دوشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۸ - ۱۳:۵۴

در دو قدمی اهواز و روی یک تکه زمین خشک، وسط یک دریای بی‌پایان، آدم‌هایی زندگی می‌کنند که همه چیزشان خیس شده است؛ لباس‌هایشان، زمین‌هایشان، خانه‌هایشان، دام‌هایشان، چشم‌هایشان و حتی شاید رویاهایشان.

فقر بهداشت در اردوگاه‌های سیل‌زدگان

سلامت نیوز:در دو قدمی اهواز و روی یک تکه زمین خشک، وسط یک دریای بی‌پایان، آدم‌هایی زندگی می‌کنند که همه چیزشان خیس شده است؛ لباس‌هایشان، زمین‌هایشان، خانه‌هایشان، دام‌هایشان، چشم‌هایشان و حتی شاید رویاهایشان.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همشهری ،«ام‌حبیب» یکی از این آدم‌هاست. زنی میانسال که 3 کودک خردسالش را با خود به اردوگاه آوارگان سیل‌زده آورده. همسرش به همراه دیگر مردان حمیدیه درون شهر مانده‌اند تا شاید آخرین سنگر فرو نریزد. حبیب، فرزند او، پسرکی 11 ساله، که این چند روز دلتنگی پدر دلش را به درد آورده، مشکل دیگری هم دارد. مادرش به نجوا می‌گوید: «موهایش شپش گرفته‌.»

اردوگاه موقت اسکان آوارگان سیل‌زده بخش الهایی در واقع یک مدرسه ابتدایی است که از هر کدام از کلاس‌هایشان به عنوان اتاق برای اسکان چند خانواده استفاده می‌شود. جمعیت انبوه ساکن این اردوگاه، کمبود و نبود امکانات بهداشتی از جمله حمام و سرویس بهداشتی، استرس، نبود سیستم‌ تهویه و از همه ‌مهم‌تر نبود آب آشامیدنی سالم موجب بروز بیماری‌های مختلفی در میان این آوارگان شده است.

در این شرایط رسانه‌ها هم آن‌طور که باید به وظیفه خود عمل نمی‌کنند. این در حالی است که اطلاع‌رسانی درباره نیاز سیل‌زدگان، آموزش‌های بهداشتی به سیل‌زدگان و مدیریت انعکاس اخبار بحران بخشی از وظایف رسانه‌ها در این دوران محسوب می‌شود.

نگرانی از آینده

دانیال باوی، کارشناس بهداشت و ایمنی و محیط‌ زیست و مدیر یکی از گروه‌های داوطلب، که تمرکز خود را روی بهداشت و درمان گذاشته‌اند، هم این موضوع را تایید می‌کند. او به همشهری می‌گوید: «در مجموع وضع 3 عامل بهداشت محیطی، بهداشت روانی و تغذیه در اردوگاه‌ها به شدت نامناسب است.

عوامل روانی مانند نگرانی و بیم از آینده، انتشار گسترده اخبار ناگوار از سوی رسانه‌های ناآگاه و همچنین نبود چشم‌انداز روشن، سیل‌زدگان را از نظر روحی خسته و کلافه و آنها را آسیب‌پذیر کرده است.» باوی شرایط بهداشتی مکان‌های نگهداری این افراد را هم غیراستاندارد توصیف می‌کند و توضیح می‌دهد: «نبود سیستم‌های تهویه مناسب، نبود سیستم آب‌رسانی استاندارد و همچنین انجام نشدن اقدامات اولیه ایمن‌سازی اردوگاه‌ها به بحرانی‌تر شدن شرایط منجر شده است و بسیاری از افراد به مشکلات پوستی، بیمارهای‌های روده‌ای و انواع مختلف عفونت دچار شده‌اند.»

به گفته این کارشناس بهداشت و ایمنی و محیط زیست، افراد سیل‌زده روزی یک بار آب سالم دریافت می‌کنند و در بقیه ساعت‌های روز از آب‌های آلوده و تصفیه‌نشده برای رفع احتیاج خود استفاده می‌کنند. او توضیح می‌دهد: «مقدار آب سالمی که روزانه به سیل‌زدگان می‌رسد، کفاف نیاز آشامیدنی آنها را هم نمی‌دهد و به همین دلیل ناچارند برای استحمام و شست‌وشو از آب‌های ناسالم استفاده کنند.

مشکلات پوستی و عفونت‌های داخلی به‌ویژه در زنان و دختران از شایع‌ترین پیامدهای این وضع است. گرما و استحمام ناکافی با مواد شوینده مناسب هم انتشار شپش در موهای افراد را در پی دارد.» باوی تاکید می‌کند: «مناطق پیرامون اردوگاه‌ها باید توسط نهادهای ذی‌ربط سم‌پاشی شود و آب سالم بیشتری به این اماکن اختصاص یابد. مواد شوینده و درمانی مورد نیاز آنها هم فورا باید تامین شود وگرنه روزهای آینده باید شاهد موج وسیعی از بیماری‌ها بود.»

ضعف رسانه‌ها در مدیریت بحران

علاوه بر ضعف رسانه‌ها در اطلاع‌رسانی درباره کمبودهایی که دانیال باوی، کارشناس بهداشت، به آنها اشاره می‌کند، رسول عوده‌زاده، روزنامه‌نگار حاضر در مناطق سیل‌زده و کارشناس رسانه، هم سردرگمی، بی‌برنامگی و بی‌مسئولیتی را حال و روز رسانه‌های خوزستان در دوران سیل می‌داند. 

«هیچ چیز سر جایش نیست. رسانه‌ها از جامعه و از شبکه‌های مجازی عقب‌مانده‌اند و دلیلش نبود نقشه راه است. مدیرانی که رسانه‌های استان را پیش می‌برند، پله‌پله‌ بالا نیامده و کار یاد نگرفته‌اند.

همین می‌شود که خبرنگار ورزشی را به منطقه سیل‌زده می‌فرستند و او هم از روی ناچاری مطلبی مخابره می‌کند، بدون آن‌که تخصصی در این زمینه داشته باشد یا تبعات داده‌های اشتباهی را که منتشر می‌کند، بداند.» او درباره نقشی که رسانه‌ها باید در حوزه سلامت طی دوره بحران ایفا کنند، می‌افزاید: «فرهنگ‌سازی وظیفه این روزهای رسانه‌هاست.

آنها باید بدانند برای نمونه زنان و دختران جوان بخش  قابل توجهی از جمعیت آواره هستند و نیازهای بهداشتی خاص خود را دارند. از این رو رسانه نباید از پرداختن به موضوعی چون پد بهداشتی یا عفونت‌های واژینال بترسد. خبرنگاران هم باید بیاموزند از اظهار نظر در زمینه‌های تخصصی مرتبط با سلامت بپرهیزند، زیرا با توجه به حجم مخاطب، کوچک‌ترین توصیه بهداشتی اشتباه در این روزها می‌تواند فاجعه‌بار باشد.»

عوده‌زاده خواستار ایفای نقش بیشتر خانه مطبوعات، وزرات بهداشت، صدا و سیما و دیگر نهادهای متولی در زمینه اطلاع‌رسانی است و اظهار می‌کند: «سکوت این نهادها در این روزها، ماهیت وجودی آنها را زیر سوال خواهد برد. به باور او شبکه‌های اجتماعی از رسانه‌های کلاسیک جلو زده‌اند و مدیریت جریان اطلاعات را به دست گرفته‌اند. صدها فعال اجتماعی و هزاران سیل‌زده هر کدام با تلفن‌های همراهی که در دست دارند، در نبود رسانه‌ای که صدای آنها باشد، خود تبدیل به رسانه خود شده‌اند.»


 خاطره شاخه طلایی گندم

هر چه هوا گرم‌تر می‌شود، خارش سر حبیب بیشتر و او کلافه‌تر می‌شود. با همه این احوال نه راضی می‌شود موهایش را بتراشد و نه حاضر به استفاده از داروهاست. بالاخره اصرار مادر کارساز می‌شود. ام‌حبیب کودکش را راضی می‌کند از دارویی که گروه درمان داوطلب برای موهایش داده‌اند، استفاده کند، به این امید که دوباره آفتاب بتابد به این موهای طلایی و باد بپیچد لای‌ آنها. مثل آخرین تصویری که از گندمزارها در خاطره مادرش مانده؛ خاطره گندم‌زاری که دیگر نیست.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha