بیش از سه ماه از سیل ویرانگر لرستان گذشته است. سیلی که کشته و زخمی‌های زیادی را به جا گذاشت و زندگی میلیون‌ها نفر را متاثر کرد. اکنون سه ماه بعد از سیل، در ذهن بسیاری از ما این‌گونه نقش بسته است که در مناطق سیل‌زده، همه‌چیز آرام است، مردم کمک‌هایشان را دریغ نکردند و دولت‌مردان نیز عکس‌های سلفی و نمایشی خود را در حین کمک ثبت کردند و مردم سیل‌زده نیز طبق روال سال‌های گذشته در حال گذران یک زندگی آرام هستند.

رنج سیل و وعده‌های ماسیده مسئولان!

سلامت نیوز: بیش از سه ماه از سیل ویرانگر لرستان گذشته است. سیلی که کشته و زخمی‌های زیادی را به جا گذاشت و زندگی میلیون‌ها نفر را متاثر کرد. اکنون سه ماه بعد از سیل، در ذهن بسیاری از ما این‌گونه نقش بسته است که در مناطق سیل‌زده، همه‌چیز آرام است، مردم کمک‌هایشان را دریغ نکردند و دولت‌مردان نیز عکس‌های سلفی و نمایشی خود را در حین کمک ثبت کردند و مردم سیل‌زده نیز طبق روال سال‌های گذشته در حال گذران یک زندگی آرام هستند.


به گزارش سلامت نیوز به نقل روزنامه همدلی، اما واقعیت چیز دیگری است و حقایق پسا سیل بسیار دردناک‌تر از آن تصوری است که ما در ذهن خودساخته‌ایم. برای صحت سنجی این موضوع، کافی است برای یک روز هم شده از پایتخت فاصله بگیرید و به مقصد لرستان، جاده‌های پرپیچ‌وخم و زیبای این استان را پشت سر بگذارید، آن‌وقت است که به‌صورت برهنه و عریان با واقعیت‌هایی روبرو می‌شوید که با تصوراتی که در ذهن ساخته‌اید، نه چند گام، بلکه فرسنگ‌ها فاصله دارد.


فضای شهرهای سیل‌زده بی‌شباهت به فضای شهرهای جنگ‌زده نیست. آشفتگی فضای شهر پل‌دختر، سیمای شهری جنگ‌زده را ترسیم می‌کند. ویرانی پشت ویرانی، از آن ویرانی‌های که در زلزله کرمانشاه نیز خود را به رخ کشید و بعد از چند سال از آن تاریخی که زمین زیر پای کرمانشاهی‌ها لرزید، هنوز جای خود را با آبادانی عوض نکرده است.


با گشتی اندک در فضای شهر به این نتیجه می‌رسیم که از سیل و از آن هیاهو و وعده وعیدها و تقلا برای حل مشکل سیل‌زده‌ها، تنها ویرانی باقی‌مانده است، نه از آشپزخانه‌های گرم خبری است و نه از قطار کمک‌های مردمی، حتی رسانه‌ها نیز این سوژه را از ویترین رسانه‌ای خود خارج کرده‌اند. بسیاری از مردمان شهرهای سیل‌زده هنوز درگیر تامین نیازهای اولیه خود و خانواده‌هایشان هستند.

بسیاری از مردم روزها از شدت گرما به سایه درختان و ساختمان‌های ویران پناه می‌برند و شب‌ها از ترس گزند مار و عقرب خواب راحتی ندارند. بسیاری از دانش‌آموزان بعد از سیل مدرسه نرفته‌اند.


با تمام وعده وعیدها و ژست‌های خدمت برخی از مسئولان، شهرهای سیل‌زده لرستان به‌ویژه پل‌دختر بعد از سه ماه از سیل هنوز روی خوش ندیده است. هوای پل‌دختر مانند همسایه جنوبی‌اش اهواز بسیار گرم است، دمای هوا گاه حتی به 50 درجه هم می‌رسد، کمبود امکانات سرمایشی مانند یخچال و کولر، رنج گرما را دوچندان کرده است.


گل‌ولای‌هایی که سوغات سیل برای پل‌دختر بود، اکنون خشک‌شده و خود به منبع گردوغبار تبدیل‌شده است. گردوخاک و کمبود امکانات سرمایشی با گرمی هوا دست‌به‌دست هم داده و سبب شیوع بیماری‌های عفونی، به‌ویژه در میان کودکان شده است.

به‌نحوی‌که بیم آن می‌رود که مانند زلزله کرمانشاه که سرما و کمبود امکانات پسا زلزله ،کودکانی مانند ماردین، سارینا و ... را روانه قبرستان کرد، این بار در لرستان، گرما دست‌به‌دست کمبود امکانات پسا سیل بدهد و کودکانی از این سرزمین را قربانی کند.


فاطمه افلاکیان یکی از شهروندان پل‌دختر در کنار خانه‌اش که ویرانه‌ای بیش نیست، از روزهای که سیل مانند اژدهایی شهر را بلعید می‌گوید، از ترس و وحشتی که سیل به جان مردم انداخت، از سخاوتمندی و حمایت‌های عاطفی مردم کشور، از وعده‌های ماسیده مسئولان! وی به گفت: کمک‌های مردمی و هجوم گروه‌های مختلف برای کمک که جای تقدیر و تشکر دارد، به همان یک ماه اول حادثه سیل ختم شد و حالا دیگر هیچ خبری نیست.

بسیاری از خانواده‌ها تمام وسایل زندگی‌شان را در سیل از دست دادند و حالا با حداقل امکانات گذران زندگی می‌کنند. در این فصل گرما کمبود وسایل سرمایشی بسیار آزاردهنده است. به‌تازگی پک‌هایی که در میان آن وسایل سرمایشی نیز وجود دارد در بین برخی از مردم توزیع شده است. اما آن هم به صورت سفارشی است و معمولاً به دست کسانی که واقعاً نیازمند هستند، نمی‌رسد. الان وضعیت طوری است که باید آشنا داشته باشی تا بتوانی چیزی را به دست بیاوری.


این شهروند پلدختری با اشاره به کندی ساخت و ساز منازل آسیب دیده از سیل افزود: «مشکل مردم این شهر در یک یا دو مورد خلاصه نمی‌شود، بلکه در این شهر لیست بلندبالایی از مشکلات وجود دارد که اراده ای جدی برای مرتفع شدن آن را نیز کسی شاهد نیست، برخی از اقدامات هم که صورت می‌گیرد آن قدر کم و در کیفیت زندگی مردم بی‌تاثیر است.این گونه به نظر می‌رسد که برای خالی نبودن عریضه یا شوآف انجام می‌گیرد، نه رفع مشکل سیل زده‌ها.


این شهروند پلدختری ادامه داد: اکنون بیش از سه ماه از سیل گذشته است اما تعداد خانه‌های که بازسازی شده‌اند، آن قدر کم است که نمی‌توان به این روند بازسازی خوش‌بین بود. فضای شهر تغییر زیادی با روزهای اول سیل نکرده است. کمبود امکانات بیداد می‌کند. کمبود امکانات به حدی است که خانواده‌هایی که مرفه‌تر هستند، عطای شهر را به لقایش بخشیده و از این شهر آباء اجدادی‌شان کوچ کرده‌اند.


مشکل دیگری که در دو ماه آینده بر مشکلات کنونی اضافه می‌شود، آوارگی خانواده‌هایی است که به خاطر تخریب منازلشان در مدارس اسکان داده‌شده‌اند و هنوز خانه‌هایشان نیز بازسازی یا ساخته نشده است و با باز شدن مدارس، این خانواده‌ها جایی برای اسکان ندارند و یک آوارگی دیگری را تجربه می‌کنند.


وضعیت تحصیل بچه‌ها هم که اصلاً مشخص نیست. پسر من کلاس چهارم دبستان بود و بعد از تعطیلات نوروز و بازگشایی مدارس دیگر مدرسه نرفت، حتی امتحان هم نداد و نمی‌دانم سال تحصیلی جدید تکلیفش چه می‌شود. البته این مشکل فقط مختص به پسر من نیست و سایر دانش‌آموزان سیل‌زده نیز در این بلاتکلیفی به سر می‌برند.»


فاطمه را با دغدغه‌هایش رها می‌کنیم و به سمت مرکز شهر حرکت می‌کنیم. هنوز آثار تخریب سیل به‌وضوح قابل‌مشاهده است. ساختمان‌های که سیل از آن فقط دالان‌های را بر جاگذاشته است. گل‌ولای‌های خشک‌شده سمجی که هنوز در برخی از فضاهای شهر جا خوش کرده و مردمانی که هنوز نگاهشان پر از ترس ویرانگری‌های سیل است.


سیل فقط برای مردم شهرهای سیل‌زده ویرانی با خود به همراه نیاورد، گرانی و بیکاری نیز ارمغان سیل برای مردم پل‌دختر است. یکی از شهروندان پل‌دختری می‌گوید: این شهر قبل از سیل نیز محروم بود و آمار بیکاری بالایی داشت. سیل نیز این موضوع را تشدید کرد و اکنون بیکاران این شهر به نسبت سال قبل چند برابر شده است، چراکه سیل اندک زمینه‌های اشتغال را نیز از بین برد.


بهروز بشیری می‌گوید: وقتی کار نداری، درآمدی نیز نداری و زمانی که درآمد نداشته باشی، جنس صدتومانی هم برایت گران است و قدرت خرید نداری چه برسد به قیمت‌های سرسام‌آور که روزبه‌روز نیز بالاتر می‌رود. اکنون بیکاری نیز این موضوع را تشدید کرده و باعث شده است که قدرت خرید مردم به طرز بی‌سابقه‌ای افت کند.


وی افزود: در این آشفته‌بازار بیکاری، گرانی نیز قوز بالا قوزی شده و بسیاری از مردم در تامین مایحتاج روزمره زندگی‌شان نیز دچار مشکل شده‌اند. بسیاری از خانه‌ها ویران‌شده و هنوز بازسازی نشده‌اند. خانه‌های که سالم مانده یا بازسازی‌شده و قابل سکونت هستند نیز هزینه رهن و اجاره‌شان به این دلیل که تقاضا زیاد است و عرضه کم، چند برابر شده است، هزینه‌های رهن و اجاره این‌قدر بالا رفته است که دیگر صرف نمی‌کند در این شهر بمانیم.


جاده‌های خارج از شهر نیز به‌شدت آسیب‌دیده است و تردد در آنان واقعاً خطرناک است اما فعلاً اقدامی در راستای بهسازی و بازسازی این جاده‌ها صورت نگرفته است. البته اقدامات کمی شده است اما عمق فاجعه بسیار بیشتر از آن است که با این اقدامات کم و پراکنده مشکل حل شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha