پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۵

محمدتقی خیال، زیور فقیردخت، کتایون قائدی بردشاهی، غلامعلی رمضانی، سروناز عرب، بتول رام؛ این‌ها اولین ساکنان بهشت زهرا هستند. 49 سال پیش، قطعه یک، ردیف یک، به ترتیب آرامگاه ابدی آن‌ها شده است و تا به امروز بهشت زهرا حدود یک و نیم میلیون قبر به خود می‌بیند و خانه آخر انسان‌های بسیاری شده که در قبرهای یک طبقه، دو طبقه و سه طبقه آرمیده‌اند.

سلامت نیوز: محمدتقی خیال، زیور فقیردخت، کتایون قائدی بردشاهی، غلامعلی رمضانی، سروناز عرب، بتول رام؛ این‌ها اولین ساکنان بهشت زهرا هستند. 49 سال پیش، قطعه یک، ردیف یک، به ترتیب آرامگاه ابدی آن‌ها شده است و تا به امروز بهشت زهرا حدود یک و نیم میلیون قبر به خود می‌بیند و خانه آخر انسان‌های بسیاری شده که در قبرهای یک طبقه، دو طبقه و سه طبقه آرمیده‌اند.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ابتکار ،از آن روزها که تهران، یا به تعبیر قدیمی‌ها «طهران»، قریه‌ای کوچک در شمال ری بود سال‌ها و دهه‌ها می‌گذرد. از آن روزگار، تهران بزرگ و بزرگ‌تر شده، روستاهای اطراف خود را بلعیده و به صورت محله‌هایی به خود ضمیمه کرده است. در تاریخ تمدن انسانی، هر جا که انسان‌ها سکنی گزیده‌اند، تعیین تکلیف مردگان طبق آداب، سنن، آیین‌ها و ادیان از جمله نکات مورد توجه‌شان بوده است.

از سوزاندن و خاکستر به آب سپردن در رودخانه‌های هند تا دخمه‌های زردشتی یزد، از شهر مردگان و مومیایی کردن مصر باستان و آرامگاه‌های هرمی شکل تا به آب سپاری به سبک ملاحان و دریانوردان، مردگان پس از مرگ سرنوشت‌های گوناگونی داشته‌اند.

در ایران پس از اسلام، آیین‌های اسلامی در دفن اموات مسلمان، مردمان را بر آن داشت تا مکان‌هایی را به عنوان قبرستان در نظر بگیرند و رفتگان خود را در آن جا به خاک بسپارند. ملاحظاتی از قبیل جنس خاک، دوری از آب‌های جاری و زیرزمینی، نزدیکی به شهرها و روستاها و البته مجاورت با قبور افراد مشهور و محبوب یا مقدس، از جمله معیارهای انتخاب مکان قبرستان‌ها بوده است.

در جغرافیای امروز تهران، قبرستان‌های متعددی از گذشته به جای مانده است. از قبرستان باغ فیض در مجاور قبور امامزدگان سید جعفر و حمیده خاتون در غرب تا قبرستان خاوران در شرق و از قبرستان ظهیرالدوله در شمال تا ابن بابویه در جنوب تهران، از جمله این قبرستان‌ها هستند. با این حال گسترش سریع پایتخت به ویژه در دوران پهلوی دوم باعث شد که نیاز به قبرستانی واحد و متمرکز در حاشیه حریم شهری تهران احساس شود.


گورستان 49 ساله
بر اساس اسناد و نوشته‌های تاریخی، تصمیم به ساخت گورستانی متمرکز در تهران به سال 1345 باز می‌گردد. در آن زمان تیمسار محمدعلی خان صفاری، شهردار وقت پایتخت و جمعی از مسئولان شهری وقت، پس از بررسی‌های بسیار، زمینی به مساحت 3 میلیون و یکصد و چهل هزار متر مربع را در نزدیکی کهریزک در جوار جاده تهران به قم در نظر گرفتند.

در دوران ده ماهه شهرداری منوچهر پیروز، وی دور این زمین را دیوارکشی کرد و جواد شهرستانی، شهردار بعدی نیز درختکاری این زمین‌ها را انجام داد. در حالی که روند کند ساخت این قبرستان، امید به تکمیل آن را ناامید کرده بود، در دوران شهرداری غلامرضا نیک‌پی، ساخت گورستان مدرن پایتخت سرعت گرفت و تنها چند روز از آغاز تابستان 1349 نگذشته بود که خبر افتتاح آن در روزنامه‌ها منتشر شد. بعدازظهر روز پنجشنبه ۸ تیرماه ۱۳۴۹ بود که گورستان جدید تهران با حضور رئیس انجمن شهر، شهردار، آیت‌الله شهرستانی، مهندس سمیعی، معاون شهردار و معتمدان محلات تهران رسماً افتتاح شد.

نخستین مدیرعامل گورستان جدید تهران در این مراسم گزارشی از جوانب مختلف کار و امکانات این مجموعه ارائه کرد و گفت: «در گورستان جدید تهران هزار اصله درخت کاشته شده و هفت چاه عمیق حفر شده است. تاسیسات این واحد طبق تشریفات عرف و مذهب رو به قبله است و در آنجا مسجد بزرگ، سالن تشریفات و برگزاری مجالس سوگواری، غسالخانه، سردخانه و دیگر تاسیسات ساخته شده و گورستان جدید تهران برای مدت ۲۵ سال کافی است.»


با این حال از روز افتتاح تا دفن اولین مسافر دیار باقی در قبرستانی که چندی بعد از افتتاح، از سوی آشیخ احمد خوانساری بهشت زهرا نامیده شد، 26 روز دیگر طول کشید.


قطعه 1، ردیف 1، شماره 1
محمدتقی خیال که طبق نوشته روی سنگ مزارش 27 تیرماه 1349 در 85 سالگی درگذشته است، اولین میهمان بهشت زهرا با نشانی قطعه 1، ردیف 1 و شماره 1 است. این مزار البته از آذرماه 96، خانه ابدی بتول خیال هم شده است.

علی‌رغم افتتاح بهشت زهرا به عنوان گورستان متمرکز و مدرن پایتخت، دفن اموات در آن با فاصله‌های زمانی انجام می‌گرفت، چرا که بسیاری همچنان گورستان‌های سنتی تهران را ترجیح می‌دادند و بهشت زهرا نسبتا دور از دسترس بود و به همین دلیل مخارج انتقال متوفیان، کفن و دفن و البته سر زدن برای مراسم پس از دفن به نسبت گران می‌شد.

در نهایت با نظر آیت‌الله خوانساری درباره کاهش هزینه کفن و دفن اموات در بهشت زهرا، اولین نرخ خدمات این گورستان 140 تومان تعیین شد. حتی گفته شد که برای ترغیب مردم به دفن اموات خود در این مکان، برای بازماندگان اولین متوفی که در بهشت زهرا دفن شود، یک دستگاه پیکان جایزه داده می‌شود.

با اینکه سرنوشت این وعده معلوم نیست، اما به هر حال پیکر مرحوم خیال، سوم مرداد 1349 در بهشت زهرا دفن شد. قبور بعدی به گواهی تاریخ درگذشت صاحبان‌شان، با فاصله چند روزه یک به یک همسایه مرحوم خیال می‌شوند تا بهشت زهرا به عنوان گورستان جدید تهران شکل بگیرد. به هر حال فرقی نمی‌کند که 8 تیر به عنوان افتتاح رسمی، 27 تیر بر اساس تاریخ فوت اولین قبر یا 3 مرداد به عنوان تاریخ دفن اولین مسافر ابدی را زمان آغاز به کار بهشت زهرا بدانیم؛ این قبرستان این روزها 49 ساله شده است.


با گشت و گذار در قطعه یک که در سمت راست باب‌الزهرا، ورودی شرقی بهشت زهرا قرار دارد، قبرهای قدیمی بسیاری خواهید دید که نوشته‌های‌شان رو به محو شدن می‌رود. در عین حال سنگ قبرهای نوتری هم وجود دارند که برخی نشانه تعویض آن‌ها توسط بازماندگانند و برخی دیگر، گواهی از دو طبقه شدن قبرها و دفن اموات جدید می‌دهند.


سرخِ سرخِ سرخ
قطعات خاص در تاریخ بهشت زهرا بسیارند. مثل قطعه 33 که آرامگاه جمعی از مبارزان علیه سلطنت پهلوی است. از خسرو گلسرخی و کرامت‌الله دانشیان و بیژن جزنی چپ‌گرا گرفته تا محمد حنیف‌نژاد، علی‌اصغر بدیع‌زادگان و سعید محسن که بنیانگذار سازمان مجاهدین خلق بودند.

همین موضوع سبب شد که بهشت زهرا در روزگاران مبارزه گروه‌های سیاسی، به محلی برای جمع شدن و میتینگ‌های سیاسی هم تبدیل شود. رویدادهایی مثل 17 شهریور 1357 هم باعث شد توجه سیاسی به این مکان جدی‌تر شود. در نهایت، هنگامی که امام خمینی در بدو ورود به ایران پس از سال‌ها تبعید، در 12 بهمن 1357، بهشت زهرا را به عنوان اولین محل سخنرانی خود انتخاب کرد و سخنرانی تاریخی خود را انجام داد، اوج سیاسی شدن این گورستان مشهور بود.


اگر به بهشت زهرا سر بزنید، یادمان محل سخنرانی امام خمینی در این مکان، در جوار قطعه 17 دیده می‌شود. در میانه میدانی در مقابل این یادمان، مزار آیت‌الله طالقانی وجود دارد و در جوار ایشان شهید سرلشکر ولی‌الله فلاحی آرمیده‌ است. کمی آن سوتر نمای ساختمان آرامگاه شهدای بمب‌گذاری حزب جمهوری اسلامی ایران در 7 تیر ماه 1360 دیده می‌شود.

شهیدان حادثه بمب‌گذاری 8 شهریور 1360 در دفتر نخست‌وزیری از جمله محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر نیز در بهشت زهرا آرمیده‌اند. 8 سال جنگ میان ایران و عراق باعث شد که شهدای جنگ نیز در بهشت زهرا جایگاه ویژه خود را بیابند و قطعات شهدا شکل بگیرد. به گفته رئیس سازمان بهشت زهرا تهران، بیش از 30 هزار شهید در این آرامستان آرمیده‌اند.


قصه می‌گوید!
قطعات هنرمندان و نام‌آوران از دیگر قطعه‌های ویژه بهشت زهرا هستند. قطعه هنرمندان مشهورتر و ضابطه‌مندتر است. هنرمندان و ادیبان بسیاری در این قطعه آرمیده‌اند که نام‌هایشان باعث می‌شود که قدم به قدم پا سست کنی و با خواندن نام‌شان روی مزارشان، اندکی به یاد آثارشان تامل کنی و به روح ظریف و بلندشان درود بفرستی.

در این میان برخی قبرها بیشتر به چشم می‌آیند. مثلا قبرهایی مثل محمدعلی فردین، خسرو شکیبایی و مرتضی پاشایی را هر بار که به آن جا پا بگذارید، شسته و تمیز می‌یابید.

سنگ مزار ابوالفضل زرویی نصرآباد، شاعر و طنزپرداز، با طنزی درباره سانسور همراه است. در جوارش، بر مزار ناصر چشم‌آذر، آهنگساز، پرمعنی در جای تاریخ تولد و وفات نوشته شده «1349-هرگز». برخی قبرهای این قطعه هم دو طبقه شده‌اند.

برخی قرابت شخصی هم دارند؛ مثل حمید سمندریان و هما روستا و یا نادر گلچین و نادیا گلچین. برخی دیگر اما تنها نسبتشان هم خانوادگی در جامعه هنر و فرهنگ کشور است؛ مثل شاهپور قریب (کارگردان سینما) و منصور نریمان (نوازنده عود)، شیدا جاهدیان (آوازخوان) و مهری مهرنیا (بازیگر). نام‌های آشنا بسیارند.

اخیرا، بارکدهایی روی هر قبر قرار گرفته که با اسکن آن توسط نرم‌افزار تلفن همراه، می‌توان به اطلاعاتی درباره هنرمند و ادیب دفن شده دست یافت. در حالی که بخشی از راهروهای این قطعه هم در سال‌های اخیر به دفن هنرمندان و ادیبان اختصاص یافته، مزار جمشید مشایخی، در تازه‌ترین بخش این قطعه، همسایه‌ای ندارد.


قطعه نام‌آوران کمتر قاعده‌مند است. با این حال نام‌های آشنای بسیاری به خود می‌بیند. از ناصر حجازی تا صمد نیکخواه بهرامی.
وقتی به این قطعات پا می‌گذاری، در سرت می‌گذرد که خوش به حالشان. به قول شعری که در قبرستان سنگ‌نوشته‌ای محبوب هم هست: «زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست، هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود، صحنه پیوسته به جاست، خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد». و هنرمند و ادیب به واسطه آثارش، چنان که بر مزار حمید عالمی به مضارع استمراری نوشته است، پس از مرگ هم «قصه می‌گوید».


در جوار فرشتگان
در نزدیکی قطعه هنرمندان، قطعه دیگری است که دیدارش دل می‌خواهد. نمی‌توان به نام‌ها، عکس‌ها و سن متوفیان نگاه کرد و هر چه دل سنگ باشی، آب نشود و از چشمانت جاری نشود. قطعه فرشتگان، بخشی از بهشت زهراست که به نوزادان و کودکان اختصاص دارد. با قبرهایی کوچک‌تر از دیگر بخش‌های این گورستان که با سنگ مزارهای به هم پیوسته و متراکم، عبور از میان‌شان را سخت می‌کند.

قبرهای کنده شده در انتظار میهمانان کوچک نیز باریکند. باریک‌تر از آنکه باور کنی قرار است کودکی این جا برای همیشه بخوابد. عکس‌های روی قبرها، تزئینات کودکانه، رشته‌هایی آویز تولدهای گرفته شده و نوشته‌های پر از غم و اندوه پدرها و مادرهای فرزند از دست داده، هر یک بهانه تلخی برای اشک‌هایت می‌شوند. می‌گویند هیچ چیز مثل غم فرزند کمر آدمی را تا نمی‌کند.

اما لازم نیست حتما تجربه پدر و مادر شدن داشته باشی تا سنگینی بار غم پر کشیدن این فرشتگان کوچک را احساس کنی. هیچ «ای کاش»ی درباره چرایی و چگونگی رفتن کودکان معصوم، قلبت را آرام نمی‌کند.


قطعه ویژه متوفیانی که اعضایشان را به دیگران احیا کرده‌اند، روی دیگر ماجراست. جایی که مرگ هم حس زندگی می‌دهد.
سه سال تا پایان ظرفیت بهشت زهرا
در سال‌های اخیر ظرفیت بهشت زهرا بارها محل بحث واقع شده است. دو سال قبل از پیش‌بینی ۳۰ ساله اولیه این آرامستان پر شد و در سال ۱۳۷۸، ۱۱۰ هکتار و در سال ۱۳۸۸، ۱۶۰ هکتار به بهشت زهرا الحاق شد؛ تا به امروز که مساحت آن به ۵۸۴ هکتار رسیده است. با این حال باز هم محدودیت آن محل بحث است؛ چنان که به ویژه مسئولان مدیریت بحران درباره دفن اموات در صورت وقوع حادثه‌ای تلخ و سنگین مثل زلزله در تهران ابراز نگرانی می‌کنند.  


سعید خال، مدیرعامل سازمان بهشت زهرا دیروز در مراسم چهل و نهمین سالگرد تاسیس آرامستان مشهور تهران در‌این‌باره با تاکید بر اینکه سازمان تا سه سال آینده مشکلی در دفن اموات تهران ندارد، گفت: «تا پایان سال ۱۳۹۸ مطالعات جانمایی آرامستان یا آرامستان‌های جدید در شهر تهران مطابق با الگوی دفن شهرهای پیشرفته در تهران به پایان می‌رسد و به محض جمع‌بندی نتایج آن اعلام خواهد شد».


بهشت زهرا‌ که سال آینده 50 سالگی خود را پشت سر خواهد گذاشت، سرزمینی زنده برای مردگان است. مرکزی برای اشتغال و جایگاهی که می‌تواند فرهنگی و گردشگری هم باشد و هر روز پذیرای مردگان و زندگان بسیاری است. با این حال اصلی‌ترین خاصیت گذر از این زمین و هر آرامستانی، یاد مرگ است؛ یادی که می‌تواند محرک خوبی‌های بسیار در زندگی باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha