یک کارشناس سیاست خارجی به خبرآنلاین می گوید: یک نکته مهم که لازم به یادآوری است این است که مشکل ایران در بحران کنونی فقط «کمبود دارو و تجهیزات پزشکی» نیست. مشکل اصلی ایران این است که اتخاذ تدابیر ضربتی و موثر - مانند قرنطینه شهرها، منع عبور و مرورو تعلیق فعالیت‌های اقتصادی - مستلزم پول زیاد و دسترسی ایران به منابع کلان مالی است و امروز - بعد از تحمل دو سال تحریم و «فشار حداکثری» - این پول و منابع همچنان از ایران دریغ می‌شود.

جنگ ایران در دو جبهه؛ کرونا و تحریم ها/ سهم ارگان های داخلی در کمک به دولت

سلامت نیوز:یک کارشناس سیاست خارجی به خبرآنلاین می گوید: یک نکته مهم که لازم به یادآوری است این است که مشکل ایران در بحران کنونی فقط «کمبود دارو و تجهیزات پزشکی» نیست. مشکل اصلی ایران این است که اتخاذ تدابیر ضربتی و موثر - مانند قرنطینه شهرها، منع عبور و مرورو تعلیق فعالیت‌های اقتصادی - مستلزم پول زیاد و دسترسی ایران به منابع کلان مالی است و امروز - بعد از تحمل دو سال تحریم و «فشار حداکثری» - این پول و منابع همچنان از ایران دریغ می‌شود.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از خبرآنلاین، این روزها ترامپ و همکارانش در امور خارجه و ایران پی در پی می گویند ما قصد کمک بشر دوستانه، دارویی و پزشکی به ایران را داریم، ادعایی که حتی متحدان اروپایی آنها نیز باور نکرده اند؟ چرایی باور بپذیر نبودن این ادعا به این دلیل است که کشورهای اروپایی بیشتر از هر کشور دیگری می دانند که هر نوع تجارت اعم از دارو، غذا یا صنعت مشمول تحریم آمریکا است و همه راه ها برای دور زدن بسته است! این روزها چرا ترامپ چرا ترامپ چهره ای انساندوستانه به خود گرفته است؟ ایا راهبرد جدیدی علیه کشورمان به کار گرفته است؟ ضمن اینکه ایران در حالی با کرونا دست و پنجه نرم می کند که زیر بار فشار تحریم های این کشور است و از سوی دیگر کشورمان بار دیگر در لیست سیاه اف ای تی اف قرار گرفت، به این معنی که اگر هم اروپا بتواند به ایران کمک کند ممکن است گرفتار این نهاد شود و اسم انها هم وارد لیست سیاه شود و به زعم خودشان بدنام شوند. با این وضعیت ایران چگونه با کرونا مقابله می کند و در کنار آن امریکایی ها چه در سر دارند؟ دکتر رضا نصری کارشناس سیاست خارجی و حقوقدان بین الملل سوالات خبرآنلاین را پاسخ داده است که در ادامه می خوانیم:


وب سایت اینترسپت هفته گذشته در گزارشی نوشت که آمریکا در مقابل ایران از راهبرد نام ببر و رسوا کن  برای افزایش انزوای اقتصادی ایران. این کارزار فشار، شرکت‌های پزشکی متعددی را هدف قرار داده که برای تجارت با ایران، مجوز وزارت خزانه‌داری آمریکا را دارند. دقیقا 9 شرکت داروسازی، بیوتکنولوژی و کالاهای پزشکی که همگی مجوز ویژه دارند در فهرست رجیستری تجاری این گروه قرار دارند.  گزارش‌های فراوان حاکی از آن است که کانال‌های قانونی تجارت بشردوستانه از ارائه جریان کافی از داروها و سایر کالاهای بشردوستانه بازمانده‌اند. تحلیل شما درباره این گزارش چیست؟


موضوع از این قرار است که گروه «متحد علیه ایران هسته‌ای» (United Against Nuclear Iran) - که یکی از بانفوذترین گروه‌های فشار در آمریکا و نزدیک به تندروهای دولت ترامپ است - سال‌هاست فهرست‌هایی از شرکت‌های خارجی که با ایران کار می‌کند تهیه می‌کند تا به روش‌های مختلف آن‌ها را از ادامه کار با ایران منصرف کند. در این راستا، فقط به انتشار اسامی و ایجاد «هزینه حیثتی» برای آن‌ها هم اکتفا نمی‌کند. این گروه متشکل از مقامات سابق سیاسی، نظامی و امنیتی آمریکا و اروپاست و اغلب با اعزام هیات‌ و نماینده به این شرکت‌ها مدیران و تصمیم‌گیران آن‌ها را مورد ارعاب و تهدید قرار می‌دهد تا از کار با ایران صرف نظر کنند. طبعتاً، وقتی مدیر یک شرکت اروپایی می‌بیند یک هیات از یک سازمان متشکل از چند رئیس‌ سابق CIA، رئیس‌ اسبق سرویس جاسوسی آلمان (BND)، چند مشاور امنیت ملی آمریکا، یک مقام نظامی/امنیتی سابق بریتانیا، دادستان کُل کانادا با چند وکیل و وزیر دیگر به سراغ‌اش آمده‌اند و تهدید می‌کند، ریسک‌سنجی می‌کند و احیاناً ترجیح می‌دهد در مورد همکاری با ایران تجدید نظر کند! حال، این گروه که همواره به عنوان بازوی «غیر رسمی» دولت‌های آمریکا علیه ایران وارد میدان شده، امروز شرکت‌های داروییِ دارای مجوز را هدف قرار داده است تا ایران را در این شرایط سخت دچار کمبود و بحران کند. یعنی از یک سو دولت آمریکا در انظار عمومی و پُشت بلندگوها اعلام می‌کند موانع تهیه دارو و تجهیزات پزشکی را از سر راه ایران برداشته و از سوی دیگر از طریق این گروه‌ها راه را مجدداً - بدون پذیرفتن مسئولیت - بر ایران مسدود می‌کند.


هدفی که امریکا دنبال می کند چیست؟ چهره ای بزک کرده از حقوق بشری است؟ چرا می گوید کمک میکنیم ولی پشت پرده راه ها را بسته است؟
تحریم - یا همان «تروریسم اقتصادی» - یک سیاست جنایتکارانه است که تبعات سنگینی بر جان، سلامت، مال و امنیت انسان‌ها دارد. به همین خاطر، دولت آمریکا همراه در موازاتِ تحریم یک دستگاه «روابط عمومی» هم تاسیس و - به کمک عده‌ای «فارسی‌زبان» - سازمان‌دهی می‌کند تا اقدامات غیرانسانی خود را در افکار عمومی موجه و حتی «انسانی» یا «به نفع مردم» جلوه دهد. در واقع، دولت آمریکا و مبلغان تحریم یک سری توجیه و پاسخ بسته‌بندی‌شده و از «پیش آماده» در اختیار دارند تا در برابر هرگونه انتقاد یا افشاگری در مورد تبعات انسانی تحریم این پاسخ‌ها و توجیهات را به صورت گسترده در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های وابسته انتشار دهند. مثلاً اگر با عدد و رقم نشان دهید که تحریم به سلامت مردم عادی لطمه می‌زند، فوری یک کارزار راه می‌اندازند که با نشان دادن چند «سند» و بیانیه از سوی وزارت خارجه آمریکا به افکار عمومی القا کنند که «دارو تحریم نیست» و اگر کمبودی هم مشاهده می‌کنید صرفاً ناشی از «سوءمدیریت» دولت ایران است! یا اگر ثابت کنید که فشار مالی و مسدودسازی دارایی‌های ایران موجب شده دولت در مدیریت بحران کرونا، تأٔمین کالاهای لازم، حفظ نظام درمانی، ممانعت از ورشکستگی بنگاه‌های اقتصادی و اتخاذ تدابیر پر هزینه (مانند قرنطینه) با مشکل روبرو شود، فوری یک کارزار تبلیغاتی راه میندازند که القا کنند «پول ایران در هر حال صرف موشک و سوریه و عراق می‌شود» و اگر به خاطر کمبود منابع مالی جان‌تان در خطر افتاده فقط و فقط بخاطر «سوءمدیریت» حاکمیت است!


اما جالب اینجاست که وقتی کارگزاران و مبلغان تحریم در مقابل رسانه‌های تندروی انگلیسی‌زبان یا در برابر لابی‌ها و حامیان مالی خود قرار می‌گیرند و می‌خواهند کارنامه و گزارش کار نشان دهند، زبان و ادبیات‌شان کاملاً متفاوت می‌شود! در این مواقع، آن‌ها - که در رسانه‌های فارسی‌زبان مدعی می‌شوند تحریم تاثیری روی «مردم» ندارد و فقط حکومت را نشانه رفته، ناگهان از اینکه رشد اقتصادی ایران را از مثبت ۱۲٪‌ به منفی ۹٪ رسانده‌اند می‌گویند؛ از اینکه چند کارخانه و چند تولیدی‌ها را به ورشکستگی کشانده‌اند گزارش می‌دهند؛ از اینکه چقدر از صندوق دولت خالی کرده‌اند سخن می‌رانند و بی پروا از «تحریم» با عنوان «تحریم فلج‌کنند» (Crippling sanction) یاد می‌کنند! یعنی تحریمی که دولت را در مواجهه با معضلات کشور «فلج» می‌کند! در این مواقع، آقای برایان هوک - که در رسانه‌های فارسی‌زبان سنگ مردم ایران را به سینه می‌زند - با افتخار گزارش می‌دهد که در عرض یک سال ۵۰ میلیارد دلار به دولت ایران ضرر زده‌ایم و آقای پومپئو - که در توئیتر به فارسی خود را حامی و دوستدار مردم ایران می‌خواند - می‌گوید «اگر ایران می‌خواهد مردمش غذا بخورند،‌ شروط ما را اجرا کند»!


با این حساب و توضیح شما  و اقدامات پشت پرده گروه فشار، سوالی که برای من مطرح می شود این است که ظریف لیستی ارائه کرده از نیازهای پزشکی و دارویی ایران که به سازمان های مربوطه و بین المللی ارائه داده است و همین طور رایزنی های گسترده با همتایان خود در سراسر جهان. اقدام وزارت خارجه تا کنون به چه صورت بوده است؟


تلاش دکتر ظریف این است که از همه ظرفیت‌های دستگاه دیپلماسی ایران و از توان رسانه‌ای خود برای رفع موانع و تسهیل روند کنترل ویروس کرونا استفاده کند. او حتی سفارتخانه‌های ایران را هم مامور کرده که تجربیات و راهکارهای علمی و عملی سایر کشورها را به ایران منتقل کنند تا هرچه سریع‌تر کشور بتواند از این گردنه سخت عبور کند. دکتر ظریف در نامه‌ای که اخیراً به دبیرکل سازمان ملل نوشته محدودیت‌ها و موانعی که تحریم بر سر راه مهار ویروس کرونا ایجاد کرده را برشمرده؛ و اکنون در حال رایزنی برای اِعمال فشار به دولت آمریکاست تا تحریم‌ها را ملغی کند.


در واقع، یک نکته مهم که لازم به یادآوری است این است که مشکل ایران در بحران کنونی فقط «کمبود دارو و تجهیزات پزشکی» نیست. مشکل اصلی ایران این است که اتخاذ تدابیر ضربتی و موثر - مانند قرنطینه شهرها، منع عبور و مرورو تعلیق فعالیت‌های اقتصادی - مستلزم پول زیاد و دسترسی ایران به منابع کلان مالی است و امروز - بعد از تحمل دو سال تحریم و «فشار حداکثری» - این پول و منابع همچنان از ایران دریغ می‌شود. در مقام مقایسه، دولت ایتالیا تا کنون بودجه‌ای معادل ۲۸ میلیارد دلار و دولت بریتانیا بودجه‌ای معادل ۳۹ میلیارد دلار برای کنترل شیوع کرونا، احیای کسب‌وکار آسیب‌دیده و ممانعت از سقوط اقتصاد در نظر گرفته‌اند. دولت ایران در شرایط تحریم و چه کسری از این پول را می‌تواند هزینه کند؟ برایان هوک سال گذشته گفت «تا سال آینده (یعنی امسال) ۵۰ میلیارد دلار یا معادل۴۰٪ بودجه سالانه ایران به این کشور ضرر خواهیم زد». امروز کارشناسان و مردم توقع دارند دولت ادارات و کارخانه‌جات را تعطیل کند، عبور و مرور را محدود کند و حتی شهرها را به طور کامل قرنطینه کند. اما چطور دولتی که در خوش‌بینانه‌ترین حالت چنین زیانی متحمل شده می‌تواند به راحتی امروز هزینه‌های این تدابیر سفت‌وسخت را پرداخت کند؟

ایا شما پیشنهادی برای جبران این خسارت دارید؟

حقیقت این است که برای مهار بحران کرونا امروز پول از دارو مهم‌تر است. لازم است از یک سو افکار عمومی جهان را متوجه این موضوع کنیم که مشکل ما فقط «دارو» نیست و از تمام ظرفیت‌های دیپلماتیک و سیاست خارجه نیز برای رفع موانع مالی استفاده کنیم؛ و از سوی دیگر لازم است در داخل هم به دولت برای تأمین هزینه‌ها تا حد ممکن کمک شود. جدا از کمک‌های مردمی، ده‌ها سازمان و موسسه در ایران وجود دارد که سالانه میلیاردها تومان از دولت بودجه دریافت می‌کنند. اغلب فعالیت‌های آن‌ها هم فعالیت‌های ارشادی و تبلیغاتی است که در شرایط بحرانی کنونی موضوعیت چندانی ندارد. آن‌ها می‌توانند در این مقطع حساس از این بودجه‌ها صرف‌نظر کنند یا دست‌کم آنچه در اختیار دارند را در خدمت بیمارستان‌ها، مراجع درمانی، ستاد مبارزه با کرونا و مهار این پاندمی خطرناک قرار دهند. این حداقل وظیفه ملی همه ماست.


درباره موانع خارجی، با این وضعیت شما کمک ها را چه طور ارزیابی می کنید؟ آیا آنها با موانع سوئیفت و تبادل تجاری با ایران برخورد نکرده اند؟ ضمن اینکه ایران وارد لیست سیاه اف ای تی اف شده است.
کمک‌های مقطعی و موردی - چه از سوی دولت‌ها و چه از سوی سازمان‌های بین‌المللی - مفید است اما در بلندمدت کفایت نمی‌کند. حتی اگر دولت آمریکا اعلام کند موانع دارویی یا حتی بانکی لغو شده، باز هم «موانع روانی» فراوانی وجود دارد که موجب می‌شود همتایان خارجی از کار با ایران منصرف شوند. قرار گرفتن ایران در لیست سیاه FATF هم - که واقعاً می‌توانستیم از آن جلوگیری کنیم - طبیعتاً کمکی به ماجرا نکرد! اگر بحران‌ کرونا ماه‌ها تداوم پیدا کند، به احتمال زیاد ایران دچار مشکلات فراوانی خواهد شد. در نتیجه، آنچه در بُعد بین‌المللی ضرورت دارد لغو کامل تحریم‌ها یا دست‌کم تعلیق تحریم‌ها تا پایان شیوع بیماری است. این درخواستی است که باید دولت ایران، کارشناسان مستقل ایرانی، ایرانیان مقیم خارج از کشور، انجمن‌های تخصصی و پزشکی، سازمان‌های غیردولتی ایرانی و غیرایرانی با جدیت تمام پیگیری کنند. لازم است «سازمان بهداشت جهانی» نیز - به عنوان یک ارگان غیر سیاسی و علمی و به عنوان مهم‌ترین مرجع مقابله با این پاندمی‌ خطرناک - از مساعی جمیله و وزن کارشناسی خود استفاده کند تا دولت آمریکا را به لغو یا تعلیق تحریم‌ها (مطابق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت) متقاعد سازد یا دست‌کم سایر دولت‌ها را - با استدلال‌های علمی و فنی خود - به عدم اجرای تحریم‌ها فرابخواند.


برخی می گویند این حمله بیولوژیک است و امریکا و اسرائیل نمونه ای از ژئوم های ایرانی را داشته اند. چقدر می توان گفت که این نظریه های تنها یک تئوری توطئه است؟


دانش و تخصص لازم را برای پاسخ به این سئوال ندارم. اما می‌دانم سخنگوی وزارت خارجه دولت چین به صراحت در مورد منشأ ویروس و نحوه انتقال آن از سوی نظامیان آمریکا به چین اتهاماتی مطرح کرده است. اینکه دولت چین - با آن ساختار منضبط و جدی - اعتبار خود را هزینه کرده و چنین اتهامی را به صورت «رسمی» مطرح می‌کند نشان می‌دهد موضوع جدی است یا دست‌کم شواهد و قرائن قابل تأملی در اختیار چین قرار دارد. در نتیجه، نمی‌توان به راحتی موضوع را در چارچوب «تئوری توطئه»‌ تعریف کرد یا با اغماض از کنار آن گذشت. این موضوعی است که نیازمند پیگیری است و امیدوارم دولت‌ها با یکدیگر برای تشکیل یک کمیته حقیقت‌یاب بین‌المللی برای پیدا کردن منشأ و علت اصلی شیوع این ویروس با یکدیگر همکاری کنند.
مبارزه ایران با کرونا با تمامی مشکلات سیاست خارجی، اعم از تحریم های بی سابقه،  نام ایران در لیست اف ای تی اف ، جنگ نفتی که سعودی به راه انداخته است، و بودچه دولت برای سال 99 روی نفت 28 دلار بسته نشده است! با این حجم از موانع پیش روی ایران این مبارزه بیولوژیک را چه طور ارزیابی می کنید و پیش‌بینی شما از سال آینده چیست؟ چه راهکاری را برای سیاست خارجی و داخلی موثر می بینید؟


پیش‌بینی آینده در شرایط بروز یک پاندمی خطرناک بسیار مشکل است. هنوز تاثیر این ویروس بر سلامت مردم جهان محرز نیست؛ هنوز تاثیر آن بر جوامع ، دموگرافی و اقتصاد جهان را نمی‌دانیم؛‌ هنوز تاثیر کرونا بر روابط بین‌الملل، انتخابات در آمریکا و صلح و ثبات و امنیت جهان مشخص نیست. در چند هفته گذشته، فاکتورها و عواملی در تحلیل‌ ورود پیدا کرده که پیش از این حتی قابل تصور هم نبود. در نتیجه، به سختی می‌شود سیر تحولات را در سال آینده پیش‌بینی کرد.
اما بعید نمی‌دانم  شیوع این پاندمی بر نگرش‌ها و جهان‌بینی‌ها تاثیر بگذارد. ممکن است این تجربه سخت موجب شود دولت‌ها و جوامع مختلف بشری رویکرد دیگری نسبت به مقوله امنیت و کشورداری پیدا کنند. ممکن است دولت‌ها به چشم خود ببینند ضعف سیستم درمانی در یک کشور مستعد است سلامت شهروند یک کشور دیگر را هزاران کیلومتر دورتر تحت تاثیر قرار دهد. ممکن است باعث شود تصمیم‌گیران متوجه شوند در دنیای به‌هم پیوستهٔ امروز ابزار تحریم و جنگ و «فشار حداکثری» - که هدفی جز سقوط اقتصاد کشورها و تضعیف ساختار حاکمیتی دولت‌ها ندارد - تا چه اندازه برای کل بشر می‌توانند خطرناک و تهدید آمیز باشند. ممکن است موجب شود افراد و احزاب و جریان‌هایی در صحنه سیاست کشورها ظهور پیدا کنند که می‌فهمند در جهان امروز تهران با نیویورک و پاریس و میلان فاصله چندانی با یکدیگر ندارند و آن‌ها که شعار «اول آمریکا» (America First) می‌دهند، آن‌ها که اصرار بر یکجانبه‌گری و سلطه‌جویی دارند یا آن‌ها که بر طبل انزوا و دوری از جهان می‌کوبند تا چه اندازه از مرحله و حقیقت‌های عصر کنونی پرت هستند! ممکن است مردم جهان لمس کنند دیگر نمی‌شود به بهای ناامنی دیگران «امنیت» یا حتی سلامت داشت! شاید ببینند ویروس از دیوار عبور می‌کند؛ و سیاستمداری که از یک سو در انتخابات وعدهٔ ساختن «دیوار» می‌دهد و از سوی دیگر در سال اول حکومت خود تیم مبارزه با پاندمی را در«شورای امنیت ملی» کشورش منحل می‌کند، هیچ درکی از امنیت و حقایق دنیای امروز ندارد و نمی‌شود آینده را به او واگذار کرد. شاید سیاستمداران و افکار عمومی به اهمیت سیاست‌های حامی اکولوژی، محیط‌ ریست، فضای سبز و توسعه پایدار بیشتر بیندیشند. شاید به اهمیت «چندجانبه‌گرایی» و همکاری برای حل‌وفصل معضلات و تهدیدات «فرامرزی» برای همه محرز شود. شاید کرونا آمده تا یک وحدت جهانی ایجاد کند!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha