قرار بود یک رژه ساده باشد. مثل ده‌ها و صدها مانوری که هر ساله در سالگرد آغاز دفاع مقدس و شروع جنگ تحمیلی برگزار می‌شود. در همان خیابانی که 10 روز گذشته، شاهد عزاداری و سینه‌زنی معروف خوزستانی‌ها بود.

صبح خونین اهواز

سلامت نیو.:قرار بود یک رژه ساده باشد. مثل ده‌ها و صدها مانوری که هر ساله در سالگرد آغاز دفاع مقدس و شروع جنگ تحمیلی برگزار می‌شود. در همان خیابانی که 10 روز گذشته، شاهد عزاداری و سینه‌زنی معروف خوزستانی‌ها بود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران ، به همین خاطر بود که زنان اهوازی با خیال راحت دست کودکان خود را گرفته و راهی بلوار قدس شدند تا بچه‌هایشان از نزدیک رژه نیروهای نظامی که در لسان بچگانه همگی «پلیس» هستند و پاسبان امنیت را ببینند. برخی خانوادگی آمده بودند تا پیش از مراسم، در یکی از روزهای پاک آسمان اهواز، آخرین روز تعطیلات تابستان را در پارک جنگلی پشت جایگاه بدرقه کنند. در جایگاه نه چندان عریض و طویلی که برای سان دیدن سرپا شده بود، مسئولان لشکری و استانی حضور داشتند؛ از جمله آیت‌الله جزایری نماینده ولی فقیه در خوزستان، آیت‌الله حیدری نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری و جمال عالمی نیسی فرماندار اهواز. چند نفر از جانبازان جنگ تحمیلی هم مطابق معمول چنین مراسمی روی ویلچر حاضر و ناظر بودند و شاید خاطرات مهر نامهربان سال 59 را مرور می‌کردند. خبرنگاران و عکاسان هم از ساعت‌ها قبل در محل رژه حاضر بودند؛ چرا که برخلاف مردم عادی می‌بایست برای ثبت و ضبط اخبار و تصاویر مجوز می‌گرفتند. بالای استیج هم  آیه 4 سوره الصف نقش بسته بود: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلونَ فی سَبیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُم بُنیانٌ مَرصوصٌ» (خداوند کسانی را دوست می‌دارد که در راه او صف بسته و  پیکار می‌کنند گویی بنایی آهنین‌اند).


ساعت 9 صبح بود که رژه شروع شد. سربازانی با لباس خاکی رنگ متحد الشکل و اسلحه‌هایی که طبق روال رزمایش‌ها خالی است تا حتی سهو هم منجر به حادثه‌ای نشود، وارد میدان رژه شدند. گروهان زرهی اول که وارد شد، سر و صدای بچه‌هایی که به ذوق آمده بودند بیشتر شد؛ گروهان دوم و سوم هم مطابق برنامه رد شد اما وقتی صدای مجری مراسم از ورود گروهان 64 ارتش مقابل جایگاه خبر داد، صدای تیراندازی با صدای مارش نظامی‌ای که نواخته می‌شد درهم آمیخت. بر اساس فیلم‌های منتشر شده از محل رژه، هم مردم و هم نظامیان حاضر در میدان ابتدا سر و صدای تیراندازی را  بخشی از مانور و عادی تلقی می‌کنند. ابتدا خبرنگاران و عکاسان کنار جایگاه متوجه غیرعادی بودن سر و صداها می‌شوند و به کنار گروهان زرهی که در حال عبور بود، می‌آیند و بعد گروهان سرشان را به سمت سر و صدا برمی‌گردانند و در یک لحظه همه حاضران در محل از جمله کودک و زن و سرباز و درجه‌دار به رگبار بسته می‌شوند. عده‌ای به ضرب گلوله‌های کلاشنیکفی که به سوی مردم بی‌دفاع و بی‌گناه آتش گشوده، روی زمین می‌افتند و عده‌ای هم با فریاد نیروهای نظامی زبده‌تر حاضر در میدان، روی زمین دراز می‌کشند. زنان وحشت‌زده دست کودکان خود را گرفته و به سویی می‌کشند اما در این میان گلوله‌ها به تن کوچک و نحیف بچه‌ها رحم نمی‌کند؛ چنانکه بر اساس گزارش‌ها پسربچه‌ای 4 ساله به نام «طاها» هم گلوله خورده و جان می‌دهد.
آن گونه که سردار ابوالفضل شکارچی سخنگوی ارشد نیروهای مسلح بعداً اعلام کرد تروریست‌ها چهار نفر بودند که قبل از شروع مراسم اسلحه‌های خود را در پارک کنار  استیج (پارک شهید سبحانی) مخفی می‌کنند و با شروع مراسم در هیئت مردم عادی به محل اختفای اسلحه خود رفته و بعد از مسلح شدن، به سمت جایگاه مردم و سربازان محل رژه تیراندازی می‌کنند.

بر اساس گزارش‌ها دو نفر از تروریست‌ها با لباس مبدل نظامی به مردم و نظامیان شلیک می‌کردند. شلیک‌هایی که البته از سوی  نیروهای نظامی و امنیتی مسلح در مراسم بی پاسخ نماند. لحظاتی بعد از آغاز حمله، در حالی که هنوز تروریست‌ها تیراندازی می‌کردند، نیروهای نظامی به مدد جمعیتی آمدند که در گوشه و کنار محل رزمایش یا زخم خورده بودند و یا وحشت‌زده به دنبال مفر و جان‌پناهی می‌گشتند. حضور پرتعداد کودکان و زنان، عملیات خودجوش نجات را دشوارتر کرده بود؛ زنانی که گریان و هراسناک دست بچه‌های خود را گرفته بودند و این گوشه و آن گوشه خیابان می‌دویدند. در اینجا بود که نظامیان درجه‌دار و بی‌درجه با درآغوش گرفتن کودکان و حائل قرار دادن خود،درصدد نجات جان‌های کوچک و بی‌گناهی برآمدند که به تماشا آمده بودند. نیروهای حاضر در صحنه، تعدادی از مردم را به پادگان ۹۲ زرهی ارتش که همان نزدیکی بود منتقل کردند و عده‌ای را در کانال‌های آب اطراف خیابان پناه دادند. در کنار این صحنه‌های زیبا، صدای ضجه و فریاد کسانی پیچیده بود که  بالای سر بدن‌های زخمی و خون‌آلود عزیزان خود مویه می‌کردند. یک گوشه پیرمردی قریب 70 ساله نقش زمین شده بود و پیرزنی بالای سرش فریاد می‌زد و یک طرف جانبازانی که نمی‌توانستند خود را از روی ویلچر روی زمین بیندازند و گلوله خورده بودند. یکی از جانبازان نیز حسین منجزی جانباز 75 درصد جنگ تحمیلی بود که 19 سال بعد از همرزمان شهیدش، جام شهادت نوشید.

بنا به گزارشی که فارس منتشر کرده، در مرحله بعدی این حمله، 20 دقیقه پس از تیراندازی اول، از ساختمان مجاور ساختمان تالار آفتاب مجدداً به سوی مردم و نیروهای مسلح تیراندازی شد. رژه تراژیک اهواز، لحظه به لحظه بیشتر قربانی می‌گرفت. هرچند آمارهای ابتدایی از کشته شدن 12 نفر خبر می‌داد اما رفته‌رفته هم به آمار کشته‌شدگان و هم زخمی‌های درگیری 15 دقیقه‌ای افزوده می‌شد. البته بر اساس گزارش‌ها هر چهار تروریست نیز به هلاکت رسیده بودند. به گفته سخنگوی ارشد نیروهای مسلح ابتدا سه تروریست  در محل به هلاکت رسیده و یکی از تروریست‌ها دستگیر می‌شود. اما چهارمین تروریست ساعتی بعد بر اثر شدت جراحات در بیمارستان می‌میرد؛ تروریست‌هایی که ابتدا عنوان شد وابسته به گروهک الاحوازیه هستند. چه ساعتی بعد از حمله، یعقوب حر التسطری سخنگوی این گروهک در گفت‌وگو با  شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال اعلام کرد:« مقاومت ملی الاحواز که نهاد عام‌تر و شامل چند گروه است مسئولیت را قبول می‌کند.این عملیات جزئی از مقاومت مشروع ما است و هیچ شهروند عادی هدف قرار نگرفت.»


بازار داغِ شایعات


در خلال حمله تروریستی در اهواز و ساعتی بعد از آن بازار شایعات داغ شد؛ شایعه نخست ترک مراسم رژه نیروهای مسلح و نیمه کاره رها کردن آن از سوی رئیس جمهوری بود؛ شایعه‌ای که از سوی پرویز اسماعیلی معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی دفتر رئیس جمهوری تکذیب شد. او در حساب توئیتر خود نوشت: «عزیزان‌مان به دست تروریست‌ها در اهواز شهید و زخمی شدند. رسانه‌هایی درصدد خبرسازی از این جنایت علیه رئیس ‌جمهوری برآمدند، برخی هم بازنشر کردند! ترور ایجاد ناامنی است و این گونه دروغ‌ها القای ناامنی. اولی کار دشمن است، دومی بازی در زمین دشمن. نتیجه هر دو یکی‌ست؛ لطمه به امنیت ملی. مراقب‌ باشیم.» دومین شایعه دیگر، شهادت محافظ فرمانده سپاه بود که از سوی سردار رمضان شریف سخنگوی سپاه پاسداران تکذیب شد. وی در این باره گفت: «در این حادثه چند سپاهی مجروح شدند که احتمال شهادت آنها وجود دارد ولی شهادت محافظ فرمانده سپاه اهواز قابل تایید نیست.» سومین شایعه، بسته شدن مرز شلمچه بود که شهریار حیدری، مدیرکل مرزی وزارت کشور در توضیح آن گفت: «مرز شلمچه بسته نشده، اما مراقبت‌ها بیشتر شده است.» واپسین شایعه هم شهادت یکی از خبرنگاران رسانه‌های محلی بود که مدیرمسئول این رسانه‌ در شبکه‌های اجتماعی این خبر را تکذیب کرد.


اسامی شهدای اهواز
هر چند به دلیل وخامت حال شماری از مجروحان، آمار کشته و مجروحان این حمله تروریستی در تغییر است، اما بر اساس آخرین آماری که بعد از ظهر دیروز از سوی علی‌حسین حسین‌زاده،  معاون سیاسی اجتماعی استانداری خوزستان ارائه شد، «تعداد شهدا ۲۵ نفر و تعداد مجروحان نیز ۶۰ نفر گزارش شده است.» امید فرخی زنگنه؛  علی لویمی؛ اسماعیل شفیع نژاد؛   میلاد جهانگیرنژاد؛ سعید کریمی؛ یونس پور حلو؛ رضا شعیبی؛ امید حسینی؛ علی کمایی؛  اقدامی؛ حسین ولایتی فر؛ سعید زارع؛  حسین فاروق؛  خلیل هاشمی فرد؛  علی سلمان وند؛ امید نریمسایی؛  محمد عذاری؛   نبی دریس ؛   ابراهیم بنداوی؛  محمد افشنگی؛  مهران زرافشان؛  سینا آغاجری؛ حسین منجزی و محمد عوذاری از جانباختگان حمله تروریستی اهواز بودند. هویت یکی از جانباختگان هنوز مشخص نیست.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha