سه‌شنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۷ - ۱۲:۳۵

یکی از موضوعات مهمی که امروزه با آن در کشور مواجه هستیم و در حوزه اجتماعی اولویت دارد، موضوع طلاق است. طلاق و به‌دنبال آن کاهش میزان ازدواج در جامعه در حالی رخ می‌دهد که تعداد زیادی از افراد در سن ازدواج هستند. طبیعتا هنگام پرداختن به خانواده‌ای باثبات باید به چند مولفه توجه کنیم.

سلامت نیوز-*حسن موسوی چلک: یکی از موضوعات مهمی که امروزه با آن در کشور مواجه هستیم و در حوزه اجتماعی اولویت دارد، موضوع طلاق است. طلاق و به‌دنبال آن کاهش میزان ازدواج در جامعه در حالی رخ می‌دهد که تعداد زیادی از افراد در سن ازدواج هستند. طبیعتا هنگام پرداختن به خانواده‌ای باثبات باید به چند مولفه توجه کنیم.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان، در گام نخست مدیریت فضای خانوادگی و وجود خانواده‌ای باثبات و بزرگ مستلزم توجه به سه عرصه خانواده، جامعه و ویژگی‌های فردی افراد است. بنابراین فرد، خانواده و جامعه در ایجاد خانواده‌ای باثبات، منسجم و دارای کیفیت روابط تاثیرگذارند. بنابراین در گام نخست باید آسیب را در سه حوزه مورد توجه قرار داد و نمی‌توان صرفا از یک بعد برای داشتن خانواده‌ای سالم برنامه‌ریزی کرد. طبیعتا نوع وظایف در جامعه، خانواده و روابط بین فردی نیز متفاوت است.

به دانش کافی برای زندگی نیازمندیم

اینکه مسیر زندگی را به سلامت و همراه با کیفیت طی کنیم و از آن لذت ببریم مستلزم دانش کافی و لازم برای داشتن زندگی موفق است. این دانش مشتمل بر روانشناسی و حقوق جنس مخالف، حقوق فرزندان و حقوق متقابل افراد خانواده نسبت به یکدیگر است تا افراد درون یک خانواده و در کنار یکدیگر دانش و مهارت‌های لازم را در حوزه‌ها و موضوعات مربوط به ایجاد خانواده‌ای با ثبات بیاموزند و زندگی بهتری داشته باشند. برخی از ویژگی‌های اجتماعی نیز به ایجاد خانواده‌ای باثبات‌تر کمک خواهد کرد. به‌عنوان مثال در جامعه‌ای با سرمایه‌اجتماعی بالا طبیعتا آسیب‌های‌اجتماعی مانند طلاق نیز پایین‌تر خواهد بود. جامعه‌ای با نشاط و مسئولیت‌اجتماعی بالاتر هویت فرهنگی را تقویت خواهد کرد. در جامعه‌ای دارای انسجام طبیعتا حقوق شهروندی و اجتماعی مردم نیز رعایت می‌‌شود و آسیب‌های اجتماعی از جمله طلاق کاهش می‌یابد. در نهایت ثبات خانواده در جامعه بیشتر و شرایط فرهنگی به مراتب بهتر خواهد بود.

راهکارهایی برای رسیدن به سواد ‌اجتماعی

بخش مهم دیگر سواد ‌اجتماعی است. اگر مردم سواد‌اجتماعی بالا داشته باشند در ایفای نقش‌های خود در عرصه‌های مختلف عملکرد موثر و مفیدتری دارند. این عرصه خانواده و هر نقشی است که افراد در جامعه می‌پذیرند. یک بخش، محیط‌های اجتماعی مانند نهادهای مذهبی، دانشگاه، خانه، خانواده و تشکل‌های اجتماعی هستند که چگونه در افزایش سواد اجتماعی و تربیت افراد در چرخه زندگی ایفای نقش می‌کنند. برخی مولفه‌ها مانند گذشت، افزایش محبت و مهربانی نیز به وجود خانواده‌ای باثبات کمک خواهند کرد. به‌عنوان مثال در جامعه‌ای که در آن خانواده‌ها فقر محبت را تجربه می‌کنند احتمال آسیب‌پذیری خانواده بیشتر است و افراد خانواده فضای خانه را به فضای مجازی ترجیح می‌دهند و محبت را در فضای مجازی دنبال می‌کنند. محبت را در خانواده و دستان فرد دیگری جز اعضای خانواده جست‌وجو می‌کنند تا تشنه محبت نباشند. این امر مستلزم کمک به برخی از مولفه‌ها مانند مهارت ارتباطی، تصمیم‌گیری، کنترل خشم، گفت‌و‌گو، مدیریت تعارضات و اختلافات، مهارت مداخله در بحران‌های خانوادگی یا فردی و... است و به ثبات خانوادگی بیشتر کمک می‌کند. بنابراین سفر زندگی را نمی‌توان بدون مهارت آموزی و دانش آغاز کرد. اگر امروزه طلاق هنگام عقد افزایش یافته یا فاصله آغاز زندگی مشترک تا طلاق کاهش پیدا کرده مساله عدم‌ کیفیت در معیارها و تعیین‌کننده‌های زندگی باثبات خانوادگی است. نبود این معیارها در نهایت طلاق را افزایش می‌دهد. امروز به ازای کمتر از چهار ازدواج در کشور یک طلاق داریم که این شاخص در چند سال گذشته به ازای هر 12 ازدواج یک طلاق بود.

چه باید کرد؟

ظرفیت‌های ایجاد خانواده باثبات را تقویت نکرده‌ایم تا سواد اجتماعی مردم برای تشکیل یک خانواده سالم و پایدار به آنها کمک کند. از سوی دیگر یکی از نکات مهم برای داشتن خانواده‌ای سالم سیاستگذاری های درست در عرصه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... است. امروزه هیچ‌مسئولی نمی‌تواند منکر ارتباط میان موادمخدر با طلاق، خشونت، فرار در بین خانواده شود. همچنین میان روابط زناشویی و فقر محبت رابطه‌ای معنادار وجود دارد. در واقع به این مسائل تک بعدی نگاه کردیم، اما هیچ‌گاه این مسائل را به‌صورت چند بعدی ننگریستیم و به ارتباط میان آنها بی‌توجه بوده‌ایم. در حالی که این مولفه‌ها کمک می‌کند خانواده‌ها انسجام کمتری داشته باشند و میزان طلاق نیز در میان آنها افزایش پیدا کند. در حال ‌حاضر طلاق یکی از پنج اولویت کشور تعیین و اعلام شده است و مساله عدم کار کافی و آموزش لازم در بحث زندگی مشترک است. اکنون درباره روابط زناشویی باکیفیت به میزان قابل قبول کار نشده و درباره آن اطلاعاتی نیز نداریم. این در حالی است که این مساله بر سایر جنبه‌های زندگی افراد اثرگذار است. به‌عنوان مثال افرادی که از روابط زناشویی خود رضایت ندارند در انجام سایر وظایف خود نیز دچار مشکل می‌شوند. باید از مسئولان سوال کرد که چه میزان آمادگی و مهارت لازم برای داشتن روابط زناشویی موثر را برای مردم ایجاد کرده‌اند؟ چه مراکزی را برای این آموزش‌ها در نظر گرفتند تا پاسخگوی سوالات و ابهامات مردم به‌صورت دقیق و کارشناسی باشند؟ واقعیت این است که کاری نشده است. بنابراین باید یاد بگیریم در کشوری که زندگی می کنیم باتوجه به مشکلاتی که پیش روی خود داریم، زندگی باکیفیت تری را تجربه کنیم.

الزامات یک زندگی خوب

ایجاد یک زندگی خوب نیازمند الزاماتی است و یکی از آنها برخورداری از روابط زناشویی باکیفیت است. بنابراین افراد قبل از ازدواج باید آموزش مربوط به بلوغ و رابطه جنسی را ببینند، اما این آموزش‌ها به آنها داده نمی‌شود و روابط زناشویی با جنس مخالف را نیاموخته‌اند. حقوق یکدیگر را به رسمیت نمی شناسند. بنابراین تصور غالب آنها این است که باید شبیه زوج مقابل خود شوند یا او را شبیه خود کنند. واقعیت آن است که افراد با تفاوت‌هایشان با یکدیگر ازدواج می‌کنند و تشابهات و ویژگی های مشترک آنها نیز به نزدیکی‌شان کمک می‌کند، زیرا بنای ایجاد یک زندگی مشترک را دارند. بنابراین تجارب، خواسته‌ها، علائق، دانش و مهارت زوجین با یکدیگر متفاوت است. اگر آنها با آمادگی و پذیرش این تفاوت‌ها وارد زندگی مشترک شوند طبیعتا بسیاری از مسائل را پذیرا می‌شوند و این پذیرش سبب سازگاری بیشتر میان آنها می‌شود. در مواردی ناسازگاری به‌دلیل نبود بلوغ کافی برای تشکیل یک زندگی مشترک است. اگر هر دو به بلوغ نرسیده باشند باری به هر جهت زندگی خواهند کرد و این زندگی افراد را خسته می‌کند و خشونت و اتفاقات دیگر را در درون بنیان خانواده به‌همراه دارد. بنابراین باید به ارتقای سواد اجتماعی مردم(مثلا در محیط مدرسه) برای داشتن یک زندگی پایدار اهتمام ورزید.

* رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha