سلامت نیوز-*سام بوربور: در سال های اخیر همواره انتخاب و چگونگی پیاده کردن الگوهای آموزش و پرورش، موضوع مورد بحث کسانی بوده که دغدغه آینده این مملکت را دارند. تفاوتی ندارد که این ا فراد از چه طیف و گروهی باشند و فرقی هم نمی کند که چه آیندهای متصور باشند. اینکه الگو از کجا آمده و آیا وارداتی یا از گوشت و خون خود ماست هم موضوع بحث نیست.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه قانون، مساله این است که هر کس از ظن خود موضوع را واکاوی و مسیری برای رساندن جامعه به آنچه در ذهن دارد، انتخاب می کند. در این میان گروهی با سالها مطالعه و تجربه با مسیرهای روشن و علمی و گروهی با راهکارهای سنتی ولی به زعم خود رهنمونکننده به رستگاری، برای کودکان نسخه پیچی میکنند. این بحث از این نظر حایز اهمیت است که وقتی بحث آینده کودک و به تبع آن مملکت در میان است، تعصبات کورکورانه نتیجه مشخصی دارد که حتما خیانت به کودک و آینده این کشور است. البته این مساله زوایای متفاوت و جنبه های بسیاری دارد که در این مطلب کوتاه، تنها به بخش کوچکی از آن خواهم پرداخت. آبان گذشته مصادف با روز دانشآموز، هدایایی به شکل نارنجکِ اسباب بازی که در واقع خودکار بود، برای تعدادی از محصلان دبستانی تهیه و به آنها اهدا شد. با انتشار عکس مربوط به این رویداد، گروهی نسبت به مساله اعتراض و نارنجک را هدیهای نامناسب برای کودک در مدرسه دانستند و گروه دیگر که از طیف تهیه کننده این قبیل هدایا هستند، معتقد بودند که آنچه در ذهن منتقدان به این هدایاست، تحویل کودکی فاقد شهامت و بدون درک از ارزشهای سالها جنگ با عراق به جامعه است.حال باید پرسید که بر چه پایه و اساسی گمان میکنند کودکی که با معیارهای صلح جویانه بزرگ می شود، از کودکی که با معیارهای سنتی پرورش یافته، خدمات کمتری به ویژه در زمان حمله دشمن به میهن ارائه خواهد داد.
با مروری بر زندگی و عملکرد رزمندگان، شهدا و جانبازان جنگ ایران و عراق خواهیم یافت این مملکت جوانانی داشته که نه تنها در زمان دفاع ترسی در دل نداشتهاند بلکه اسطوره و اسوه شهامت بوده اند. نیازی به بررسی ندارد و مشخص است که آنها خروجی سیستم آموزش و پرورش پیش از انقلاب بودهاند وبه طور مشخص الگوهای آموزشی آن زمان با الگوهای آموزشی مد نظرِ طیف هدیه دهنده متفاوت و اتفاقا هر دو گروه انتقادات بسیاری به آن الگوهای آموزشی دارند؛ ولی وجه اشتراک گروه غیر سنتی با آن، عدم ورود چنین تفکراتی برای پرورش کودکان است و آنچه مد نظر برای اشاره به این مطلب است، معایب (آسیب زا و مخرب بودن) الگوهای اینچنینی که از نظر من الگوهای خشن نام دارند، هست.تحقیرِ صلح جویی ناشی از آن است که مسائل پرورشی کودک، به شکل جامع در نظر گرفته نشده و باید گفت، صلح نه تنها به معنی بزدلی نیست بلکه به معنی نوع دوستی و کنترل خشم از درون خود شخص است.
صلح از ذهن و روح هر فرد در جامعه آغاز و درنهایت به همه افراد اجتماع و حتی دنیا تعمیم پیدا می کند. در خصوص خشم هم همین قاعده صدق میکند. خشمِ حاصل از تاکید بر پرورش به روش های سنتی، دامنگیر جامعه خواهد شد. تجاوز، قتل کودکان و بزرگسالان، ضرب و شتم زنان، اسیدپاشی، خشونتهای خیابانی در اعتراضات مردمی و ... نمونه ای از جامعه ای است که تاثیرات آموزش خشن را تجربه میکند.
پیش از اینکه خشونت در جنگ با دشمن مورد کاربرد قرار بگیرد، جامعه را زمینگیر و اینگونه می شود که هر روز خبر فاجعه ای جدید را نشر و از پیشگیری آن عاجزیم. حتما اینطور است که در نهایت زمانی می رسد که همه حکمرانان و قانون نویسان با عشق و مهری درونی به جامعه نگاه خواهند کرد و عملکرد آنها به تأسی از اندوخته های ذهنیشان خواهد بود. تا نهادینه شدن صلح در وجود همه افراد، راه بسیاری خواهیم داشت ولی این مسیر چندان هم دور نیست؛ به شرط آنکه فعل خواستن را با پشتکار و صداقت صرف کنیم و با فرصت سوزی بیراهه را به جای راه انتخاب نکنیم.
* فعال حقوق کودک
در سال های اخیر همواره انتخاب و چگونگی پیاده کردن الگوهای آموزش و پرورش، موضوع مورد بحث کسانی بوده که دغدغه آینده این مملکت را دارند. تفاوتی ندارد که این ا فراد از چه طیف و گروهی باشند و فرقی هم نمی کند که چه آیندهای متصور باشند. اینکه الگو از کجا آمده و آیا وارداتی یا از گوشت و خون خود ماست هم موضوع بحث نیست.
نظر شما