گام‌هایش آهسته نیست. انگار «97» شوق پایان دارد. در خیال آدم‌های اینجا «روزها» عجول شده‌اند. در چشم برهم‌زدنی خورشید، آسمان را تنها می‌گذارد. اینجا «روز» از «روزی» آدمیان سبقت گرفته، بیراه نیست که گلایه می‌کنند و می‌گویند: «روزهای پایانی امسال، مثل برق و باد می‌گذرد و ما هنوز دشت نکرده‌ایم!»

دست‌های خالی وچشمان پرامید

سلامت نیوز: گام‌هایش آهسته نیست. انگار «97» شوق پایان دارد. در خیال آدم‌های اینجا «روزها» عجول شده‌اند. در چشم برهم‌زدنی خورشید، آسمان را تنها می‌گذارد. اینجا «روز» از «روزی» آدمیان سبقت گرفته، بیراه نیست که گلایه می‌کنند و می‌گویند: «روزهای پایانی امسال، مثل برق و باد می‌گذرد و ما هنوز دشت نکرده‌ایم!»


به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همشهری ،احوال دستفروشان مرکز پایتخت در سایه‌روشن است؛ برخی راضی، عده‌ای شاکی. اقتصاد ناخوش‌احوال97 به احوال دستفروشان هم سرایت کرده؛ به قول خودشان: «دست زیادشده و همه بیکارها شب عیدی روی آورده‌اند به دستفروشی. بدبختی یکی، دوتا نیست. از آن طرف مردم هم پول ندارند خرید کنند. پارسال ما همین‌جا بودیم؛ در همین نقطه. کلی کاسبی کردیم.

اما حالا انگار نمایشگاه مجانی کنار پیاده‌رو برپا کرده‌ایم، رهگذران با دیدن اجناس، فقط چشم‌هایشان را سیر می‌کنند، می‌ایستند، مکث می‌کنند، جذب و شیفته می‌شوند، قیمت‌ها را می‌پرسند، دودوتا چهارتا می‌کنند و در آخر هم می‌گذارند، می‌روند!»


بررسی‌های میدانی نشان می‌دهد زنان سرپرست خانوار، کودکان کار، کارگران افغانستانی، کارگران ساختمانی، کارگران فصلی، کارگران شهرستانی و ورشکسته‌ها (مغازه‌دارانی که از عهده اجاره دکان‌هایشان برنیامده‌اند) گروه‌های آسیب‌پذیری هستند که این روزها بیش از پیش به جرگه دستفروشان پیوسته‌اند. در مرکز پایتخت -یعنی چهارراه ولیعصر، خیابان جمهوری، میدان هفت‌تیر، میدان ولیعصر- تجمع دستفروشان در روزهای پایانی سال بیشتر از نقاط دیگر شهر است.

شهرداری تهران از مدت‌ها پیش برای ساماندهی دستفروشان در این فصل، اقدام به ایجاد بازارچه‌های موقت در کوی و برزن‌های مشرف به این نقاط کرده بود. این اقدام تغییراتی در کسب و کار دستفروشان ایجاد کرده و اظهارنظرها در این زمینه متفاوت است. برخی دستفروشان معتقدند احداث بازارچه‌ها باعث شده، تعداد دستفروشان در این ایام افزایش یابد، برخی از کسادی حرف می‌زنند و عده‌ای هم منطقی‌تر به ماجرا نگاه می‌کنند و می‌گویند: «کار حساب و کتاب پیدا کرده و همینطور یلخی هر کسی بساط کنار خیابان پهن نمی‌کند و... .»

دستان کوتاه
فریبرز مرد میانسالی است با قد و قامتی بلند. در خیابان جمهوری روی گاری قدیمی‌اش، پوشاک کودک بساط کرده است. او از اتفاق بی‌سابقه‌ای می‌گوید که در 20سال گذشته شاهد آن نبوده است: «امسال خیلی‌ها بیکار شدند. اصلا وضعیت کار و کارگری افتضاح بود. شب عیدی مردم چاره‌ای ندارند. وقتی می‌بینند دستشان خالی است، کنار خیابان بساط می‌کنند.

من 20سالی می‌شود که رزقم از دستفروشی است اما خدا می‌داند که به عمرم اینقدر دستفروش آن هم در شب عید ندیده‌ام. هجوم بیکاران و از کار بیکار شده‌ها به این شغل (کاذب) باعث شده درآمد ما هم کم شود. گاهی تا ظهر حتی دشت هم نمی‌کنیم.»


امسال در میان دستفروشان پایتخت، حضور زنان بیش از پیش به چشم می‌خورد. خانم محمدی بانویی 53ساله‌ است. او به‌تازگی به جمعیت بزرگ دستفروشان پایتخت پیوسته و حوالی میدان ولیعصر بساط روسری و شال برپا کرده است. خانم محمدی در این‌باره می‌گوید: «تا یک سال پیش مغازه‌دار بودم اما ورشکست شدم. بعد از 28سال مجبور شدم در کنار خیابان بساط کنم.

نمی‌خواهم بیهوده حرفی زده باشم؛ درآمدم بد نیست، کفاف زندگی‌ام را می‌دهد. من در طول این یک سال، روبه‌روی پارک دانشجو بساط می‌کردم اما در این روزهای پایانی سال شهرداری ما را به اجبار به این بازارچه ولیعصر منتقل کرد. متأسفانه ما در این جابه‌جایی مشتریان خود را از دست داده‌ایم. الان ساعت یک بعدازظهر است و من از 8صبح تا الان هنوز حتی دشت هم نکرده‌ام. واقعا از این وضعیت به‌شدت ناراضی‌ام.»


تهران در آستانه نوروز مقصد دستفروشانی است که از کرمانشاه، ایلام، کردستان و اردبیل و... به پایتخت کوچ می‌کنند. اغلب این افراد به‌صورت دوره‌گرد در مترو و معابر شهر فعالیت می‌کنند و برخی از آنها نیز در کنار پیاده‌روها و بازارچه‌های موقت مشغول دستفروشی می‌شوند. نکته قابل مشاهده، کاهش محسوس سن دستفروشی در دستفروشان شهرستانی است.

در بررسی‌های میدانی اینطور به‌نظر می‌رسد که میانگین سنی اکثریت این افراد بین 12 تا 25سال است. شایان از کرمانشاه آمده و در میدان هفت‌تیر در کنار پیاده‌رو با انبوهی از وسایل جانبی تلفن همراه که از شانه و دست‌هایش آویزان شده، ایستاده است. او که 12سال دارد، می‌گوید به همراه چند نفر از همکلاسی‌هایش برای نخستین‌بار به تهران آمده تا دستفروشی کند.

شایان در پاسخ به این سؤال که پس کلاس و مدرسه‌ات چه می‌شود، با لبخند می‌گوید: «از مدرسه فرار کردم! اگر می‌ماندم شب عید خانواده‌ام جلو مهمان‌ها سرافکنده می‌شدند. من فرزند ارشد یک خانواده پنج‌نفره‌ام. پدرم سال گذشته در زلزله کرمانشاه فوت شد. او کارگر بود. حالا چاره‌ای ندارم؛ باید اول فکر خانواده‌ام باشم، بعد فکر خودم و درس و مشقم.»

هزارتوی یک شغل کاذب
تعداد قابل تأملی از دستفروشان سطح تهران، کودکان و جوانان افغانستانی هستند که برای افراد ناشناخته‌ای به‌عنوان کارگر-دستفروش فعالیت می‌کنند. نورالله، یکی از کارگران دستفروش افغانستانی است که نمی‌داند چندسالش است.

او جوانی است که سابقه 11ساله دستفروشی در تهران را دارد. در طرح ساماندهی دستفروشان شهرداری او نیز مانند باقی دستفروشان چهارراه ولیعصر مجبور شده بساطش را به داخل بازارچه ولیعصر انتقال دهد. نورالله می‌گوید: «بازارچه‌های موقت برای مشتریان ناشناخته است.

وقتی کسی به قصد خرید وارد پیاده‌روهای شلوغ می‌شود تنها چیزی که برایش اهمیت دارد دسترسی آسان و بی‌دردسر به اجناس مورد نظرش است. بازارچه‌هایی که در سطح شهر برای دستفروشان برپا شده اغلب در کوچه پس‌کوچه‌ها و مکان‌های کم‌تردد است. گاهی حتی مکان‌های متروکه را به‌عنوان بازارچه معرفی کرده و اجاره غرفه هم از دستفروشان دریافت می‌کنند.»


در گوشه یکی از غرفه‌های بازارچه ولیعصر، جوان مغازه‌داری که به‌خاطر ورشکستگی، امسال به ‌دستفروشی روی آورده می‌گوید: «تا 2روز پیش در سطح شهر حوالی چهارراه ولیعصر بساط می‌کردم. مأموران شهرداری آمدند و بساطم را جمع کردند.

آنها گفتند اگر می‌خواهی کاسبی کنی باید به بازارچه ولیعصر بروی. الان 2روز است که اینجا بساط می‌کنم. برای فعالیت در این بازارچه 7میلیون تومان سفته دادم و شبی 40هزار تومان اجاره می‌دهم. تا الان که مشتری چندانی نداشتم. امیدوارم در روزهای آینده وضعیت بهتر شود. اگر همینطور پیش برود اجاره این غرفه را فقط می‌توانم پرداخت کنم.»


اما یک دستفروش باسابقه در بازارچه ولیعصر از فعالیتش راضی است. او می‌گوید: «از این طرح شهرداری راضی هستم. با این طرح خیلی از مسائل و مشکلات برطرف می‌شود. به‌عنوان کسی که 30سال دستفروشی می‌کند تا به حال در روزهای پایانی سال شاهد اتفاقات تلخ و عجیبی بوده‌ام. سال گذشته در همین چهارراه ولیعصر خانم جوانی به‌علت شلوغی پیاده‌رو، متوجه چاله‌ای که در مقابلش بود، نشد و داخل آن افتاد. پای آن زن به‌خاطر این حادثه شکست.

3سال پیش هم یک کودک در میان جمعیت زمین خورد و دستش شکست. متأسفانه خیلی از شهروندان و همکاران من، این مسائل را درک نمی‌کنند. اگر دستفروشان ساماندهی نشوند، جیب‌بران و کیف‌قاپان از شلوغی پیاده‌رو‌ها سوءاستفاده کرده و برخی افراد هم برای نوامیس مردم مزاحمت ایجاد می‌کنند.

شلوغی برای دستفروشان هم خطرناک است؛ اجناس‌شان به یغما می‌رود، امنیت آنها به خطر می‌افتد و... در این بازارچه‌ها هرچند کاسبی مانند کنار پیاده‌رو رونق ندارد اما حداقل امنیت برای شهروندان و حتی خود دستفروشان ایجاد شده است.»


حوالی میدان ولیعصر و میدان هفت‌تیر تعداد دستفروشانی که از فعالیت خود راضی هستند بیشتر از نقاط دیگر است. آنها از طرح جدید شهرداری که برنامه‌ریزی شده هر دستفروش تنها 2ساعت در روز در مکان‌های پرتردد بساط کند، راضی هستند و می‌گویند: «قبلا در مکان‌های پرتردد، دستفروشان کمی می‌توانستند فعالیت کنند. همیشه اینطور بود که عده‌ای این نقاط را تسخیر می‌کردند و اجازه کاسبی به دیگران نمی‌دادند.

این افراد که سد معبر هم ایجاد می‌کردند، خودشان را همه‌کاره خیابان می‌دانستند. آنها حتی برای مغازه‌داران و عابران پیاده تعیین‌تکلیف می‌کردند. خوشبختانه با طرح جدید شهرداری بساط این قلدران تا حدودی برچیده شده و امیدوارم این طرح ادامه یابد تا وضعیت فعلی سروسامان گیرد.»


بررسی‌ها نشان می‌دهد زنان سرپرست خانوار، کودکان کار، کارگران افغانستانی، کارگران ساختمانی، کارگران فصلی، کارگران شهرستانی و ورشکسته‌ها گروه‌های آسیب‌پذیری هستند که این روزها بیش از پیش به جرگه دستفروشان پیوسته‌اند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha