هجمه ها به سازمان تامین اجتماعی گویا تمامی ندارد .اخیرا هم که روسای دانشگاههای علوم پزشکیی زنجیره وار و با حفط زمان خاص شروع کرده اند به وارد کردن انتقادات سنگین به این سازمان و تامین اجتماعی هم که بنظر میرسد در برابر این هجمه هایی که در دهه اخیر کم هم نبوده اند دیگر سر شده،نه پاسخی دارد و نه دفاعی .

حمله به تامین اجتماعی،استراتژی جدید وزارت بهداشت است؟

سلامت نیوز:تامین اجتماعی بی دفاع و درگیر تبعات سو مدیریت چند دهه ای و بازنشستگان در معرض آسیب جدی هستند


به گزارش سلامت نیوز هجمه ها به سازمان تامین اجتماعی گویا تمامی ندارد .اخیرا هم که روسای دانشگاههای علوم پزشکیی زنجیره وار و با حفط زمان خاص شروع کرده اند به وارد کردن انتقادات سنگین به این سازمان و تامین اجتماعی هم که بنظر میرسد در برابر این هجمه هایی که در دهه اخیر کم هم نبوده اند دیگر سر شده،نه پاسخی دارد و نه دفاعی .

آیا حمله به تامین اجتماعی،استراتژی جدید وزارت بهداشت شده است؟

 هر بلایی را که می شد بر سر این سازمان آوردند. از بازنشستگی های زودرس تا پیش از موعد و بخشش سنوات تا نمایندگانی و دولت هایی که از کیسه ی کارگران به راحتی بذل و بخشش می کردند و میلیون ها شهروند ایرانی را بدون پرداخت حق بیمه بر سر سفره ی این سازمان بی دفاع نشاندند.

سازمانی که شرط عقلانیت حکمرانی و مسائل مهم امنیت ملی ایجاب می کرد صد در صد غیرسیاسی باشد، چنان زیر تاخت و تاز چکمه های سیاسیون له شد که فقط از تامین اجتماعی نگاه بهت زده و دستان ترک خورده ی کارگر در بیلبوردهای شهری را می توان تصور کرد و صدها مدیری که با وجود گزارشات نهادهای رسمی نظارتی نظیر مجلس، اصطلاحا گردن افراشته و با لابی قدرتمند برای بسط نفوذ خود در جای جای این سازمان بی دفاع تلاش می کنند.

و حالا هم که بنظر میرسد مدیران دولتی دانشگاه های علوم پزشکی کشور هم پیمان شده  اند تا آنچه آن را پیگیری به حق مطالبات خود میدانند ازطریق جنجال های رسانه ای به جایی برسانند.

مدیرانی که اولا به عنوان حامیان طرح شتاب زده و غیر اصولی تحول سلامت که در تمام کنترل ناب های خود در ستیز با بدیهی ترین اصول اقتصاد سلامت و بدون توجه به آثار مخرب و شناخته شده  و اثبات شده ی پرداخت فی فور سرویس و فقدان زیرساخت های حیاتی، ۶ سال تمام منابع بیمه ها را با کمترین اثر بخشی زیر سم اسب خدمات القایی چنان به تاراج بردند

که اگر در کشور اصولی برای حساب کشیدن بود امروز جای مطالبه، محاسبه و احیانا محاکمه در انتظار کسانی بود که در این ۶ سال در مسند نظام درمانی و بیمه ای و قانونگذاری نشسته بودند و صم و بکم از کنار هشدارهای کارشناسان گذشتند. 


با این وجود پرسش اساسی اینست که اگر فرض را بر جهل مدیران نظام سلامت و خصوصا روسای علوم پزشکی کشور بگذاریم که منجر به ایجاد چنین روزهای هراسناکی شده است، چرا روسای علوم پزشکی از کنار بدیهات می گذرند و حمله را متوجه ی سازمانی می کنند که ماهیانه فقط بابت کارگران ساختمانی هزار میلیارد تومان دولت تدبیر و امید برای آن هزینه ایجاد می کند و حتی یک ریال آن را پرداخت نمی کند؟ 


مگر می شود روسای علوم پزشکی کشور ندانند تامین اجتماعی در مدیریت کاملا دولتی و در تامین هزینه ها کاملا خصوصی شده است؟!یعنی مدیران از سوی دولت منصوب می شوند و درآمدها را خرج می کنند و سالیانه تا ده هزار میلیارد تومان و بیشتر در قالب وام و بهره و .... بر گرده ی کارگران هزینه می گذارند؟! چرا یک نفر از روسای دانشگاه ها حاضر نیست دولت را بخاطر این وضعیت شکننده به چالش بکشد؟!


امروز سازمان بی دفاعی که باید پناهگاه بازنشستگان باشد چنان مورد حملات ظاهرا هماهنگ قرار گرفته است که آدمی با شگفتی به فکر می رود که قوه عاقله ای در دولت نیست که سر و سامانی به این نابسامان بدهد؟!

دولت ها می روند و این نظام سلامت ما و معاش و ممات مردم و ارائه دهندگان خدمتست که در کنار تامین اجتماعی می ماند، چه کسی در این کشور خواهد آمد که سری در آمارها بیاندازد و به این پرسش اساسی جواب دهد که ریشه های میلیون ها ام آر آی و میلیون های سی تی اسکن و میلیون ها پزشکی هسته ای و آنژیوگرافی و ... با جواب های نرمال چیست؟!


نمی توان منکر مشکلات سخت مراکز درمانی بود اما سوال اینجاست که آیا راهی به جز فریادهای بی اثر وجود ندارد؟!


مگر می شود با نظام درمانی بدون گایدلاین با کتاب ارزش های نسبی مشکل دار و بدون مدیریت هزینه ادامه داد؟ 

فرضا اگر روسای دانشگاه های علوم پزشکی بخواهند بی توجه به معاش و آینده ی مستمری بگیران و کشور فشار را برای حراج دارایی های این سازمان بین نسلی مضاعف کنند به این اندیشیده اند که اگر همین الان اموال تامین اجتماعی به تاراج گذاشته شود، تزریق چند میلیارد سهام به بورس چه نوسان و زیانی را متوجه بازار سرمایه و بورس و دارایی مردم خواهد کرد؟!


نکته ی ملال آور داستان اینجاست که این روسای محترم دانشگاه ها ظاهرا نمی دانند که بخش قابل توجهی از منابع بیمه ی خدمات درمانی را نیز بیمه شدگان تامین اجتماعی تامین می کنند زیرا ۴۳ میلیون بیمه شده ی بی نوای این سازمان یک درصد مالیات ارزش افزوده و ده درصد از درامد حاصل از آزادسازی حامل های انرژی را نیز به جای دریافت و هزینه در بخش درمان خود به حساب بیمه ی سلامت واریز می کنند، به راستی این همه جفا برای چه؟!

مگر با یک سازمان بیرونی و متلعق به اجنبی مواجه هستیم؟؟ در تحلیل این شرایط باید بگویم هیچگاه چنین سیاه روزی بر سازمان تامین اجتماعی حاکم نبوده و فعالان کارگری و صاحب نظران بیمه ای با بهت و حیرت به  روزهای پیش روی خود نگاه می کنند ابرهای سیاهی که رسانه های غیرتخصصی و خبرنگاران کم اطلاع و غیر پرسشگر و رجال سیاسی بی مسئولیت و وقت گذران و نخبگان هنوز احساس مسئولیت نکرده ی منفعل بر سپهر این سازمان تحمیل کرده اند روزگار آن را چنان سیاه و تار کرده است که جز سیاهی رنگی در آسمان آن متصور نیست.

امیدی نیست که این تفکرات پرخاشگر راه صلاح را در دل مدیریت منابع و عدالت اجتماعی و پذیرش اصول بدیهی نظام سلامت و ساز و کار حاکم بر محاسبات اکچوآری پیدا کند.... بدا به حال دولت آینده ... گفتیم تا شاید در سراچه ی تاریخ ثبت شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha