حمید رضا خالدی |شهرداری تهران برمبنای نتایج پژوهش‌هایی كه در كتابچه‌ای با نام اطلس كیفیت زندگی شهر تهران منتشر كرده مدعی شده كه مناطق 11، 20 و 17 بیشترین میزان زورگیری در بین محله‌های تهران را داشته‌اند و در مقابل مناطق یك، 3 و 20 نیز كمترین آمار را به خود اختصاص داده‌اند.

نتایج پژوهش‌های شهری در زمینه آسیب‌های اجتماعی چه فایده‌ای دارد؟

سلامت نیوز: شهرداری تهران برمبنای نتایج پژوهش‌هایی كه در كتابچه‌ای با نام اطلس كیفیت زندگی شهر تهران منتشر كرده مدعی شده كه مناطق 11، 20 و 17 بیشترین میزان زورگیری در بین محله‌های تهران را داشته‌اند و در مقابل مناطق یك، 3 و 20 نیز كمترین آمار را به خود اختصاص داده‌اند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ،همچنین در بخشی دیگر از این كتابچه اشاره‌ای شده به نتایج تحقیق در مورد مناطقی كه بیشترین اراذل و اوباش را دارند. تحقیقاتی كه براساس آن مناطق 17، 18 و 20 به ترتیب بیشترین تعداد اوباش پایتخت را در خود جا داده‌اند. بدین‌ترتیب مناطق 20 و 17، دو منطقه‌ای هستند كه به نظر می‌رسد در مورد تعداد اراذل و اوباش و همچنین زورگیری در پایتخت ركورددار هستند. این آمار اما از جهات دیگری هم قابل تامل است.

اینكه چرا هنوز محله‌های جنوبی تهران كه از قدیم به خاطر آسیب‌های اجتماعی‌شان، شهرت داشته‌اند، همچنان در صدر ركوردداران هستند؟ و از آن مهم‌تر اینكه چرا با وجود چنین پژوهش‌هایی، هیچ استفاده‌ای از آنها برای بهبود وضعیت موجود در این مناطق نمی‌شود؟ اصغر مهاجری، جامعه شناس اما در این زمینه دیدگاه متفاوتی دارد. او معتقد است كه ابتدا باید به دنبال این سوال باشیم كه چرا كاری كرده‌ایم كه چنین اتفاق‌هایی رخ دهد؟ مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.
 
همان‌طور كه می‌دانید معاونت اجتماعی شهرداری تهران نتایج مجموعه پژوهش‌هایی را منتشر كرده و براساس آن كیفیت زندگی در پایتخت را سنجیده است. جایگاه چنین پژوهش‌هایی در سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی برای بهبود وضعیت شهر كجاست و آیا فكر می‌كنید اساسا شهرداری می‌تواند با تكیه بر این پژوهش‌ها تاثیری در بهبود كیفیت زندگی در شهر بگذارد؟


باید قبل از رخ دادن چنین اتفاق‌های نامیمونی، جلوی آن را گرفت. چون در كشور ما وقتی‌كه اتفاق ناگواری در عرصه اجتماعی رخ می‌دهد سازمان‌های متولی به بهانه نداشتن بودجه و.... پا پس می‌كشند و همه سازمان‌ها سعی می‌كنند گناه را گردن دیگری بیندازند. یكی دیگر از دلایل حل نشدن آسیب‌های اجتماعی در برخی از محلات تهران بی‌توجهی به پیوست‌های اجتماعی در اجرای طرح‌های مختلف شهری است.

اصولا هر اقدام مداخله‌ای، می‌تواند باعث بروز آسیب‌های اجتماعی یا تشدید آنها شود. همچنین بطور قطع می‌توان مدعی بود كه اكثر اقدامات دولتی و اقداماتی كه توسط سازمان‌های عمومی صورت می‌گیرد خودشان تولید‌كننده آسیب‌های اجتماعی هستند.

این وضع تا جایی پیش رفته كه حتی اگر جلوی این پروژه‌های تشدید‌كننده آسیب‌های اجتماعی را نیز بگیریم باز مشكل حل نخواهد شد. وضعیت به قدری وخیم است كه حتی اگر جلوی پروژه‌های مختلف نیز گرفته شود باز هم این سازمان‌ها و ارگان‌ها آسیب‌های جدیدتری را تولید می‌كنند.


آیا فقط شهرداری باید متوجه آسیب‌های اجتماعی در محله‌های شهر باشد؟ به عبارت دیگر خیلی از تصمیمات برای شهر را شهرداری نمی‌گیرد. فرض كنید در موضوع ترافیك شهرداری به ساخت و سازهایی مجوز می‌دهد كه بعد موجب برهم خوردن ترافیك آن منطقه می‌شود. اما بسیاری از كاربری‌های شهر مربوط به شهرداری نیست. مثل كارخانه‌ها؟


نمونه‌اش خودروسازان هستند. خودرو‌سازان ما از دید من جامعه‌شناس، خودشان تولید‌كننده و تشدید‌كننده آسیب‌های اجتماعی هستند. چرا؟ چون وقتی‌كه خودروی بی‌كیفیتی تولید می‌كنند كه باعث مرگ «مرد» یك خانواده می‌شود، این خانواده كم‌كم برای تامین مایحتاج اولیه خود متوسل به انواع روش‌های كسب درآمد خواهد شد و حتی زن خانواده ممكن است به فحشا كشیده شود. این موضوع فقط محدود به نقش تولیدكنندگان نمی‌شود.

مثلا وقتی‌كه روابط بین‌الملل و سیاست خارجی ما تولید پیامدهای منفی می‌كند وبه گونه‌ای عمل می‌كند كه قادر به صادرات و واردات نیستیم و مجبور به دور زدن تحریم‌ها و.... می‌شویم در واقع داریم ترویج رانت و دور زدن و زیر میزی را می‌كنیم.

امروز باید به شیوه‌ای جدید به تولید و اجرای پروژه‌های عمرانی و شهری و اجتماعی نگاه كرد. امروز بسیاری از اقداماتی كه صورت می‌گیرد، اقدامات مداخله‌ای مهندسی‌محور است آن‌هم بدون اینكه محورهای اجتماعی و پیامدهای منفی را پیگیری كنیم. یعنی فقط تولید می‌كنیم و همین. در سال‌های اخیر بارها و بارها با سازمان‌های متولی مثل شورای شهر، بهزیستی و شهرداری و كمیته امداد جلسه داشته‌ایم.

یك‌بار شهرداری اعلام كرد كه طی 6 ماه می‌تواند تمام دستفروش‌ها و كودكان كار را جمع كند. آنجا ما اعلام كردیم كه اصلا چنین چیزی راه‌حل مناسبی برای رفع معضل دستفروش‌ها و كودكان كار نیست.

مثلا امروز كه موضوع تكمیل بزرگراه یادگار امام مطرح است بارها در مورد آسیب‌های اجتماعی ناشی از آن هشدار داده‌ایم و گفته‌ایم اگر براساس رهنمودهای مشخص عمل نشود، باید منتظر افزایش انواع جرایمی مثل كیف‌قاپی، قتل و.... در این محدوده باشیم. یا در مورد چهار خطه كردن راه‌آهن تهران- كرج به وزارت راه هشدار دادیم كه اگر به همین روش‌های معمولی این طرح را اجرا كند باید منتظر پیامدهای منفی آن مانند افزایش فحشا و باج‌گیری در مناطقی كه این راه‌آهن از آن می‌گذرد باشیم.


به تصمیمات مهندسی اشاره می‌كنید. تصمیمات مدیریت شهری هم از همین جنس است. تصمیمات دولت هم از همین جنس است. به نظر می‌رسد عموما جای مطالعات علوم انسانی در تصمیمات كلان مدیران ما خالی است. به فضاهای بی‌دفاع شهری هم اشاره كردید. عمده برنامه‌های توسعه شهری ما فضای بی‌دفاع شهری می‌سازند. درست است؟


بگذارید با مثالی شروع كنم. یكی از بزرگ‌ترین ضربه‌هایی كه به منطقه 12 شهر تهران در بحث آسیب‌های اجتماعی زده شد مصداقی از این وضعیت است. موضوع اجرای طرح احیای بافت‌های فرسوده بود. وقتی‌كه این طرح اجرا و نیمه كاره رها شد؛ باعث تبدیل خانه‌های قدیمی و بافت فرسوده به مراكز فساد و توزیع جنس و تجمع معتادان شد. همین مساله در منطقه 10 هم اتفاق افتاده و همچنان ادامه دارد.

یعنی زمانی‌كه قرار شد برخی خانه‌های آنجا تخریب و خیابان‌های هاشمی و رودكی تعریض شود باعث تبدیل خانه‌های آنجا به خانه‌های فساد و لانه زنبوری شد. وقتی‌كه به یك‌باره اجاره‌بها و قیمت مسكن افزایش پیدا كرد، تعدادی از حاشیه‌نشین‌ها كه وضع‌شان خوب شده بود به منطقه 10 كوچ كردند و برخی از ساكنان منطقه 10 نیز به مناطق بالاتر و به خصوص منطقه 5 كوچ كردند.

در عوض، مردمی كه در مناطق برخوردارتر بودند ولی توان پرداخت اجاره‌بهای سنگین جدید را نداشتند، به منطقه 10 و مناطق پایین‌تر كوچ كردند. برای همین هویت این منطقه و تعدادی دیگر از مناطق پایین دست تهران به‌شدت دستكاری شده است و طبیعی است كه در چنین منطقه بی‌هویتی باید در آینده‌ای نزدیك شاهد افزایش انواع جرایم و آسیب‌های اجتماعی باشیم. بنابراین خود پژوهش‌ها در تصمیم‌های مدیریت شهری باید تاثیرگذار باشد.


یعنی شما معتقدید كه بسیاری از آسیب‌های اجتماعی بطور مستقیم و غیرمستقیم نتیجه شهرسازی نادرست و نامناسب است؟
بگذارید باز هم مثالی بیاورم. ما 10 سال است كه به نحوه شهرسازی محوطه بین یادگار امام و چناران اعتراض داریم. طراحی فضای شهری این محدوده به گونه‌ای است كه كاملا جزو فضاهای بی‌دفاع شهری است.

یعنی معتادان می‌توانند به راحتی آنجا مواد مصرف كنند و.... طبیعی است كه در چنین موردی آسیب‌های اجتماعی هم افزایش پیدا می‌كند. پس تا وقتی كه طرح‌های شهری و كلا پروژه‌های ما، پیوست‌های واقعی اجتماعی نداشته باشند نمی‌توان انتظار داشت كه آسیب‌های اجتماعی در مناطق محروم كاهش پیدا كند بلكه برعكس، باید منتظرافزایش آسیب‌های اجتماعی در مناطق دیگر پایتخت هم باشیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha