خبرآنلاین نوشت : با شروع هر سال تحصیلی و آماری که از دانشآموزان تازه وارد به سیستم آموزشی کشور منتشر میشود، کمتر کسی به این فکر میکند که چه تعداد از این دانشآموزان به مقاطع بالاتر راه خواهند یافت و چه تعداد به دلایل مختلف، در نیمههای راه مدرسه و درس و مشق را رها کرده و به بازار کار وارد شده یا خانهنشین میشوند.
طبق برنامه پنج ساله تا سال 1393 باید بیسوادی در گروه سنی زیر 50 سال در مناطق مختلف کشور ریشه کن شود اما هر ساله شاهد افزایش شمار زیاد کودکانی هستیم که از تحصیل بازمیمانند. جدیدترین یافتههای پژوهشی از وضعیت دانشآموزان در مدارس نیز حاکی است که سالانه 25 درصد دانشآموزان یعنی یک چهارم آنها ترک تحصیل میکنند. مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران ایران و عضو شورای بررسی آسیبهای اجتماعی با اعلام این آمار، ضمن ابراز نگرانی از تعداد زیاد ترک تحصیل و جدایی دانشآموزان از محیطهای آموزشی و مدارس، اعلام کرده است: دانشآموزان در طول روز میانگین بین 7 تا 8 ساعت در مدارس هستند و بیشترین وقت مفید خود را در مدارس میگذرانند. در حال حاضر بر اساس جدیدترین یافتههای پژوهشی در مدارس بیش از 25 درصد از دانشآموزان سالیانه از مدارس ترک تحصیل میکنند که این آمار بسیار نگران کننده است و معلوم نیست سرنوشت این دانشآموزان که چندین برابر بیش از دیگران در معرض تهدیدهای اجتماعی هستند، چه میشود.
به اعتقاد بسیاری از آسیبشناسان اجتماعی، درصد بالایی از بزهکاریها نتیجه ترک تحصیل دانشآموزان از مدرسه است به نحوی که بیش از پنجاه درصد بزهکاران زیر 18 سال در کانون اصلاح و تربیت را دانشآموزان ترک تحصیلکرده تشکیل میدهند و تحقیقات نشان میدهد که بین شکست تحصیلی، فرار از منزل و مدرسه و میزان آسیبهای اجتماعی، رابطه معناداری وجود دارد که این امر نگرانی از میزان بالای ترک تحصیل در کشور را دوچندان میکند.
در بررسی علت ترک تحصیلهای صورت گرفته، علاوه بر فقر مالی که به اشتغال کودکان یا نوجوانان منجر میشود، فقر انگیزشی نیز نقش مهمی ایفا میکند به طوری که میزان بالای بیکاران تحصیلکرده سبب میشود دانشآموزان و خانوادههایشان به ادامه تحصیل و رفتن به مقاطع بالاتر به شکل یک امر غیرضروری نگاه کنند و کسب درآمد از سنین پایین را بر گرفتن مدرک و پیوستن به جمعیت بیکاران ترجیح دهند.
اما نکته قابل توجه دیگر در این میان، آمار زیاد دخترانی است که بر اثر فشارهای خانوادگی یا محیطی و اجتماعی مجبور به ترک تحصیل میشوند و تعدادشان در روستاها و شهرهای کوچک از پسران پیشی گرفته است. ازدواج زودهنگام دختران در برخی مناطق، دور بودن مدارس در بسیاری از شهرها و روستاها، فرهنگ پایین خانوادهها و ضروری ندانستن تحصیل برای دختران، وجود مدارس مختلط در برخی روستاها و مشکلاتی از این قبیل همه و همه به ترک تحصیل دختران و بیسوادی یا کمسوادی آنها منجر میشود.
با این اوصاف، از لزوم توجه بیشتر خانوادهها و معلمان برای پیشگیری از دلزدگی دانشآموزان از مدرسه و درنهایت ترک تحصیل آنها که بگذریم، این آمار شاید تلنگر و تاییدی نیز باشد بر هشدارهای کارشناسانی که بر ناکارآمدی نظام آموزشی موجود تاکید کرده و استفاده از نظرات پژوهشگران، برنامهریزان و متخصصان امر آموزش را ضروری میشمارند.
نظر شما