چهارشنبه ۴ مهر ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۹
کد خبر: 254432

یک سو دریاست با جمعیتی که می‌خواهند از واپسین روزهای تابستان بهره ببرند و سوی دیگر شهر. فریدونکنار در بعدازظهر تابستانی رو به پاییز حضور آخرین مسافران تابستانی را نظاره می‌کند.

آلودگی خزر تا چه حد جدی است؟

سلامت نیوز:یک سو دریاست با جمعیتی که می‌خواهند از واپسین روزهای تابستان بهره ببرند و سوی دیگر شهر. فریدونکنار در بعدازظهر تابستانی رو به پاییز حضور آخرین مسافران تابستانی را نظاره می‌کند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران ، شهری با مشخصه دیگر شهرهای مازندران؛ همان کمربندی‌ و ترافیک میدانگاهی‌اش و همان قیل و قال بازار محلی با بوی ماهی و سبزی تازه و سیر و ترشی. چادرهای مسافری در فاصله‌هایی نزدیک به ساحل دیده می‌شوند. مهر و اوایل آبان هم البته  همچنان بساط سفر به مازندران گسترده است. پشت تمام این تصاویر اما آن روی دیگر شمال است که ما هیچ وقت نمی‌بینیم.


باید از ازدحام مسافران و صدای امواج فاصله گرفت تا صداهای دیگری را هم شنید. آن سوی ساحل شهر توریستی مازندران، درست جایی که از زیرگذر عبور می‌کنم، سیمای شهر در کنار کانال قطور پیدا می‌شود؛ منظره آب راکد و قایق‌هایی که گوشه و کنار پارک شده‌اند و خبری از کسی نیست. دیواره کانال مجراهای کوچک و بزرگی دیده می‌شود که آب از آنها توی کانال می‌ریزد و کانال هم خودش به دریا. سطح آب، جابه‌جا با زباله پوشیده شده. این آب از کجا به کانال می‌ریزد؟
یکی از اهالی محل این طور جواب می‌دهد: «آبی است که از کوچه‌ها جمع می‌شود، آب‌های سطحی است.» و بعد به کوچه‌های شیبدار عمود به کانال اشاره می‌کند. می‌پرسم یعنی فاضلاب خانه‌هاست؟ جواب می‌دهد: «خانه‌ها برای خودشان فاضلاب دارند. گمان نمی‌کنم مال خانه‌ها باشد اما آب‌های سطحی از خیابان جمع می‌شود و به رودخانه می‌ریزد. من تازه آمده‌ام این شهر. می‌خواهید از کس دیگری بپرسید.»


خیابان تقریباً خلوت است. مردی پاچه‌های شلوار را تا زانو بالا زده و مشغول تمیز کردن قایقی است که به نظر می‌آید مدت‌ها از آن استفاده نشده. علی ماهیگیر است. البته که حالا فصل ماهی نیست و اگر باشد هم آن طور که می‌گوید ماهی آنقدر کم شده که ارزش تور انداختن ندارد: «تو را به خدا توی این آب نروید، همه‌اش فاضلاب است. آدم دلش برای این مسافرها می‌سوزد که دل‌شان خوش است آمده‌اند دریا. ما که بچه شمالیم دیگر توی آب نمی‌رویم. تمام فاضلاب می‌رود توی دریا.»


این تنها نمونه‌ای است از واقعیتی که در شمال کشور وجود دارد. بارها و بارها نسبت به ورود پساب صنعتی و فاضلاب‌های خانگی به دریای خزر هشدار داده شده و این درحالی است که مسافران سواحل شمالی معمولاً بدون آنکه تصوری از آلودگی آب داشته باشند، به رسم همیشه تنی به آب می‌زنند و از آبتنی در خزر لذت می‌برند درحالی که آب آلوده براحتی می‌تواند میکروارگانیسم‌های بیماری‌زا را به انسان انتقال دهد. آلودگی ناشی از نشت نفت، آلودگی فاضلاب‌ها و باکتری‌های آبزی همچنین این قابلیت را دارد که از یک فرد به فردی دیگر منتقل شود. بر اساس اعلام دفتر بررسی آلودگی‌های دریایی سازمان حفاظت محیط زیست، زباله به طور غیراصولی در شهرهای شمالی کشور دفن می‌شود و ورود فاضلاب‌ها، شیرابه پسماند‌ها و بخشی از سموم کشاورزی باعث آلودگی دریای خزر شده است.


زن دست بچه‌اش را گرفته و با خودش توی آب می‌برد. بچه حدوداً دو ساله است. می‌گویم آب آلوده است. بچه مریض نشود! زن با تعجب نگاه می‌کند و دوباره با بچه‌اش مشغول آب بازی می‌شود. بقیه هم هستند، در تمام سواحل شمال وضع همین است. اصلاً مگر می‌شود شمال رفت و تنی به آب نزد؟! واقعیت این است که هیچ کدام از مسافران تصوری ندارند از اینکه آب ممکن است باعث بیماری خود و فرزندان‌شان شود.
مسعود مولانا، عضو شورای هماهنگی شبکه تشکل‌های منابع طبیعی و محیط زیست کشور  دراین باره می‌گوید: «وضعیت آلودگی خزر هشداردهنده است تا جایی که ساکنان شمال کشور از ماهی‌های کفزی مثل کفال به هیچ عنوان استفاده نمی‌کنند. برای شنا کردن هم باید بگویم ما که خودمان بچه شمالیم در آب خزر شنا نمی‌کنیم. من خودم ساکن بابل هستم و الان 8 سال است تن به آب نزده‌ام. بقیه هم همین جور هستند. چون آلودگی خصوصاً در 50، 60 متر اول که وحشتناک است و 100 تا 200 متر هم آلودگی زیاد است و باعث بروز بیماری‌های پوستی می‌شود. شمالی‌ها اگر به شنا وارد باشند و بخواهند از دریا استفاده کنند قایق می‌گیرند و می‌روند در فاصله دورتر شنا می‌کنند چون خودشان می‌دانند چه خبر است.»


این فعال محیط زیستی ادامه می‌دهد: «در بحث آلودگی، فاضلاب‌های صنعتی و خانگی را داریم و ویلاهایی هم که لب ساحل ساخته می‌شوند، فاضلاب‌شان وارد دریا می‌شود. الان واحدهای پرورش ماهی هم آلودگی بالایی دارند و تعدادشان هم خیلی زیاد است. از آب رودخانه استفاده می‌کنند و سموم را وارد آن می‌کنند و رودخانه هم مستقیم به دریا می‌ریزد. سموم کشاورزی هم هست که آن هم آلودگی‌اش زیاد است. تمام رودخانه‌های استان آلوده می‌شوند و آلودگی را منتقل می‌کنند مثل هراز در آمل و بابلرود در بابل که خود بابلرود وحشتناک آلوده است. آلودگی هم از بالادست منتقل می‌شود و هم از پایین دست.


آلودگی از سمت کشور آذربایجان هم هست چون شیب دریا به سمت ماست و آلودگی نفتی از سمت آذربایجان هم به سمت ما سرازیر می‌شود. متأسفانه به مسافران هم هشداری داده نمی‌شود. آلودگی را خیلی جاها به چشم نمی‌توان دید اما بعضی جاها هم مشخص است، مثل بابلسر که لوله‌های فاضلاب را می‌شود به چشم دید که مستقیم فاضلاب را وارد دریا می‌کند و در همان حال مردم وارد دریا می‌شوند. مسأله این است که خیلی‌ها هم به چشم می‌‌بینند و باز داخل آب می‌شوند. ما سایت‌های زباله را در شهرهای شمالی داریم؛ در شهرهایی مثل فریدونکنار، محمود آباد و آمل. منطقه عمارت در 25 کیلومتری آمل سال‌های سال است که سایت زباله شده و به کوهی از زباله تبدیل شده و شیرابه آن خودش رودخانه‌ای شده که وارد هراز می‌شود و از آنجا هم به دریا می‌ریزد. تازه می‌خواهند آنجا سد هم بزنند. شیرابه تا پشت سد هم آمده و الان گفته‌اند که تا زباله‌ها را جابه‌جا نکنند، نمی‌توانند از سد استفاده کنند.»


عیسی کلانتری، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست به تازگی استاندارد کیفیت آب‌های دریای خزر را در بخشنامه‌ای به تمامی دستگاه‌های اجرایی مشمول ماده ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری، نهادها و دستگاه‌های نظامی، انتظامی، امنیتی، اشخاص حقیقی و حقوقی ابلاغ کرده است. به استناد تبصره ۳ ماده ۵ قانون حفاظت از دریاها و رودخانه‌های قابل کشتیرانی در مقابل آلودگی به مواد نفتی، استاندارد کیفیت آب‌های محیطی دریای خزر اجرایی است و رعایت استانداردهای ابلاغی، برای بهره‌برداران تمام نفتکش‌ها، کشتی‌ها و شناورهای مشمول قانون فوق الزامی است. بر این اساس همه نهادها و دستگاه‌های مخاطب، حسب مورد و وظیفه قانونی مکلف به اعمال مقررات بوده و در صورت تخلف به مقامات ذیصلاح قضایی معرفی می‌شوند.


با این حال کارشناسان محیط زیست معتقدند رفع آلودگی خزر تا سال‌ها زمان می‌برد و این در صورتی است که اقدام فوری صورت بگیرد.
تصویری که از شمال داریم، تصویری است با بوی دریا و حس شرجی و هیاهوی بازارهای محلی که بوی ماهی و سیر می‌دهند. همین که نسیم دریا به صورت‌مان می‌خورد، حال و هوایمان عوض می‌شود. وسوسه‌ای است در درآوردن کفش‌ها و لمس شن‌ها با انگشتان. آن سوی دیگر همان تصویری است که دل‌مان نمی‌خواهد ببینیم؛ فاضلابی بزرگ به نام خزر.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha