یکشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۴:۴۲
کد خبر: 27237

ین پیرمرد در حالی كه اشك از چشمانش روان شده و بر صورت سوخته‌اش جاری بود، می‌گوید: هیچگاه از افرادی كه مرا همانند شاخه درختی در بیابان و اتوبان رها كردند نخواهم گذشت و از مسئولان و افرادی كه با این موضوع مرتبط هستند درخواست می‌كنم این موضوع را پیگیری و حق من و افرادی همانند من را بگیرند.

سلامت نیوز :یكی از بیماران رها شده از بیمارستان امام كه یك مرد سالمند است، با بیان اینكه هیچگاه از افرادی كه مرا در اتوبان رها كردند، نخواهم گذشت، گفت: پرسنل بیمارستان امام همانند شاخه درختی مرا در بیایان رها كردند.

به گزارش فارس، زمانی كه برای تهیه مصاحبه با یكی از بیمار رها شده در تهران وارد آسایشگاه كهریزك و بخش درمان مردان شدیم با چهره نحیف و سوخته‌ پیر مردی روبه‌رو شدیم كه روی تخت آسایشگاه به نقطه‌ای خیره شده بود؛ این پیرمرد آنچنان مظلوم روی تخت نشسته بود كه هیچگاه فكر نمی‌كردیم افرادی در یك واحد درمانی دلشان بیاید كه با او حركت غیر انسانی داشته باشند.

پیرمرد حاضر به مصاحبه نبود؛ غم دلش را در نگاهش می‌توانستیم ببینیم و به او حق می‌دادیم كه نخواهد سخنی بگوید اما با اصرار و پادرمیانی مددكاران آسایشگاه، حاضر به مصاحبه شد.

ب م، ‌درباره اتفاقات افتاده در بیمارستان امام (ره) اظهار می‌دارد: به علت سوختگی در یكی از پادگان‌های تهران كه به عنوان سرایدار در آنجا مشغول به كار بودم به این بیمارستان منتقل شدم.

وی با بیان اینكه سوختگیم شدید بود، تصریح می‌كند:‌ در مدتی كه در بیمارستان امام بودم تحت درمان پزشكان قرار داشتم و با تلاش آنها آثار سوختگی بدنم كاهش پیدا كرد به طوری كه با عمل‌های جراحی مختلفی، آثار سوختگی در دست و صورتم را كاهش دادند.

وی اضافه می‌كند: اما اواخر فروردین بود كه چند تن از پرسنل بیمارستان امام (ره)، من و یكی دیگر از بیماران را بدون آنكه چیزی به ما بگویند، سوار ماشین بیمارستان كردند و در كنار یكی از اتوبان‌های تهران رها كردند.

این بیمار اظهار می‌دارد: راستش نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد؛ حال خوشی نداشتم اما به گفته مددكاران اجتماعی آسایشگاه كهریزك، من و بیمار رها شده دیگر را ابتدا به بیمارستان فیروزآبادی منتقل كردند و سپس بعد از پایان مراحل درمان، به كهریزك آوردند.

وی ادامه می‌دهد: هم اكنون در این آسایشگاه نگهداری می‌شوم و نگرانیم از این است كه عاقبتم چه خواهد شد چرا كه خانواده‌ و فرزندانم در این مدت از من خبری نگرفته‌اند.

این پیرمرد در حالی كه اشك از چشمانش روان شده و بر صورت سوخته‌اش جاری بود، می‌گوید: هیچگاه از افرادی كه مرا همانند شاخه درختی در بیابان و اتوبان رها كردند نخواهم گذشت و از مسئولان و افرادی كه با این موضوع مرتبط هستند درخواست می‌كنم این موضوع را پیگیری و حق من و افرادی همانند من را بگیرند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha