سلامت نیوز :عضو مركز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشكی دانشگاه علوم پزشكی شهید بهشتی گفت: اتانازی (كشتن ترحم آمیز) كه در اكثر كشورها به خصوص ایران مردود شمرده می‌شود به علت ناآگاهی پزشكان از روش ارائه اطلاعات و ناخواسته بر روی بیماران صورت می‌پذیرد كه باعث مرگ آنان می‌شود.

به گزارش فارس ، مجیدرضا خلج‌زاده در همایش تازه‌های سرطان ریه كه در مركز پزشكی خاص تهران برگزار شد، اظهار داشت: علی‌رغم اینكه بر اساس آمار روش اتانازی توسط همكاران و پزشكان در ایران صورت نمی‌پذیرد ولی تعداد قابل توجهی از افراد بیمار از این طریق در كشور جان خود را از دست می‌دهند.

وی تصریح كرد: به طور مثال وقتی یك بیمار برای درمان به یك پزشك مراجعه می‌كند پزشك به طور ناخواسته و به دلیل ناآگاهی در روش ارائه اطلاعات به بیمار قرص‌های آرامبخش و مسكن تجویز می‌كند و به بیمار می‌گوید اگر بیش از دو قرص استفاده كند امكان خطر مرگ وجود دارد و بیمار نیز بر اثر شدت بیماری خود از تجویز ناخواسته پزشك برای راحتی مرگ خود روش اتانازی را بر روی خود انجام می‌دهد.

این عضو مركز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشكی دانشگاه علوم پزشكی شهید بهشتی، اظهار داشت: اخلاق حرفه‌ای به دنبال رفع معضلات در بین پزشكان است زیرا در بیشتر مواقع با معما و دوراهی مواجه می‌شویم چون بیمار سرطانی وقتی به ما مراجعه می‌كند ترجیح می‌دهد بشنود كه یك روش خاص درمانی روی وی انجام داده نشود و حال چطور ما می‌خواهیم بیمار را ترغیب كنیم كه برای یك درمان خاص به توصیه درمانی ما گوش فرا دهند.

وی افزود: حال تفاوت‌هایی نیز در فرهنگ جامعه غرب با كشور ما وجود دارد زیرا در برخی مواقع پدر و مادر ابراز می‌دارند كه اطلاعات بیماری سرطان را در اختیار فرزندشان قرار ندهیم.

خلج‌زاده ادامه داد: پیشرفت‌های چشم‌گیری از دهه 1970 در زمینه كنترل و پیشگیری و ترویج روش‌های پیچیده تشخیص به موقع سرطان موجب توجه روزافزون پزشكان در موضوعات اخلاقی شده است.

وی اظهار داشت: مسائل اخلاقی جدید در این عرصه بیشتر نمایان شده است از جمله ماهیت، كیفیت و پیامدهای رابطه بیمار با آنكولوژیست، نحوه بیان تشخیص سرطان برای بیمار و خانواده او و امكان مشاركت دادن كودكان در تصمیم‌گیری جِدی مربوط به سرطان در حال حاضر به كار گرفته می‌شود.

این عضو مركز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشكی دانشگاه علوم پزشكی شهید بهشتی، گفت: ما می‌توانیم در چارچوب اعتقاداتمان این روش‌ها را برای رابطه بهتر بیمار و پزشك انجام دهیم.

خلج‌زاده به درمان سرطان و وظایف اخلاقی آنكولوژیست‌ها نیز اشاره كرد و بیان داشت: تشخیص سرطان باعث اضطراب، شوك، ترس از مرگ و در نهایت نقص عضو می‌شود و حال نخستین وظیفه اخلاقی آنكولوژیست برقراری تعادل برای حقیقیت‌گویی و امیدواری بر حسب رفاه حال بیمار و تاثیر در بهبودی او در زمان ارائه تشخیص سرطان به بیمار است.

وی اظهار داشت: برای افزایش امید به بیماران باید به نوع و میزان گسترش و نكات مربوط به درمان سرطان، سن و فرهنگ بیمار نیز توجه شود. در نظر گرفتن حقوق بیمار در انتخاب روش درمانی و در نهایت وجود تفاوت بین تسكین و بهبودی نیز به فرهنگ آن بیمار بستگی دارد.

خلج‌زاده با اشاره به مفهوم سرطان گفت: سرطان در مفهوم برخی از كشورهای آفریقایی به منزله بیماری پنهان و مرموزی كه با جادوگری و بدخواهی توام است شناخته می‌شود؛ در فرهنگ مردم ایتالیا جنبه اجتماعی بیماری سرطان مطرح است و سرطان به معنی انقطاع از جامعه و مرگ است در مردم ایالات متحده آمریكا نیز جنبه فردی سرطان و تاثیر آن بر سرنوشت افراد مطرح است.

وی افزود: دیدگاه جامعه نسبت به سرطان پیوسته در حال تغییر است مثلا در قرن 19 سل را به عنوان نوعی سرطان بر می‌شمردند و در این راستا استفاده از تمثیل‌های عامه فهم برای انتقال مفاهیم مربوط به تشخیص و درمان سرطان "الفاظ‌ های مانند نبرد با سرطان و عفونت " بسیار تاثیرگذار است.

خلج‌زاده به رابطه پزشك و بیمار در مورد درمان سرطان نیز اشاره كرد و گفت: در مورد بیماری صعب‌العلاج مانند سرطان كه نیازمند ارتباط متقابل بین پزشك و بیمار است چهار مدل پدرسالاری، آگاه‌سازی، تفصیلی و مشاوره‌ای در دنیا برای درمان به كار گرفته می‌شود.

وی به مدل پدرسالاری یعنی اقدام توسط پزشك در جهت منافع بیمار كه باعث محدود كردن یا نقض آزادی انتخاب و حقوق او می‌شود اشاره كرد و افزود: از نظر علمای اخلاق درمان پدرسالاری به طوركلی غیر موجه است و در برخی موارد مانند فوریت‌های پزشكی و گاهی اوقات نیز بیمار شخصا درخواست اقدام درمانی پدر سالارانه را دارد.

خلج‌زاده به مدل دوم یعنی آگاه‌سازی كه بیمار سرطانی می‌تواند به عنوان مصرف كننده اطلاعات و همچنین درمان ارائه شده از جانب پزشك تلقی شود، اشاره كرد و بیان داشت: هدف این مدل توانمندسازی بیماری برای تصمیم‌گیری آگاهانه است و اشكال این روش نیز حجم زیاد اطلاعاتی است كه در اختیار بیمار قرار می‌گیرد و می‌تواند موجب سرگردانی شود.

وی به مدل سوم یعنی تفصیلی كه پزشك مبادرت به تهیه اطلاعات برای كمك به تصمیم‌گیری بیمار و تفسیر نتایج آن می‌كند، اشاره كرد و گفت: پزشك با در نظر گرفتن ارزش‌ها و اعتقادات بیمار نوعی پیشنهاد دهنده محسوب می‌شود. در این مدل پزشك به طور مثال بیان می‌كند كه براساس ارزش‌های بیمار كدام روش درمانی مفیدتر خواهد بود تا بیمار بر مبنای اتوتومی یكی از آنها را برگزیند. اشكال این مدل نیز در احتمال سوء تعبیر ارزش‌های بیمار از سوی پزشك به حساب می‌آید.

خلج‌زاده به مدل چهارم یعنی مشاوره‌ای كه پزشك در این مدل حكم آموزگار یا دوست بیمار را دارد و تلاش می‌كند ضمن گفت‌وگو با بیمار در مورد سرطان امكان اخذ تصمیم را برای او آسان سازد.

وی افزود: چون برحسب رابطه یك بیمار در طول چند سال به یك آنكولوژی مراجعه می‌كند باید رابطه به انصراف بیمار از درمان منتهی نشود.

خلج‌زاده به مسئله حقیقت‌گویی درباره سرطان و درمان آن نیز اشاره كرد و گفت: در سال 1946 پزشك lund بیان كرده است كه به بیمار سرطانی نباید حقیقت را گفت و به جای كلمه سرطان از الفاظی مانند كیست یا ضایعه استفاده كرد ولی طی یك بررسی در سال 1961 مشخص شد كه 90 درصد از 219 پزشك شهر شیكاگو در مورد تشخیص سرطان به بیمار خود حقیقت را بیان نمی‌كردند و در نهایت در سال 1979 حدود 90 درصد از پزشكان تشخیص بیماری سرطان را به بیماران خود ابراز داشته‌اند كه نتایج درمانی بهتری را دربر داشت.

وی اظهار داشت: حقیقت‌گویی درباره سرطان مزایای زیادی دارد كه بیشتر آنها مربوط به اتوتومی بیمار است حقیقت‌گویی وابسته به فاكتورهایی مانند مسائل سنتی و فرهنگی است؛ سرطان بیش از هر بیماری دیگری كودكان را به كام مرگ می‌كشاند.

خلج‌زاده به برخی از عوامل اخلاقی در آنكولوژی كودكان اشاره كرد و افزود: والدین مایلند كودكان از وضعیت بیماری سرطان‌شان باخبر نشوند. والدین نمی‌خواهند كودك بیمارشان به دلیل قطع عضو درمان شود و در نهایت احتمال آسیب روانی در كودكان بیشتر مشاهده می‌شود.

وی به آینده مراقبت از بیماران سرطانی اشاره كرد و بیان داشت: امكان ایجاد درمان‌های موثرتر و كم‌تهاجمی، بیشتر اهمیت یافتن اتوتومی بیمار و كیفیت زندگی افراد، اخذ رضایت در كارآزمایی بالینی مربوط به ارزیابی ژنتیك از سرطان و تاثیر فرایند تفاوت نژادها در درمان سرطان در آینده درمان سرطان بسیار حائز اهمیت است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • رضا IR ۱۸:۴۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۵
    1 0
    به نظر بنده اتانازی ربطی به دین نداره چون بیماران اعصاب وروان اسکیزوفرنی که با دارو درمان نمیشه و از توهمات شنوایی و بینایی رنج میبرد ناچار به خودکشی های خشن مثل خودسوزی و پرش از ارتفاع وغیره میشود که با اتانازی آمار خودکشی های خشن به صفر میرسه و هزینه های درمان دولت و جامعه بسیار کم میشه. تشکر