به گزارش ایسنا، در نامه دكتر زاهدی اصل آمده است با بیان اینكه مراكز درمانی، یكی از عرصههای اصلی فعالیت دانش آموختگان مددكاری اجتماعی است، آمده است: سابقه فعالیتهای حرفهای مددكاران اجتماعی در بخش بهداشت و درمان كشور از 50 سال تجاوز كرده است، اما این حرفه مقدس و انسانی در طول نیم قرن گذشته همواره با مسائل و محدودیتهایی همراه بوده است كه بعضا مسوولیت خطیر صاحبان آن را به حد تخفیف در هزینههای بیمارستانی تنزل داده است.
وی میافزاید: دقت در شرح شغل مندرج در آخرین مصوبه سازمان مدیریت و برنامهریزی سابق (1385) در رسته «بهداشتی و درمانی» برای رشته شغلی مددكار اجتماعی بهداشتی و درمانی به روشنی نشان میدهد كه توجه به موضوع هزینههای درمانی یكی از 15 وظیفهایست كه در این مصوبه تعیین شده است كه میتوان به نمونههای شرح شغل مددكاری همچون تحقیق و بررسی در زمینه شناخت مسائل و مشكلات اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی بیمار با مراجعه روزانه به بخشهای بیمارستان و غیره، مصاحبه با بیمار و خانواده وی در جهت تقویت روحیه بیمار، تماس با سایر واحدهای درمانی جهت هماهنگی در نقل و انتقال بیمارانی كه به درمان خاص نیاز دارند، تشكیل پرونده اجتماعی و پیگیری اقدامات درمانی پس از ترخیص بیمار، آماده سازی بیماران جهت بازگشت به اجتماع، تهیه طرحهای لازم برای پیشگیری از وقوع حوادث و بیماریها خصوصا بیماریهایی كه علت اصلی آن را مشكلات اجتماعی و اقتصادی تشكیل میدهد، اشاره كرد.
در ادامه نامه زاهدی اصل آمده است: شرح شغل مصوب برای مددكاران اجتماعی در مراكز بهداشتی و درمانی كشور، بسیار خطیر و در عین حال كاملا تخصصی و حرفهایست. در شرایط احراز داوطلبان ورود به این رشته شغلی نیز داشتن مدرك كارشناسی، كارشناسی ارشد و دكتری مددكاری اجتماعی و خدمات اجتماعی اعلام شده است و این در شرایطی است كه بخش قابل توجهی از شاغلان در این حوزه با عنوان مددكار از رشتههای غیرمرتبط جذب شدهاند و یا بعضا فاقد مدرك دانشگاهی هستند.
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی تاكید كرده است: هر اندازه دغدغه و دل مشغولی بیماران بستری در بیمارستان كمتر باشد، روند بهبودی سرعت بیشتری خواهد داشت و هر اقدامی در این راستا حتی اگر 10 درصد نیز در تقلیل طول زمان درمان موثر واقع شود، هزینههای صرفه جویی شده در سطح كلان به رقم قابل توجهی خواهد رسید و تولیت و محوریت اصلی كاهش از اضطراب و تشویق بیماران همانگونه كه در كشورهای توسعه یافته اینچنین است، به عهده مددكاران اجتماعی است.
این نامه میافزاید: كافیست تیم كارشناسی مورد وثوق وزارت بهداشت در مراكز درمانی حضور داشته باشند تا گزارش دهند كه اولا چه تعدادی از شاغلان در این عرصه، حقیقتا دانش آموخته مددكاری اجتماعی هستند و ثانیا سطوح فعالیتی آنها و دایره اختیاراتشان به چه میزان است و با دریافت نتایج این بررسی، حتما با بنده هم عقیده خواهند شد كه به واحدهای مددكاری و مددكاران اجتماعی واقعی و نهایتا به مخاطبان آنها ظلم شده است، ظلمی كه ضرر اصلی آن متوجه كشور است.
وی در این نامه با بیان اینكه مردمی و انقلابی بودن وزیر بهداشت بر كسی پوشیده نیست، گفته است: همین ویژگیها، به اینجانب جسارت داد كه به عنوان یك معلم كه در تمامی سالهای بعد از پیروزی انقلاب و در مسولیتها و موقعیتهای مختلف صادقانه و مخلصانه در خدمت مردم فهیم و كشور خود بودهام، عاجزانه تقاضا كنم كه حرفه مقدس مددكاری اجتماعی را در بخش بهداشت و درمان كشور دریابید.
این استاد دانشگاه از وزیر بهداشت خواستار صدور دستور بازنگری به این واحد از جمله ستاد مركزی در وزارتخانه شد.
در ادامه نامه زاهدی اصل با بیان این كه بخشی از دست اندركاران را تصور این بود كه با خودگردان شدن بیمارستانها و تعمیم بیمههای اجتماعی (درمانی) عرصهای برای فعالیت مددكاران اجتماعی باقی نمیماند، خاطرنشان كرده است: نتیجه چنین برداشت و تلقی غلط، تضعیف واحدهای مددكاری اجتماعی و یا بعضا تعطیلی این واحدها بود.
نظر شما