اول قرار به خنده شد. شهروندان نگران از شیوع ویروس؛ چه آنهایی كه خودشان را خانه‌نشین كرده‌اند تا زنجیره سرایت را قطع كنند و چه آنهایی كه همچنان باید سر كار حاضر شوند، شروع كردند به انتشار عكس خندیدن‌های‌شان.

شادی درمانی

سلامت نیوز:اول قرار به خنده شد. شهروندان نگران از شیوع ویروس؛ چه آنهایی كه خودشان را خانه‌نشین كرده‌اند تا زنجیره سرایت را قطع كنند و چه آنهایی كه همچنان باید سر كار حاضر شوند، شروع كردند به انتشار عكس خندیدن‌های‌شان.

به گزارش سلامت نیوزبه نقل از روزنامه اعنماد ،قرار بر این بود كه آدم‌ها نشان بدهند:«كم نیاورده‌ایم» و هر چند شماتت‌هایی هم حوالی این عكس‌های خندان شد كه «الان وقت خندیدن نیست، خطر را از یاد نبرید». بعد نوبت به موج دیگری رسید؛ این ‌بار برخی از پزشكان و پرستاران از بیمارستان‌های مختلف كشور با ماسك و دستكش و لباس‌های محافظشان روبه‌روی دوربین موبایل‌های‌شان ایستادند و شروع كردند به چرخ زدن و پایكوبی، چند نفری در كرمانشاه دست انداختند به كمر هم و پارچه توی هوا تكان دادند.

تصویری كه آدم باید در جشن‌ها و عروسی ببیند، این ‌بار تبدیل شد به صحنه‌های غریبی از پایكوبی در روزهای سخت اسفند 98، روزهایی كه همه انگار روزشان را با خبر گرفتن از آخرین آمار مبتلایان، فوت‌شدگان و نجات‌یافتگان كرونا آغاز می‌كنند. دست‌افشانی لباس‌سفیدها در راهروهای بخش‌های اورژانس و عفونی از ماندگارترین صحنه‌های سالی شد كه همه در انتظار پایانش نشسته‌اند.


«همه هنرمندان ما به فضای مجازی بیایند، همه دانشمندان ما به فضای مجازی بیایند، همه روان‌شناسان ما به فضای مجازی بیایند. تمام كسانی كه می‌توانند لبخند برای مردم ما به ارمغان بیاورند، بیایند. امروز كلماتی كه مردم را از خستگی دربیاورد و تنوع باشد دیگر یك كار مستحب نیست، یك كار واجب است.» شاید به راه افتادن موج خنده و بعد رسیدن ویدیوهای پزشكان و پرستاران بود كه سبب شد، روز گذشته «حسن روحانی» هم در جلسه هیات دولت به نوعی فراخوان بدهد از تمام كسانی كه می‌توانند در روزهای شیوع، وارد فضای مجازی شوند و دلی از آدم‌های نگران به دست آورند.

رییس‌جمهور بارها روی فضای مجازی تاكید كرد و البته در صحبت‌هایش به صورت مستقیم صداوسیما را هم مورد خطاب قرار داد تا فكری برای مردم خانه‌نشین كند:«من از صداوسیما می‌خواهم در این ایامی كه مردم بیشتر در خانه هستند برای حفاظت از جان خودشان، برنامه‌های بیشتری برای مردم ارایه شود. مردم در خانه‌های كوچك می‌خواهند محدود و محصور شوند، در اجتماعات نمی‌توانند شركت كنند، رفت‌و‌آمد به آن صورت نمی‌توانند داشته باشند، صداوسیما آن را جبران كند.»


حالا در شبكه‌های اجتماعی كاربران زیادی هستند كه از حركت كادر درمانی چند بیمارستانی كه ویدیوی شادی‌شان را فرستاده‌اند، استقبال می‌كنند و مدام آنها را دست به دست می‌گردانند. عده دیگری هم البته هستند كه سخن به انتقاد باز كرده‌اند؛ بعضی‌ها به لحاظ شرعی ایراد گرفته‌اند، بعضی‌ها می‌گویند این‌گونه جشن گرفتن‌ها را باید گذاشت برای ترخیص آخرین بهبودیافتگان كرونا. فارغ از این حمایت‌ها و نقدها اما باید دید آیا زمان صحبت كردن از شادی فرارسیده است؟

آیا آنچه كاربران با خندیدن و بعد كادر درمان با ارسال ویدیوها انجام دادند را می‌توان در كنار خواسته روحانی گذاشت و روی موضوع شادی تمركز كرد؟
سامان توكلی، روان‌شناس می‌گوید كه می‌شود شرایط پراسترس كار پزشكان و پرستاران را درك كرد و واكنش‌شان را به عنوان تلاشی برای رهایی از فشار تفسیر كرد اما نمی‌توان به این بهانه، بحرانی را نادیده گرفت كه از قضا بیشتر از هر زمان دیگری نیاز به نگرانی و مراقبت دارد. توكلی می‌گوید:«این فیلم‌‌هایی كه دیدیم به آدم این حس خوب را می‌دهد كه به هر حال افرادی هستند كه دارند این همه زحمت می‌كشند و در آن لحظه‌ها برای آرام‌تر كردن خودشان و آرام‌تر شدن بیماران، نه صرفا نقش حرفه‌ای بلكه دارند یك نقش انسانی هم بازی می‌كنند تا گذر از این سختی راحت‌تر شود.

ولی موضوع این است كه وقتی در بحرانی هستیم بسیار شدید كه اتفاقا لازم است كه افراد نگران باشند، این فیلم‌ها برای دقایقی قرار است درد را كمتر كند اما در شرایطی كه خطر جدی وجود دارد اینكه حواس‌مان را از موضوع اصلی پرت كنیم؛ یعنی از ویروسی كه دارد به سرعت در میان گروه‌ها مختلف اجتماعی سرایت پیدا می‌كند باید حواس‌مان باشد.» او در صحبت‌هایش به حرف‌های ستاد فرماندهی عملیات مدیریت بیماری كرونا اشاره كرد و ادامه داد:«آقای دكتر زالی اتفاقا اعلام كرده‌اند كه مردم تهران هنوز متوجه خطر نشده‌اند و هنوز آنقدر در خیابان‌ها رفت‌وآمد هست كه انگار نمی‌دانند چه اتفاقی افتاده و چه كار باید بكنند.

در این شرایط اگر بخواهیم روی شادی تمركز كنیم و اینكه موضوع بیماری به كنار برود و در حاشیه قرار بگیرد ممكن است اتفاقا گمراه‌كننده باشد. در شرایط فعلی كاری كه باید بكنیم این است كه اطلاع‌رسانی خوبی در مورد ریسك و خطر داشته باشیم. باید خطر را بشناسیم، انكارش نكنیم و ابعادش را به صورت واقعی درك كنیم؛ نه به صورت انكار شده و نه كمرنگ ‌شده.»


توكلی معتقد است كه در مرحله اوج گرفتن اپیدمی، «نگرانی كمك می‌كند، مراقب‌تر باشیم» و همین موضوع است كه باید مورد توجه و تاكید باشد و چه بخواهیم و چه نخواهیم صحبت از شادی و حفظ روحیه باید در كنار این موضوع مورد توجه قرار گیرد نه اینكه تبدیل به مركز توجه شود:

«الان مهم‌ترین وظیفه رسانه، مسوولی كه پشت تریبون حرف می‌زند و روحانی كه بالای منبر صحبت می‌كند؛ یعنی مهم‌ترین وظیفه همه ما این است كه این زنجیره انتقال ویروس را در سطح جامعه قطع كنیم و این با شاد بودن به تنهایی قابل انجام نیست. بله شاید برای مدتی افراد لازم باشد كه در قرنطینه خانگی بمانند و باید بتوانند روحیه خودشان را حفظ كنند اما در این دوره‌ای كه هستیم اول باید بتوانیم مخاطرات را به مردم آموزش دهیم.»
 
بهداشت روانی و گذر از بحران
«جامعه جهانی در حال گذر از یك بحران است؛ بحرانی كه یك ویروس توانسته به بدنه اقتصاد همچنین بهداشت و سلامت مردم لطمه وارد كند. بنابراین در این شرایط بهتر است كه از فضای مجازی به بهترین شكل در جهت حفظ بهداشت روانی خود استفاده كنیم.»


ناصرقاسم‌زاد، روان‌شناس كمی متفاوت از توكلی به این موضوع نگاه می‌كند. از نظر او برای گذر از بحران چاره‌ای جز اندیشیدن به سلامت روان نیست:‌«طبیعتا قشر جوان امید به زندگی بالایی دارد و راه‌اندازی چنین چالش‌هایی توسط آنها در فضای مجازی گاهی فشارهای سنگین وارد بر جامعه را كم می‌كند و گذر از چنین بحران‌هایی را راحت‌تر می‌كند؛ زیرا بخش مهم ماجرا كاهش اضطرابی است كه در جامعه به وجود آمده است.»

با این توصیف به نظر او آنچه جرقه‌اش در شبكه‌های اجتماعی خورد و تبدیل شد به چالش لبخند و بعد ویدیوی كادر درمان، واكنشی است كه باید از آن به عنوان یك واكنش كاملا طبیعی در مواجهه با استرس و غم یاد كرد:‌«در شرایط بحران، استرس و فشار ‌روانی زیادی در جامعه به وجود می‌آید كه طبیعتا محصول این استرس و فشار روانی غم و ناامیدی در جامعه است.

از آنجایی كه این شرایط را فقط با شادی، امید و همدلی می‌توان تحمل كرد، رفتارهای توام با شادی ناخودآگاه در اذهان مردم متواتر می‌شود. این یك رفتار طبیعی است به نام دفاع روانی كه در اكثر مواقع در اوج ناامیدی و فشارهای روحی و جسمی‌ سعی دارد امیدواری و اعتقاد به خداوند برای گذشت از دوران پر خطر را به یك نوعی در ذهن ما شكل دهد.» خلاصه همه اینها از نظر او این است كه شایعات را كنار بگذاریم و واقعیت‌ را در نظر بگیریم و تا گذر از این وضعیت فوق‌العاده به فكر روح و روان نزدیكان و دوستان و به خصوص كودكان باشیم.


شیوا دولت‌آبادی، روان‌شناس دیگری است كه موضوع را مورد بررسی قرار می‌دهد. او در این میان به نقطه سومی هم اشاره دارد؛ اینكه در این مرحله كه استرس‌ها و خستگی‌های روانی در حال اوج گرفتن هستند اما می‌توان دید كه بسیاری از مردم رو به همدلی آورده‌اند و در واقع در حال یادگیری نوعی دیگر از زندگی اجتماعی هستند:«این مرحله‌ای است كه داریم از آن زندگی اجتماعی را می‌آموزیم و هم مرحله‌ای است كه با تجربه‌های تلخ همراه شده است.»

در چنین شرایطی به نظر او در خط مقدم مبارزه دو دلیل برای شادی می‌توان متصور شد: كمك به درمان بیماران و ترخیص بهبودیافتگان و البته دلگرمی دادن به خودشان و همكاران:«بشر به شكل‌های مختلفی شادمانی خودش را بیان می‌كند هر چند قرار نیست شاهد صحنه‌هایی مبتذل یا دور از اخلاق باشیم چون به هر حال كدهای عرفی و اخلاقی ما با بسیاری از كشورهای دیگر متفاوت است اما در مورد كسی كه دست می‌زند، هورا می‌كشد، دور خودش می‌چرخد یا می‌خواهد دیگران را شادمان كند و از استرس آنها بكاهد، باید گفت شادی هم می‌تواند گاهی از برخی مرزهای سنتی‌اش عبور كند.»


برای نقدهایی كه احتمالا به كار تیم پزشكان وارد می‌شود، دولت‌آبادی توضیحی دارد؛ اینكه هیچ یك از این سفیدپوشان نیستند كه صحنه‌های تلخی را در این روزها ندیده باشند و برای همین باید هدف آنها را در ذهن داشت:«آدم در این شرایط باید مثبت نگاه كند و هدف این كار را ببیند. حتما كسی كه ساعت‌های طولانی در بیمارستان كار كرده و با صحنه‌های مقابله با بیماری مواجه شده خودش چندان شاد نیست، احتمالا دارد این كار را برای بالا بردن روحیه بیماران و همكارانش انجام می‌دهد.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha