تا چشم کار می‌کرد آب بود. هیچ نجات بخشی دیده نمی‌شد. کمکی، وسیله و راهی که مرد جوان را به زنده ماندن امیدوار کند. ثانیه‌های دلهره‌آور به سختی می‌گذشتند. شیشه‌های وانت نیسان آبی‌اش را بالا کشید و در میان آب‌ها منتظر ماند.

ماموریت پرخطر در آب‌های «شور و شیرین»

سلامت نیوز: تا چشم کار می‌کرد آب بود. هیچ نجات بخشی دیده نمی‌شد. کمکی، وسیله و راهی که مرد جوان را به زنده ماندن امیدوار کند. ثانیه‌های دلهره‌آور به سختی می‌گذشتند. شیشه‌های وانت نیسان آبی‌اش را بالا کشید و در میان آب‌ها منتظر ماند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند ،خودرویی که چند لحظه قبل از روی پل، داخل آب افتاده بود و با حرکاتی مارپیچ می‌رفت تا در دل سیلاب محو شود. اما تخته سنگی برای دقایقی او را متوقف کرد. با این حال سرعت آب آن‌قدر بالا بود که هر لحظه بیم آن می‌رفت که خودرو و سرنشینش به سمت مرگ بروند. پیمان در دلش خدا خدا می کرد و منتظر یک معجزه بود.

در آن ثانیه‌های خطرناک معجزه اتفاق افتاد. آتش‌نشانی منجی این مرد جوان شد و او را که تصور می‌کرد لحظه مرگش فرا رسیده، از آب بیرون کشید. جان خود را کف دستش گذاشت و برای نجات دست به کار شد. به دل سیلاب خروشان رفت و خود را به وانت رساند. با هر سختی بود، راننده را به خشکی برد. راننده‌ای که از شوک بزرگ این حادثه قدرت تکلم هم نداشت.

باورش نمی‌شد که توانسته از مهلکه سیل نجات پیدا کند. حسن عباسی همان آتش‌نشان نجات‌دهنده است. مرد کازرونی که برای رهایی راننده از مرگ، نتوانست منتظر لودر بماند. خودش داوطلب نجات شد و پر خطر‌ترین ماموریتش را به خوبی تمام کرد.

ساعت ١٢ظهر روز یکشنبه هفدهم آذر ماه بود. مرد جوان با خودروی نیسانش از روی پلی در منطقه بوشیگان دیلمی کازرون رد می‌شد. اما به دلیل بارش سنگین باران ناگهان در یک لحظه آب این خودرو را با خود برد و نیسان آبی رنگ در میان آب‌ها محو شد.

بلافاصله بومیانی که شاهد این صحنه بودند، موضوع را با آتش‌نشانی در میان گذاشتند. نیروهای آتش‌نشانی کازرون خیلی زود خود را به صحنه حادثه رساندند. خبری از خودروی نیسان نبود. بلافاصله جست‌وجو‌ها در رودخانه این منطقه که به محلی مشهور به شور و شیرین منتهی می‌شود، آغاز شد. در شرایط بارندگی شدید و با وجود شدت جریان آب، هیچ خودرویی در آن اطراف پیدا نشد، تا اینکه چند متر دورتر آتش‌نشانان خودروی ناپدید شده را پیدا کردند.

نیسان با تخته سنگی برخورد و در میان آب‌ها گیر کرده بود. آن منطقه بسیار خطرناک بود و سرعت بالای آب هر لحظه ممکن بود خودرو را دوباره با خودش ببرد. آتش‌نشانان بلافاصله درخواست لودر دادند. اما در این میان آتش‌نشانی فداکار وقت را تلف نکرد. حسن عباسی با مدیرش صحبت کرد و داوطلب شد تا خطرناک‌ترین ماموریتش را انجام دهد؛ طنابی به دور خودش بست.

آماده شد و به دل آب زد. یک بار رفت اما سرعت آب آن‌قدر زیاد بود که نتوانست خودش را به نیسان برساند. برگشت. اما مصرانه دوباره برای نجات، داوطلب شد. خودش را مجهزتر کرد. این بار با دو طناب بزرگ رفت. مردم محلی همه آن‌جا ایستاده بودند و برای کمک به این عملیات اعلام آمادگی کردند. یک سر طناب را آتش‌نشانان و مردم محلی گرفتند و عباسی دوباره به سمت راننده رفت. هنوز نمی‌دانست در آن خودروی سیل زده کسی نفس می‌کشد یا نه؛ با این حال لحظه‌ای هم درنگ نکرد.

هر طور شده خودش را به آنجا رساند و با خوشحالی دید که راننده زنده است. اما شوکه؛ عباسی درباره آن لحظات سخت و دلهره‌آور، به خبرنگار ما گفت: «راننده در خودرو محبوس شده بود و هر لحظه در خطر مرگ قرار داشت. در شرایطی که ممکن بود آب همه چیز را با خود ببرد، خودم را به  در سمت شاگرد  وانت رساندم  که در محاصره کمتری از آب قرار داشت.

از راننده خواستم آن در را باز کند. بیچاره به شدت ترسیده بود. همین‌که فهمیدم زنده است خیلی خوشحال شدم. با فریاد از او خواستم شیشه را پایین بکشد. او هم به سمت شیشه سمت شاگرد آمد و وقتی آن را پایین کشید، او را از خودرو بیرون آوردم. به طناب وصل کردم. نزدیک به خودم بود. اصلا حال و روز خوبی نداشت. نمی‌توانست حرف بزند.

او را به خودم نزدیک کردم و علامت دادم. درنهایت هردو از آب بیرون آمدیم. راننده وقتی نجات پیدا کرد، باز هم نمی‌توانست حرف بزند. فقط به شدت می‌لرزید و اطراف را نگاه می‌کرد. باور نداشت که زنده مانده است. او را پتوپیچ کردیم و تحویل اورژانس دادیم.»این عملیات نزدیک به دو ساعت طول کشید. با از خودگذشتگی این آتش‌نشان و تلاش اعضای دیگر تیم امدادونجات، این ماموریت با نتیجه خوبی به پایان رسید. مردم محلی همه خوشحال بودند. راننده هم برای اقدامات درمانی به نیرو‌های اورژانس تحویل داده شد.

خودروی گرفتار شده در آب با کمک کارگاه تی‌رول آتش‌نشانان از رودخانه خارج شد و این عملیات به یکی از پرخطرترین ماموریت‌های حسن عباسی تبدیل شد. آتش‌نشان سی‌وچهارساله‌ای که تقریبا چهارسال می‌شود در دل حادثه‌های مختلف جان خود را به خطر می‌اندازد. با این حال این یکی از حساس‌ترین ماموریت‌های عباسی محسوب می‌شود: «کمتر از چهار‌سال است که آتش‌نشان شده‌ام.

در این مدت ماموریت‌های خطرناک زیادی داشته‌ام. اصلا شغل آتش‌نشانی همین است که هر لحظه‌اش خطر است. مثلا در خانه‌هایی که پر از دود بوده، رفته و افرادی را نجات داده‌ام. هر لحظه ممکن بود خفه شوم یا در جایی کپسول گاز درحال انفجار بود و من به داخل خانه رفتم و ماموریتم را انجام دادم.

اما می‌توانم بگویم که این اتفاق، خطرناک‌ترین و البته بهترین ماموریتم بود. چون هر لحظه ممکن بود سیل مرا با خودش ببرد، با این حال توانستم راننده را نجات دهم. اما در آن لحظات اصلا به خودم فکر نمی‌کردم. فقط می‌خواستم راننده زنده بماند. در شغل ما اولویت، جان بقیه است. همین مسأله برایمان لذت بخش است و تا زمانیکه زنده‌ام به این کار ادامه می‌دهم.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha