احمد مسجدجامعی با سابقه حضور در 3 دوره شورای شهر تنها عضو اصلاح‌طلب شوراست كه موفق شد برای یك ‌بار و در اوج سیطره 11 ساله مهدی چمران به عنوان ریاست شورای شهر غلبه كند و به مدت یك سال ریاست شورا را در دوره چهارم آن در دست بگیرد، آن هم در زمانی كه اصلاح‌طلبان در اقلیت تعداد اعضا بودند.

سلامت نیوز:احمد مسجدجامعی با سابقه حضور در 3 دوره شورای شهر تنها عضو اصلاح‌طلب شوراست كه موفق شد برای یك ‌بار و در اوج سیطره 11 ساله مهدی چمران به عنوان ریاست شورای شهر غلبه كند و به مدت یك سال ریاست شورا را در دوره چهارم آن در دست بگیرد، آن هم در زمانی كه اصلاح‌طلبان در اقلیت تعداد اعضا بودند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ،او را اما بیشتر به خاطر وجهه فرهنگی و هنری‌اش و سابقه وزارتش در وزارت ارشاد می‌شناسند كه حتی در شورای شهر نیز رویكردی كاملا اجتماعی و فرهنگی داشته است؛ رویكردی كه طرح تهران‌گردی آن شاید شاخص‌ترین مصداق این مساله باشد یا طرح موضوع اختصاص مراكزی برای برگزاری تجمعات و اعتراض‌ها. با این وجود مسجدجامعی نقطه‌نظرات جالبی هم در مورد مسائل شهر و شهروندان دارد.

در این روزهای پایانی سال و در فرصتی كه دست داد، گفت‌وگوی كوتاهی در مورد عملكرد مدیریت شهری به خصوص دیدگاه‌های فرهنگی او درخصوص تهران داشتیم كه در ادامه می‌خوانید. گفت‌وگویی كه بخش اول آن دیروز در سالنامه روزنامه اعتماد منتشر شد و مابقی آن امروز منتشر می‌شود.


 شما هفته گذشته تذكری را به شهرداری در مورد نحوه عملكرد شهرداری در مواجهه با كرونا در تهران دادید كه نشان می‌داد از عملكرد شهرداری چندان رضایتی ندارید.چرا فكر می‌كنید با یك تذكر به دنبال زیر سوال بردن كل عملكرد شهرداری هستم. من كلا نسبت به حق حیات و سلامت شهروندان حساسیت زیادی دارم.

اگر به خاطر داشته باشید زمانی كه رییس شورا هم بودم و اتفاقی برای شهروندی در تهران رخ می‌داد، دستور جلسه را برای رسیدگی به آن موضوع عوض می‌كردم چون اگر ما توجهی به كرامت انسانی و حق شهروندان نداشته باشیم بقیه فعالیت‌هایی كه می‌كنیم، بیهوده است. حتی زمانی كه رییس شورا نبودم به هر طریقی كه ممكن بود، بررسی حادثه پلاسكو را در دستور كار شورا می‌گنجاندیم! این صحبت‌های هفته گذشته من هم در ادامه همین دیدگاه بود. می‌خواستم بگویم در جایی كه انسان‌ها دارند جان و سلامت خود را از دست می‌دهند هیچ اولویت دیگری معنایی ندارد.

برای همین شهرداری باید در صحن مرتبا گزارش عملكرد خود را در این زمینه ارایه دهد. البته منظورم این نبود كه شهرداری هیچ كاری نمی‌كند ولی به عنوان مهم‌ترین سازمان خدماتی پایتخت می‌تواند، منسجم‌تر و قوی‌تر وارد گود شود و اگر مشكلی دارد با شورا در میان بگذارد و حالا چه اشكالی دارد چند پروژه عمرانی هم عقب بماند؟ هیچ كاری مهم‌تر از سلامت مردم نیست. این حداقل حق شهروندان است.

به همین دلیل معتقدم باید در بودجه سال آینده نگاه ویژه‌ای به موضوع سلامت شهروندان بشود. چون اگر سلامت شهر تامین نباشد، اقتصاد شهر و به دنبال آن اقتصاد شهرداری نیز مختل خواهد شد.  موضوع بعدی تغییرات شهرداران است. در طول عمر شورای پنجم، تهران 3 شهردار و یك سرپرست را به خود دید.

عملكرد این شهرداران را چطور ارزیابی می‌كنید؟هر كدام از این شهرداران ویژگی‌ها و شاخصه خودشان را داشتند مثلا نجفی بیشتر اهل برنامه‌ریزی و مبارزه با فساد بود. افشانی مدیری كف خیابانی و حاضر در صحنه بود. حناچی هم یك مدیر دانشگاهی و معمار و شهرساز است كه نسبت به شهرداران گذشته، سابقه و شناخت بیشتری از شهر دارد.  یعنی شما عملكرد هر 3 نفر را قابل قبول می‌دانید؟به ‌طور كلی اگر بخواهیم واقع‌بین باشیم، این همه تغییر مدیریت به نفع شهر نبود.

چون هر كدام از این مدیران كه شهردار می‌شدند، برخی از مدیران زیردستی خودشان را تغییر می‌دادند و این اصلا به نفع ثبات شهر نبود ولی در مجموع هر كدام تلاش خودشان را در بازه كوتاهی كه در مسند كار بوده‌اند، كرده‌اند.  در طول چند دهه گذشته شهرداری همواره یك نهاد سیاسی بوده است. آیا در این دوره هم همین طور است و هنوز فشارها و اعمال نظرهای خارجی بر آن تاثیرگذار است؟این موضوع تا حدودی به پایتخت بودن تهران برمی‌گردد و اینكه شرایطش با سایر شهرها متفاوت است. هیچ شهرداری در كشور مانند شهردار تهران دستش باز و بسته نیست برای همین شهرداری جای مهم و حساسی بوده و هست.

كمااینكه از دل آن یك رییس‌جمهور درآمده و احتمالا یك رییس مجلس هم در راه است. این نشان می‌دهد كه این پست وسوسه‌انگیز است و معلوم است كه به این پست خیلی‌ها چشم طمع دارند. برای همین به تاریخ تهران كه نگاه می‌كنید، شهرداران پایتخت یا به پست‌های مدیریتی بالاتری رسیده‌اند یا روانه زندان شده‌اند.  مسجدجامعی را بیشتر با وجهه فرهنگی‌اش می‌شناسند.

به عنوان فردی فرهنگی وضعیت فعالیت‌های شهرداری در این حوزه را چگونه ارزیابی می‌كنید؟ فعالیت‌های فرهنگی دستگاه‌های دولتی و عمومی بسته به ماموریت‌های سازمان در 3 حوزه بخشی، میان‌بخشی و فرابخشی انجام می‌شود، حوزه‌های بخشی با شهر و مدیریت شهری چندان ارتباط مستقیمی ندارد اما مدیریت شهری می‌تواند از آنها حمایت كند، این حمایت‌ها با هدف گسترش و ارتقای كیفیت زندگی است كه فضای زندگی شهری را در ازدحام آهن و آجر و ماشین قابل تحمل می‌كند.

این كارها با كمك به سازمان‌های مردم نهاد در حوزه‌های فرهنگی و هنری و پشتیبانی از برگزاری جشنواره‌های ملی مانند جشنواره فیلم فجر یا سرمایه‌گذاری در تولیدات فرهنگی و هنری است. این كمك‌ها از سال اول شورای سوم در ردیف بودجه جایی یافت. یك سری فعالیت‌ها نیز هست كه فرابخشی است و ما می‌توانیم در آنها دخیل باشیم.

مثل تعریف و ایجاد سینماها و سالن‌ها و پهنه‌های فرهنگی در شهر مانند پهنه طبیعت‌گردی در شمال تهران، پهنه مذهبی، گردشگری در شهر ری یا پهنه فرهنگی و هنری لاله‌زار یا رودكی در مركز تهران یا پهنه موزه‌ها كه در دوره گذشته ساماندهی شد یا پهنه گردشگری غرب تهران با اولویت حفظ فضاهای مشجر و باغات كن یا سرخه‌حصار در پهنه شرق كه هر كدام می‌تواند، فضایی شاد و نشاط‌آور پیرامون خود ایجاد كند و فاصله شمال و جنوب را كاهش دهد و به همبستگی اجتماعی بیفزاید. البته فعالیت‌های دیگری هم مانند آموزش و ارتقای فرهنگ زندگی شهری، تلاش در گسترش ورزش همگانی و سلامت شهروندان، توسعه فضاهای عمومی و فرهنگی و اجتماعی داشته‌ایم كه بعضی از این فعالیت‌ها را نیز در قالب محله‌ای دیده‌ایم.

می‌خواهم بگویم در آن بخشی كه به مدیریت شهری مربوط می‌شود، كم نگذاشته‌ایم، نمونه دیگر حفظ میراث تاریخی و فرهنگی شهر است مثل موضوع ساختمان قدیم روزنامه اطلاعات كه با حمایت همكاران و توضیحاتی كه دادم، جلوی فروش آن را گرفتیم یا برگزاری روز یا هفته تهران كه توجه مدیران و شهروندان به سرمایه‌های تاریخی و فرهنگی تهران را به دنبال داشت. از جمله این سرمایه‌ها می‌توان به خرید خانه‌های مشاهیر و تبدیل آنها به خانه موزه‌ها اشاره كرد كه متاسفانه در بهره‌برداری به قاعده از آنها ناتوان بوده‌ایم. این اقدامات می‌توانند، زمینه‌ساز شناخت بهتر هویت پایتخت ایران باشند.

منتها فعالیت‌های دیگری هم هست كه آنها نیز جزو وظایف شهرداری است. مثل رفت و روب و جمع‌آوری زباله‌ها یا پیگیری تردد شهروندان در سطح شهر و حمل و نقل عمومی و... ما موظفیم كه در آن مقوله هم به آموزش همگانی توجه كنیم مانند كاری كه امسال در جشنواره فیلم فجر درباره پسماند و تفكیك زباله انجام شد.  حالا كه صحبت از فرهنگ شد، فكر می‌كنم بد نباشد كه نگاهی هم داشته باشیم به وضعیت موسسه همشهری. موسسه‌ای كه در دوره جدید با چالش‌های زیادی روبه‌رو بود.

فكر می‌كنید همشهری توانسته در این دوره از پس وظیفه خود در اطلاع‌رسانی به شهروندان در حوزه شهری برآید؟همان‌ طور كه می‌دانید، موسسه همشهری از مجموعه‌های مهم مطبوعاتی كشور است كه با بودجه شهرداری و با پول مردم این شهر راه‌اندازی شد.

روزنامه‌ای است كه نسلی از خبرنگاران و نویسندگان مطبوعاتی كشور را پرورش داد. اما همان ‌طور كه در صحن شورا هم تذكر دادم این روزنامه باید به شهر و نیازهای آن نزدیك‌تر شود.

یعنی ماهیت این روزنامه با روزنامه‌هایی مثل «ایران» یا «اعتماد» فرق می‌كند. چون باید این روزنامه بیش از بقیه، شهر و مسائل و مشكلات شهروندان را بازگو كند و به آموزش شهروندان بپردازد و پل ارتباطی باشد بین نظریه‌پردازان و كارشناسان و مدیران شهری و شهروندان همچنین میان شهروندان و شهروندان. به همین خاطر معتقدم یكی از خطاهایی كه در آن موسسه صورت گرفت، تعطیلی همشهری محله بود.

به نظرم باید همشهری به سمتی برود كه آیینه تمام‌نمای شهر باشد. شهر كوچه به كوچه است، شهر محله به محله است. برای همین معتقدم كه اگر قرار به كوچك‌سازی همشهری بود اتفاقا تنها بخشی كه نباید تعطیل می‌شد همین همشهری محله بود!   علاوه بر این به نظر می‌رسد چند سالی است كه همشهری فقط به تریبون مدیران شهرداری و تهیه گزارش‌ها و مصاحبه‌های «مثبت» و تبلیغاتی اختصاص پیدا كرده و برای همین مخاطبان خود را از دست داده است.بله. شاید. این هم نكته‌ای است كه باید مورد بررسی قرار بگیرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha