بحران؛ وضعیتی كه نیازمند فعالیت‌ها و تدابیر بیشتر مسئولان است تا بتوانند از میان دردسرهایی كه در این بازه‌زمانی برای مردم به وجود می‌آید، راهكاری بیابند و گره از كار بگشایند.

مدیریت بحران، ساخت داخلی!

سلامت نیوز:بحران؛ وضعیتی كه نیازمند فعالیت‌ها و تدابیر بیشتر مسئولان است تا بتوانند از میان دردسرهایی كه در این بازه‌زمانی برای مردم به وجود می‌آید، راهكاری بیابند و گره از كار بگشایند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از قانون ،آمادگی در برابر بحران تنها منتهی به حین این وضعیت نیست و مسئولان باید پیش، حین و پس از بحران آمادگی لازم را داشته باشند. آیا در ایران وضعیت این چنین است؟! آیا مسئولان برنامه‌ای برای دوران بحرانی در كشور دارند؟! آیا آن‌ها می‌توانند برای رسیدن به یك طرح مشخص و مدون به گونه‌ای اقدام كنند كه فقط منافع خود را در پی نداشته باشد؟! سیاست‌های دولت و به ویژه سازمان مدیریت بحران كشور تا چه حد توانسته در روزهای بحرانی به كمك مردم كشورمان بیاید؟! مردم همواره این سوالات را در ذهن دارند و به دنبال پاسخی برای آن می‌گردند كه چرا حسن‌روحانی فردی را به ریاست این سازمان انتخاب كرده‌است كه برای این جایگاه صلاحیت، برنامه و ویژگی‌های لازم را ندارد. وقوع سیلاب‌های اخیر در شهرهای شمالی ایران و خسارت‌های فراوان به مردم سبب شد موج جدیدی از انتقادات علیه این سازمان و مدیریت آن به وجود بیاید. فردی كه هیچ گاه پاسخگویی لازم را نداشته، ولی همچنان در جایگاه خود ماندگار است.

  

قصه بحرانی یك مدیر

اسماعیل نجار، این زاده سمنان سال‌هاست كه در بخش‌های مختلف دولتی به صورت پراكنده فعالیت می‌كند ولی مدتی است كه با انتصاب از سوی مسئولان دولت روحانی در سازمان مدیریت بحران فعالیت دارد و همگان به این فرد و عملكرد او انتقاد دارند، ولی هیچ‌كس توجهی ندارد. سال 95 و بعد از بحران‌هایی كه در كشور به وجود آمده بود، روزنامه« قانون» در گزارشی نوشت كه كولاك در شمال، سیل در جنوب، ریزگرد در غرب و خشكسالی در شرق ایران، این روزها زندگی هم‌میهنان ما را دچار مشكل كرده‌است اما برخی در پایتخت در دفاتر خود نشسته‌اند و تنها نظاره‌گر این بحران‌ها هستند. از رنجنامه مردم سرزمین‌ما این روزها اخبار فراوانی شنیده‌ایم و آن موضوعی كه بیشتر افكارعمومی را درگیر خود كرده، «صم بکم»بودن برخی مسئولان است كه میلیون‌ها تومان حقوق‌می‌گیرند تا نگذارند این بحران‌ها، زندگی مردم را تحت تاثیر قرار دهد، ولی انگار نه انگار كه این معضلات بر ملت فشار می‌آورد.متولی اصلی ایستادن مقابل این بحران‌ها، سازمان مدیریت بحران است. سازمانی كه قرار است150 هزار میلیارد ریال اعتبار، معادل پنج درصد از بودجه کشور را سالانه به خود اختصاص دهد. رییس‌این سازمان، نیروی احمدی‌نژاد و از دوستداران اوست كه مدت‌ها در دولت‌های آن مرد، مشغول فعالیت بود.او یك سال بعد از روی كار آمدن دولت دهم، در نشست جلسه ستاد بحران استان كرمان كه در تاریخ 2 دی 89 برگزار شد، گفت:« مردم منطقه زلزله زده (شهر ریگان)، از ایمان و اعتقاد بسیار بالایی برخوردار بودند.

برای مثال در بازرسی‌های ما، یک منزلی مشاهده شد که سه دیوار آن در اثر زلزله فرو ریخته، به‌جز یک دیوار که عکس دکتر احمدی‌نژاد بر آن نصب شده بود. خود مردم با اعتقاد راسخ و محکم خود اذعان داشتند که رییس‌جمهور محبوب و دلسوز ما خدمات فراوانی برای مردم به ویژه روستاییان انجام داده و می دهد و اعتقاد آن‌ها بر این بود که لطف و نظر خداوند بوده که این دیوار فرو نریخته است».چند سالی گذشت و ورق برگشت و آن‌هایی كه تصور می‌كردند كشور تا قیامت در دستان تفكر احمدی‌نژادیسم باقی خواهد ماند، تیرشان به سنگ خورد. در این بازه، بسیاری از شخصیت‌های سیاسی كه در تصمیم‌گیری‌های نامناسب دوران احمدی‌نژاد نقش داشتند، از میدان كنارگذاشته شدند ولی اسماعیل نجار از گزینه‌هایی بود كه جایگاهی بهتر به دست آورد و در قامت رییس‌ستاد مدیریت بحران كشور مشغول به كار شد. البته او سعی داشت تا خود را به عنوان كاندیدای ریاست‌ سازمان هلال‌احمر به میدان رقابت معرفی كند ولی با اعتراض رسانه‌ها و نهادهای اجتماعی از این اقدام صرف نظر و میدان را خالی كرد ولی از سفره اعتدال بی‌نصیب نماند. نجار از هم‌ولایتی‌های حسن روحانی، زاده سرخه وبنا به برخی گفته‌ها از اقوام رییس‌جمهور ایران است.در این سال‌ها نیز هر زمانی حادثه‌ای رخ‌داد و رسیدگی مناسبی در این زمینه‌صورت نگرفته است، پاسخ مناسبی ارائه نكرده و حتی با اظهارات متفاوت سعی كرده است تا خود را از این قصور مبرا نشان دهد و از همه بدتر آنكه كسی نیز از وی پاسخی نخواست! هرچند كه نجار روابط با روحانی و دلدادگی برای احمدی‌نژاد را رد می‌كند ولی رویه مدیریتی او و همچنین ماندگاری‌اش، نمایان كننده رابطه‌ای است كه تحكیم آن دلایلی دارد و این موضوع در آینده بی‌شك مشخص خواهد شد.

ژست مدیریت

در این بحران اخیر كه زندگی مردم را در شمال كشور مختل كرد نیز رسانه‌های كشور اعتراضاتی به مدیریت ناكارآمد بحران داشتند. در همین راستا مهدی بابایی در ایسنا نوشت كه هنوز دو هفته از فرمان رییس سازمان مدیریت بحران کشور برای آمادگی در برابر حوادث فصل سرما نگذشته بود که بارش باران و جاری شدن سیلاب در 6 استان کشور ثابت کرد که مدیریت بحران در کشور ما همچنان دست‌كم برای برخی مسئولان شبیه به یک شوخی است، چرا که بارش‌های اخیر باران نیز باوجود آنکه از سوی هواشناسی پیش‌بینی شده و اخطارهای لازم در موردش صادر شده بود، باز هم غافلگیرشان کرد و بر اساس آخرین آمارها تاکنون دست‌کم ۹ نفر جان خود را از دست داده و میلیاردها تومان خسارت به تاسیسات زیربنایی، خانه‌ها، راه‌ها، شهرها و ... وارد شده است. این در حالی است که اسماعیل نجار، رییس سازمان مدیریت بحران کشور در روزهای پایانی شهریور و در آستانه آغاز فصل سرما در نامه‌ای به استانداران و روسای شورای هماهنگی مدیریت بحران کشور، آنان را ملزم به رعایت و انجام اصول ۱۵گانه در برابر بحران کرده بود. او در گفت‌وگو با ایسنا درباره این بخشنامه و اصول تاکیدشده در آن گفته بود: «با توجه به اینکه در آستانه فرا رسیدن فصل پاییز و زمستان هستیم و در این ایام نیز وقوع حوادث طبیعی فصلی ناشی از بارندگی‌های باران، برف و کولاک در مناطق کوهستانی و همچنین تغییرات نابه‌هنگام جوی افزایش می‌یابد، بنابراین از تمامی استانداران و روسای شورای هماهنگی مدیریت بحران کشور خواسته شد که در راستای ارتقای آمادگی خود برای مقابله با هر نوع حادثه احتمالی، مواردی را رعایت کنند که نخستین مورد آن پاک‌سازی معابر و آبراهه‌های زیرگذر جاده‌ها و خطوط ریلی است که باید در تمام استان‌ها و شهرها انجام شده و گزارشی از آن ارائه شود». نجار با بیان اینکه باید تمهیدات لازم در مجموعه درون‌شهری به‌ویژه در مسیل‌ها و رودخانه‌های داخل شهرها توسط شهرداری‌ها انجام شده و نسبت به پاک‌سازی و لایروبی انهار و قنوات اقدام شود، گفته بود:«رصد و بازبینی دوره‌ای پل‌های کم‌ارتفاع توسط دستگاه‌های اجرایی ذی‌ربط که بیشتر به هنگام جاری شدن سیلاب سبب مسدود شدن مسیر رودخانه و انحراف آب و بروز خسارت جانی و مالی می‌شود نیز، جزو مواردی است که باید در دستور کار قرارگیرد. همچنین ضرورت دارد تا اقدامات بازدارنده برای جلوگیری از ساخت‌وسازها در حریم و بستر رودخانه‌ها انجام شد و با متجاوزان به حریم و بستر رودخانه‌ها برابر مقررات، برخورد قانونی لازم انجام شود». رییس سازمان مدیریت بحران کشور «پایش و پیش‌بینی به‌هنگام بارش و اعلام هشدارهای لازم از طریق رسانه‌های محلی» را، از جمله دیگر تدابیر مقابله با سیلاب اعلام کرده و تاکید کرده بود: «تخلیه حاشیه‌نشینان رودخانه‌ها و سکونتگاه‌های پرخطر و تاکید بر جلوگیری از اسکان مردم در تفرجگاه‌ها و مناطق گردشگری حریم رودخانه‌ها و مسیل‌های درون‌شهری و برون‌شهری در معرض خطر سیل در مواقع اضطراری با توجه به اخطاریه‌های سازمان هواشناسی و هشدار های این سازمان، باید با همکاری نیروی انتظامی و راهور، شهرداری‌ها، سازمان میراث فرهنگی، گردشگری، صنایع دستی و مراجع قضایی انجام شود».

صدور این بخشنامه که با استناد به ماده ۹ قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور و تبصره یك ذیل آن ضروری است، اما گویا چندان از سوی مقامات استانی و مدیران‌کل بحران، جدی گرفته نشده است که نتیجه آن، سیلاب روزهای اخیر در 6 استان کشور بوده است. این خبرگزاری در ادامه نوشته بود كه در این میان بحث جایگاه قانونی سازمان مدیریت بحران کشور هم مطرح است، سازمانی که قانون آزمایشی آن در سال ۸۵ اجرا شده و پس از چندین دوره تمدید، از سال ۹۳ تاکنون بدون قانون مصوب ادامه فعالیت می‌دهد و در عین حال از همین سال‌ها نیز لایحه آن در مجلس شورای اسلامی در انتظار تصویب است. به نظر می‌رسد عدم توجه کافی مجلس به قانون جدید مدیریت بحران، سبب بی‌توجهی دیگر دستگاه‌ها به نقش، جایگاه و دستورات و اخطارهای این سازمان شده است، به‌ گونه‌ای که در سال‌های اخیر بسیاری از بخشنامه‌ها و دستورات این سازمان باوجود ابلاغ بدون اثر مانده است.

بی‌توجهی به بحران

مرتضی اکبرپور، معاون آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور درباره چرایی بی‌تفاوتی و عمل نکردن سازمان‌های دیگر به دستورات و ابلاغیه‌های سازمان مدیریت بحران کشور، می‌گوید: «این‌‌گونه نیست که سازمان‌ها به دستورات مدیریت بحران بی‌تفاوت باشند اما زیرساخت‌ها برای اجرای این دستورات فراهم نیست و متاسفانه همین امر سبب می‌شود تا دستگاه‌های دیگر نتوانند دستورات مدیریت بحران را اجرا کنند». اکبرپور، درگیری سازمان‌ها به امور «روزمره» را عاملی برای غفلت از انجام اقدامات مقابله‌ای و پیشگیرانه می‌داند و می‌افزاید:«متاسفانه سازمان‌های ما آن‌قدر درگیر امور روزمره خود شده‌اند که از اقدامات زیربنایی غفلت شده است. نمی‌شود ما در یک بیابان «لم یزرع» بایستیم و فرمان بدهیم «جنگل شو» و بعد این بیابان هم به جنگل تبدیل شود. برخی از سازمان‌های ما نیز همین گونه‌اند و متاسفانه یا امکاناتش را ندارند، یا منابع مالی و اعتباری کافی در اختیارشان نیست و اگر هم هست، محدود است». او در ادامه حرف اصلی را می‌زند و درباره اینکه چرا تاکنون نسبت به تامین این امکانات و منابع اقدامی نشده است، می‌گوید: «متاسفانه باور به بحران در میان بسیاری از مسئولان وجود ندارد و البته مردم نیز همین‌‌گونه هستند. جایگاه سازمان مدیریت بحران جایگاه خوبی است و در همین قانون فعلی این سازمان نیز جایگاه مدیریت بحران متناسب با الگوهای بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیاست. اما همان بحث باور به بحران مطرح است. دیدیم که در ماجرای زمین‌لرزه‌ای که سال گذشته تهران را تحت تاثیر قرار داد، مردم چه رفتاری از خود بروز دادند. این‌ها به ما نشان داد که متاسفانه مردم هم نمی‌دانند در زمان بروز حوادث مختلف اعم از سیل و زلزله و ... چه کاری انجام دهند». بر اساس قانون، ریاست جلسات شورای عالی مدیریت بحران بر عهده رییس جمهوری است. این قانون از سال ۸۵ یعنی یک‌سال پس از رسیدن محمود احمدی‌نژاد به ریاست دولت، اجرایی شد اما تاکنون نه احمدی‌نژاد و نه روحانی در جلسات شورای عالی مدیریت بحران حضور نیافته‌اند. اکبرپور در این‌باره می‌گوید: «درست است که روسای جمهور در این جلسات حاضر نشده‌اند اما طبق قانون وزیر کشور، قائم‌مقام رییس جمهوری در شورای عالی مدیریت بحران است و تاکنون جلسات زیادی به ریاست وزیر کشور تشکیل شده است. علاوه بر آن در سال‌های اخیر در چندین جلسه جهانگیری، معاون اول رییس جمهور به عنوان نماینده ویژه رییس جمهور در این جلسات حاضر شده که این نشان دهنده توجه ویژه به مدیریت بحران است».

فكر مردم باشید

بحران‌هایی كه در كشور واقع می‌شود، مشكلات بسیاری برای مردم به وجود می‌آورد و بی‌توجهی به این موضوع نشان دهنده بی‌اهمیت بودن مسائل مربوط به مردم در میان مسئولانی كه خود با رای ملت به جایگاهی می‌رسند. در این بین باید توجه داشت كه سازمان‌هایی مانند مدیریت بحران در روزگاری كه مردم با معضل وگرفتاری دست‌ وپنجه نرم می‌كنند با آن‌ها روبه‌رو می‌شود و باید به بهترین شكل ممكن به آن‌ها خدمت رسانی كنند، ولی متاسفانه در برخی اوقات ما شاهد آن‌هستیم كه حتی مسئولان مربوط در مناطق بحران زده نیز برای دلگرمی مردم حاضر نمی‌شوند چه برسد كه تدبیری برای آن بیندیشند. مسئولان ما باید بدانند كه مردم ولی‌نعمتان آن‌ها هستند و باید برای بهتر زیستن در جامعه تلاش‌های گسترده‌ای انجام شود نه اینكه تلاش‌ها را به سخنرانی‌ها پشت تریبون خلاصه كرده و تنها به ژست‌هایی بسنده كنند كه به درد دنیا و آخرت ملت نمی‌خورد.

 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha