2600 اجاره نشین در انتظار تعیین تکلیف هستند«گنجشک‌ها» باران پاییزی روستاهای سرپل ذهاب تا ثلاث باباجانی را رنگ دیگری زده اند! کانکس‌ها بخشی از معماری خانه‌های روستایی شده اند! زخم آن زلزله‌ای که زندگی بسیاری از سرپلی‌ها و ثلاث باباجانی‌ها را زیرو رو کرد تا حدودی التیام یافته است! خانه‌های بسیاری از روستایی‌ها تکمیل شده اند! هیچ روستایی بدون ساخت و ساز نیست! خیلی از روستاها نونوار شده‌اند.

ثلاث و سرپل زیر سقف زندگی

سلامت نیوز:«گنجشک‌ها» باران پاییزی روستاهای سرپل ذهاب تا ثلاث باباجانی را رنگ دیگری زده اند! کانکس‌ها بخشی از معماری خانه‌های روستایی شده اند! زخم آن زلزله‌ای که زندگی بسیاری از سرپلی‌ها و ثلاث باباجانی‌ها را زیرو رو کرد تا حدودی التیام یافته است! خانه‌های بسیاری از روستایی‌ها تکمیل شده اند! هیچ روستایی بدون ساخت و ساز نیست! خیلی از روستاها نونوار شده‌اند. شکل روستاها فرق کرده است. خیابان‌ها متفاوت شده اند! نمای خانه‌ها تا حدودی شهری شده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران ،از ساخت و سازهای خشتی و گِلی خبری نیست. خانه‌ها بیشتر بتونی شده‌اند. در دو سوی جاده‌ای که سرپل ذهاب را به ثلاث باباجانی می‌رساند، ده‌ها روستا از حادثه گذشته و به زندگی مشغول شده‌اند. اما وضعیت خانه‌ها، صاحب خانه و اجاره نشین‌ها در سرپل فرق می‌کند. آنها به آرامشی که روستاها را دربرگرفته، نرسیده‌اند. همه چیز در کنده گرانی می‌سوزد!

موج گرانی
همه خانه‌دارهای سرپل ذهابی وام شان را گرفته‌اند. چه آنها که زلزله چیزی از چاردیواری‌شان نگذاشت، چه آنها که تَرَک به جان چهارستون منزلشان افتاد. به قول خودشان وام‌های تعمیری و تخریبی هر دو است اما موج گرانی در کار سرپلی‌ها گذاشت. ساخت‌وساز در شهر درجریان است. شهر پر از کارگران استان‌های دیگر بویژه لرستانی‌ها شده است. «رامین نظری» عضو جمعیت امام علی می‌گوید:«دولت در کمک‌های بازسازی عملکرد قابل قبولی داشته است، اما این نوسان قیمت همه مشکلات را چهاربرابر کرده است.»


یکی ازشهروندان سرپل ذهابی می‌گوید:«قبلاً یک طبقه را می‌شد با 70 میلیون تومان جفت وجور کرد اما الآن فقط برای نبشی خانه 30 میلیون تومان هزینه کرده‌ام. چیزی که اصلاً توی سازه معلوم نیست.» «اردشیرمرادیان» در روستا معلمی می‌کند و در سرپل ذهاب ساکن است. می‌گوید:«کاش دولت وام‌هایی را که داد به مردم می‌بخشید، یا تنفس را افزایش می‌داد.» به گفته فعالان مدنی کرمانشاه اختلاف وام و ساخت و ساز در روستاها مثل شهر نبود و همین مسأله باعث شد روستائیان زودتر زیر سقف خانه‌های خود بروند. به گفته یکی از اعضای جمعیت امام علی:«آن فوندانسیونی که در شهر لازم است در روستا نیاز نبود. مردم نمی‌خواستند دوطبقه و سه طبقه بسازند.» ساخت‌وساز‌ها هم در روستاها سریع شروع شد. به گفته «نظری» مردم در ارزانی مصالح ساختمانی را خریدند. حالا خرابه‌ها در بعضی از محله‌های سرپل جای خود را به اسکلت‌بندی خانه‌های نیمه‌تمام داده. یکی از سرپلی‌ها به کوچه شان اشاره می‌کند و می‌گوید:«ما همه اسکلت‌بندی خانه‌ها را انجام داده‌ایم، هر کی دارد دیوارکشی هم می‌کند.» اما هرکس پول کافی ندارد به سقف نرسیده می‌ماند! حالا بسیاری از صاحبخانه‌های زلزله‌زده، کانکس‌شان را از میان پارک‌ها به داخل زمین خود برده‌اند. کمپ‌ها و کانکس‌ها هم نصف شده‌اند. کانکس‌ها دیگر آن تراکم قبلی را ندارد. یکی از اجاره‌نشین‌ها می‌گوید:«این مسأله باعث شده مشکل بهداشتی کمپ‌ها هم حل شود.


قبلاً 10 سرویس بهداشتی برای 100 خانوار بود اما الآن 10 سرویس را 20 تا 30 خانواده استفاده می‌کنیم.» مشاهدات میدانی جمعیتی مثل امام علی می‌گوید:«هیچ کس دیگر در چادر زندگی نمی‌کند.» یکی از اعضا می‌گوید:«ما به فردی رسیدیم که مدعی بود در چادر زندگی می‌کند اما بعد از تحقیقات مشخص شد که سه کانکس گرفته و فروخته.» آنها معمولاً شب‌ها برای تحقیق می‌روند تا ادعاها راستی آزمایی شود. برخی ساکنان شهرهای مختلف هم خانه خرابی زلزله را در روستا‌ها مغتنم شمردند و زمینی را که سال‌ها بود در آن زندگی نمی‌کردند  ساختند. یکی از اعضای جمعیت می‌گوید:«مثلاً ما از یک روستا آمار داریم که 70 خانه قبل از زلزله به 150 خانه بعد از زلزله تبدیل شد.» این نکته‌ را ساکنان برخی  روستاها هم تأیید می‌کنند. گرانی اما دارد کیفیت ساخت و سازها را پایین می‌آورد. برخی  خانه ها بی‌توجه به زلزله‌ای که سر آرام شدن ندارد، ساخته می‌شوند بدون نبشی و خرک. در این میان هستند کسانی که پس اندازی داشته‌اند و در هر یک متر ساختمان نبشی زده‌اند تا اگر روزگار دوباره زلزله را به جان شان انداخت، خیالشان راحت باشد. یکی از فعالان اجتماعی می‌گوید:«برخی  صاحبخانه‌هایی که خانه هایشان ترک انداخت و مدت‌ها بود که می‌خواستند خانه هایشان را چند طبقه کنند بعد از زلزله به طمع افتادند و خانه هایشان را به جای تعمیری توی تخریبی‌ها جا زدند.» موج گرانی‌ها اما دست آنها را هم در پوست گردو گذاشت.


مرهم نرگس روی زخم تپه کبود
«خودا (خدا) از خانم کلباسی راضی باشه». حرف پسرکی بازیگوش در روستای «تپه کبود» سرپل ذهاب است. یکی از شش روستایی که نرگس کلباسی برای آنها با کمک مردمی و وام دولتی خانه می‌سازد. مرغابی میان برکه‌ای که باران پاییزی در دل روستا ساخته آب تنی می‌کند. سگ‌ها لم داده‌اند به آفتابی که در میان بارش‌های بی‌وقت پاییز تن روستا را نوازش می‌دهد. باران بازی‌اش گرفته‌. چند ثانیه به چند ثانیه شتاب می‌گیرد و دوباره پا پس می‌کشد. بچه‌ها روی تپه‌ای مشرف به روستا کلاس درس را روی سرشان گذاشته‌اند. غریبه‌ها توجه همه را جلب می‌کند، بچه‌ها را بیشتر. پسر بچه‌های بازیگوش روستا دوباره شیشه مدرسه را پایین آورده اند! کار هر ساله‌شان است!
خانه‌ها که ساخته می‌شود، نرگس کلید خانه را به زنان خانواده می‌دهد تا در را به روی اهالی خانه بازکند. برخی از زنان روستا کلید خانه را گرفته‌اند و برخی در انتظار تکمیل شدن، خانه‌شان را به نظاره نشسته‌اند. زن جوان کودکش را به بغل گرفته، می‌گوید:«کلید خانه را از نرگس گرفته اما هنوز هم در کانکس زندگی می‌کند.»


ترس هنوز هم زیر پوست بعضی از اهالی می‌خزد. می‌گوید:«ول کنمان نیست. همین دیشب هم آمد.» مادرشوهرش اما خانه را تحویل گرفته و اسباب و اثاث‌اش را چیده. خانه‌ای با آشپزخانه اوپن و کابینت‌های زیبا. فرش‌های نو و پرده‌های قشنگ. زن جوان بعض می‌کند و می‌گوید:«ما هرچی از مردم تشکر کنیم کم است.» بغضش را قورت می‌دهد و می‌گوید:«نمی دانید برایمان چه کردند.» اشک توی چشمانش که جمع می‌شود انگاری که صلابت دختر یک کرد زیر سؤال رفته باشد، لبش را گاز می‌گیرد؛ حرف هایش را به لبخندی وصل می‌کند تا شاید سکوت به دادش برسد...
تاقبل از اینکه زلزله خانه‌اش را به تلی از آوار تبدیل کند، «بنا» بود. پای نرگس کلباسی به روستا که رسید او را به عنوان نماینده روستا انتخاب کرد وگفت:«هم برای خودت خانه بساز هم برای دیگران.» حالا خانه خودش و پدرش به مرحله نازک کاری رسیده‌ است. چیزی نمانده تا از دل کانکسی که می‌گوید از بهترین کانکس‌هاست به خانه خودش برود و چراغ خانه‌اش روشن شود. نرگس کلباسی به او حقوق می‌دهد حتی برای خانه‌ای که برای خودش و پدرش می‌سازد. می‌گوید:«ایشان(نرگس کلباسی) فقط 35 میلیون وام را از ما می‌گیرد و یک خانه 90 متری تحویل ما می‌دهد. کم و کسری‌ها را هم از کمک‌های مردمی برمی‌دارد.» می‌گوید:«خانه‌ها دوخوابه و یک‌خوابه است. سرویس بهداشتی هم قرار بود داخل خانه‌ها باشد اما خودمان گفتیم بیرون می‌خواهیم.» او کیفیت خانه‌ها را خوب توصیف می‌کند و می‌گوید:«ستون‌ها بتونی هستند و خانه را هم کامل تحویل می‌دهد.» نرگس به خانه‌هایی هم که توسط صاحبانشان یا بنیاد مسکن ساخته شده، کمک کرده. یکی از اهالی می‌گوید:«هیچ کس دست خالی از پیش خانم کلباسی برنمی گردد.» البته انتقاد هم دارد. می‌گوید:«خانم کلباسی باید توی روستاهای دیگر هم می‌گشت و کسانی که خیلی نیاز داشتند به آنها هم کمک می‌کرد. نباید مسئولیت ساخت کامل خانه‌های یک روستا را به عهده می‌گرفت.» روستا حالا آرام است. اهالی اتفاق‌های پاییز گذشته را به پس ذهن‌شان فرستاده‌اند و پاییزی متفاوت را تجربه می‌کنند.


اجاره‌نشین‌ها
اجازه‌نشین‌ها همچنان کانکس‌نشین پارک‌ها و بخش‌هایی از شهر هستند. بدجور هم به این شیوه از زندگی عادت کرده‌اند.
همچنان چشم به آمدن خیرینی دارند که چیزی برای آنها بیاورند. کانکس را جوری چیده‌اند که کوچه هم معنا پیدا می‌کند. ذرت و پیچک کاشته‌اند. پیچک‌ها دور کانکس‌ها و چادرها پیچیده! اما سرسبزی آنها خطر حاشیه‌نشینی این زندگی پرت شده در کوچه و خیابان‌ها را پنهان نمی‌کند. فعالان حوزه اجتماعی نسبت به عادت کردن اجاره‌نشین‌ها به کانکس‌نشینی هشدار می‌دهند.


این کانکس‌نشینی می‌تواند به مرور زمان به حلبی‌آبادی وسط شهر منجر شود که آغاز آسیب‌های اجتماعی است. عجیب است که اجاره‌نشین‌ها عادت کرده‌اند به شرایط. از اینکه خبرنگاری بیاید و حالشان را بپرسد خوشحال نمی‌شوند. چشمان برخی از آنها دودو می‌زند به دنبال «خیرین». فعالان حوزه اجتماعی همان روز اول نسبت به آن همه کمک بی‌حساب و کتاب که به چادرها و کانکس‌ها سرازیر می‌شد هشدار داده‌اند. خیلی از روستایی‌ها وسرپلی‌ها هم اعتقاد دارند که قبح «گدا پروری» برای برخی ریخته است. آنها نقبی می‌زنند به متانت کردی‌شان و می‌گویند:«کی ما اینطوری بودیم.»
خیلی از مستأجر‌ها هم برای اینکه مجبور نشوند اجاره بدهند، تن به کانکس‌نشینی داده‌اند. یکی از آنها می‌گوید:«پارسال خانه را ماهی 400 تا500 هزار تومان اجاره می‌کردیم اما الآن حتی به یک میلیون تومان رسیده است.» او یکی از علل این افزایش را حضور کارگرانی می‌داند که از شهرهای دیگر آمده‌اند.
می‌گوید:«پنج تا کارگر با هم جمع می‌شوند یک خانه را اجاره می‌کنند یک میلیون تومان. برای هر کدام از آنها 200 هزارتومان می‌شود. برای آنها مهم نیست، اما من چقدر می‌گیرم که ماهی یک میلیون تومان هم کرایه بدهم.»


همه تقصیرها را هم به گردن کارگران غریبه نمی‌اندازند. می‌گویند:«خانه برای اجاره هم خیلی کم است.» همین موضوع هم دلیل دیگری می‌شود تا آنها کانکس‌نشینی در پارک را به اجاره‌نشینی ترجیح دهند. اجاره‌نشینی‌ای که پول آب، برق و گاز هم می‌خواهد.
بین همین اجاره‌نشین‌ها هم کسانی پیدا می‌شوند که خانه دار بودند اما می‌گویند تازه به مرحله میلگرد خریدن رسیده‌اند تا تکمیل خانه راه زیادی دارند!


در 8 ماه 70 هزار خانه احداثی و تعمیری را تحویل دادیم

«هوشنگ بازوند» استاندار کرمانشاه تعداد خانه‌های تخریبی و تعمیری زلزله پاییز 96 کرمانشاه را 104 هزار واحد اعلام می‌کند و می‌گوید:«16 هزار و 500 واحد احداثی تحویل شده و 53 هزار و500 واحد هم تعمیر شده است.» او بازسازی مناطق زلزله زده کرمانشاه را با ورزقان مقایسه می‌کند و می‌گوید:« در زلزله ورزقان و در طول 18 ماه، 17 هزار خانه تعمیراتی و احداثی تحویل داده شد.» بازوند تعداد اجاره نشین‌های سرپل ذهاب  را که در کانکس زندگی می‌کنند  2600 نفر اعلام می‌کند و می‌گوید:«نزدیک به 5 هزار نفر به عنوان مستأجر ثبت نام کردند. در نهایت پالایش ما به عدد 2600 نفر در سرپل ذهاب رسید.» او تعداد مستأجرین در قصرشیرین را 250 خانوار اعلام می‌کند و می‌گوید:«در ثلاث باباجانی 150 خانوار و در گیلانغرب هم
50 داشتیم.» بازوند درباره روستاها می‌گوید:«مستاجر نداشتیم.» مشاهدات میدانی خبرنگارما در برخی روستاها به مستأجرینی رسید که انتشار گزارش وضعیت آنها نیاز به تحقیقات بیشتری دارد. بازوند در پاسخ به این موارد، تعداد مستأجرین در روستا را بسیار اندک توصیف می‌کند و می‌گوید:«شاید در 10 روستا یک نفر یا دو نفر پیدا شود که مستأجر باشند.» او از تحویل زمین به 250 خانوار اجاره نشین قصرشیرینی خبر می‌دهد و می‌گوید:« به ازای هر دو خانوار یک بلوک 200 متری دادیم. این واحد به دو نفر فامیل واگذار می‌شود که مشکلات ساخت و ساز و مشارکتی پیش نیاید. الآن در مرحله کارشناسی هستند.»
او درباره مستأجرین سرپل ذهابی هم می‌گوید:« باید زمینی نزدیک به 13-14 هکتار می‌خریدیم که خارج از محدوده خدماتی شهر باشد.»


بازوند خرید زمین 13 هکتاری را با توجه به تعدد مالکین زمان بر توصیف می‌کند و از طی شدن پروسه خرید زمین خبر می‌دهد. بازوند رایگان بودن پول آب، برق و گاز را یکی از دلایل خو گرفتن مردم به کانکس نشینی می‌داند و شرط واگذاری زمین به آنها را مستقر شدن در منطقه جدید در کانکس هایشان اعلام می‌کند.
به گفته او به هر سه خانواره یک زمین دویست متری برای ساخت یک خانه سه طبقه داده می‌شود. او می‌گوید:«عموماً ساخت و سازها را هم طوری تعریف می‌کنیم که همه نسبت فامیلی باهم داشته باشند که مشکلات اصلی مسکن مهر به وجود نیاید.» بازوند شروع انتقال اجاره نشین‌ها به منطقه مورد نظر را
یک ماه دیگر اعلام می‌کند.


او وامی که برای ساخت خانه برای هراجاره نشین در نظر گرفته شده را 50 میلیون تومان اعلام می‌کند و می‌گوید:«اگر این مستأجرین در خانه‌هایی ساکن بودند که کاملاً تخریب شده، دو میلیون تومان هم بلاعوض می‌دهیم.» او درباره بخش‌هایی از مسکن مهر سرپل ذهاب که هیچ فعالیت عمرانی در یک سال گذشته نداشته‌اند هم می‌گوید:«ما هم از روند مسکن مهر گلایه‌مند هستیم. وزارت مسکن باید سریع‌تر بر سر کار می‌آمد. یک مقدار تعلل کرد. بهانه‌هایی داشت که برای خودش قابل قبول بود اما برای ما نبود.»


بازوند از پیگیری وضعیت مسکن مهر و نامه نگاری «اسحاق جهانگیری» معاون رئیس جمهوری خبر می‌دهد و می‌گوید:«مسأله حل شده و اگر شما آنجا بودید حتماً دیدید که بیش از 300-400 نفر آنجا مشغول به کارند.» مشاهدات خبرنگار میدانی ما می‌گوید بخشی از ساخت و ساز‌ها در مسکن مهر به نقطه قابل قبولی رسیده اما در بخشی هم هیچ فعالیتی انجام نگرفته.او در پاسخ به این مشاهدات می‌گوید:«طبق زمان بندی که مسکن و شهرسازی به‌طور کتبی به ما داده باید همه خانه‌ها را تکمیل شده تا پایان سال تحویل بدهیم.»بازوند سهم خیریه‌ها در ساخت خانه را تنها شامل علی دایی، نرگس کلباسی و صادق زیبا کلام می‌داند و می‌گوید:«مجموعه ساخت و ساز آنها در میان 104 هزار واحد به 350 واحد می‌رسد.» بازوند شروع بازپرداخت وام توسط زلزله زده‌ها را تکذیب می‌کند و می‌گوید:«هیچ کس هنوز موعد سررسید وامش نرسیده!»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha