«اگر برای من کاری پیدا کنی که ساعت کارش از ۹ صبح تا ۵ بعدازظهر باشد و حداقل ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان حقوق‌اش باشد، ماشینم را به هرکسی که بخواهد می‌دهم و قید کار پرزحمت و کم‌درآمدم را می‌زنم».

اینجا بهای نان درآوردن از کار افتادن ریه‌هاست

سلامت نیوز:«اگر برای من کاری پیدا کنی که ساعت کارش از ۹ صبح تا ۵ بعدازظهر باشد و حداقل ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان حقوق‌اش باشد، ماشینم را به هرکسی که بخواهد می‌دهم و قید کار پرزحمت و کم‌درآمدم را می‌زنم».

به گزارش سلامت نیوز به نقل از قانون ، حال و روز راننده‌های تاکسی بهتر از ماشین‌های مستهلکشان که دم به دقیقه در تابستان‌ها داغ می‌کنند و به اصطلاح آمپرشان بالا می‌زند، نیست. نان درآوردن از رانندگی نه تنها سخت شده بلکه برای بعضی‌ که در تماس با سرب و سایر آلاینده‌های شهری آسم و تنگی نفس گرفته‌اند، غیرممکن شده. اینجا بهای نان درآوردن از کار افتادن ریه‌هاست.

 «اگر برای من کاری پیدا کنی که ساعت کارش از ۹ صبح تا ۵ بعدازظهر باشد و حداقل ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان حقوق‌اش باشد، ماشینم را به هرکسی که بخواهد می‌دهم و قید کار پرزحمت و کم‌درآمدم را می‌زنم». این روایت تاکسیرانان شهر ماست. همان کسانی که کف خیابان‌ها را ساعت‌ها بالا و پایین می‌کنند تا مسافری بیابند.

کرایه‌هایی که از مسافران می‌گیرند تنها محمل امرار معاش آنهاست؛ پس در ساعت‌های کم‌تردد و ساعت‌هایی که شهر به خواب رفته است، چه می‌کنند؟ در زمانه‌ای که رقابت میان آنها، مسافرکش‌ها و شرکت‌های تاکسیرانی‌ اینترنتی تا این اندازه تنگاتنگ است، چه می‌کنند؟  

در واقع حال و روز آنها بهتر از ماشین‌های مستهلکشان که دم به دقیقه در تابستان‌ها داغ می‌کنند و به اصطلاح آمپرشان بالا می‌زند، نیست. نان درآوردن از رانندگی نه تنها سخت شده بلکه برای بعضی‌ که در تماس با سرب و سایر آلاینده‌های شهری آسم و تنگی نفس گرفته‌اند، غیرممکن شده. اینجا بهای نان درآوردن از کار افتادن ریه‌هاست.

مسیر خیابان فاطمی تا بلوار کشاورز پر از تاکسی‌های سبز و زرد است. رنگ زردها متعلق به سازمان تاکسیرانی و رنگ سبزها متعلق  به شرکت‌های خصوصی است. هرکدام از این رانند‌ه‌ها ساعت‌ها روایت‌های ناشنیده دارند. از روزهایی که پشت میز اداره می‌نشستند یا از روزهای که در بازار کار آزاد داشتند. بازنشستگی یا بیکاری به خاطر رکود اقتصادی یک دهه گذشته، فصل مشترک روایت‌های آنهاست.

 

باید یاد بگیری با آسم و آلرژی سر کنی

نادر پیرمردی است ۶۴ ساله که سال‌ها یک کارگاه خیاطی را اداره می‌کرد و درآمدش هم خوب بود: خوب که می‌گویم یعنی تا اندازه‌ای بود که زندگی خودم، فرزندانم و حتی نوه‌هایم را تامین کنم و تازه ۳ تا کارگر هم بیاورم اما کارگاه را پنج سال پیش تعطیل کردم و بلافاصله وارد این کار شدم.

وارد این کار شدن برای نادر همان و در دست گرفتن اسپری تنفسی و قرص همانا: باید یاد بگیری که با آسم و آلرژی سر کنی و البته ماسک زدن را از یاد نبری. مشکلات دیگری هم هست که درباره آنها شنیده‌ام. مثل اینکه تماس با سرب در بلندمدت، موجب از دست رفتن حافظه و حتی پیری زودرس می‌شود. بیماری‌های خونی و غیره را هم که همه می‌دانند.

قرص‌هایش را نشان می‌دهد. خارجی هستند و از پوشش بیمه خارج. تقریبا باید بیشتر هزینه‌های درمانش را از جیب بدهد. ادامه می‌دهد: وضع برای سایر همکاران بهتر از این نیست. چاره‌ای هم نیست باید گرفتاری را به تن خرید و مدیریت کرد تا اوضاع از کنترل خارج نشود.

تنها فرق رانندگان تاکسی با سیزیِف، قهرمان اسطوره‌ای یونان که محکوم شده بود هر روزی سنگ بزرگی را تا نزدیک قله‌ای ببرد و قبل از رسیدن به پایان مسیر شاهد بازغلتیدن آن به اول مسیر باشد، این است که سیزیف سنگ بزرگ را جابه‌جا می‌کند اما راننده‌ها مسافران را؛ مسیری بی‌انتها، صعب‌العبور و البته تکراری.

افزایش ۱۵ درصدی کرایه‌ها دردی را دوا نمی‌کند

«کرایه‌ها را افزایش دهید، مسافر که کم باشد، هزینه‌های ماشین که بالا باشد، چه فرقی می‌کند».

آیا افزایش ۱۵ درصدی کرایه‌ها برایت رضایت‌بخش است، پاسخی قانع‌کننده دارد، می‌گوید: مسافران از افزایش کرایه‌ها راضی نیستند. اما باید بدانند که تنها هزینه‌های زندگی آنها بالا نرفته مخارج ماشین و چیزی که به آن استهلاک می‌گوییم به شدت درآمدهای ما را کاهش داده است. بیراه نیست اگر بگویم هرچه درمی‌آورم خرج وسیله کارمان می‌کنم. رانندگان مقروضِ هزار جا هستند. با این رویه‌ای که هست، صدسال دیگر هم بدویم به جایی نمی‌رسیم.

روزهای گرم تابستان خط‌های تاکسی برای تاکسیرانان خیلی قابل تحمل نیست؛ البته نه به جهت تحمل گرمای طا‌قت‌فرسای بالای ۴۰ درجه، بلکه به خاطر خلوتی. مسافران شهری ترجیح می‌دهند که بدون ماندن زیر آفتاب سوار خودروهای مسافرکش (شخصی) بشوند.

حرف‌هایش را ادامه می‌دهد: مواقعی از روز هست که هرچه در خط می‌‌ایستیم مسافری گیرمان نمی‌آید و ناچار می‌شویم که با دو مسافر راه بیفتیم، چون حرکت کردن با یک مسافر اصلا به‌صرفه و منطقی نیست. انگار که تمام درها به روی ما بسته شده‌. من بارها به ترک این کار فکر کرده‌ام اما باید برای من کاری پیدا کنی که ساعت کارش از ۹ صبح تا ۵ بعدظهر باشد و حداقل ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان حقوق‌اش باشد.

آن وقت ماشینم را به رایگان به هرکسی که بخواهد می‌دهم و قید کار پرزحمت و کم‌درآمدم را می‌ز‌نم. برای این می‌گویم به رایگان که جز رنج کار کردن در خیابان و برخورد کردن با مسافران بدخلق  که موقع پیاده شدن در ماشین را می‌کوبند، چیزی نصیبت نمی‌شود!

اعتراضات صنفی رانندگان

۱۰ خرداد ماه امسال شهرهای ایران صحنه اعتراض رانندگان تاکسی بود. در کرمانشاه آنها مقابل سازمان تاکسیرانی تجمع کردند و به پایین بودن نرخ کرایه‌ها اعتراض کردند. البته مواردی که رانندگان بدان‌ها اعتراض دارند سراسری است و تنها مختص کرمانشاهی‌ها نیست. از همین رو در قائم‌شهر و چند شهر دیگر هم تجمعاتی برگزار شد.

سال ۹۶ راننده‌های تاکسی و آژانس تقریبا در اکثر نقاط کشور مقابل دفاتر تاکسیران‌های اینترنتی تجمع کردند. در کرمان رانندگان وارد دفتر یک از این شرکت‌ها شدند و با بیرون ریختن دفاتر و صندلی‌ها به کاهش درآمدهایشان اعتراض کردند.

بنابر اعلام سازمان تامین اجتماعی میزان حق بیمه ماهانه بیمه اختیاری در سال ۱۳۹۷ با در نظر گرفتن مزد روزانه ۳۷۱۳۲۱ ریالی ۳۱۰ هزار و ۷۹۶ تومان و هفت ریال است. با در نظرگرفتن اینکه رانندگان به صورت خویش‌فرما خود را بیمه می‌کنند، پرداخت ۳۱۰ هزار تومان از جیب برای آنها زیاد است.

طبق قانون دولت باید از محل هدفمندی یارانه‌ها، منابع کمک‌های بیمه‌ای خود را تامین کند، اما انگار این طرح قرار نیست که برای کارگران حمل‌ونقل مسافری برکت داشته باشد. همین اتفاق عینا برای رانندگان ناوگان حمل‌ونقل عمومی جاده‌ای هم تکرار شد تا این پرسش مطرح شود که چرا دولت متوجه حساسیت راننده‌ها در مورد قطع یارانه بیمه‌شان نیست؟

کار تا آنجا بد پیش رفت که «حمید حسین‌زاده» دبیر کانون سراسری انجمن‌های صنفی رانندگان سواری کرایه کشور در یک گروه تلگرامی اعلام کرد: در مراجعه به مدیریت تامین اجتماعی خواهان توضیح در خصوص مشکلات پیش آمده شدم. مدیریت بیمه اعلام کرده است که افرادی را که از بیمه یارانه‌ای استفاده می‌کنند و در اصل راننده نیستند، شناسایی و یارانه آنها، قطع خواهد شد.

وی به این موضوع هم اشاره کرده است که دولت مبالغ هنگفتی بابت یارانه رانندگان به سازمان تامین اجتماعی بدهکار است. در مجموع قرار است یارانه بیمه رانندگان بسیاری به صورت آزاد محاسبه می‌شود و این تنها محدود به رانندگانی که از سال ۹۴ به بعد وارد سازمان تاکسیرانی شده‌اند، نخواهد شد.

پیش‌بینی می‌شود که به زودی آثار زیان‌بار تصمیمات فله‌ای آشکار خواهد شد. این موضوع در کلام بسیاری از رانندگان، از کامیون‌داران تا رانندگان حمل‌و‌نقل شهری عیان است. آنها فشارهای ناشی از تصمیمات خلق‌الساعه را نمی‌‌پذیرند و می‌خواهند که دولت به تعهداتش پایبند باشد تا کسی ضرر نکند.

در بخشنامه رسمی سازمان تامین اجتماعی با موضوع «دستمزد مبنای کسر حق بیمه در سال ۹۷»، حداکثر افزایش نرخ حق بیمه ۱۹.۵ درصد اعلام شده است. قاعدتا سازمان تامین اجتماعی نمی‌بایست به خاطر بدعهدی دولت در پرداخت یارانه بیمه به رانندگان فشارهای نامعقول برای پرداخت حق بیمه بیشتر وارد کند؛ آنهم وقتی که کرایه حمل مسافر ۱۰ تا ۱۵ درصد و کرایه حمل بار تنها ۱۵ تا ۲۰ درصد افزایش یافته است.

نابرابری در سطح شهر تهران

«رضا قاضی»  معاون توسعه و برنامه‌ریزی سازمان تاکسیرانی استان تهران در پاسخ به انتقاداتی که راننده‌ها به قطع بیمه خود دارند، می‌گوید: سال ۸۸ مصوبه‌ای را داشتیم که دولت ملزم شد، ۵۰ درصد از حق بیمه رانندگان را پرداخت کند. سهمیه بیمه رانندگان تاکسی به گونه‌ای است که به ازای هر تعدادی که از لیست بیمه خارج می‌شوند تعداد جدیدی جایگزین آنها می‌شوند، پس کسی اضافه نمی‌شود.

اما از اردیبهشت سال ۹۴ آنهایی که وارد ناوگان می‌شوند، اسمشان در لیست بیمه‌ای قرار نمی‌گیرد؛ یعنی بیمه تامین اجتماعی آنها را نمی‌پذیرد چراکه دولت سهم ۵۰ درصدی خود از یارانه بیمه رانندگان جدیدالورود را نمی‌پردازد

وی افزود: متعاقب این تصمیم؛ آنها که خود را به صورت خویش فرما بیمه کرده‌اند باید  ۳۱۰ هزار تا ۳۲۰ هزار تومان با توجه به تعداد روزهای بیمه‌پردازی، حق بیمه بپردازند. این در حالی است که راننده‌هایی که پیش از این وارد لیست بیمه شده بودند، ۱۵۰ تا ۱۶۰ هزار تومان بابت حق بیمه پرداخت می‌کنند. این دوگانگی را دولت باید حل کند تا وقتی راننده‌ای از لیست بیمه‌‌ای خارج می‌شود رانندگان جدید به جای آنها وارد لیست بیمه‌ای شوند.

معاون توسعه و برنامه‌ریزی سازمان تاکسیرانی استان تهران با بیان اینکه اگر یارانه بیمه رانندگان را پرداخت نمی‌کنیم لااقل باید سقف کرایه را آزاد بگذاریم که درآمد آنها با هزینه‌هایشان تطابق داشته باشد، گفت: ما برای کرایه‌های رانندگان افزایش ۱۲ درصدی را تعیین می‌کنیم به عبارت دیگر برای آن سقف می‌گذاریم و انتظار داریم که از آن طرف در پرداخت یارانه بیمه‌شان مشکلی پیش نیاید.

قاضی به ذکر یک مثال پرداخت: در حال حاضر راننده‌ای که یارانه بیمه دریافت نمی‌کند، مانند کسی که یارانه دریافت می‌کند، کرایه‌اش هزار تومان است. این در حالی است که راننده‌ای که یارانه بیمه به او اختصاص داده نشده است باید مبلغ ۳۱۰ هزار تومان رابه عنوان حق بیمه بپردازد. این یک نابرابری است که ما در سطح شهر تهران داریم.

اینجا چند اتفاق می‌افتد: درآمد پایین، مستمری بازنشستگی پایین به خاطر پرداخت حق بیمه‌های پایین؛ این در حالی است که راننده باید هزینه تعمیرات ماشین و لوازم یدکی را هم بدهد چون به هر حال قیمت آنها هم با توجه به تورم افزایش یافته است.

وی در خصوص بیمه تکمیلی رانندگان گفت: رانندگانی که در سامانه ثبت‌نام کرده‌اند، تحت پوشش بیمه تکمیلی قرار می‌گیرند. بیمه تکمیلی شامل حال رانندگانی هم می‌شود که بیمه پایه ندارند. همچنین بیمه عمر و حوادث هم شامل حال آنها می‌شود.

تصویر واضحی از آینده پیش‌روی رانندگان نیست

تصویر واضحی از آینده پیش‌روی رانندگان نیست؛ فرقی نمی‌کند که در چه بخشی فعال باشند، نظام حمایت‌های رفاهی برای آنها به درستی تعریف نشده است. آنها باید به پای ماشین‌های خود که در ترافیک راه‌ها و جاده‌ها فرسوده می‌شوند، بسوزند و کلیه هزینه‌ها را هم از جیب بپردازند.

برای همین پایین نگه داشتن سطح کرایه‌ها هر دم آنها را برآشفته می‌کند. آنها از خود می‌پرسند تا کی باید هرچه درمی‌آورند در تعمیرگاه‌ها هزینه کنند تا موقتا نفسی تازه بر جان ناقابل ماشین‌‌هایشان بدمند، بدون اینکه عایدی چندانی از این هزینه‌ها کردن‌ها نصیبشان شود.

این در شرایطی است که از «غلط بودن مبنای نظام مالکیت راننده‌ها» در ایران سخن گفته می‌شود؛ چراکه در کشورهای توسعه یافته این شرکت‌ها هستند که مالک خودروها هستند نه راننده‌ها. شرکت‌ها تمام هزینه‌ها را می‌پردازند و راننده حق کمیسیون آنها را. اینگونه راننده متضرر نمی‌‌شود.

بسته‌های رفاهی که شرکت‌ها و سازمان‌های غیردولتی برای راننده‌ها در مقام کارگران خود تعریف می‌کنند، ناکافی است و کمکی به جلب رضایت آنها نمی‌کند و به نظر نمی‌رسد که در نظر گرفتن بیمه تکمیلی به تنهایی برای آنها کافی باشد. کار آنها باید در گروه مشاغل و زیان‌آور قرار بگیرد چراکه چند سال کار در خیابان، جاده و... آنها را دچار مشکلات ستون فقراط، بیماری‌های تنفسی و خونی (به سبب تماس با انواع و اقسام آلاینده‌ها) می‌کند.

احساس فقر در سنین  بازنشستگی سوهان روح آنهاست؛ چراکه سطح مستمری‌ها زیر ۲ میلون تومان است و اکثر آنها با حداقل مستمری بازنشست می‌شوند. در سال‌های آینده بیکاری به سبب تعطیلی شرکت‌ها و صنایع قدیمی فزونی می‌گیرد و چه جایی بهتر از مشاغل خدماتی. اما پرسش این است که دولت می‌خواهد برای تضمین امنیت شغلی و رفاه آنها چه کند؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha