مینا سیخ تریاک را در دست‌هایش تاب می دهد و در میان هوای خنک نیمه شب شهریور می‌گوید: «خیال کردی ما از همون اول تو خیابون بودیم؟ ما هم عین شما تو خونه بودیم، پدر و مادر بالا سرمون بود اما همه رو ول کردیم، زدیم بیرون واسه یه لقمه نون». دانه‌های اشک یکی پس از دیگری راه گونه‌های سیاه و چغرش را پی می‌گیرند و به دامنش می افتند. پشت هم به زمین و زمان ناسزا می‌گوید. دختر سه‌ساله‌اش کمی آن طرف تر نشسته و مشغول بازی با بطری خالی آبمیوه است.

فرارهای نا محسوس

سلامت نیوز:مینا سیخ تریاک را در دست‌هایش تاب می دهد و در میان هوای خنک نیمه شب شهریور می‌گوید: «خیال کردی ما از همون اول تو خیابون بودیم؟ ما هم عین شما تو خونه بودیم، پدر و مادر بالا سرمون بود اما همه رو ول کردیم، زدیم بیرون واسه یه لقمه نون». دانه‌های اشک یکی پس از دیگری راه گونه‌های سیاه و چغرش را پی می‌گیرند و به دامنش می افتند. پشت هم به زمین و زمان ناسزا می‌گوید. دختر سه‌ساله‌اش کمی آن طرف تر نشسته و مشغول بازی با بطری خالی آبمیوه است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از قانون ،دردنیای خودش است اما ناگهان از صدای گریه مادرش برمی‌گردد و او را تماشا می کند. می‌گوید:«بابام کامیوندار بود؛ بار جابه‌جا می‌کرد. درآمدش هم خوب بود تا افتاد به اعتیاد. کامیون هم فروخت واسه خرج اعتیادش. از درد بی پولی مادرم نیز هرویینی شد و مرد. کم کم ما نیز پای منقل بابام می‌نشستیم و تریاکی شدیم. بابام پول تریاک نداشت و ما رو کتک می زد. منم یه روز صورتم رو آب و جارو کردم، اومدم بیرون. به دو ساعت نکشیده با یه پسره دوست شدم. شب من رو برد خونه‌اش. یک هفته اونجا بودم و بعدش گفت باید بری بیرون. این طوری شد که هر شب یه جا بودم تا اینکه این بچه دنیا اومد. دیگه هیچ کسی قبولم نکرد. آواره خیابونا شدیم. الان هم که تابستونه شبا تو پارک می خوابیم. زمستونا هم خدا بزرگه». مینا این ها را می گوید و سیخ تریاک را روی آتش فندک گرم می‌کند. حاضر نیست یک کلمه دیگر حرف بزند تا مبادا لذتش بپرد. دخترش مادر را تماشا می کند که دیگر گریه نمی‌کند و او هم با بطری اش سرگرم می شود.

دختران آزار دیده از خانه فرار می کنند

داستان دختران فراری دیگر برای هیچ کسی جذاب نیست. حالا با یک سرچ ساده به نام دختران فراری در گوگل لیستی از انواع و اقسام داستان های راست ودروغی را می‌خوانید که درباره دختران فراری نوشته اند اما تجربه‌ای که میان همه‌شان مشترک بوده، آزارهای جنسی و تجاوزهایی است که از ساعت های بعد از فرار با آن مواجه بوده اند. زهرا رحیمی، مدیر عامل جمعیت امام علی که سال هاست برای آسیب شناسی و از بین بردن آسیب دختران فراری درتهران و حاشیه آن فعالیت می کند، «دختران زیادی هستند که به علت هایی مانند آزار والدین در خانه فرار می کنند. این آزارها هم جسمی و جنسی است و هم آزارهای روحی و روانی. ما دختران زیادی را در حاشیه شهرها داشته ایم که به وسیله پدر یا برادران‌شان موردآزار قرار گرفته اند و هیچ پایگاهی نداشته اند که به آنجا مراجعه کنند و دردشان را بگویند؛ در نتیجه از خانه فرار کرده اند».

او درباره حمایت های سازمان بهریستی تهران از این دختران نیز می گوید:« متاسفانه ما پایگاه های بهزیستی را در سطح شهر و حاشیه شهری مانند تهران که در معرض آسیب های فراوان اجتماعی است نمی‌بینیم». با توجه به آمارهای اعلام شده درصد بالایی از دختران فرار در همان ساعت‌های اولیه مورد تعرض قرار می گیرند. مدیرعامل جمعیت امام علی دراین باره می گوید:« تعداد زیادی از دخترانی که به آن‌ها برخورد کرده بودیم کار از کارشان گذشته بود چون از محیط خانه جدا شده بودند و در معرض آسیب هایی که در جامعه قرار دارند، گرفته بودند. این دختران در همان ساعت‌های اولیه در معرض خطر تجاوز و تعرض قرار می گیرند. متاسفانه بهزیستی هم به سختی این دختران نوجوان را به سرپرستی می گیرد و در ادامه خیلی راحت هم آن‌ها را از سرپرستی خارج می کند».

زهرا رحیمی، یکی دیگر از عوامل فرار دختران از خانه را رویاهایی بی پایه‌ای می داند که دختران نوجوان برای رسیدن به آن از خانه فرار می‌کنند:«دیدن وضعیت دختران دیگر که از پول و جایگاه اجتماعی برخوردار هستند نیز منجر به فرار دختران نوجوان می شود. تصور می کنند که با این کار به جایگاه آن‌ها می‌رسند که این طور نیست. متاسفانه رویاپردازی‌هایی در ذهن‌شان دارند که عدم آموزش و آگاهی به آن دامن می زند» اما مدیرکل دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، تعداد دخترانی که در معرض فرار هستند، حدود هزار و 900 دختر ارزیابی کرده است. سازمانی که به دلایل مختلف نتوانسته در برخی موارد حتی خدمات اجتماعی را هم به این دختران بدهد.

رضا جعفری‌سدهی در حاشیه مراسم افتتاح مرکز حمایت‌های روانی و اجتماعی دختران و خانواده در قزوین گفته است: «قرار است مراکزی را برای حمایت از این دختران ایجاد کنیم. ضرورت و فلسفه وجودی این مرکز بحث مداخله زودهنگام و شناسایی دختران در معرض آسیب است که بتوانیم این دختران را شناسایی و از فرار آن‌ها و به‌تبع آن آسیب‌دیدگی دختران در معرض آسیب جلوگیری کنیم. اگر گروه در معرض آسیب شناسایی و خدمات به‌موقع ارائه شود، آسیب‌های بعدی به‌صورت ناخودآگاه و هزینه دولت در این حوزه کاهش پیدا می‌کند». مدیرکل دفتر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور یادآور شد: سال گذشته به هزار و 900 دختر در معرض آسیب خدمات ارائه دادیم که این دختران از طریق اورژانس اجتماعی یا به‌صورت خود معرف مراجعه کردند؛ همچنین برخی از طریق دادگستری به ما مراجعه کردند.برخی از دختران از طریق کلانتری یا آموزش‌وپرورش شناسایی شدند؛ همچنین برخی از شهروندان به دلیل احساس مسئولین پذیری اجتماعی دخترانی را که در معرض آسیب هستند؛ به ما معرفی می‌کنند.

فقر اقتصادی، زمینه‌ساز فرار دختران

معلوم نیست چند درصد از دختران فراری بعد از چند ساعت فرار از خانه پشیمان می شوند و دوباره به خانه برمی گردند اما این تعداد زیاد نیست. با توجه به اینکه این روزها موقعیت اقتصادی خانواده ها به خطر افتاده و شکاف طبقاتی زیادی را در جامعه شاهد هستیم، دختران زیادی هستند که می خواهند مانند دخترانی که از رفاه بیشتری برخوردار هستند زندگی کنند. به این ترتیب برای به دست آوردن این رفاه و رسیدن به زندگی بهتر تن به هر زجری می‌دهند. حبیب ا... مسعودی فرید، جامعه شناس درباره دلایل فرار دختران  «بخشی از فرار دختران ناشی از مسائل و مشکلات درون خانواده است. مشکلاتی چون خشونت، تعرض، اعتیاد، پرخاشگری، مشاجرات خانوادگی و غیره از عمده علت‌های فرار دختران از خانه است. همچنین درصدی از علت فرار دختران از خانه نیز به مسائل فراخانوادگی چون دستیابی به موقعیت اقتصادی بهتر، عشق و عاشقی‌های دوران جوانی، فریب خوردن و غیره مربوط می‌شود». مسعودی فرید با بیان اینکه چندین سال است که شاهد آن هستیم که اکثر دختران فراری کمتر از 18 ساله هستند و البته این آمار را نمی‌توان به کل کشور تعمیم داد، گفت:« متاسفانه هنوز آمار دقیقی از این دختران ارائه نشده است».

مسعودی‌فرید در ادامه با بیان اینکه درصد کمی از دختران فراری به مراکز بهزیستی مراجعه یا ارجاع داده می‌شوند، گفت: «این در حالی است که بسیاری از آن‌ها به دلیل مسائلی چون قبح اجتماعی خانواده‌ها هیچ‌گاه به طور رسمی اعلام نمی‌شوند یا برخی بعد از مدتی توسط خانواده پیدا شده یا توسط سیستم قضایی کلانتری به خانواده‌ها ارجاع داده می‌شوند». از مسکلاتی که دختران بعد از فرار دارند به طرد شدگی از خانواده می توان اشاره کرد. این جامعه شناس در این باره می‌گوید:« این دختران افرادی هستند که پس از پیدا شدن و ارجاع با طرد و امتناع اولیه از جانب خانواده روبه‌رو شده یا خود آن دختران از ارائه آدرس منزل خودداری می‌کنند؛ به طورکلی در شرایطی که به هر دلیلی نمی‌توان فرد را به خانواده بازگرداند، قاضی و دستگاه قضایی وی را به بهزیستی ارجاع می‌دهد». مسعودی فرید با اشاره به اینکه بخشی از این دختران جذب باندهای سرقت و جرم می‌شوند می‌گوید:« وقتی یک دختر فراری وارد جامعه می‌شود، چون جا و مکان ندارد، جذب خیلی چیزها می‌شود که اولین قدم در راه بزهکاری است. خیلی از این دخترها هستند که اصلا به بهزیستی نمی‌رسند. مثلا دختر فراری‌ای که وارد باندهای فساد می‌شود، ممکن است حتی به شهرها و کشورهای دیگری قاچاق شود وحتی ممکن است بعد از مدتی،خودش وارد کار قاچاق مواد مخدر یا دختران شود.دخترهایی که فرار می‌کنند، تصورشان از فرار، به‌دست آوردن شرایط واقعا خوب است اما این تصویر رویایی شاید فقط 24 ساعت طول بکشد! خیلی از این بچه‌ها بعد از 24ساعت، فجایعی را تجربه کرده‌اند که درک کردنش خیلی سخت است؛مورد تجاوز قرار گرفته‌اند، کتک خورده‌اند، خانه‌هایی که از ترس به‌ آن‌ها پناه می‌برند و بعد در آنجا آسیب می‌بینند... ولی واقعا اکثرشان دنبال یک زندگی خوبند و می‌خواهند محبت را تجربه کنند یا استقلال و خود بودن را به دست آورند؛ یعنی دنبال یک امید واهی هستند».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha