمات مستلزم آن است که افراد حداقل‌هایی از احساس امنیت زندگی، خواب، خوراک و مسکن را داشته باشند. حال افراد با وجود مشکلات فراوان در هیچ‌فصلی واقعا خوب نمی‌شود و با دیدن شادمانی نه چندان عمیق دیگران احساس می‌کنند که چرا آنها نمی‌توانند خوشحال بوده و از نظر حداقل‌های عاطفی، اجتماعی و اقتصادی تامین باشند. در این صورت به شکوفا شدن ویژگی‌های شخصیتی خود توجه می‌کنند و برای خود اهداف بالاتری در زندگی با دیگران و خود قرار می‌دهند.

 

مراسم نوروز چگونه میزان همدلی، هم زبانی و فهم‌مشترک را در بین مردم بالا می‌برد و آن را بهبود می‌بخشد؟

 

این سنت در زمان گذشته شکل قبیله‌ای داشت، بنابراین افراد به بازدید افراد بزرگ‌تر رفته و به‌نوعی کدورت‌ها را کنار می‌گذاشتند و روح جمعی را زیر سایه بزرگ‌ترها حس می‌کردند. این موضوع شاید در بسیاری از مناطق کشور رایج بوده و مردم در کنار یکدیگر جمع شده و تلخی‌ها را کنار می‌گذارند. پراکندگی خانواده‌ها و اجتماع خانواده‌های کوچک‌تر نیز به‌نوعی شکل سنتی دید و بازدید و احساس تعلق را افزایش می‌دهد. بسیاری از افراد در ایام نوروز و به‌دلیل مساعد‌بودن وضعیت هوا و راحتی سفر به سفر می‌روند، اما بسیاری به‌دلیل رانندگی نامناسب جان خود را از دست می‌دهند، بنابراین میزان درایت و تامل در سفر از نکات اصلی است. بنابراین نمی‌توان از نوروز سخن گفت و از نگرانی‌های خود در این ایام سخن نگفت. امنیت هر شخص در زندگی به او فرصت و شانس توجه بیشتر به دیگران را می‌دهد. بنابراین زندگی معنا می‌یابد و انسان در نوعی صلح و آشتی با جهان پیرامون خود زندگی می‌کند. نوروز فرصت مناسبی است که انسان وضعیت سلامت و بهداشت‌ روانی خود را بهبود دهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha