فعالان محیط زیست را خبر کرده‌اند برای مراسم استقبال شما و از آن‌ها قول گرفته اند که درباره چند چیز حرف نزنند و سوال نکنند و شعار ندهند و پلاکارد نزنند.

آقای رئیس جمهور از فعالان محیط زیست قول گرفته اند حرف نزنند

سلامت نیوز:-*الهه موسوی: این روزها استان گلستان در تدارک سفر رییس دولت است؛ همان استانی که سال‌هاست با خشکسالی، سیل و ریزگرد دست وپنجه نرم می‌کند و جنگ آب چند سال است در بسیاری از نقاط آن درگرفته است. نه اینکه چراغانی کنند و گل و درخت بکارند؛ بلکه همه می‌خواهند طرح‌های متعددی را که به قول خودشان توسعه‌ای است بدون طی مراحل قانونی، مجوز گرفته و با ورود شما کلنگ بزنند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه قانون  از سوی دیگر دهان فعالان محیط زیست را نیز ببندند! فعالان محیط زیست را خبر کرده‌اند برای مراسم استقبال شما و از آن‌ها قول گرفته اند که درباره چند چیز حرف نزنند و سوال نکنند و شعار ندهند و پلاکارد نزنند.

اول درباره «طرح شیرین سازی وانتقال آب خزر به کویر»! دوم اینکه در نشست با سازمان‌های مردم نهاد زیست محیطی با رییس جمهور، نباید پرسشی درباره این خط انتقال مطرح شود.

حال بماند که فعالان باسابقه حوزه محیط زیست را که ساکت‌کردن‌شان غیرممکن بوده، اصلا دعوت نکرده اند. این حرکت‌شان البته خاطراتی تلخ از دوران حاکمیت افراطی‌گری در کشور را برای ما زنده کرد؛ دوران دولت‌های نهم و به ویژه دهم که ما محیط زیستی‌ها را از ورود به مناطق منع می کردند و برای‌مان پرونده درست می‌کردند و در نشست‌های خبری دعوت نمی‌شدیم و اگر گزارشی از تخلف مدیران دولتی در حوزه محیط زیست می نوشتیم به دادسرا و دادگاه احضار می‌شدیم. تاریخ دوباره تکرار می‌شود و چقدر بد که این تکرار به نام شما و دولت اعتدال و امید ثبت شود.

حق پرسشگری

برای من که به شما رای داده‌ام و اگر دوباره قرار باشد همان کاندیداها بیایند باز هم به شما رای خواهم داد، این خاطرات دور از ذهن است. هرگز فکرش را هم نمی‌کردم اینقدر زود و راحت، دوباره آن سال‌ها تکرار شود. چون به شعارها و منشور شما اعتقاد داشتم و فکر می‌کنم تنها راه نجات ایران، حاکمیت جریان اعتدال و قانون‌محور است که از اساسی‌ترین شعارهای شما در روزهای انتخابات نیز بود. همان روزهایی که منشور حقوق شهروندی را نوشتید و در آن از حق پرسشگری برای شهروندان، رسانه‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد گفتید.

شمعی را در دل ما مردم این سرزمین روشن کردید؛ همان که به نظر می رسد حالا دارد خاموش می‌شود. یادتان می‌آید مهم‌ترین شعار شما که تفاوت عمده با دیگر کاندیداها بود و به شدت بر روی آن تاکید داشتید، التزام به قانون و حق پرسشگری شهروندان بود؟

بگذریم از شعار دولت محیط زیستی‌تان که در دوره دوم‌تان، دچار جهش ژنتیکی شد و تبدیل به ضد محیط زیستی‌ترین دولت تاریخ ایران شدید؛ چرا که عده‌ای به شما القا کردند که محیط زیست مانع توسعه است و اگر سخت‌گیری‌هایش با طرح‌ها نباشد اقتصاد ایران رشد می‌کند.

شما هم این ادعاهای بی اساس را قبول کردید؛ اما دیدید که نشد! به نظر گمان کردید که دیگران هم آن همه شعار و هوار و وعده و وعید را فراموش می کنند و می‌روند پی کارشان و یادشان می رود که قرار بود محیط‌زیستی‌ترین دولت تاریخ این کشور باشید.حالا ما محیط زیست را بی‌خیال می شویم؛ اما شما بگویید آیا قانون را نیز می‌توانیم زیرپا بگذاریم و از تخلف‌های بیشمار مدیران شما در رأس سازمان‌ها و وزارتخانه‌های مربوط به طبیعت و محیط زیست و منابع طبیعی بگذریم؟

آیا می‌توانیم بودجه نویسی شما را نیز فراموش کنیم که در آن، مصوبه شورای‌عالی محیط زیست دولت خودتان را درباره جاده ابر که در دولت اول شما منطقه حفاظت شده اعلام شد زیرپا گذاشتید و برای ساخت آن در دل جنگل‌های باستانی ابر، بودجه تعیین کردید؟ یا تصویب بودجه برای سدهای متعدد روی رودخانه‌های مختلف از جمله «تجن» که بی‌شک باعث نابودی آن می شود.

طرح های بی مجوز

بعد از سفر شما به سمنان، حالا قرار است به گلستان بیایید. آیا خبر دارید مسئولان گلستان در حال لابی کردن برای گرفتن مجوز طرح‌هایی هستند که مشکلات قانونی آن‌ها برطرف نشده؟ کارخانه‌هایی که آلاینده‌اند و مشکوک به وجود رادیواکتیو در پسماندهای‌شان! طرح‌های گردشگری که با تخلف می‌خواهد اجرایی شود که آشوراده یکی از آن‌هاست.

طرح پرورش ماهیان خاویاری که با تجاوز به اراضی تالابی گمیشان گره خورده است و نیز دو طرح تله کابین گرگان در جنگل ناهارخوران و تله کابین علی آباد در جنگل کبودوال که می خواهند بدون تهیه طرح و بررسی در کمیته فنی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری گلستان در شورای عالی جنگل ومرتع وخاک، موافقت آن را بگیرند؟

در حالی که طبق قانون، ابتدا باید طرح کلی منطقه جنگلی فوق تهیه می‌شد که هنوز نشده؛ سپس باید طرح جزیی پروژه درخواستی تهیه شده و در کمیته فنی اداره کل هر استان تایید شود و بعد در شورای‌عالی جنگل مطرح شده و مورد بررسی قرار گرفته و به رای گذاشته شود. تازه بعد از طی این مراحل می توان پروژه را کلنگ‌زنی کرد. اما حالا برخی مدیران در گلستان در تدارک کلنگ زدن این پروژه هستند تا برای خود رزومه ترتیب دهند و فردا و پس فردا وزیر و وکیل بشوند و به مناصب بالاتر برسند.

این اوضاع تنها مختص گلستان نیست و مربوط به امروز و فردا نیز نمی‌شود. مدت‌هاست محیط‌زیستی‌ها به شما نامه می‌نویسند و بیانیه می‌دهند و درخواست می‌کنند. اوضاع خوزستان بحرانی است و مدیران شما با انتقال آب کارون و موافقت کرده اند. سد شفارود را هنوز ارزیابی نشده، دارند می‌سازند و هکتار هکتار جنگل می‌برند.

در زنجان برای ساخت سدهایی بودجه تعیین می‌شود که مجوز ندارند؛ کوه‌خواری و زمین‌خواری و مرتع‌خواری و جنگل‌خواری در کرمان و ایلام و کردستان و دیگر استان‌ها بیداد می‌کند. معدن‌کاوی‌ها در سراسر ایران دمار از روزگار طبیعت درآورده و در همین استان خودتان، معدن‌کاوان، شاهوار را که مهم‌ترین کانون آبساز البرز شرقی است، قلع و قمع و نابود کرده اند. در رأس تمام این تخلف‌ها نیز، اغلب، مدیران دولتی هستند و گاه هم کیسه و شریک متخلفان و متصرفان که اسنادشان گاه و بیگاه منتشر می شود.

توسعه ناپایدار

همه می‌دانیم که اوضاع خوبی نداریم؛ مشکلات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و ... از همه سو، رخ نمایانده و بیت‌المال خالی که از دولت قبل روی دست شما افتاده، بحران‌هایی بزرگ را مقابل شما و دولت‌تان گذارده است. می‌دانیم که بسیاری از این تصمیم‌گیری‌ها را با این هدف انجام دادید که اوضاع درست شود. آقای عیسی کلانتری را در رأس مهم‌ترین سازمان حفاظت از طبیعت کشور گذاشتید تا راحت، مجوز معدن و سد بدهد؛ با همه درخواست های راه و کارخانه و انتقال آب و ... موافقت کند تا نرخ بیکاری پایین بیاید؛ تا کشور آباد شود و تا اقتصاد رشد کند.

اما دیدید که نشد. نمی‌شود؛ سال‌ها پیش از ما، کشورهای صنعتی این راه را رفته‌اند، نشده و نمی شود! و برای همین روش و خط مشی توسعه پایدار را پدید آوردند. آلمان کشوری بود که تمام جنگل های‌طبیعی اش را از دست داد. نیمی را در جنگ جهانی و نیم دیگر را در پروسه صنعتی شدن.

اما خیلی زود فهمید صنعت بدون طبیعت یعنی آلودگی شهرها و آب و خاک و بیماری و مرگ شهروندان و این، به هیچ دردی نمی‌خورد. وقتی کشوری پول داشته باشد اما مردمانش از نرخ بالای بیماری‌ها رنج ببرند و نتوانند نفس بکشند و سالم باشند؛ وقتی هوا برای نفس کشیدن و آب برای خوردن نباشد؛ وقتی در هر خانه و خانواده‌ای یک نفر از سرطان بمیرد یا با هزینه های بسیار بالای این بیماری دست و پنچه نرم کند و دردش را سال‌ها تحمل کند، پول به هیچ کارشان نخواهد آمد. به قول آن مرد سرخ پوست « فقط وقتی آخرین درخت قطع شد، آخرین رود خشک شد، آخرین ماهی مُرد، مرد سفید خواهد فهمید که پول، قابل خوردن نیست!» آقای رییس جمهور؛ نگذارید همه دارایی‌ها از دست برود.

دنیا این راه را رفته است و فهمیده است که بدون رعایت داشته‌های طبیعی و سرمایه اصلی هیچ رشدی اتفاق نمی افتد و تمام توسعه‌ها به این شکل، ناپایدار است. اگر هم چندسالی پولی به مناطق بیاورد، اصل آن مناطق را از دست خواهیم داد. این را در فرهنگ عامه هم داریم. همه بزرگ‌ترها و ریش‌سفیدهای فامیل به جوان‌ترها می‌گویند اصل سرمایه ات را دست نزن و حفظ کن و فقط از سودش برداشت کن!

نگذارید طبیعت این سرزمین بیش از این ویران شود. اجازه ندهید دولت پس از شما، ویرانه‌ای را تحویل بگیرد که هزار و یک مصوبه و طرح نادرست محیط‌زیستی روی دستش بماند و یک سرزمین ویران برجا بماند؛ درست مثل شما زمانی که شما دولت یازدهم را تحویل گرفتید و نتوانستید هیچ‌یک از تخریب‌های دولت‌های پیش از خودتان را اصلاح کنید؛ «دریاچه اورمیه» تنها یکی از هزاران نمونه‌ای است که با صرف میلیاردها تومان از بودجه عمومی، اصلاح نشد و هر روز بدتر می‌شود و تازه خرابی‌ها و پیامدها و بدبختی‌هایش در سال‌های بعد رخ می‌نماید. بنشینید و ببینید که چه می‌شود.این قانون طبیعت است؛ اگر رعایتش را نکنیم به ما پاسخ می‌دهد. طبیعتی که طی میلیون‌ها سال فعل و انفعال طبیعی به دست ما رسیده است و حالا اگر ویرانش کنیم و کار غیرتخصصی در آن انجام دهیم باید میلیون‌ها سال بگذرد تا دوباره بازسازی شود. شاید برای همین، در آیات وروایات دینی ما این همه بر احترام به طبیعت و مظاهر آن تاکید می‌شود. نام بسیاری از آیات کتاب مقدس‌مان قرآن نیز، همین مظاهر طبیعی است؛ «بقره: گاو ماده» ، «عنکبوت»، «شتر» ، «شمس: خورشید»، «نمل: مورچه»، «نحل: زنبور عسل» و ... اما در انتها از شما درخواستی دارم. لطف کنید یک‌بار دیگر «منشور حقوق شهروندی» دولت‌تان و «اصول محیط زیستی این منشور» را مطالعه کنید و یادتان بیاید هنگام انتخابات چه حقوقی را برای شهروندان و چه تکالیفی را برای خود و دولت‌تان تعیین کرده‌اید. این منشور و اصول آن را به مدیران‌تان نیز یادآوری کنید؛ زمان از دست می رود و دیگر وقت چندانی برای اصلاح باقی نیست.

*روزنامه نگار و فعال محیط زیست

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha