سلامت نیوز:حاشیهنشینی در واقع نوعی محرومیت است که حاصل و برونداد مشکلات اجتماعی و ساختاری است، این پدیده تحت تاثیر و تاثرات ناشی از متغیرها و مولفههای متعدد ظاهر میشود که یکی از اشکال بروز آن جریان سریع مهاجرت از شهرها و روستاهاست.
به گزارش سلامت نیوز ؛به نقل از جهان صنعت ،در شرایط امروزی رابطه تنگاتنگ آسیبها و مشکلات اجتماعی با حاشیهنشینی و مهاجرت گره خورده و مسلم شده است.
مناطق و محلههای حاشیهنشین با وجود اینکه هریک ویژگیهای منحصربهفردی دارد دربرخی خصوصیات از جمله فقر، رفتارهای پرخطر و آسیبهای اجتماعی گسترده، وضعیت مشابهی دارند.
رشد نامتعادل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، موجب نابرابریها و عدم توازن جغرافیایی شهر و روستا میشود و در پی آن گروههای متعدد روستایان به شهرها مهاجرت و نه تنها جذب فعالیتهای اقتصادی مولد شهری نمیشوند بلکه در جامعه و فرهنگ شهری نیز ادغام نشده و به جداییگزینی مکانی و ایجاد سکونتگاههای غیررسمی منجر میشود.
در محلات حاشیهنشین نرخ جرایم و بزهکاری به علت تراکم بالای جمعیت، فقر فزاینده، شکستگی ساختارها، ایجاد گسستهای اجتماعی، تضعیف پیوندهای اجتماعی و همچنین رهایی افراد از فشار افکار عمومی و کنترل رسمی، بالا ارزیابی میشود. در واقع حاشیهنشینی یک معضل کلانشهری است که در اکثر شهرهای بزرگ و مهاجرپذیر وجود دارد. آخرین آماری که از حاشیهنشینی در کلانشهر تهران ارائه شد رقم یک میلیون نفر را نشان میداد که به یقین در یک سال گذشته این تعداد افزایش زیادی داشته است اما از تعداد دقیق آن اطلاعی در دست نیست.
آمار رو به افزایش حاشیهنشینی در کشور
آمارهای جدید اما میگوید یکپنجم جمعیت کشور به حاشیهنشینی روی آوردهاند و به گفته یکی از اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس حتی یک درصد از اهداف مصوبه برنامه ششم در مورد کاهش حاشیهنشینی محقق نشده است. رسول خضری با انتقاد از اینکه ۱۷ میلیون حاشیهنشین داریم که ساماندهی آنها در کانون توجه وزارت کشور نیست، گفت: یکپنجم جمعیت کشور حاشیهنشین هستند و آسیبهای اجتماعی ناشی از حاشیهنشینی در حال گسترش است؛ حاشیهنشینان جزو ضعیف و فقیرترین اقشار شهر و روستا هستند و به دلیل کمبود امکانات شهری و روستایی به حاشیهنشینی روی آوردهاند.
خضری همچنین با این نکته که حاشیهنشینی از مرز هشدار گذشته و در برخی مناطق به مسالهای امنیتی و اساسی تبدیل شده است، فقر، آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد، قاچاق کودکان و اعضای بدن، طلاق، کودکآزاری، قاچاق خرید و فروش مواد مخدر و مشروبات الکلی را مهمترین دلایل بروز حاشیهنشینی در این مناطق میداند که نسبت به سایر مناطق سکونتی بیشتر شیوع دارد و متاسفانه به دلیل نبود عزم جدی، یکپارچگی و مدیریت واحد هنوز گامی جدی برای مدیریت معضل و آسیب حاشیهنشینی برداشته نشده است.
به گفته خضری اغلب کشورهای دنیا برای مبارزه با آسیبهای اجتماعی برنامه مدون دارند و بودجههای ویژهای را اختصاص میدهند اما متاسفانه مسوولان ایران نه تنها برنامه مدونی ندارند بلکه عنوان حاشیهنشینی را تغییر و از آن به عنوان سکونتگاههای غیررسمی یاد میکنند این در حالی بوده که این تعبیر از لحاظ حقوقی دارای ایراد است. اغلب مناطق حاشیهنشین پروانه ساخت دارند و دارای امکاناتی مانند آب، برق و گاز هستند؛ چطور میتوان از آنها به عنوان سکونتگاههای غیررسمی یاد کرد.
او کاهش آسیبهای اجتماعی را نیازمند عزم جدی دولت میداند و از وزارت کشور انتقاد میکند که به چه دلیل جهت مبارزه با آسیبها تعلل میکند و باعث میشوند تعداد حاشیهنشینان روزبهروز بیشتر شود. حاشیهنشینی علت است نه معلول و بودجهای جهت مبارزه با حاشیهنشینی و کمکهای ویژه در این زمینه را لازم میداند.
این عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در پایان با بیان اینکه دولت در برنامه ششم مکلف به کاهش ۲۵ درصدی حاشیهنشینی تا پایان برنامه شد، خاطرنشان میکند: متاسفانه هنوز یک درصد از اهداف این مصوبه محقق نشده است زیرا کاهشی در آمار حاشیهنشینان نداشتیم.
آمار حاشیهنشینی بیشتر از اطلاعرسانیها
پدر انجمن مددکاری ایران در رابطه با آمار اخیر حاشیهنشینی در ایران به «جهان صنعت» میگوید: این موضوع که تعداد حاشیهنشینان از آمار داده شده بیشتر باشد هیچ بعید نیست.
خیلی از این افراد از شهرستان و روستاها به تهران آمدهاند و امید دارند در تهران کار و درآمد بهتر داشته باشند اما وقتی وارد تهران میشوند و هزینههای زندگی در تهران را میبینند نه روی برگشت به شهر خود را دارند و نه توان ماندن و سازگاری را در خود میبینند؛ بنابراین به حاشیهنشینی روی میآورند.
مصطفی اقلیما در ادامه به جوانانی اشاره میکند که برای تامین مخارج زندگی خود و خانواده به تهران میآیند و در این شهر کار میکنند. بسیاری از آنها با ماشین خود در تهران مسافرکشی میکنند یا با کار در کارگاهها و کارواشها روزگار میگذرانند و در نهایت شب را در پارکها، چادر یا گوشه خیابان به صبح میرسانند.
اقلیما با انتقاد از از اینکه جامعه ما 80 درصد تحصیلکرده دارد و بخش بزرگی از این افراد بیکار هستند بیان میکند: جوانی که کار ندارد درآمد هم ندارد. این جوان چطور میتواند خانه اجاره کند؟ چطور میتواند همسر و بچهاش را سر و سامان دهد؟ اجاره یک اتاق کوچک با حمام و دستشویی در ورامین یک میلیون تومان است.
مشخص است این جوان باید دست زن و بچهاش را بگیرد و به حاشیه نقلمکان کند. وقتی هر سال 8 تا 10 درصد به حقوق کارمندان اضافه میشود و آن هم اگر کارفرما این افزایش حقوق را لحاظ کند، با توجه به تورمی که هر روز بالاتر میرود چارهای جز کوچ از شهر و زندگی در حاشیه نمیماند.
این آسیبشناس از حقیقتی تلخ در حاشیههای تهران، مشهد، خرمآباد و زاهدان میگوید. در بسیاری از این شهرها مردم زمین را کندهاند و در آن زندگی میکنند. هیچ نظارت اجتماعی بر آنها نیست و اصلا کسی کاری به کار آنها ندارد.
در این مناطق چون نظارت اجتماعی وجود ندارد آسیبهای اجتماعی به وفور ایجاد میشود. فقر مادر تمام آسیبهای اجتماعی است. زنی که فقیر است به فحشا و روسپیگری روی میآورد؛ نه اینکه افراد فقیر بد و مشکلدار باشند اما فقر بستر مناسبی برای ظهور این پدیدههاست. حالا آمار جدیدی دادهاند که 17 میلیون حاشیهنشین داریم. من میگویم این تعداد بیشتر از چیزی است که میگویند چون وقتی شما میگویی فلان رقم معتاد در کشور وجود دارد از آمار دقیق صحبت نمیکنید، از تعداد شناسایی شده حرف میزنید اما همان تعداد چه بسا بیشتر معتاد شناسایینشده وجود دارد. این مثال در مورد حاشیهنشینان هم صدق میکند.
پیامدهای اجتماعی حاشیهنشینی
اقلیما پیامدهای افزایش حاشیهنشینی در ایران را پسرفت لحظهای کشور میداند. وقتی کار نباشد، حاشیهنشینی ایجاد میشود، از آن طرف نوآوری و ابتکار از جامعه بیرون میرود. آسیبهای اجتماعی از در و دیوار جامعه میریزد و نظارت اجتماعی از بین میرود.
نسل اول حاشیهنشینان به آسیب کشیده میشوند و برخی از آنها هم به این راه کشیده نمیشوند اما نسل دوم حاشیهنشینان قطعا به راههای خلاف کشیده میشوند. دزدی، فحشا، طلاق و تمام موضوعاتی که با این پدیده گره خورده در نسل دوم بیشتر دیده میشود.به گفته پدر مددکاری ایران از دیگر پیامدهای افزایش فقر، آسیب و حاشیهنشینی میتواند عدم اعتماد به دستگاههای دولتی هم باشد.
مردم به مسوولان اعتماد ندارند چون کسی به فکر مردم نیست. حرفهای مسوولان کشور ما با اعمالشان یکی نیست و عدم اطمینان مردم به مسوولان باعث از هم پاشیدن جامعه میشود. باید ابتدا به زیرساختها توجه کنیم. وقتی زیرساختهای جامعه ناقص باشد هیچ تغییری در وضعیت جامعه رخ نمیدهد.
او در پایان پیشبینی میکند تعداد حاشیهنشینان در پایان امسال بیشتر هم خواهد شد چرا که شهرهای جنوبی ایران حتی آب برای آشامیدن یا کشاورزی ندارند و این مشکلات آنها را به کوچ اجباری به شهرها وادار میکند. مسوولان باید راهکارهای جدیدی اتخاذ کنند و بر اساس شایستهسالاری اقدام کنند تا این معضلات کمتر در جامعه دیده شود.
نظر شما