:جوان و جوانی، کلیدواژه‌هایی هستند که در اشعار شاعران تا سخن سیاستمداران حضوری ویژه و پرتکرار دارند. چه آنجا که شهریار با حسرت می‌گوید: «جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را، نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را» و چه آنجا که فرخی سیستانی جوانان را به تجربه عاشقی توصیه می‌کند.

سلامت نیوز:جوان و جوانی، کلیدواژه‌هایی هستند که در اشعار شاعران تا سخن سیاستمداران حضوری ویژه و پرتکرار دارند. چه آنجا که شهریار با حسرت می‌گوید: «جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را، نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را» و چه آنجا که فرخی سیستانی جوانان را به تجربه عاشقی توصیه می‌کند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ابتکار ،«خوشا عاشقی خاصه وقت جوانی، خوشا با پری‌چهرگان زندگانی، به وقت جوانی بکن عیش؛ زیرا که هنگام پیری بُوَد ناتوانی، جوانی که پیوسته عاشق نباشد، دریغ است ازو روزگار جوانی»، یا در آن سو، وقتی سیاستمداری وعده حل مشکلات اقتصاد و مسکن و ازدواج جوانان می‌دهد یا از جوانگرایی در مدیریت کشور می‌گوید یا حتی در مواردی بر خلاف آنچه حامیانش می‌نمایند، با اشاره به مدل مو و لباس جوانان، به صورت استفهام انکاری می‌پرسد:

«مشکل جوانان ما اینه؟»، همگی «جوان» را محور قرار می‌دهند؛ اما این‌ها کجا و آن‌ها کجا!در ایران، روز 11 شعبان همزمان با ولادت حضرت علی‌اکبر(ع) به عنوان «روز جوان» شناخته می‌شود.

این در حالی است که از سوی سازمان ملل متحد، روز 13 آگوست به عنوان روز جوان اعلام شده است. هرساله در حوالی این روز، همه اعم از مسئولان تا رسانه‌ها، از جوان و جوانی می‌گویند.

برخی گزارش عملکرد و آمار می‌دهند و برخی دیگر به مشکلات جوانان اشاره می‌کنند. عده‌ای هم همچنان وعده و خبرهای خوش می‌دهند و دیگرانی هم هستند که یا از جایگاه جوانان در جامعه تقدیر می‌کنند و یا به نقد آن می‌پردازند. به هر حال هر کسی از ظن خود یار جوانان می‌شود و دیگر برود تا روز جوان سال بعد یا نهایتا انتخابات بعدی که به حضور جوانان در صحنه و رای‌شان نیاز باشد!


ورود دهه هشتادی‌ها به دوران جوانی
اگر 18 سالگی را آغاز سن جوانی حساب کنیم، جوان‌ترین جوان‌های امروز ما متولد 1380 هستند. این یعنی در حالی که با توجه به کثرت جمعیت و به همین نسبت گستردگی مشکلات، مدت‌ها دهه پنجاهی‌ها و شصتی‌ها به عنوان نسل جوان شمرده می‌شدند، حالا می‌بینیم که نه تنها دهه هفتادی‌ها یک دهه است که در جمع نسل جوان ما حضور دارند، که دهه هشتادی‌ها هم به این جمع رسیده‌اند و دیگر می‌توان دهه پنجاهی‌ها را در جایگاه میان‌سالان دید.

این موضوع چرا مهم است؟ چند نکته را می‌توان در این زمینه مطرح کرد؛ اول اینکه، گسست نسلی میان دهه 60 و 70 نسبت به گسست نسلی دهه‌های پیش از آن در فواصل زمانی کمتری رخ داده است. تجربه‌هایی مثل انقلاب و جنگ برای متولدین دهه‌های 50 و 60 شرایط خاصی به وجود آورد که در دهه 70 به آن وضوح لمس نشد.

در عین حال، متولدین دهه 70 و 80 در شرایطی رشد کردند که نیازهای جامعه، با گذر از دوران 8 ساله اصلاحات، مفاهیم جدیدی مثل توسعه فرهنگی و سیاسی را نیز به خود راه داد. سرعت رشد تکنولوژی نیز در این قضیه بی‌تاثیر نبود. کافی است فراموش نکنیم که در نیمه دهه 70، رایانه به عنوان یک کالای گران در اختیار همه نبود و اگر هم بود، با تکنولوژی آن زمان، در خانه‌ها کار زیادی هم نمی‌کرد. برای تفاوت تکنولوژی آن زمان کافی است به یاد بیاورید که یک یارانه مناسب در میانه دهه 70، تنها 10 گیگابایت هارد و 16 مگابایت کارت گرافیک داشت و در غیاب سی‌دی – که در اواخر دهه 70 با ظرفیت 700 تا 800 مگابایت آمد – فلاپی دیسک‌های 1.44 مگابایتی کار انتقال داده‌ها را انجام می‌دادند.

اینترنت؟ اگر بود، سرعتی بین 9.6 تا 52 مگابایت داشت! این عدد‌ها را با گیگابایت‌ها و حتی دیگر ترابایت‌های امروزی مقایسه کنید، حساب کار دستتان می‌آید. موبایل نیز با تمام جوانبش و البته پیشرفت‌های سال به سالش، تفاوت‌های بزرگی را میان این دهه‌ها رقم زده است. پس عجیب نیست اگر روحیات و جهان‌بینی کسی که در 18 سالگی با موبایل و اینترنت آشنا شده است، با روحیات کسی که با موبایل و اینترنت بزرگ شده است، متفاوت باشد.

نتیجه ماجرا این تفاوت جهان‌بینی در دهه‌های نزدیک به هم، مواجه شدن مسئولان و سیاستگذاران حوزه جوانان با نگاه‌ها، نیازها و سلایق و علایق متفاوت است که نوع برخوردهای متفاوتی را می‌طلبد. اگر فراموش نکنیم که عملکرد مسئولان در حوزه جوانان همواره محل نقد بوده و کم‌کاری‌های آنان نسبت به کارهایی که در این حوزه انجام داده‌اند بیشتر به چشم می‌آید، نتیجه خواهید گرفت که این فواصل نزدیک نسلی چالش مسئولان را بیشتر هم می‌کند.


واقعا مشکل جوونای ما چیه؟
وقتی صحبت از مشکلات جوانان می‌شود، سریعا واژه‌های اشتغال، ازدواج و مسکن در ذهن‌ها شکل می‌گیرد. این‌ها البته با توجه به قرار گرفتن در پایه‌های هرم مازلو، نیازهای هر انسانی به شمار می‌روند و با توجه به چالش‌هایی مثل نرخ بالای بیکاری و تورم و گرانی جاری در اقتصاد ایران، مشکلات دشوارتری برای حل شدن می‌شوند.

با این حال به نظر می‌رسد که جوان‌های ایرانی دغدغه‌های دیگری هم دارند که تمرکز بر نیازهای اساسی از سوی مسئولان – آن هم در شرایطی که اقدامات‌شان اغلب کم‌اثر به نظر می‌رسد – توجه‌ها را از این دغدغه‌ها دور کرده است.

در نظرسنجی‌ای که چندی پیش در شبکه اجتماعی توئیتر به عنوان یکی از شبکه‌های مورد علاقه و رجوع جوانان ایرانی مطرح شد، هرچند مشکلات اقتصادی همچنان اصلی‌ترین مشکل جوانان دانسته شد، اما گزینه‌های مشکلات فرهنگی و اجتماعی نیز اولویت جمع قابل توجهی را تشکیل می‌داد.

در حوزه اقتصادی، چنانکه انتظار می‌رفت، اشتغال اصلی‌ترین دغدغه بود، با این حال در کنار عرصه‌های آشنایی مثل نیاز به مسکن، یکی از مسائل مورد توجه جوانان شرکت‌کننده در نظرسنجی «ثبات» بود. ثبات اقتصادی، ثبات شغلی و درآمدی، دغدغه‌ای است که هر چند شاید زیر شاخه اشتغال حساب شود، اما فراتر از آن است و به مباحث کلان اقتصادی کشور مربوط می‌شود.

در عرصه فرهنگی نیز هرچند تحصیلات همچنان به طور ویژه قابل توجه است، اما فرهنگ‌سازی و عرصه‌های آزادی فرهنگی از نکات مورد توجه جوانان هستند. در حوزه اجتماعی هم بر خلاف انتظار، ازدواج مسئله اول نیست، بلکه توجه جوانان به حل مسائلی مثل معضلات اجتماعی مثل اعتیاد، فقر و فحشا و نیز بهبود ارتباطات اجتماعی بیشتر معطوف است.


به نظر می‌رسد شرایط جدید بافت بخش جوان جامعه ایرانی، نیاز به بازنگری در سیاستگذاری‌های مربوط به جوانان داشته باشد. اما باید یادآور شد که این بازنگری‌ها و بررسی‌ها، آنقدر طول نکشد که این بافت باز هم تغییر کند و جوانان امروز، بدون هیچ سیاستگذاری درخوری، پا به میانسالی بگذارند و به کسانی که احساس می‌کنند «نسل سوخته» بوده‌اند، اضافه شوند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha