دولت باید صدای اعتراض مردم را به رسمیت بشناسد و به آنها حق اعتراض بدهد؛ قطعا در چنین شرایطی مردم خودشان از هرگونه اعتراض انحرافی جلوگیری خواهند کرد.

برای برگرداندن آرامش به جامعه چه باید کرد؟

سلامت نیوز: دولت باید صدای اعتراض مردم را به رسمیت بشناسد و به آنها حق اعتراض بدهد؛ قطعا در چنین شرایطی مردم خودشان از هرگونه اعتراض انحرافی جلوگیری خواهند کرد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از خبرآنلاین، ۲۵ آبان ماه تا قبل از طلوع خورشید قرار بود روزی مثل همه روزهای دیگر در تقویم باشد اما وقایع آن روز جور دیگری رقم خورد تا در تاریخ سیاسی کشور و حافظه مردم باقی بماند؛ ایران 25 آبان را به عنوان روزی که مردم نسبت به گرانی ناگهانی بنزین اعتراض کردند و خودروهایشان را در بین خیابان خاموش کردند، به یاد خواهد آورد. هرچند این همه ماجرا نبود و اعتراضات به خشونت کشیده شد و مورد سوءاستفاده برخی قرار گرفت؛ بانک‌ها آتش زده شدند، فروشگاه‌ها غارت شدند، به اموال عمومی و حتی خصوصی افراد خسارت وارد شد، راه‌ها بسته شد و مردم ساعت‌ها در ترافیک ماندند تا در نهایت برای فرونشاندن التهاب کشور اینترنت قطع شد.

 جدا از اینکه اعتراض حق مدنی مردم است و مردم باید بتوانند صدای خودشان را به طور مسالمت آمیز به گوش دولت برسانند اما سوءاستفاده‌ای که برخی عناصر داخلی و خارجی از صدای مردم کردند، هزینه‌های فراوانی به بار آورد. در این بین به عقیده برخی از کارشناسان این وقایع و ناآرامی‌ها در کشور، نه تنها خسارات مادی و مالی زیادی به همراه دارد، بلکه به روح و روان شهروندان نیز آسیب زیادی می‌زند و حال مردم را خراب می‌کند یا به تعبیری همان آسیبی را به روح و روان مردم می‌زند که حوادثی مانند سیل و زلزله.

کوروش محمدی، رئیس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی این موضوع را بررسی و آثار این وقایع روی مردم جامعه را تحلیل کرد.

با توجه به اعتراضات اخیر به گرانی قیمت بنزین و تشنج و ناآرامی که در روزهای اخیر در سطح کشور وجود داشت، آیا می‌توان اثر این وقایع را تروما دانست و آسیب آن را چیزی شبیه حوادثی مثل سیل و زلرله بررسی کرد؟

در ابتدا باید اعتراضات را از ناآرامی جدا کرد چون اعتراض هیچ آسیبی برای جامعه ندارد و بلکه ظرفیت مناسبی برای ایجاد یک گفتمان مناسب بین حاکمیت و مردم است و روی اعتراض نباید هیچ حساسیت منفی نشان داد. اما جایی که تبدیل به ناآرامی می‌شود مسئله متفاوت است. طبیعتا نمی‌توان این موضوع را با مثلا سیل که یک بلای طبیعی است و یک خطر بالقوه برای همه جامعه دارد، مقایسه کرد. شما حتی اگر در نقطه امنی هم باشید، همین که بفهمید در یک نقطه کشور زلزله آمده است، احساس ناامنی خواهید کرد؛ اما در این ناآرامی‌ها کسانی‌که از این فضا دور هستند، احساس ناامنی ندارند، هرچند که نگرانی‌ها و بار اندوه و افسوس برای کل افراد جامعه ایجاد می‌شود.

زمانی‌که در کنار و در ظاهر به اسم اعتراضات مردمی، افرادی حساب شده و غیر حساب شده به داشته های مردم و چیزهایی که روزانه با آن سروکار دارند مثل حمل و نقل عمومی یا مخابرات و ... خسارت وارد می‌کند، حوزه تعادلی جامعه هم آسیب می‌بیند و سلامت مردم و آرامش روحی و روانی مردم به دلیل اینکه برای‌شان زحمت ایجاد شده و سرمایه شان از بین رفته و در مسیر روزمره شان وقفه ایجاد شده است، کم خواهد شد. این موضوع قطعا آسیب زاست اما قابل قیاس با تروما در سطح زلزله و سیل نیست.

چطور اعتراضات تبدیل به اتفاقات پرخاشجویانه می‌شود؟

امروزه در خیلی از کشورها با پدیده ناآرامی روبه‌رو هستیم اما زبان اعتراض و رفتار پرخاشگری  را باید از هم جدا دید. باید برای زبان اعتراض فضا ایجاد کرد و حاکمیت باید به آن احترام گذاشته و به جامعه فرصت اعتراض بدهد. زمانی که این فرصت برای جامعه مدنی دیده نشود، طبیعا سوءاستفاده‌گرها فرصت ایفای نقش پیدا می‌کنند، هرچند که مردم این سوءاستفاده‌ها را تشخیص می‌دهند اما متاسفانه جبران آسیب‌هایی که این فضا به کشور وارد می‌کند، بسیار سخت است و امکانات جامعه را از بین می‌برد.

در هیچ جای دنیا شما هیچ تصمیمی را در سطح کلان پیدا نمی‌کنید که مورد توافق همه افراد آن جامعه باشد اما راه اینکه همه با این تصمیم همراه شوند این است که به آن بخش از جامعه که با این تصمیم مخالف است، فرصتی داده شود تا نقد و نظرشان شنیده شود و تاجایی‌که امکان دارد با  آنها همراهی شود. این امر، یعنی شنیده شدن، فرصت سوءاستفاده گران را سلب می‌کند.

هرکجا خشونت، آسیب زدن، پرخاشگری و بی‌توجهی به شرایط روزمره و نیازهای مردم باشد، تعادل اجتماعی جامعه بر هم خواهد خورد و زندگی اجتماعی مردم با مشکلات متفاوتی روبه‌رو خواهد شد که این شرایط می‌تواند مردم را دچار ترس و ناامنی و اضطراب کند. شنیده شدن صدای مردم و همراهی با آنها توسط دولت راه را بر عناصر خارجی و داخلی که قصد سوءاستفاده و اغتشاش از این طریق را دارند، خواهد بست.

نقش مردم برای جلوگیری از این آسیب‌ها در اعتراضات چیست؟

شاید انتظار و توقع زیادی باشد که مردم در شرایطی که نمی‌دانند که عده‌ای دارند آشوب به پا می‌کنند، بتوانند معترض واقعی یا غیرواقعی را تشخیص بدهند؛ ما در بخش‌هایی از جامعه اطلاعاتی داشتیم که برخی از همین افرادی که ناآرامی به پا می‌کنند به ماشین‌ها و ملک شخصی مردم آسیب رسانده اند؛ خب این‌ها عجیب و بی‌سابقه است و دیگر اعتراض نیست و برخوردی خشونت آمیز است که در کنار اعتراض آمده و از شرایط سو استفاده کرده است، در حالی که می‌شد که این فرصت را به مردم داد که به درستی اعتراض کرده و حرفشان را بزنند و شنیده شوند. هرچند که فقط شنیدن کافی نیست و درد مردم باید توسط دولت احساس شود.مردم ایران به کشور خود احساس تعلق دارند و حسابشان از تخریب کنندگان اموال عمومی جداست. مردم رهبر، دولت وحق اعتراض مدنی و مشروع دارند و هرگز نیاز به هیچ متولی و یا دلسوزی در خارج از کشور ندارند.

برای برگرداندن آرامش به فضای جامعه باید چه کرد؟

هرجا تعادل معمول زندگی برهم بخورد، حتما آسیب آن به مردم خواهد رسید و مردم دچار نگرانی و التهاب خواهند شد. اتفاقاتی در برخی شهرها افتاده است که خلاف رویه عادی بوده است و طبیعتا مردم ناراحتند و در کنار آن نگرانی هایی از بابت خود اصل تصمیم دارند و همچنان منتظرند که آثار این تصمیم را بر زندگی خودشان ببینند.افزایش قیمت بنزین تصمیمی بود که ناگهانی اعلام شد و روی زندگی مردم تاثیر داشت، به همین دلیل مردم احساس کردند که از این موضوع دچار مشکل می‌شوند. باید پذیرفت که معیشت بخشی از جامعه با بنزین گره خورده است و کاش قبل از اجرای طرح با مردم صحبت می‌شد و تضمین‌های لازم به این بخش از جامعه که حتما از گرانی بنزین معیشتشان به خطر می‌افتد داده می‌شد که مشکلی برایشان ایجاد نمی‌شود.

در رابطه با برگرداندن آرامش چند نکته وجود دارد. اول اینکه دولت باید در رابطه با بازسازی فضاهای آسیب دیده خیلی سریع اقدام کند چون به هرحال خساراتی به فضاها و مبلمان شهری وارد شده است که این‌ها باید خیلی سریع به حالت اولیه خود برگردند که این اتفاق هم دارد می‌افتد و شهرداری ها وارد عمل شده در حال جبران کردن آثار خسارت اند. زمانی که اتفاقاتی به این شکل می‌افتد و بخشی از مردم ناراحتند؛ زمان خیلی مهم است. اگر جبران خسارات مشمول مرور زمان شود قطعا بی اعتمادی در مردم تقویت می‌شود و آثار و عواقبی که از این حوادث در سطح شهر اتفاق افتاده است ماندگار و طولانی می‌شود.

مسئله دوم درباره دولت است که باید حتما حضورش را جدی و پررنگ کند. یکی از نقش‌های دولت در این رابطه بحث کنترل و نظارت بر قیمت‌هاست که باید عوارض و تبعات این تصمیم را در رابطه با افزایش سایر قیمت‌ها کنترل کند تا مردم احساس کنند شرایط مانند قبل و عادی مانده است. همانطور که دولت وعده می‌دهد این موضوع به نفع مردم است، این را در عمل هم با نظارتی موثر و حساب شده پیگیری کند و برنامه ریزی‌ها را به گونه‌ای پیش ببرد که افراد متصل و درگیر در این طرح بتوانند با مزیت و توجه ویژه‌، شرایطی داشته باشند که کمترین آسیب را به لحاظ مالی ببینند و تامین شوند.

صرفا با شعار نمی‌توان گفت دولت همراه و نزدیک مردم است. دولت باید در حوزه تصمیم سازی و تصمیم گیری مردم  را شریک کند و اعتماد را به مردم برگرداند تا مردم خودشان را صاحب شهر و فضای شهری و مایملک شهری بدانند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha