سلامت نیوز: در روزهای گذشته اخبار تلخ کودکآزاری و تجاوز و سوءاستفاده جنسی از کودکان و نوجوانان در صفحات مجازی و رسانهها غوغا کرده؛ اخباری که نشان از بحرانی در کشور دارد که آن، نبود قانون مدونی در جهت حمایت از حقوق زنان و کودکان است.
دکتر نسرین ضمیری، روانشناس و سکسولوژیست، درباره مراقبت از فردی که آزار جنسی دیده است، میگوید: وقتی به کسی تجاوز میشود، با دو طیف از عارضه روبهرو میشود؛ یک بخش از این عوارض بهسرعت پس از تجاوز بروز پیدا میکنند و بخش دیگر به مرور زمان پدیدار میشوند. شاید از عوارضی که در ابتدای امر متوجه فرد تجاوزدیده است، بتوان بهتزدگی را نام برد. این افراد اعتمادبهنفس خود را از دست میدهند و تصور میکنند کار اشتباهی انجام دادهاند و از اجتماع طرد میشوند.
آنها به صورت مداوم نوع لباس و پوشش خود را قضاوت میکنند و حتی دچار عذابوجدان نیز میشوند. دچار استرسشدن، نماندن در فضاهای تاریک و بسته و حاضرنشدن در اماکنی که شبیه به محل وقوع حادثه است نیز جزء دیگر عوارضی است که این افراد دارند. آنها به هر تماس فیزیکی از اطراف، واکنشهای منفی نشان میدهند و حتی ممکن است تا مدتها از ارتباط و رابطه جنسی با همسران خود سر باز بزنند. او در ادامه افزود: از عوارض بلندمدت این اتفاق میتوان بیاعتمادی، نفرت از برقراری رابطه جنسی و افسردگی مزمن را مثال زد.
در چنین شرایطی اگر قربانی، جلسات رواندرمانی و دارودرمانی را بهخوبی و منظم انجام دهد، امکان بهبود کامل وجود دارد. متأسفانه در کشور ما جلسات گروهدرمانی برای خانمهای آسیبدیده وجود ندارد؛ درحالیکه این روش درمانی بسیار کارآمد است و میتواند روند درمان را تسریع کند. بهطورکلی در هشت تا 18 ماه گروهدرمانی نتایج شگرفی بههمراه دارد.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه تجاوز بدترین اتفاقی است که یک فرد میتواند تجربه کند، تأکید کرد: اگر درمان انجام نشود، این موضوع تا سالها میتواند فرد را آزار داده و زندگیاش را تحتالشعاع قرار دهد. در روند درمان این افراد، حضور و همکاری خانواده بسیار حائز اهمیت است. آنها نباید با او دراینباره صحبت کنند و باید بستری فراهم کنند که انگار اتفاقی نیفتاده است. دکتر سعید مدنی، جامعهشناس، نیز در گفتوگو با «شرق»، در پاسخ به این سؤال که رسانهایکردن اخبار تجاوز چه چارچوبی دارد، میگوید: اطلاعرسانی و آگاهکردن همیشه امری مثبت قلمداد شده و تنها یک مورد استثنا شده و آن خودکشی است؛ آنهم بهطور خاص نه نفی مطلق اطلاع مردم از خودکشی یا وقوع خودکشی، بلکه انعکاس آن به نحوی كه بتواند مشوق دیگران برای خودكشی شود. این نیز به دلیل خاصیت و ماهیت خودکشی است که این مسائل در نظر گرفته میشود و بنابراین انتشار اخبار آن میتواند مورد سوءتفاهم قرار بگیرد که تشویق به خودکشی انجام شده است.
اما در سایر مشکلات اجتماعی، بیان مشکلات و انعکاس اخبار آن به خودی خود هیچ منع و تأثیر منفی نداشته، بلکه موجب حساسسازی جامعه نسبت به موضوع شده است، البته درباره همه مشکلات اجتماعی تبصرههایی وجود دارد، مثل اینکه هویت آزاردیده و حتی آزاردهنده تا پایان تحقیقات قانونی فاش نشود یا استفاده از عکس این افراد و هر چیزی که ممکن است بر آینده افراد بهویژه فرد آزاردیده تأثیر بگذارد، باید مورد توجه قرار داد.
ولی همیشه به انعکاس اخبار مبنی بر وقوع تجاوز، سرقت و زمینههای بروز و ظهور آن، تأکید شده است؛ چراکه میتواند حساسیت جامعه را بالا ببرد». توجه به فرد آزاددیده، ایجاد پناه و امنیت برای او و همچنین مقصرنساختن از او، اولین اقدامی است که باید برای این گروه از افراد انجام داد. سؤال این است که در موقعیتهای ایجادشده اخیر، چقدر حریم افراد آزاردیده و خانواده آنها حفظ شد؟ چقدر برای آینده آنها برنامهریزی و چقدر مسئله مقصر جلوهندادن افراد آزاردیده در نظر گرفته شد؟ با مرور اخبار چند هفته گذشته و یادداشتهای منتشرشده، شاید نتوان نتیجه مثبتی گرفت. مسئلهای که به نظر میرسد باید به آن توجه کرد، اتخاذ سیاستی رسانهای برای چنین اتفاقاتی است؛ چیزی که رسانهها از آن بیبهرهاند.
نظر شما