یک ماه است که در محل کار، خیابان، مترو، سر سفره غذا، پیش از رفتن به خواب و حتی در دستشویی ذهنش مشغول است.

دشواری های خوش نشینی!

سلامت نیوز:یک ماه است که در محل کار، خیابان، مترو، سر سفره غذا، پیش از رفتن به خواب و حتی در دستشویی ذهنش مشغول است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ابتکار ،او به رفتن فکر می‌کند اما به کجا را نمی‌داند. صاحب‌خانه هم کرایه و هم مبلغ پیش خانه را افزایش داده است و او حتی با پولی که در حال حاضر دارد، توان اسباب‌کشی به خانه‌ای کوچکتر را نیز ندارد. این دغدغه بسیاری از اجاره‌نشینان است.

آن‌ها که بخش اعظمی از حقوق خود را به جیب صاحب‌خانه‌ها، شارژ ساختمان، هزینه هرساله اسباب‌کشی و بسیاری دیگر می‌دهند و این سوای دغدغه‌های فکری است که پیش و پس از زمان اسباب‌کشی به فرد و خانواده منتقل می‌شود.


اسباب‌کشی یکی از مقوله‌هایی است که بیشترمان با آن دست‌وپنجه نرم کرده‌ایم. فشارهای روانی روزهای اسبابکشی بر همه ما تحمیل شده است و دعواها، اعصاب‌خوردی‌های بسیاری را دیده‌ایم و تجربه کرده ایم.

همه چیز به حدود یک ماه پیش از اسباب‌کشی مربوط می‌شود. روزهایی که ذهن سرپرست خانواده درگیر نقل مکان می‌شود؛ دغدغه‌های بی‌امانی که در محیط خانواده نیز تاثیرگذار است.

ارتباط اعضای خانواده تحت شعاع قرار می‌گیرد و بیش از همه سرپرست خانوار درگیر خواهد بود. او علاوه بر فشارهای روانی حاکم بر محیط خانه پیش از اسباب کشی باید هزینه‌ها را تامین کند؛ به دنبال خانه بگردد. والدین و یا زوج‌های جوان از این خیابان به آن خیابان و از این کوچه به آن کوچه می‌روند و به بنگاه‌های معاملاتی سر می‌زنند.

این در حالی است که در محل کار دست به تلفن همراه در سایت‌ها و اپلیکیشن‌ها به دنبال خانه با قیمت و امکانات دلخواه خود می‌گردند! فشارها از همین لحظه آغاز می‌شود؛ متر کردن خیابان‌ها دیگر فایده‌ای ندارد؛ خانه با مبلغی که آن‌ها می‌خواهند وجود ندارد چرا که اوضاع اقتصادی لحظه‌ای است؛ این پاسخی بود که یک املاکی به آن‌ها داده است.


سرانجام خانه‌ای پیدا می‌شود. مادر خانه از محیط و محله جدید راضی نیست. فرزندان تمایل داشتند به منطقه‌ای بهتر بروند تا جلوی دوستان خود حس بهتری داشته‌ باشند و پدر خانواده توامان چند حس را باهم دارد!


با حس نارضایتی اعضای خانه شروع به بستن وسایل داخل خانه می‌کنند. بهتر است ادامه ماجرا را از زبان یک زوج جوان بشنویم. حسین و معصومه، دو سالی می‌شود که جشن عروسی برگزار کرده‌اند و اجاره‌نشین نیز هستند.

هر دو صبح تا عصر به کار مشغولند اما می‌گویند، دخلشان با خرجشان فاصله بسیار دارد و برای همین قصد نقل مکان به منطقه‌ای ارزان‌قیمت‌تر در شهر تهران را دارند.
حسین می‌گوید: «به هرحال خانه‌ای پیدا کردم در خیابان نواب. قیمت‌ها را که نگم چقدر افتضاح بود. همه چیز گران است و خانه چون به عنوان یک سرمایه محسوب می‌شود؛ با اختلاف شدیدی تغییر قیمت‌ داده‌است. فعلا در مرحله جمع‌آوری وسایل هستیم. کارتن پیدا کردم. همراه همسرم شبانه که وقت استراحتمان است وسایل را دسته‌بندی می‌کنیم و در جعبه می‌گذاریم. شکستنی‌ها یک طرف،

وسایل سنگین یک طرف!»
او ادامه می‌دهد: «دو روز دیگر قرار است اسباب‌کشی کنیم، مرخصی گرفته‌ایم و در حال حاضر استرس پول را دارم. چون می‌دانید دیگر باید از این صاحب‌خانه مبلغ پیش‌پول را بگیرم و در همان زمان‌ با صاحب‌خانه جدید قرارداد ببندم. گرفتاری‌های سال گذشته را هیچوقت فراموش نمی‌کنم.

با وانت‌بار هماهنگ کردم برای ساعت 6 صبح. آمدند اما دیر آمدند و یک ساعت معطل آن‌ها شدم. با آسانسور بار را ببرند پایین یا نه! چیزی از وسایل نشکند! چیزی جا نماند! صاحبخانه‌ها هم که در این زمان می‌شوند کارآگاه و از پنجره یا دوربین زل می‌زنند به فرآیند اسباب‌کشی. بار خالی شده بود که خانمم باید بالاسر آن‌ها می‌ماند تا من بروم و قرارداد قبلی را فسخ و با صاحب‌خانه جدید قرارداد بنویسم.»


حسین ادامه می‌دهد: «وانت‌بار بابت هر ساعت معطلی پولی اضافه می‌گیرد؛ بدشان هم نمی‌آید کمی معطل شوند. وسایل را هم که با آسانسور آورده‌اند؛ تازه اگر خسارتی وارد نکنند. برای اولین اسباب‌کشی‌مان مبل را گذاشتند داخل آسانسور و آسانسور خراب شد و مجبور شدم که هزینه تعمیر آسانسور را برای ساختمانی که دیگر قرار نبود در آن زندگی کنم بپردازم. از صاحب‌خانه قبلی پول را گرفتم آن هم با هزار مشکل که امضا بده و این در حالی بود که چک‌ها معتبر باشد.

بعد نوبت رفتن به خانه جدید و نوشتن قرارداد جدید شد که آن هم با هزار دردسر همراه است. بعد هم خانه را تحویل گرفتم متوجه شدم شوفاژ خراب است و چند مشکل دیگر که بالاخره دو روز دیگر قرار است، این خانه را تحویل دهیم و دردسرهای جدید آغاز شود.»
حرف‌ها و دردودل‌های حسین پایانی نداشت. او از صاحب‌خانه گفت و یا از خانه‌هایی که صاحب‌خانه در آن ساکن نیست.

جنگ بزرگ همسایه ها! عبور و مرور شما به عنوان یک همسایه جدید چک می‌شود؛ پشت‌سر شما صحبت می‌کنند، مانند یک غریبه با شما برخورد می‌کنند و هزاران رفتار ناشایست دیگر. قوانین برای همه‌ ساکنین مجتمع است اما برای شما بیشتر. این تنها شامل خانه‌های مجتمعی نمی‌شود و در خانه‌های چند طبقه نیز اتفاق مشابهی رخ می‌دهد؛ در داخل کوچه سر و صدا گوش شما را کر خواهد کرد.


ماجرای اسبا‌ب‌کشی برای هرشخص متفاوت است. دردسرهای این فرآیند تمامی ندارد، همیشه مشکلات دوره اسباب‌‌کشی آزار دهنده است.

این فرآیند به پس از اسباب‌کشی و مطابقت با فضای جدید نیز کشیده می‌شود. چیدمان جدید خانه، تعمیرات خرابی‌هایی که اجاره‌نشین قبلی به‌بار آورده و بسیاری دیگر. این ‌ها همه بخش کوچکی از دردسرهایی است که خانوادهها برای نقل مکان فشار آن را به جان می‌خرند و در پایان از مهمانان خواهید شنید: راحت شدید به خدا، خوش آمدید به خانه جدیدتان!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha