سلامت نیوز: در جامعه ایران به عنوان یک سیستم از یک سو مردم و از سوی دیگر نهادهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، دولتی، نظامی و فرهنگی وجود دارند، طبیعتا اگر هر یک از این نهادها بهگونهای کارکرد خود را از دست بدهند یا در کارکرد تربیتی، آموزشی، نظامی و... خودشان دچار کاستی و ناکارآمدی شوند برخی پیامدها را به دنبال دارد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ،سیستم جامعه امروز بیمار است و هرکدام از اعضا و زیرمجموعهها از خانواده به عنوان کوچکترین نهاد اجتماعی تا دولت به عنوان یک نهاد سیاسی هر کدام دچار ضعف در کارآمدی هستند. حال اگر نهادهای نظامی که کارکرد آنها حفظ نظم و یکپارچگی در جامعه است، به نوعی دچار ضعف در کارآیی شوند، طبیعتا پیامدهای مناسبی برای افراد جامعه به بار نمیآید.
خانواده و مدرسه یکی از اصلیترین و پایهترین نهادهای تربیتی – انسانی هستند که در جامعه پذیری نیز نقش مهمی را ایفا میکنند و انسان بیشترین زمان زندگی خود را در این دو نهاد سپری میکند. بنا به نتایج تحقیقات و مطالعات انجام شده این دو نهاد دچار کاستیهای فراوان در کارکردهای تعریف شده خود هستند.
به عنوان مثال در نهاد خانواده امروز در بحث تربیتی دچار ضعف هستیم و فرزندان بهگونهای تربیت یافته و بزرگ شدهاند که کارکردها و مهارتهای خود را برای ورود به اجتماع به صورت کامل یاد نمیگیرند. مدرسه نیز به عنوان نهاد دیگر جامعهپذیری کمکی به بهبود این کارکردها و مهارتها نمیکند.
رفتارهای خشونتزا در مدارس کارکرد نهاد آموزش و پرورش، آموزش و مساله تربیت نیز نقش مهمی در کارکرد مدارس دارد، اما امروز نهادهای آموزشی به محلی برای بروز رفتارهای خشونتزا از سوی دانشآموزان تبدیل شده و رفتارهای پرخطری از آنها در بعضی از نهادهای آموزشی سر میزند. در گامهای بعدی افرادی که در نهاد خانواده و مدرسه آموزش دیده و تربیت شدهاند وارد فضای رسانهها میشوند. رسانهها به عنوان عاملی دیگر در جامعهپذیری انسان وارد شده و فرزندان بخشی از زمان عمر خود را بجز در نهاد خانواده و آموزش در فضای رسانهها و شبکههای اجتماعی سپری میکنند. مجموعه تاثیرات روانی و شخصیتی سه نهاد آموزش، خانواده و رسانهها بر افراد در نهایت ثمر بخش نبوده و آنها کارکرد اصلی خود را در تربیت، آموزش و پرورش انسانها ایفا نکردهاند و عملکرد آنها دچار اختلال و ایراد بوده است. فردی که ابتدا در خانواده حضور دارد و سپس به نهاد آموزشی میرود و از فضای رسانهها استفاده میبرد، حال اگر به نهاد دیگری به نام نهاد نظامی پا بگذارد دچار مجموعهای از کمبودها در رفتارهای اجتماعی، فردی و خانوادگی است، رفتارهایی که باید در سه نهاد قبلی به درستی درباره آنها آموزش دید و نسبت به این رفتارها آگاهی داشت. نبود رفتارهای اجتماعی مطلوب بنابراین هنگام ورود این افراد به نهاد نظامی و همچنین استقرار در پادگانها و آسایشگاهها آنها قادر به ارائه رفتار اجتماعی مطلوب نیستند. پسران به سربازی میروند تا حفظ نظم و ترتیب را فرا بگیرند تا زمانی که تمامیت کشور در معرض خطر قرار میگیرد بتوانند در راه میهن از خاک و ارزشهای کشور محافظت کنند. در واقع در وجود این سربازها و کارکردهای آموزشی آنها در نهادهای نظامی باید ضرورت حفظ یکپارچگی ایران دیده شود. اما از آنجایی که نهادهای مختلفی که او از بدو تولد در آنها حضور داشته دچار برخی مخاطرات و نواقص در کارکردهای خود بودهاند بنابراین فرد نمیتواند نمایهای از رفتارهای مطلوب اجتماعی را به گروه اجتماعی مذکور منتقل کند. در هر صورت نوعی تن آسایی در این نهادها دیده میشود و انسانها به گونهای از مسئولیتهای محوله در این نهاد گریز دارند. بنابراین در نهایت افراد موجوداتی گریزپا میشوند که کارکردهای محوله به خود را انجام نمیدهند یا دقت و تلاش زیادی صرف انجام آن نمیکنند. در واقع سیستم باتوجه به عملکرد اجزای خود به مخاطره میافتد و کارکرد اصلی آن در خطر قرار میگیرد. جامعهپذیر نبودهاند جامعه ایران و نظامهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نظامی به دلیل نبود راههای درست جامعهپذیری بخوبی عمل نمیکنند و در این جامعهای کرامت انسانها در جامعه مورد آسیب قرار میگیرد. هنگامی که انسان از مسئولیت کلی خود آگاهی کامل ندارد یا دچار مسئولیت گریزی در انجام وظایف محوله میشود به نوعی از سنتهای جامعه میگریزد و جامعه پذیری سطحی پیدا میکند. در واقع او در شبکههایی از گروهها و نهادهای اجتماعی حضور پیدا میکند، اما از حضور در آنها هیچ دستاوردی عاید فرد نمیشود و سطحی نگر است. انسان سطحی نگر حاصل حضور در نهادهای مختلف اجتماعی است که فرد از زمان تولد در آنها حضور دارد. بازتولید آسیبهایاجتماعی طبیعتا یکی از بحثهای مهم در زمینه جامعهپذیری افراد جامعه ضعف در کارکرد این نهادهاست. در واقع افراد رفتار مطلوب اجتماعی و خانوادگی را فرا نمیگیرند. امروز نهاد آموزش به محلی برای افزایش واژههای خشونت زا تبدیل شده است. در خانواده، نهاد آموزش و رسانهها فرزندان جامعهپذیری نفرین، نیستی و آسیب را تولید میکنند و بازتولید این جامعهپذیری آسیبهای اجتماعی منتقل شده به جامعه است. همین افراد به نهادهای نظامی برای گذراندن یک دورهای آموزش منتقل میشوند تا برای حفظ تمامیت ارضی و نظام اجتماعی مهیا شوند، اما این انتقال در صورتی رخ میدهد که پایههای شخصیتی این افراد سست و مخاطرهانگیز است و در نهایت آنها انسانهایی با اراده، مستحکم، با مسئولیت، مستقل و متعهد تربیت نمیشوند. بنابراین افراد هنگام ورود به نهاد نظامی رفتارها و ویژگیهای اخلاقی – شخصیتی خود را نیز به این مکانها انتقال میدهند. موضوع مهم دیگر تفاوتهای فرهنگی حاکم در نهادهای نظامی است. افراد در این نهاد برآمده از فرهنگهای مختلف هستند و تفاوتهای فرهنگی نیز در آسایشگاهها و پادگانها وجود دارند. این تفاوت فرهنگی سبب میشود آسیبهای اجتماعی که افراد در نهادهای مختلف با آن مواجه شده و به مرور فرا گرفتهاند در آسایشگاهها و پادگانها نیز بازتولید کنند و فضای سالم این نهادها به مخاطره بیفتد. در بسیاری از موارد به دلیل مسئولیتناپذیری و کاهش ناکارآمدی نهادهای مختلف که انسان از بدو تولد خود دچار ضعف و ناکارآمدی آنهاست در این نهاد نیز از اعتلای شخصیتی افراد جلوگیری کند و طبیعتا در نهادی که وظیفه اصلی آن تبلور مسئولیتپذیری در افراد و محل تربیت و آموزش سربازان است افراد از انجام وظایف خود سرباز زده و به بهبود رفتارها و شخصیت خود دست نمیزنند. اگر در این میان افرادی نیز قصد تغییر رفتارها و شخصیت خود در این محیط را داشته باشند و به این کار تمایل داشته باشند در نهایت دچار مسائل، مشکلات و آسیبهایی هستند که میتواند آسیبهای فردی یا جمعی باشد. تمام مخاطرات و آسیبهایی که امروز در در پادگانها و آسایشگاهها ملاحظه میکنیم حاصل و پیامد عملکرد نهادهای قبلی است که به نوعی باید در آموزش انسان نقش اصلی و اساسی خود را بازی میکردند، اما دچار ضعف در انتقال تجربیات و کارکردهای خود به اعضای خود بودند.
نظر شما