ماشین، کولر ندارد اما شیشه پنجره‌های ماشین را بالا می‌کشد، البته فرقی هم نداشت، کولر هم که روشن بود بازهم شیشه‌ها را بالا می‌کشید؛ این ترس از همان چندسال پیش باقی مانده است، همان سالی که شنید دختری شیشه ماشینش را پایین کشید تا از هوای بهاری لذت ببرد اما اشخاص ناشناسی روی صورتش اسید پاشیدند.

از اسیدپاشی تا کودک‌آزاری

سلامت نیوز:ماشین، کولر ندارد اما شیشه پنجره‌های ماشین را بالا می‌کشد، البته فرقی هم نداشت، کولر هم که روشن بود بازهم شیشه‌ها را بالا می‌کشید؛ این ترس از همان چندسال پیش باقی مانده است، همان سالی که شنید دختری شیشه ماشینش را پایین کشید تا از هوای بهاری لذت ببرد اما اشخاص ناشناسی روی صورتش اسید پاشیدند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ،سال‌ها گذشته است، اتفاق در شهری دیگر بوده است اما هراس آن مرزهای مکان و زمان را درنوردیده و همچنان باقی‌ست.در ابتدا فکر می‌کرد دچار وسواس فکری شده اما وقتی دید که برخی از دختران هم‌سن‌وسالش هنوز از ترس اسیدپاشی، شیشه‌ها را بالا می‌کشند، خیالش راحت شد که تنها نیست! ترس از اسیدپاشی در لایه‌های پنهان جامعه بین زنان و دختران باقی مانده است و هر از گاهی انتشار خبری درباره اسیدپاشی – هرچه که باشد، حمله یا تصویب قانونی درباره آن- به این ترس‌های یواشکی، دامن می‌زند.

مجلس شورای اسلامی چندی پیش در جریان بررسی طرح «تشدید مجازات اسیدپاشی و حمایت از بزه‌دیدگان ناشی از آن» تصویب کرد که اسیدپاشی به قصد ارعاب و ایجاد ناامنی «فساد فی‌الارض» تلقی می‌شود اما این قانون هم از هراس اجتماعی آن کم نکرد.

بیش از آنکه تصویب این قانون به گوش مردم برسد خبر حرف‌های یکی از نمایندگان مجلس که به یکی از قربانیان گفت که یک طرف صورتش سالم مانده و از دست اسیدپاش قسر در رفته است، بین مردم پخش شد. این خبر شاید این گمان را برمی‌انگیخت که از دست اسیدپاشان راه مفری نیست و باید خدا را شکر کرد که فعلا از دست آن قسر در رفته‌اند.

از سوی دیگر این قانون به جنبه‌های اجتماعی اسیدپاشی می‌پردازد درحالی‌که اغلب اسیدپاشی‌ها جنبه فردی و برای انتقام‌گرفتن است نه برای ارعاب اجتماعی و بسیاری بر این باورند که این قانون به خاطر تمرکز بر جنبه امنیتی، قابلیت اجرایی برای اسیدپاشان با انگیزه‌های شخصی را ندارد.

نخستین‌بار اسیدپاشی در کشور در سال ۱۳۳۴ اتفاق افتاد که پسر جوانی پس از طی‌شدن دوران محکومیت خود در زندان، تصمیم به انتقام می‌گیرد و روی صورت قاضی پرونده، اسید می‌ریزد و تازه سه‌سال پس از آن بود که نخستین قانون درباره اسیدپاشی در سال ۱۳۳۷ به تصویب می‌رسد و از آن زمان تاکنون قانون‌های تصویب شده، نتوانسته در موضوع اسیدپاشی، آنچنان که باید، بازدارنده باشد.

اسیدپاشی هم اغلب علیه زنان به کار گرفته می‌شود و هراس اجتماعی آن نیز بیشتر متوجه زنان و دختران است. البته فقط موضوعی مانند اسیدپاشی منجر به هراس اجتماعی نمی‌شود؛ کودک‌آزاری‌های دلخراش و مرگ‌ومیرهای ناشی از آن مانند آنچه برای آتنا یا بنیتا اتفاق افتاد نه‌تنها برای بزرگسالان که برای کودکان نیز موجی از هراس اجتماعی به راه انداخت. هرچند انتشار این اخبار، حساسیت‌های والدین را نسبت به مراقبت از کودکان افزایش می‌دهد اما از سوی دیگر با پرداختن بیش از حد به این موضوعات نیز ترس و استرسی دائمی گریبانگیر بسیاری از والدین شده است.

خشونت‌های همزمان

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران در این‌باره  می‌گوید: یکی از موضوعاتی که مردم نسبت به آنها واکنش‌های متفاوتی نشان می‌دهند خشونت‌هایی است که به هر دلیلی در جامعه ترویج پیدا می‌کند و با توجه به شدت و نوع خشونت طبیعتا نوع واکنش‌ها از نظر شدت و حدت و فراگیری و استمرار می‌تواند متفاوت باشد.

سیدحسن موسوی‌چلک می‌افزاید: هرچه خشونت‌ها، وحشتناک‌تر باشد طبیعتا واکنشی که مردم نشان می‌دهند، واکنش منفی است و نمونه این واکنش‌ها را مواردی مانند اسیدپاشی، کودک‌آزاری‌ها و تجاوزها مشاهده کردیم.

وی اضافه می‌کند: در برهه‌ای از زمان که چند مورد کودک‌آزاری باهم اتفاق افتاد، دقیقا می‌شد این هراس را در جامعه مشاهده کرد، به‌طور مثال دختر خودم از من می‌خواست که هنگام بازگشت از خانه مادربزرگش، من زودتر دنبالش بروم و همه با هم باشیم تا اتفاقی نیفتد.

این‌گونه هراس‌ها در بطن جامعه نهفته می‌شوند. وی ادامه می‌دهد: زمانی نیز که جرائم اسیدپاشی در جامعه مطرح شده بود، بیشتر راجع به این موضوع صحبت می‌شد و مردم نسبت به موضوع اسیدپاشی واکنشی منفی نشان می‌داند چون وقتی اسید روی صورت ریخته می‌شود، همه چیزی را می‌گیرد و قابل ترمیم و درمان نیست، مردم هم در آن اختیاری ندارند و بدون اینکه بدانند مورد حمله اسیدپاشی قرار می‌گیرند.

هراس اجتماعی نسبت به اسیدپاشی

عضو هیات‌رئیسه منطقه آسیا و اقیانوسیه فدراسیون جهانی مددکاری اجتماعی می‌گوید: معمولا اسیدپاشی‌ها با اطلاع قبلی نیست و از سوی دیگر اسیدپاشی جزء خشونت‌های عمیق و شدید به شمار می‌رود و کسی که اسیدپاشی انجام می‌دهد نهایت خشونت و تنفری است که می‌خواهد نشان دهد. موسوی‌چلک می‌افزاید:

خشونت اسیدپاشی تا پایان عمر با فرد می‌ماند و چه‌بسا آینده فرد را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد؛ درمان ندارد و بدون اطلاع است و هرجایی می‌تواند اتفاق بیفتد. بنابراین هراس اجتماعی نسبت به این خشونت در جامعه بیشتر و تاثیرات منفی آن به مراتب بیشتر از سایر انواع خشونت‌ها است. وی ادامه می‌دهد: مردم نسبت به اسیدپاشی ترس دارند و دوباره راجع به این موضوع، اخباری منتشر می‌شود و هراس‌ها شدت بیشتری پیدا می‌کند. این نوع رفتار مردم رفتار اختلال‌گونه نیست مگر اینکه استمرار پیدا کند که در آن صورت به وضعیت سلامت روان بازمی‌گردد.

اطمینان‌بخشی، هراس اجتماعی را کم می‌کند

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران می‌گوید: البته برخورد درست و به‌موقع با مسببان این نوع جرائم در کاهش هراس اجتماعی موثر است. چند وقت پیش قانون جدیدی در حوزه اسیدپاشی، برخوردها را با آن تشدید کرد. این نکته‌ای است که تعیین‌کننده است و اطمینانی است که هراس اجتماعی را کمتر می‌کند. موسوی‌چلک می‌افزاید: اطمینان‌بخشی می‌تواند هم در کاهش وقوع این جرائم و هم در کاهش هراس اجتماعی موثر باشد.

نبود نشاط زمینه ظهور خشونت

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با تاکید بر تاثیر کنترل خشم بر کاهش خشونت در جامعه می‌گوید: آموزش کنترل خشم برای همه مردم ضروری است. اگر امروز می‌بینیم خشونت یکی از پرونده‌های دارای اولویت دستگاه قضائی به شمار می‌رود و آمار نزاع در پزشکی قانونی نشان می‌دهد خشونت بخشی از جامعه ما شده، به دلیل کنترل‌نشدن خشم است.

موسوی‌چلک با اشاره به قتل استاد از سوی نجفی شهردار سابق تهران می‌گوید: خشونت‌های شدید تقریبا جزئی از زندگی ما شده است، از یک‌سو شادابی و نشاط وجود ندارد و روان‌شناسی شهر و مدارس ما شاد نیست و از سوی دیگر به دیل سبک زندگی جدید، فردگرایانه‌تر شده‌ایم و در خود فرو رفته‌ایم و فضای مجازی به این وضعیت کمک کرده این وضعیت بدتر شود و احساس تنهایی بیشتری کنیم. وی تاکید می‌کند:

بروز و ظهور خشونت در چنین شرایطی طبیعی است و همه‌چیز را برای اینکه رفتار خشن داشته باشیم داریم. یک شکل آن اسیدپاشی است؛ برخی‌ها این‌طور می‌گویند که اسیدپاشی از قتل نیز بدتر است.

وی خاطرنشان می‌کند: اسیدپاشی در تمام دنیا جزء جرائم بسیار خشن و مذبوح است. وی با انتقاد از نبود سیاست‌های رسانه‌ای برای پرداختن به موضوعات خشنی مانند اسیدپاشی می‌گوید:

رسانه‌ها سیاست‌ها و خط‌مشی مشخصی ندارند که در شرایطی که خشونت‌ها و بحران‌های اجتماعی رخ می‌دهد، چگونه با آن برخورد کنند و اشاعه استرس‌ها و دغدغه و فشارهای اجتماعی ناشی از این مساله است و منجر به پایداری هراس اجتماعی می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha