یکشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۸ - ۱۴:۳۲
کد خبر: 267929

آنچه با عنوان جنگل زاگرسی شهرت دارد، در رشته کوهستان زاگرس از شمال غربی ایران (استان آذربایجان غربی) تا شهرستان فیروزآباد (استان فارس)، در قسمت‌هایی از 10 استان کشور و به مساحت نزدیک به 6میلیون هکتار واقع شده است. یادآور می‌شود که اصطلاح جنگل به منطقه‌ای گفته می‌شود که پوشیده از درختان، درختچه‌ها و گیاهان پوششی سطح زمین در اشکوب‌ها (طبقه‌های ارتفاعی) مختلف است.

تخریب جنگل‌های زاگرسی به سیل دامن زد

سلامت نیوز-*برهان ریاضی: آنچه با عنوان جنگل زاگرسی شهرت دارد، در رشته کوهستان زاگرس از شمال غربی ایران (استان آذربایجان غربی) تا شهرستان فیروزآباد (استان فارس)، در قسمت‌هایی از 10 استان کشور و به مساحت نزدیک به 6میلیون هکتار واقع شده است. یادآور می‌شود که اصطلاح جنگل به منطقه‌ای گفته می‌شود که پوشیده از درختان، درختچه‌ها و گیاهان پوششی سطح زمین در اشکوب‌ها (طبقه‌های ارتفاعی) مختلف است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری، در چنین منطقه‌ای، یک سیستم پویا میان عوامل و شرایط بی‌جان، گیاهان و جانورانی که در لایه‌های ارتفاعی متفاوت زیست می‌کنند برقرار است که ضامن پایداری آن است. ولی آنچه امروزه با عنوان جنگل زاگرسی می‌شناسیم، اشکوب پایینی یعنی گیاهان پوششی کف جنگل، بوته‌ها و درختچه‌ها توسط عوامل تخریب متعدد و در رأس آنها چرای مفرط و بی‌ضابطه دام اهلی و همچنین دیم‌کاری غلات از میان برده شده است. بنابراین آنچه اینک در منطقه زاگرس دیده می‌شود را طبق تعاریف علمی نمی‌توان جنگل نامید، بلکه در اینجا به‌طور عمده «درختستانی» شامل درختان فرتوت یافت می‌شود. به‌طوری که هر نهالی که سر از خاک برآورد، از خورده شدن توسط احشام یا شخم در دیم‌زارهای این منطقه در امان نیست. اگرچه تخریب و انهدام ساختار این جنگل‌ها، درختان را نیز شامل شده است ولی آنچه در این مختصر به آن پرداخته می‌شود، فقط پیامدهای هیدرولوژی (آب‌شناسی) از میان بردن پوشش گیاهی طبیعی سطح زمین در این جنگل‌هاست.

آثار مخرب چرای مفرط دام و شخم بر جنگل‌های زاگرسی

 قطرات باران که برزمین فرو می‌افتد دارای انرژی‌ای است که می‌تواند به خاک بدون پوشش ضربه زده و به ساختمان آن آسیب وارد کند. هرچه یک قطره باران درشت‌تر باشد بر اثر سقوط آزاد، انرژی جنبشی بیشتری دارد و می‌تواند در برخورد مستقیم با سطح خاک ذرات ریز آن را به اطراف پراکنده سازد. این ذرات پودر مانند خاک، در همان ابتدای بارش، باعث بسته شدن خلل و فرج طبیعی موجود در خاک می‌شود و امکان نفوذ آب در زمین را به حداقل می‌رساند؛ در نتیجه، آب باران در سطح زمین جاری می‌شود. در ضمن به‌طوری که می‌دانیم هر جسمی که از بالا به سطح زمین سقوط کند، هرچه از ارتفاع بیشتری فرو افتد دارای سرعت زیادتر و در نتیجه قدرت ضربه‌زنی بیشتری است، ولی این ارتفاع برای هر ماده‌ای، با توجه به جنس آن، حدی دارد که اگر از بالا‌تر از آن هم سقوط کند دیگر به سرعت و انرژی جنبشی آن اضافه نمی‌شود. این ارتفاع در اصطلاح سرعت حد نامیده می‌شود. بررسی‌های متعدد نشان داده است که سرعت حد یک قطره آب در 7.5متری است. به‌عبارت دیگر یک قطره باران اگر از ارتفاع 7.5متری بر سطح زمین سقوط کند دارای بیشترین قدرت ضربه‌زنی است. در جنگل (یا درختستان) زاگرسی اغلب درختان بلوط دارای بلندی 7.5متر و یا بیشتر هستند. حال درنظر بگیریم که بارانی بسیار ملایم و با قطرات ریز در این منطقه در حال باریدن باشد. چنین بارشی اگر به‌طور مستقیم بر زمین ببارد سبب مرطوب شدن خاک می‌شود و امکان نفوذ در زمین را خواهد داشت، ولی در درختستان زاگرسی، همین قطرات بسیار ریز باران ابتدا سطح برگ‌ها را مرطوب می‌کند و پس از جمع شدن ذرات ریز آب و تبدیل آن به قطره‌ای درشت که به آن برگاب گفته می‌شود، سقوط می‌کند. بدین‌ترتیب برخلاف آنچه اغلب تصور می‌شود، وجود درختان بلند در منطقه‌ای که پوشش سطحی خاک از میان برده شده و خاک عریان شده است، از دیدگاه هیدرولوژی، نه‌تنها مفید نیست بلکه دارای جنبه منفی نیز است. درصورتی که اگر جنگل زاگرسی واقعا جنگل بود و اشکوب زیرین (سطح زمین) آن توسط چرای مفرط و بی‌ضابطه دام اهلی یا شخم برای دیم‌کاری غلات عریان نشده بود، قطرات باران امکان نفوذ بسیار بیشتری می‌داشت.

در جنگل طبیعی و تخریب نشده، همواره گیاهان پوششی و نهال‌ها در سطح زمین یافت می‌شوند. همچنین سطح خاک را پوششی از برگ‌ها فرامی‌گیرد؛ به‌طوری که برگ‌های خزان شده جدید روی برگ‌های در حال پوسیدن سال‌های پیشین قرار گرفته و در مجموع قشری غنی از مواد آلی و اسفنج مانند در بخش بالایی خاک پدید می‌آید. چنین لایه اسفنجی، قابلیت زیادی برای جذب و نگهداری آب باران در خود و در نتیجه نفوذ تدریجی آن در بخش‌های پایینی زمین خواهد داشت. همچنین قطرات باران و برگاب‌ها، پس از برخورد با اندام‌های هوایی گیاهان پوششی سطح زمین (اشکوب پایینی جنگل) انرژی اولیه خود را از دست می‌دهند و به قطره‌های ریزتر تبدیل می‌شوند. لذا درصورتی که پوشش کف جنگل زاگرسی از میان برده نشده بود، آب باران به آرامی از طریق ساقه‌های گیاهان پوششی و لایه اسفنجی سطح رویی خاک در زمین نفوذ می‌کرد. به‌علاوه، با توجه به اینکه جنگل زاگرسی در شرایط اقلیمی نیمه‌خشک قرار دارد، لذا برخلاف جنگل‌های طبیعی شمال ایران که تاج پوشش درختان به‌طور کامل به هم پیوسته و پوششی صد در صد ایجاد می‌کند، در اینجا درختان کمی از هم فاصله دارند. اینک که اشکوب پایینی این جنگل‌ها تخریب و حتی از بین برده شده است، سطح خاک عریان، در معرض تابش مستقیم آفتاب قرار دارد. در نتیجه با افزایش دمای خاک و تبخیر سطح آن، خاک خشک می‌شود. بنابراین هنگام بارش باران، امکان فرسایش خاک و ایجاد رواناب سطحی بیشتر است.

ضرورت جلوگیری از تخریب‌ جنگل‌های زاگرس

براساس منابع معتبر علمی، هر هکتار جنگل طبیعی تخریب نشده، می‌تواند 2 هزار مترمکعب آب را در خاک خود نفوذ داده و در سفره‌های آب زیرزمینی ذخیره کند. همچنین از لحاظ اهمیت هیدرولوژیک این منطقه، باید به این واقعیت توجه داشت که تعداد 9رودخانه دائمی درجه یک از قبیل کارون، دز، کرخه، جراحی و زهره که حدود 40 درصد آب‌های جاری کشور را شامل می‌شود، از جنگل‌های زاگرس سرچشمه می‌گیرد. بنابراین به فرض آن که ارزش‌های بی‌نظیر تنوع زیستی این جنگل‌ها، از قبیل وجود تعداد 182گونه درختی و درختچه‌ای و تعداد قابل ملاحظه گونه‌های جانوران وحشی که برخی از آنها گونه‌های بومی انحصاری گیاهی و جانوری است که در هیچ نقطه دیگری از جهان زیست نمی‌کنند را مورد توجه قرار ندهیم وهمچنین حتی اگر اهمیت زیاد این جنگل‌ها در ترسیب کربن، جذب گردوغبار و ارزش‌های فراوان اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن درنظر گرفته نشود درصورتی که حتی فقط به ارزش‌ها و اهمیت‌های جنگل زاگرسی از دیدگاه تولید آب و کنترل سیلاب توجه کنیم، بدیهی است که باید دست از تخریب همه جانبه و لجام گسیخته این محیط جنگلی بی‌مانند برداریم و در حفاظت آن کوشا باشیم. باید این پرسش‌های اساسی را مطرح کنیم که چرای بیش از 5 میلیون رأس دام در این جنگل‌ها، با کدام منطق سازگار است؟ اگر برای آب و خاک هم ارزشی قائل باشیم، آیا تداوم بهره‌کشی از اراضی شیبدار کف این جنگل‌ها به‌صورت دیم‌زارهای کم بازده اقتصادی است؟ آیا هنوز وقت آن نرسیده است که با کنترل این عوامل تخریب و احیای زیر اشکوب (پوشش کف جنگل) از فرسایش شدید خاک که در برخی نقاط جنگل زاگرسی، سالانه تا 25تن در هر هکتار، که بیشترین میزان در مقیاس جهانی است، خاتمه دهیم. بدیهی است که از این رهگذر، طغیان آفات و بیماری‌ها و پدیده خشکیدگی که نزدیک به یک میلیون هکتار از این جنگل‌ها را به نابودی می‌کشاند، نیز تخفیف داده خواهد شد. بالاخره آیا زمان آن نرسیده است که در مقررات و مصوبات مغایر با اصول علمی جنگل از قبیل طرح کشت در اراضی شیبدار و آیین‌نامه اجرایی مربوط به کارگروه رفع تداخلات که توسط وزارت کشاورزی درخصوص جنگل‌های زاگرس ابلاغ شده است، تجدید نظر شود؟
*استاد محیط‌زیست

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha