دوشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۱۲:۲۴

براساس آمار ارائه شده از سوی وزارت آموزش و پرورش امسال در حدود ۴۰‌هزار فرهنگی بازنشست می‌شوند و به‌گفته وزیر آموزش و پرورش این وزارتخانه به‌شدت با معضل کمبود نیرو مواجه است. به‌نظر می‌رسد این معضل سبب شده بخشی از این معلمان را بیش از سنوات مجاز نگاه دارند و در واقع از بازنشستگی آنها جلوگیری کنند.

سلامت نیوز: براساس آمار ارائه شده از سوی وزارت آموزش و پرورش امسال در حدود ۴۰‌هزار فرهنگی بازنشست می‌شوند و به‌گفته وزیر آموزش و پرورش این وزارتخانه به‌شدت با معضل کمبود نیرو مواجه است. به‌نظر می‌رسد این معضل سبب شده بخشی از این معلمان را بیش از سنوات مجاز نگاه دارند و در واقع از بازنشستگی آنها جلوگیری کنند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان، این تصمیم واکنش‌های بسیاری را در بین معلمان در آستانه بازنشستگی برانگیخته و برخی از آنها به این تصمیم معترض هستند. آیا راه‌حل دیگری جز تعویق بازنشستگی برای جمع کثیری از معلمان وجود ندارد؟! در واقع نمی‌توان از راه تبدیل وضعیت معلمان حق التدریسی و استفاده از نیروی جوان بهره جست؟

با مقایسه‌ای ساده میان دستمزد معلمان در ایران با بسیاری از کشورها به‌ویژه کشورهای اسکاندیناوی و اروپایی می‌توان دریافت حقوق معلمان ایرانی به نسبت زحمتی که در مدارس می‌کشند ناعادلانه است. سال‌هاست که اغلب معلمان نسبت به حقوق و مزایای خود شاکی هستند و آن را ناعادلانه می‌خوانند. در هر صورت آنها سال‌ها در مدارس تلاش می‌کنند و وقت و علم خود را در اختیار دانش‌آموزان قرار می‌دهند تا آنکه در نهایت به بازنشستگی و آرامش برسند. بنابراین خبر تعویق بازنشستگی برای اغلب آنها بسیار ناگوار بود. در قانون قبلی بازنشستگی پیش از موعد، کارکنان مرد به شرط داشتن حداقل 25 سال سابقه و کارکنان زن به شرط داشتن حداقل 20 سال سابقه بر اساس قانون بازنشستگی پیش از موعد بدون سنوات ارفاقی می‌توانستند بازنشسته شوند. به عبارتی اگر خانمی 22 سال سابقه داشت می‌توانست با 22 سال و 22 روز بازنشسته شود، اما از پنج شهریورماه 95، مهلت این قانون به اتمام رسید و در نتیجه اکنون چیزی به نام قانون بازنشستگی پیش از موعد وجود ندارد. از سوی دیگر به استناد ماده 103 قانون مدیریت خدمات کشوری، کارکنان زن با حداقل 25 سال سابقه خدمت می‌توانند بازنشسته شوند و برای کارکنان مرد شرط سن دارد؛ به عبارت دیگر فقط کارکنان زن هستند که از شرط سن معاف‌اند و کارکنان مرد به شرط 60 سال سن و 25 سال خدمت، می‌توانند بازنشسته شوند. نکته حائزاهمیت آن است که اگر دستگاهی بخواهد می‌تواند کارمند خود را بازنشست نکند؛ منظور این است که اگر دستگاه به تخصص کارمند خود نیاز داشته باشد می‌تواند با بازنشستگی پیش از موعد او موافقت نکند.

حال سوال آن است که تکلیف معلمانی که دلیل اقدام به درخواست بازنشستگی پیش از موعد خود را بیماری عنوان می‌کنند، چه می‌شود؟ ایجاد پرونده پزشکی برای موافقت با بیماری آنها هزینه‌بر است و بسیاری از آنها عطای این کار را به لقایش می‌بخشند. آیا بازنشستگی یک معلم بیمار یا فرسوده بهتر و مفیدتر از حضور او در مدرسه نیست؟ دانشگاه‌های فرهنگیان در سال 95 حدود 10‌هزار دانشجو جذب کرده‌اند، بنابراین به‌نظر می‌رسد اگر اتکای آموزش و‌پرورش به منظور جذب نیرو بر دانشگاه فرهنگیان و همچنین نیروهای حق التدریس باشد تا دوسال آینده مساله کمبود نیرو‌ی‌انسانی تاحدود زیادی مرتفع خواهد شد. بازتاب مخالفت با بازنشستگی معلمان به حدی بود که 55 نماینده در مجلس خواستار اولویت رسیدگی به طرحی برای استخدام معلمان حق‌التدریس شدند. استخدام معلمان حق‌التدریس و نهضتی قطعا اولویت بیشتری نسبت به دانشجویان فارغ‌التحصیل دارد، اما چرا راحت‌ترین گزینه یعنی مخالفت با بازنشستگی معلمان برای حل‌بحران نیروی‌انسانی در آموزش و پرورش انتخاب شده است؟

کمری که صاف نشد

به‌گفته آموزش و پرورش کمر این وزاتخانه هنوز از بازنشستگی پیش از موعد افراد در سال 86 راست نشده است و کمبود معلمان ابتدایی حاصل اجرای همان سیاست است. هزینه استخدام یک نفر در آموزش و پرورش 10‌میلیون تومان است و شامل برگزاری آزمون، مصاحبه، دوره یکساله مهارت آموزشی می‌شود. در واقع به ازای هر یک نفر بازنشسته خواستار بازنشستگی، این سازمان باید 10‌میلیون تومان به اضافه هزینه بازنشستگی او برای ورود فرد جدید هزینه کند. علاوه بر این از زمان برگزاری آزمون تا زمان ورود فرد به وزارتخانه حدود ۱.۵ سال زمان می‌برد. اگر شرط موافقت دستگاه ذی‌ربط با بازنشستگی پیش از موعد معلمان را در نظر بگیریم درمی‌یابیم برخی از معلمان بدون خواست شخصی خود به کار در آموزش و پرورش ادامه می‌دهند. هر چند در این میان معلمان زیادی نیز به خواست خود و به‌دلیل علاقه به شغلشان به ادامه کار مشغول می‌شوند، اما تکلیف بهره‌وری و کیفیت آموزشی معلمانی که رضایتی برای ادامه کار ندارند چه می‌شود؟ در واقع حضور یک معلم بیمار، پیر یا فرتوت در مدرسه چه کمکی به اعتلای آموزشی دانش‌آموزان خواهد کرد؟ دلایل زیادی برای عدم‌موافقت یا تعویق بازنشستگی معلمان وجود دارد و سوالات زیادی را به ذهن متبادر می‌کند، یکی از آنها بی‌شک مساله مشکلات مالی همیشگی و رایج در این وزارتخانه است. نباید از یاد برد اگر حتی یک نفر از این معلمان در آستانه بازنشستگی علاقه‌مند به این کار باشند، اما موانع قانونی مختلف مانع آنها شود در این صورت اقدام آموزش و پرورش بیش از هر چیز مانند گروکشی آن فرد به‌دلیل معضل کمبود نیرو خواهد بود.

آیا 121‌هزار نفر کافی نیستند؟!

آموزش‌و‌پرورش 121 ‌هزار نیروی حق‌التدریسی دارد که برخی از آنها سابقه‌ای 15‌ساله در آموزش و پرورش دارند. آیا جایگزینی آنها با معلمان در آستانه بازنشستگی راه‌حل بهتری از حضور 40‌هزار فرهنگی بازنشسته در بدنه این وزارتخانه نیست؟ نباید از خاطر برد که معلمی که خواستار بازنشستگی و گاهی بازنشستگی پیش از موعد است قطعا مشکلی حل‌ناپذیر دارد، زیرا باتوجه به طرح‌هایی مانند طرح رتبه‌بندی معلمان و... حضور یک معلم در سیستم آموزش‌و‌پرورش قطعا برای او به نسبت خروج و بازنشستگی منافع بیشتری دارد. نیروهای تازه‌نفس و قبراق بسیاری اکنون پشت دروازه‌های بزرگ‌ترین وزارتخانه کشور منتظر ورود هستند. آنها لبریز از انگیزه هستند و اغلب این معلمان یا فارغ‌التحصیلان دانش و توانایی لازم را برای حضور در کلاس‌های درس و مراوده با دانش‌آموزان دارند. باتوجه به شعار دولت مبنی بر جوانگرایی و اشتیاق برای استفاده از توانمندی‌های جوانان به‌نظر می‌رسد زمان آن فرارسیده تا سکان آموزشی کشور را به جوانان با روحیه انقلابی و توانمند بسپاریم و به فکر تجدید بنیه بدنه عظیم آموزش و پرورش باشیم. در راستای این هدف گاه باید با موانع بسیاری روبه‌رو شد، اما آیا انتخاب اولین راه به‌رغم تمام نارضایتی‌ها چاره کار است؟

لزوم استخدام حق‌التدریسی‌ها و فارغ‌التحصیلان

سخنگوی کمیسیون آموزش در گفت‌وگو با «آرمان» با اشاره به آنکه مساله تبدیل وضعیت حق‌التدریسی‌ها به دائمی باید در اولویت کاری نظام آموزش و پرورش کشور باشد، می‌گوید: آموزش‌و پرورش از سر اجبار به مساله به تعویق انداختن بازنشستگی معلمان تن داده است، زیرا در اول مهر قطعا با کمبود معلم مواجه خواهیم شد و راحت‌ترین کار تعویق بازنشستگی معلمان است. بنابراین این افراد یک یا دوسال دیگر در نظام آموزش و پرورش نگاه‌ داشته می‌شوند. میرحمایت میرزاده افزود: نیروها با عناوین مختلف به اندازه کافی در آموزش و پرورش حضور دارند و باید اولویت را به آنها بدهیم تا به‌عنوان مثال نیروهای حق‌التدریسی بتوانند استخدام شوند و کمبود نیرو جبران شود. در مجلس به‌دنبال تعیین تکلیف نیروهای بلاتکلیف در استان‌ها، شهرها و رشته‌ها هستیم. او خاطرنشان می‌کند: این افراد باید در استان‌ها و شهرها در دوره‌های‌ مختلف تحصیلی، جنس و رشته‌ موردنیاز تعیین تکلیف شوند. همچنین جوانان فارغ‌التحصیل بسیاری از دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی می‌توانند با افزایش جذب نیرو، به‌کارگیری بیشتر افراد و ظرفیت پذیرش بالا کمبودهای نیروی‌انسانی را در آینده جبران کنند.

میرزاده می‌افزاید: اینکه افراد در آستانه‌بازنشستگی کارایی لازم را ندارند یا کیفیت آموزش را پایین می‌آورند، قطعا قابل‌قبول نیست. آنها اجباری برای حضور در آموزش و پرورش ندارند و تنها افرادی که به وجود آنها نیاز است و دانش‌آموزان و مدارس آنها را می‌خواهند، باقی می‌مانند. نکته قابل‌توجه پیشکسوتی و تجربه آنهاست. بسیاری از مدارس غیرانتفاعی که افراد برای ثبت‌نام در آنها سر و کله می‌شکنند و انگشت شمار مدارس مطرح شده از حضور این پیشکسوتان‌آموزشی بهره می‌گیرند و اغلب آنها معلمان جوان محدودی دارند. او می‌گوید: اولویت در درجه اول استفاده از حداکثر ظرفیت دانشگاه فرهنگیان و از سوی دیگر افراد بلاتکلیف و حق‌التدریسی است. معلمان‌ حق‌التدریس سال‌ها در آموزش و پرورش بوده‌اند و کوله باری از تجربه دارند، بنابراین باید هر چه زودتر تعیین تکلیف شوند. میرزاده در پاسخ به اینکه زیرساخت‌ها برای ورود فارغ‌التحصیلان و حق‌التدریسی‌ها تا چه میزان به نظام آموزشی مهیاست، می‌گوید: در این زمینه مشکل خاصی نداریم و تنها باید بتوان زمان را برای طی مراحل بوروکراسی اداری کاهش داد، گاهی زمان و حجم برنامه‌هایی در مجلس و دولت سبب تاخیر در عمل به برنامه‌ها می‌شود. بنابراین باید تلاش کرد و سرعت عمل بیشتری داشت تا بتوان بهترین نیروها را به‌کار گرفت تا آنها با انگیزه بیشتری به فعالیت بپردازند. او می‌افزاید: بازنشستگان به‌صورت داوطلب در سیستم نظام‌آموزشی باقی می‌مانند، اما افراد داوطلب زیادی نیز برای حضور در سیستم آموزشی کشور وجود دارند که باید به نیاز آنها رسیدگی کرد. علاوه براین برخی از معلمان بازنشسته نیز باید به فعالیت خود ادامه دهند. برخی از آنها، زندگی، عشق و انگیزه‌ای جز تدریس ندارند و صرفا کنارگذاشتن این حرفه به‌دلیل مسائل مادی برایشان دشوار است.‌ای کاش بتوانیم از حضور معلمان قدیمی به‌همراه نیروهای کار جوان به میزان درخور بهره ببریم و آنها را در قالب مشاور در مدارس ببینیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha