دوشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۰ - ۰۹:۵۵
کد خبر: 29035

حوادث هفته های اخیر در خصوص تعرض به دختران و زنان در چند شهر ایران، اگرچه از جنبه امنیتی و لزوم افزایش و استمرار امنیت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت، اما هیچ كس نپرسید این فجایع از كجا نشات می گیرد و چه می شود كه اخبار مكرر از تجاوز و رفتار منافی عفت عمومی در رسانه ها منعكس می شود، برخوردهایی شدید یا خفیف صورت می پذیرید و مجدداً این سیكل تكرار می شود؟

سلامت نیوز :حوادث هفته های اخیر در خصوص تعرض به دختران و زنان در چند شهر ایران، اگرچه از جنبه امنیتی و لزوم افزایش و استمرار امنیت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت، اما هیچ كس نپرسید این فجایع از كجا نشات می گیرد و چه می شود كه اخبار مكرر از تجاوز و رفتار منافی عفت عمومی در رسانه ها منعكس می شود، برخوردهایی شدید یا خفیف صورت می پذیرید و مجدداً این سیكل تكرار می شود؟
به گزارش «آینده» اگرچه تلاش می شود همه ابعاد جامعه عالی و در مسیر تعالی به نمایش گذاشته شود اما آمارها و واقعیت هایی كه مردم هر روز با آن سر و كار دارند، نگاه متفاوتی با فضای رسمی دارد و بعضاً آمارها و اعداد رسمی هم به شكلی است كه تلخی را روایت می كند؛ آمارهایی كه اگر در كنار هم گذاشته شود، یك آینه تمام نما از شرایط اجتماعی را به نمایش می گذارد و نشان می دهد اوضاع تا چه حد در مرحله هشدار قرار دارد. بر این اساس، «آینده» برای جلوگیری از اطاله كلام به هفت مصداق پررنگ اجتماعی به عنوان صغرای این استدلال و نتیجه گیری نهایی به عنوان كبری این بحث كاملاً منطقی اشاره می كند.

1- جدایی زوجین

الف- آمار بالای طلاق و انگیزه های جنسی در یازده ماهه سال 1389 تعداد 812هزار و 397 واقعه ازدواج به ثبت رسیده است كه نسبت به مدت مشابه سال قبل حدود یك درصد افزایش داشته است و در مقابل تعداد 124هزار و 741 واقعه طلاق به ثبت رسیده است  كه نسبت به مدت مشابه سال قبل 8.8 درصد افزایش داشته است. در واقع می توان گفت به ازای هر شش و نیم ازدواج یك طلاق صورت پذیرفته و آمار بیش از 15 درصدی طلاق به چشم می خورد كه حكم یك فاجعه را دارد و دیگر نمی توان كشورهای اروپایی را به عنوان محلی كه بنیان های خانواده شان سست تر از ماست، مورد اشاره قرار داد و اگر این آمار را به طلاق هایی كه ثبت نمی شود و مردان و زنان به واسطه كودكان از هم جدا زندگی می كنند و در ادامه به آن اشاره می شود، قطعاً این رقم از مرز 25 درصد عبور می كند.

 مشكلات اقتصادی و بعد امكان تامین خانواده توسط مرد و اعتیاد دو محور عمده طلاق هاست؛ اما محور دیگر كه همواره توسط زوجین بیان می شود، "تفاهم" است. بررسی ها نشان داده زوجین در دادگاه ترجیح می دهند از باز كردن این مسائل نزد قاضی پرهیز كنند و بخش قابل توجهی از طلاق ها كه تحت این عنوان، به صورت توافقی گرفته می شود، به واسطه عدم تفاهم عاطفی یا جنسی و عدم رضایت یك یا هر دو طرف از یكدیگر است كه در نهایت باعث شده یك یا هر دو طرف در پی شریك دیگری باشند و برای جلوگیری از مشكلات بعدی، به صورت رسمی از همسرانشان جدا شوند.

ب- طلاق عاطفی؛ بسیاری از زوجین ترجیح می دهند برای جلوگیری از ایجاد مشكلات برای فرزندانشان به شكل رسمی از هم طلاق نگیرند اما از هم جدا زندگی می كنند و چه بسا مرد و زن با حفظ حریم شرعی یا عدم حفظ حریم ارتباطاتی نیز داشته باشند. این جدایی توافقی یا طلاق عاطفی عموماً در راستای حمایت از فرزندان دوره طولانی نمی انجامد و به واسطه فشار روحی كه به زوجین وارد می شود، معمولاً یكی از دو طرف پس از مدتی خواستار طلاق قطعی می شود و اینچنین رشد آمار طلاق كه دیگر قبحش در جامعه بسیار كاسته شده، شتاب بیشتری خواهد گرفت.

در جدایی توافقی برخلاف طلاق، مشكلات اقتصادی و اعتیاد نقش كمرنگ تری دارند و در این سبك جدایی غیررسمی كه عمدتاً میان طبقه روشنفكر و تحصیل كرده مشاهده می شود و حتی بعضاً زوجین برای راحتی فرزندان در دو واحد یك آپارتمان زندگی می كنند، عمدتاً بر محور همان عدم تفاهم ها و نظایر این است كه باز هم عدم تفاهم جنسی نقش قابل توجهی ایفا می كند كه میزان دقیق این نقش حتی از طریق آمارهای محرمانه و بدون نام نیز قابل تشخیص نیست، چرا كه بسیاری از اشخاص حتی در این آمارهای بدون نام هم ترجیح می دهند مشكلات شخصی شان را مورد تایید قرار ندهند و همواره آمارها با واقعیت فاصله فراوانی دارد.

 2 خیانت متقابل زوجین

الف- خیانت مردان به زنان؛
این مسئله كه به جز بحث شرعی صیغه موقت و دائم و اختیار زوجه دیگر بوده و منظور همان اعمال منافی عفت است، همواره رخ می داده و مسئله تازه ای نیست. عدم تامین مردان از سوی زنان و تنوع طلبی مهم ترین دلایل رقم خوردن چنین رفتارهایی است كه البته آمارهای مشخصی در خصوصش وجود ندارد و عموماً متاسفانه در دایره پژوهش های اجتماعی تعریف نمی شود و طبیعتاً امكان كارشناسی كاملاً دقیق آن نیز به دلیل عدم وجود اعداد قابل اعتنا وجود ندارد.

ب- خیانت زنان به مردان؛ آنچه بیش از خیانت مردان در جامعه اسلامی خطرناك است، خیانت زنان به مردان است كه متاسفانه وسعت یافته و تنها در مواردی علنی می شود و در بسیاری از این موارد نیز، مرد ترجیح می دهد با جدایی، غائله را ختم كند و در اندك مواردی قضایی می شود. به جز بحث های عدم تامین زنان از سوی مردان و تنوع طلبی، در بررسی های میدانی مواردی مشاهده شده كه  لجبازی نسبت به خیانت مرد جزو انگیزه های زنان بوده كه چنین رفتارهایی حقیقتاً خطرناك است.


3- افزایش آمار ابتلا به ایدز از طریق تماس جنسی

  مهم‌ترین علل ابتلا به ایدز كه از سال 65 به این سو ثبت شده، وسایل مشترك در مصرف مواد مخدر 69/7 درصد، رابطه جنسی 9/8 درصد، دریافت خون و فرآورده‌های خونی 1/1 درصد و انتقال از مادر به كودك 0/8 درصد بوده است كه راه انتقال در 18/6 درصد از این گروه نیز تاكنون نامشخص مانده است. در مقایسه این آمار با مواردی كه ابتلای آنان به ایدز در سال 1389 گزارش شده است، اعتیاد تزریقی 66/2 درصد، برقراری روابط جنسی 20/8 درصد و انتقال از مادر مبتلا به كودك 7/2 درصد را تشكیل داده و در 10/3 درصد از موارد شناسایی شده در این سال راه انتقال نامشخص بوده است.با مقایسه این آمار كاملاً مشخص است كه سهم انتقال ایدز از طریق تماس جنسی، آن هم در آمارهای كاملاً رسمی با رشد بیش از 100 درصدی همراه شده كه با این حساب قطعاً در عمل آمار انتقالهای جنسی بیش از این است.

این آمارها نشان می دهد به همان میزان كه با قراردادن سرنگ در اختیار معتادان، تلاش ها برای كنترل انتقال ایدز از طریق سرنگ مشترك كاهش می یابد، فعالیت های جنسی خطرناك كه بخش اعظم آن در قالب روابط جنسی با فاحشه ها جای میگیرد، افزایش یافته و متاسفانه عدم ارائه آمارهای دقیق كه به علت عدم امكان آمارگیری دقیق از فاحشه ها به دلیل جرم بدون فعالیت های این دسته، باعث شده نتوان ارزیابی دقیقی در این بخش نیز داشت اما قابل پیش بینی است كه همچنان درصد مبتلایان به ایدز از طریق تماس جنسی افزایش یابد.

 4- كاهش قبح رفتارهای جنسی پرخطرتر در نسل جوان

متاسفانه برخورد با مظاهر جنسی در سطح جامعه بعضاً به صورت مقطعی انجام می شود. اما زیر پوست شهر، اتفاقاتی رخ می دهد كه برخورد با آنها به سادگی برخوردهای علنی نیست و یكی از دلایل وقوع این رفتارها نیز اتفاقاً همین برخورد با مظاهر علنی است. به عنوان مثال وقتی دختری مشاهده كند امكان گفت و گو با یك پسر در سطح شهر و اماكن عمومی یا دانشگاه ندارد، درخواست پسر برای حضور در محیط های بسته همچون منازل كه از انظار عمومی دور است را بیشتر می پذیرد و عملاً زمینه وقوع مسائل بعدی اینچنینی فراهم می شود.

در كنار این رویكرد كه نشان می دهد در قبال برخورد با منكر باید چه میزان دقیق و حساب شده و غیراحساسی برخورد كرد، متاسفانه قبح برخی رفتارهای جنسی در سطح جوانان مجرد و به خصوص دختران ساكن شهرهای بزرگ به خصوص پایتخت در حال ریختن است و به همین دلیل گروه وسیع تری از دختران به این رفتارها به عنوان یك اتفاق و رفتار معمولی نگریسته، گرایش نشان داده و تا نقطه ای پیش می‌روند كه «آینده» برای جلوگیری از قبح شكنی بیشتر از آنچه در سال های اخیر رخ داده، از باز كردن جزئیات و حدود و وسعت رفتارهای جنسی مورد اشاره پرهیز می كند اما قطعاَ بخش اعظمی از خوانندگان به آنچه در حال وقوع است، اطلاع مكفی دارند. در این زمینه البته دسترسی آسان به شبكه های خاص ماهواره‌ای نیز در تحریك جوانان در این زمینه بی تاثیر نیست.

 5- افزایش خانه های مجردی

ذهنیتی كه در سال های دور از خانه مجردی وجود داشت، مربوط به بخشی از پسران متمولی بود كه جدا از خانواده زندگی می كنند و به دلیل برخورداری از تمكن مالی، دارای یك واحد آپارتمان خریداری شده جدا هستند. بعدها خانه های دانشجویی كه توسط یك یا چند دانشجو به صورت مشاركتی اداره می شد نیز به عنوان یكی از مصادیق خانه های مجردی در نظر گرفته شد. حالا چند سالی است این تعاریف وسعت یافته و بسیاری از دختران نیز به محض برخورداری از شغل و توان مالی ساز استقلال می زنند و انگار دیگر اقتدارهای گذشته پدر خانواده نیز بنا به شرایط اجتماعی كاهش یافته و بسیاری از ایشان این استقلال عمل را می یابند.

شواهد نشان می دهد اتفاقات خوبی در بلندمدت نمی افتد و دختران مجرد كه نیازهای عاطفی بیشتری نسبت به پسران داشته و پس از استقلال، از عاطفه پدر و مادر نیز كمتر برخوردارند، امكان گرفتاری شان در مسائل جنسی خارج از چهارچوب كه ابتدا عمدتا به قصد برخورداری از یك همدم و پر كردن خلاهای عاطفی شان افزیش می یابد و تجربه نشان داده وقتی موانع اولیه دختران برای رفتارهای جنسی برطرف شود، به داشتن شریك جنسی عادت می كنند و مفاسدی بروز می كند كه در حریم های شخصی است و به همین دلیل هیچ گاه ابعادش مشخص نمی شود و در این بخش نیز تعریف سازوكار دشوار است، چرا كه نمی توان برای جلوگیری از چنین وقایعی در قانون آورد كه به دختر مجرد ملك فروخته نشود، همان طور كه اتاق هتل اجاره داده نمی شود.

 6- فروش سرسام آور محصولات جنسی مصنوعی

آدمك های جنسی، آلات تناسلی مصنوعی، داروهای محرك جنسی و بسیاری از محصولاتی كه در حال ارائه است و عمدتاً با توزیع كنندگانشان برخوردهایی صورت پذیرفته، بیشتر مورد استفاده گروهی از مردم و به خصوص جوانان است كه به دلایل مختلف امكان انجام رفتارهای جنسی مشروع و معمول را ندارند و یا از معذوراتی در این زمینه برخوردارند كه ایشان را به این سمت گرایش داده است. فروش وسیع و البته گران قیمت این وسایل از مجاری غیرقانونی كه از استانداردهای مشخصی هم برخوردار نیست، با چندان گردش مالی سنگینی روبرو بوده كه علی رغم برخوردهای جدی با فروشندگان این وسایل، همچنان عرضه این وسایل قابل ملاحظه بوده و این به واسطه همین میزان تقاضا است.

 7- از مزاحمت های خیابانی تا تجاوز و تعرض به نوامیس

اگرچه عدم برخورداری از پوشش مناسب و آرایشهای محرك باعث می شود بانوان بیشتر در معرض متلك های خیابانی قرار گیرند، اما این متلك ها صرفاً شامل حال بدحجابان نمی شود و حتی دختران چادری نیز كه از چهره نیكویی برخوردارند با متلك ها و ترمزهای گاه و بی گاه خودروهای شخصی مواجه می شوند. البته جمعیت جوانی كه با خرید خودرو، به این رفتار به عنوان یك تفریح ادامه می دهند، رو به افزایش است و انتقال تعدادی ماشین به قصد تنبیه مزاحمین به پاركینگ نیز عملاً تاثیر خاصی در كاهش چنین رفتارهایی نداشته است و حتی عكس این موضوع نیز به خصوص از سوی زنان بیوه جوان شكل گرفته كه تحت عنوان "پسربازی" خوانده می شود!

البته كاش مزاحمت ها برای بانوان به همین بخش ختم می شد و تعرضات جنبه كلامی داشت و به مرحله فیزیكی نمی رسید. اما حوادث هفته های اخیر نشان داد این حوادث همچنان وجود دارد و تعدادش نیز قابل ملاحظه است كه البته اتفاق تازه ای نیست. اما آنچه هشداردهنده است، دستگیری برخی متجاوزین به نوامیس است كه یا پیش از این جرمی مرتكب نشده و یا جرایم كوچكی در سوابقشان وجود داشته كه در سنین جوانی به چنین اعمالی دست زده اند، حال آنكه در سال های دور متجاوزین اشخاصی با سوابق طولانی بوده و تقریباً قریب به اتفاق موارد، در زمره اراذل طبقه بندی می شدند و این اتفاقی است كه باید جدی اش گرفت.

اینها هفت مصداقی بود كه بخش قابل توجه و معناداری از جامعه به انحاء مختلف با آن مواجه بوده و هستند و در قبالش واكنش های متفاوتی اتخاذ شده است. برخی خواستار برخورد همه جانبه، به سبكی كه روزگاری در كمیته انقلاب اسلامی پیگیری می شد، هستند و برخی حریم خصوصی را در اولویت قرار داده و تاكید می كنند برخورد چكشی منجر به نادیده گرفته شدن حریم خصوصی شده و در نهایت هدف اصلی، تحت الشعاع قرار می گیرد و نمی توان به زور مقابل این رفتارها را گرفت كه البته منطقی تر به نظر می رسد، كما اینكه خاطره خوشی نزد جوانان آن دوران از برخی تندروی ها در قالب كمیته پیرامون رفتارهایی كه امروز اتفاقاً جزو مشروعات قرار دارد، قابل ذكر نیست.
با این حال نمی توان چشم بر روی واقعیت های جامعه بسته و سكوت كرد تا جامعه به لحاظ اخلاقی با مفاسد بیشتری روبرو و بنیان خانواده ایرانی سست تر از این شود و با گذر آمار طلاق از مرز 30 درصد، به نقطه ای برسیم كه جامعه شناسان جهان برای مثال یك خانواده سست بنیاد، از خانواده ایرانی نام ببرند!

متاسفانه سكوت در برابر این اتفاقات و بهشت نشان دادن مملكت توسط عده ای به گونه ای بوده كه به زعم برخی پرداختن به این اتفاقات نگران كننده،  ضربه به مملكت تلقی شود. با این حال «آینده» این پرونده را با ارائه برخی آمارها كه بخشی از آنها كاملاً رسمی اعلامی شده و دیگر موارد نیز برای عموم جنبه عینی دارد، از مسئولان درخواست می نماید به جای آنكه تلاش كنند این مسائل در پستوها برود و حتی با تبلیغ كاندوم در داروخانه ها برخورد شود، در پی آسیب شناسی و ارائه راهكارها باشند.

تا به اینجا طرح موضوع بود و اطلاع‌رسانی؛ درباره راه‌كارها در مطلبی مجزا سخن خواهیم گفت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha