رییس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه :« آمار ۸۰ درصدی اختلالات روانی در کشور که از سوی برخی اعلام می شود آمار صحیحی نیست»، گفت:«پرخاشگری و ناامیدی به دلیل تغییرات شدیدی است که در جامعه رخ می دهد و فرد نمی تواند خود را با آن وفق بدهد به عنوان مثال قیمت یک کالایی به یک باره سه برابر می شود فرد مگر چقدر درآمد دارد که بتواند از پس هزینه هایش بر بیاید؟تورم قبل از عید بالای ۳۰۰ درصد افزایش یافته و بعد از عید هم بلیط های اتوبوس ۲۰ درصد افزایش قیمت پیدا کرده، مواد غذایی ۴۱ و نه دهم درصد افزایش قیمت داشته است. مردم چگونه زندگی کنند ؟ معلوم است که پرخاشگر می شوند این بیماری نیست اینها فشارهایی است که بر روی افراد جامعه وارد می شود وقتی که فرد امنیت شغلی ندارد، امنیت اجتماعی ندارد اینجاست که فرد پرخاشگر می شود.»

شوک در جامعه به دلیل افزایش چندین باره قیمت ها/میان ناامیدی و افسردگی در جامعه تفاوت قائل شویم

سلامت نیوز: رییس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه :« آمار ۸۰ درصدی اختلالات روانی در کشور که از سوی برخی اعلام می شود آمار صحیحی نیست»، گفت:«پرخاشگری و ناامیدی به دلیل تغییرات شدیدی است که در جامعه رخ می دهد و فرد نمی تواند خود را با آن وفق بدهد به عنوان مثال  قیمت یک کالایی به یک باره سه برابر می شود فرد مگر چقدر درآمد دارد که بتواند از پس هزینه هایش بر بیاید؟تورم قبل از عید بالای ۳۰۰ درصد افزایش یافته و بعد از عید هم بلیط های اتوبوس ۲۰ درصد افزایش قیمت پیدا کرده، مواد غذایی ۴۱ و نه دهم درصد افزایش قیمت داشته است. مردم چگونه زندگی کنند ؟ معلوم است  که پرخاشگر می شوند این بیماری نیست اینها فشارهایی است که بر روی افراد جامعه وارد می شود وقتی که فرد امنیت شغلی ندارد، امنیت اجتماعی ندارد اینجاست که فرد پرخاشگر می شود.»


 دکتر مصطفی اقلیما در گفت وگو با خبرنگار سلامت نیوز،درباره رابطه فشارهای اقتصادی وارده بر مردم و بروز اختلالات روانی در کشور و آمار ضد و نقیض درباره میزان اختلالات روانی در کشور، گفت:« در جامعه ای که بر مردم فشارهای بسیاری وجود دارد افراد برای اینکه به تعادل برسند یک مدتی حالت عصبی و روحی پیدا می کنند.  آنچه وزارت بهداشت به عنوان آمار اختلالات روانی اعلام می کند بیماری هایی است که افراد به دلیل یک مسئله حل نشده به حالت بیماری رسیده اند، بنابراین هرکسی که داد می زند و پرخاشگری می کند بیمار روانی نیست، اما کسی که با مشکلی در زندگی اش مواجه نیست اما داد و فریاد و پرخاشگری دارد این جزو شخصیت وی شده در این زمان می گوییم فردبیماری روانی پیدا کرده است. دلیل ضد و نقیض بودن آمار وزارت بهداشت درباره اختلالات روانی با آماری که برخی جامعه شناسان می دهند به همین دلیل است.»


وی با طرح این سوال که چه زمانی ما افسرده می شویم، گفت:«فرد مبتلا به افسردگی ابتدا دچار اضطراب ها و دلشوره های شدید می شود و گوشه گیر شده و علاقه ای به تفریح و بیرون رفتن از خانه را ندارد و برای اینکه مردم متوجه افسردگی وی نباشند خودشان را مشغول به کار زیاد یا نظافت بیش از حد منزل می کنند که در اینصورت می گوییم فرد دچار وسواس عملی شده است و از مرحله اضطراب های شدید می رسد به مرحله آرامش که به آن افسردگی گویند و از افسردگی به وسواس شدید می رسد.»


وی در پاسخ به اینکه آیا فشارهای اقتصادی باعث بروز بیماری های روانی در جامعه می شود، گفت:« بستگی دارد که چه حالتی برای فرد پیش بیاید. کسی که در محل کارش به او پرخاشگری می شود وقتی به خانه  می آید با اعضای خانواده خود پرخاشگری و بدرفتاری می کند. این فرد بیمار نیست این فرد در اداره فشار کاری دارد، ممکن است احساس عدم امنیت شغلی داشته باشد، وی زورگویی و تبعیض دیده و تمام دستوارت را مجبور است اجرا کند، معمولا افرادی که دو شیفت کار می کنند وقتی شب به منزل خود برمی گردند دیگر حوصله خانواده خود را ندارند ما این افراد را بیمار نمی دانیم به دلیل اینکه این افراد در اثر فشار کاری به اینجا رسیده اند که اگر از فشار کاری آنها کاسته شود حالت پرخاشگری و بی حوصلگی آنها از بین می رود.پس هر فردی که پرخاشگری می کند و یا بی حوصله است بیمار نیست.»


بسیاری از مسایل را با افسردگی اشتباه می گیریم
وی در ادامه گفت:« افرادی که به دلیل بیکاری خانه نشین شده اند چه تفریحی می توانند داشته باشند؟ برای تفریح باید توانایی مالی داشته باشند وقتی فرد پول نداشته باشد یا فردی که تنها است چطور می خواهد تفریح کند و کجا برود؟ در شهرستان های ما وضعیت بدتر است. دختری که از خانه بیرون می آید اگر بخواهد بار دیگر از یک محلی رد شود می گویند این دختر اینجا چکار می کند لذا مجبور است خانه نشین شود. این خانه نشینی بی حوصلگی می آورد و فرد هدف زندگی اش را از دست می دهد، می گویند فلانی کسل و افسرده است این فرد افسرده نیست ما بسیاری از مسایل را با افسردگی اشتباه می گیریم اگر فرد هدفی برای زندگی اش داشته باشد و کار مناسبی داشته باشد چنین حالتی پیدا نمی کند اما اگر فرد یک هفته بیکار در خانه باشد معلوم است که کسل و افسرده می شود و اینها طبیعی است، بنابراین حوصله نداشتن به معنای افسردگی نیست.»


اقلیما با بیان اینکه در حال حاضر حدودا ۹۰ درصد تحصیل کردگان ما بیکار هستند، گفت:« ما سالی ۳۰ هزار نفر فارغ التحصیل لیسانس روانشناسی داریم که بعد از فارغ التحصیلی شغلی ندارند و معمولا مجبور هستند به عنوان منشی با حقوق ناچیزی کارکنند. تازه اگر موفق به پیدا کردن کار شوند معمولا در بخش خصوصی ممکن است امنیت نداشته باشند و ممکن است صاحب کار از وی درخواست برقراری رابطه خارج از عرف داشته باشد در این شرایط فرد مجبور به ترک کار می شود و نسبت به جامعه دچار بدبینی می شود.بنابراین بخش عمده ای از پرخاشگری ها ناشی از بیکاری و فشارهای وارده بر فرد است و این مشکل وی اختلال روانی نیست بلکه ناشی از مشکلات در محیط اجتماعی است و جامعه دارای این مشکلات است نه فرد.»


مردم از فشار زندگی به مواد مخدر روی آورده اند
وی با اشاره به آسیب های اجتماعی در کشورمان گفت:«  معتادان را در خیابان جمع آوری می کنند اما باز هم می بینیم افراد به اعتیاد روی می آورند به دلیل اینکه اینقدر فشار بر روی افراد در جامعه ما زیاد است که برای آرام کردن خود به مواد مخدر پناه می برند. می گوییم آمار طلاق افزایش پیدا کرده است چرا؟ به دلیل اینکه ازدواج های ما از اساس و پایه دچار مشکل هستند و یک جوان با وام ازدواج  ۱۰ میلیون تومانی نمی تواند از پس هزینه های ازدواج و زندگی و کرایه خانه هایی که به یکباره سه برابر شده است بربیاید، معلوم است که این زندگی دوام نمی آورد، بسیاری از جوانان نیز به همین دلایل مجرد ماندن را ترجیح می دهند.»


دکتر اقلیما خاطرنشان کرد:« در جامعه ای که قیمت تمام اقلام و کالاها و مسکن و ... دایما در حال افزایش است، افراد امید خود را از دست می دهند ، از ادامه تحصیل ناامید می شوند. وقتی در جامعه پارتی بازی وجود داشته باشد وقتی جوان جویای کار از پنج جا درخواست کار می کند و می بیند باید برای استخدام پارتی داشته باشد وقتی برای بار ششم وی را برای استخدام رد می کنند ناامید می شود و از زندگی فراری می شود.باید میان ناامیدی و افسردگی جامعه تفاوت قائل شویم. در دنیا بین ۵ تا ۱۰ درصد افراد به نوعی بیماری روانی دارند در ایران هم آمار چنین است آماری که از بیمار های روانی در کشور ما داده می شود به دلیل این است که روانشناسان و روانپزشکان جهان سومی داریم که علل و عوامل اجتماعی را از بیماری می آورند. روانپزشکان به جای اینکه علت مشکلات افراد را برطرف کنند برای آنها قرص آرام بخش تجویز می کنند که حاوی مواد مخدر است و مشکل بیمار را حل نمی کند بلکه وی را برای مدت ۲۴ ساعت گیج نگه می دارد اما مشکل وی هنوز وجود دارد. »


ناامیدی دلیل افزایش آسیب های اجتماعی در جامعه
وی با بیان اینکه آمار ۸۰ درصدی اختلالات روانی در کشور که از سوی برخی اعلام می شود آمار صحیحی نیست، گفت:«پرخاشگری و ناامیدی به دلیل تغییرات شدیدی است که در جامعه رخ می دهد و فرد نمی تواند خود را با آن وفق بدهد به عنوان مثال  قیمت یک کالایی به یک باره سه برابر می شود فرد مگر چقدر درآمد دارد که بتواند از پس هزینه هایش بر بیاید؟ این شوکی برای فرد می شود. در تمام دنیا وقتی ماشینی از پشت سر به ماشین جلویی خود می زند راننده عذرخواهی می کند و خسارت را پرداخت می کند اما همین وضعیت اگر در کشور ما اتفاق بیفتد حتی اگر فرد ، آدم پولداری هم باشد زیر بار تقصیر خود نمی رود و با پرخاشگری می گوید چرا ترمز کردید که تصادف شد و تقصیر خود را به گردن نمی گیرد برای اینکه افراد امیدی به فردای خود ندارند و نمی دانند فردا زندگی اشان چه می شود.»


وی با تاکید براینکه ناامیدی باعث افزایش آسیب های اجتماعی در جامعه می شود، گفت:«قتل،خودکشی،طلاق،روسپیگری و فحشا در پی همین ناامیدی در جامعه افزایش پیدا می کند. بسیاری از دانشجویان ما به امید یافتن کار از کارشناسی به مقطع کارشناسی ارشد و دکترا ادامه تحصیل می دهند اما با آنهمه هزینه ای که می کنند باز بیکار می مانند. دولت می گوید نیرویی استخدام نمی کند، ۶ سال است که استخدام،روزمزد و قراردادی ممنوع است اگر دولت آگهی می کند و اینهمه پول از مردم می گیرد در سال ۵۰ هزار نفر هم استخدام ندارد. تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی ما در سال بالای یک میلیون نفر هستند و دیپلمه های ما بالای سه میلیون نفر در سال هستند. کارخانه ها یکی پس از دیگری تعطیل می شود و اینهمه نیروی متخصص کارگر بیکار می شوند چه کسی جوابگوی این مشکلات است؟ معلوم است که عده ای از این افراد به طرف اعتیاد ، فحشا و سرقت و ... می روند تا بتوانند زندگی خود را بگذرانند.»


پرخاشگری در جامعه ما شکل فرهنگ به خود گرفته
وی با اشاره به افزایش پرخاشگری در جامعه گفت:« متاسفانه امروزه صحبت های عادی میان افراد خانواده شکل پرخاشگری به خود گرفته است به دلیل اینکه اینقدر فشار بر روی اعضای خانواده زیاد است که نمی توانند خود را کنترل کنند و حرف آرامشان داد و فریاد است. متاسفانه پرخاشگری در جامعه ما شکل فرهنگ به خود گرفته است. در خانه کسی که با داد و فریاد حرف بزند حق با اوست کودک نیز این رفتار را یاد می گیرد این افراد بیمار نیستند صحبت عادی افراد جامعه ما پرخاشگری شده و حرف زدن عادی تبدیل به فحش بد دادن شده است. در محیط اداری و جامعه ما هرکسی پرخاشگرتر باشد با او کاری ندارند. شما به هر اداره ای بروید امکان ندارد از شما رشوه نگیرند حتی اگر حق با شما باشد. متاسفانه فشارها بر روی افراد جامعه ما زیاد شده است.»


وی درباره افزایش حقوق کارمندان گفت:« دولت اعلام می کند حقوق کارمندان را ۲۰ درصد افزایش می دهد اما دولت ما به مردم کلک می زند و این افزایش حقوق شامل همه کارمندان نمی شود و تنها کسانی که حقوقشان کمتر از دو میلیون تومان است مشمول این قانون می شوند و به همین دلیل مردم که می بینند کسی حرفشان را گوش نمی دهد لذا فریاد خود را بر سردیگران خالی می کنند. تورم قبل از عید بالای ۳۰۰ درصد افزایش یافته و بعد از عید هم بلیط های اتوبوس ۲۰ درصد افزایش قیمت پیدا کرده، مواد غذایی ۴۱ و نه دهم درصد افزایش قیمت داشته است. مردم چگونه زندگی کنند ؟ معلوم است  که پرخاشگر می شوند این بیماری نیست اینها فشارهایی است که بر روی افراد جامعه وارد می شود وقتی که فرد امنیت شغلی ندارد، امنیت اجتماعی ندارد و هیچ  جایی برای گرفتن حق فرد وجود ندارد اینجاست که فردپرخاشگر می شود اگر به همین منوال پیش برویم یک انفجار شدیدی در جامعه خواهیم داشت که کسی جلوی آن را نمی تواند بگیرد در حال حاضر دچار انفجار هستیم و مردم به سختی گذران زندگی می کنند.»


مسئولین در قبال کارهایشان پاسخگو باشند
وی با اشاره به دو وظیفه مهم رییس جمهور که در مراسم تودیع از سوی رهبر ایران به وی تکلیف می شود، گفت:« وقتی که رییس جمهور برای تودیع به نزد رهبر می رود دو مسئله به رییس جمهور گوشزد می شود اول شایسته سالاری و دوم پاسخگویی است. مفهوم شایسته سالاری این است که فردی که در پستی قرار می گیرد شایسته آن کار باشد متاسفانه هیچ رییس جمهوری شایسته این کار نبوده است به دلیل اینکه باید وزیران شایسته انتخاب کند که آنها در قبال مردم پاسخگو باشند اما هیچ رییس جمهوری تاکنون و هیچ وزیری به مردم پاسخگو نبوده اند و به انتقاداتی که دررسانه ها می شود بی اهمیت هستند و جوابگو نیستند و در جایی هم که می خواهند پاسخگو باشند بدون حضور کارشناس است که از وی ایرادی نگیرد.»


رییس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران افزود:« اگر واقعا شایسته سالاری و پاسخگویی که در کشورهای دنیا وجود دارد ، در کشور ما هم وجود داشت مسوولان شایسته داشتیم و در قبال کارهایشان جوابگو بودند دیگر شاهد چنین مسایلی در جامعه نبودیم.می خواهیم شهردار انتخاب کنیم افرادی را که قبلا در پست وزارت بوده اند و در کارشان موفق نبو ده اند را می خواهیم انتخاب کنیم. در بخش مددکاری به جای مددکاران از روانشناس،جامعه شناس و علوم اجتماعی استفاده می کنیم و فرقی بین اینها قائل نیستیم. یک دستگاه اداری را به من نشان دهید که یک مدیر اداری ، غیر از پزشک عمومی باشند. ۹۵ درصد پزشکان عمومی را در این جایگاه استخدام کرده اند کسی که پزشکی عمومی می خواند می خواهد بشود معاون اداری و مالی؟ تمام معاونان اداری و مالی بیمارستان ها پزشک هستند، رییس بیمارستان باید پزشک باشد اما معاون اداری مالی کار حقوقی و اداری انجام می دهد و نباید پزشک در این سمت باشد در دانشگاه ها هم وضع چنین است اینجاست که کشور دچار از هم پاشیدگی می شود.»


چرا در بیمارستان ها به جای مددکار اجتماعی، پزشکان عمومی را به کار می گیرند؟
وی با تاکید براینکه در کشورمان بیمار نداریم بلکه یک عده را در جایگاهی که نباید به کار گماشته ایم که هر بلایی بر سر مردم می آورند و هیچ مسوولی پاسخگو نیست، گفت:« از وزیر بهداشت بپرسید در وزارتخانه ای که تخصصی است چرا در بیمارستان های خود در بخش مددکاری تنها ۲۰ درصد آنها مددکار هستند و ۸۰ درصد آنها پزشک عمومی هستند که به جای مددکاران به کار گرفته شده اند. در دادگستری هم چنین است جایی که حق و حقوق مردم را باید بگیرند وقتی که یک تابلو می زنیم مددکار اجتماعی، باید مددکار اجتماعی در آنجا به کارگرفته شود اما شاید یک تا دو درصد از مددکاران در این سمت به کار گرفته شوند و اکثر افرادی که بازنشسته شده اند را در این قسمت به جای مددکاران به کار گرفته اند.  چگونه توقع دارید که مردم پرخاشگر نشوند؟ مردم از چه کسی باید حق خود را مطالبه کنند؟ افراد جامعه ما از ناحقی پرخاشگر شده اند و خشم خود را بر سر راننده تاکسیِ و خانواده و دیگران خالی می کنند.»


وی در پایان گفت:« علل بسیاری وجود دارد که فرد دچار اختلال روانی می شود و باید علت ها را برطرف کرد. بیشترین چیزی که در جامعه ما مشکل آفرین شده سیستم و دستگاه های اداری و عدم کارکرد مناسب آنها است. اگر می خواهیم آسیب های اجتماعی در جامعه ما کم شود کافی است به دو اصل شایسته سالاری و پاسخگویی توجه کنند اگر چنین بود مدیران اینچنینی بر سر کار نبودند به امید روزی که مسوولان افراد شایسته و لایق را بر روی کار بیاورند.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha