داستان دور و دراز مصائب آب و فاضلاب در استان خوزستان، بی‌شباهت به خانه‌ای نیست كه سقف پوسیده‌ای دارد و آب از لای پوسیدگی بر سر اعضای خانواده چكه می‌كند، تعمیر این پوسیدگی و این سوراخ نه چندان هزینه‌ای برای پدر خانواده دارد و نه آنقدرها زمان می‌برد، اما پدر خانواده به جای تعمیر سقف، ظرف خالی زیر ترك سقف می‌گذارد و چكه‌های آب را جمع می‌كند.

روایت اهالی روستای غیزانیه از بی‌آبی، بیكاری و وعده‌های متعدد محقق‌نشده

سلامت نیوز:داستان دور و دراز مصائب آب و فاضلاب در استان خوزستان، بی‌شباهت به خانه‌ای نیست كه سقف پوسیده‌ای دارد و آب از لای پوسیدگی بر سر اعضای خانواده چكه می‌كند، تعمیر این پوسیدگی و این سوراخ نه چندان هزینه‌ای برای پدر خانواده دارد و نه آنقدرها زمان می‌برد، اما پدر خانواده به جای تعمیر سقف، ظرف خالی زیر ترك سقف می‌گذارد و چكه‌های آب را جمع می‌كند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ،چكه‌های آب كه داخل ظرف جمع می‌شوند و ظرف كه سرریز می‌شود و كارد به استخوان می‌رسد، صدای زن و فرزند بالا می‌رود و پدر با هزاران وعده، آستین بالا می‌زند و به جای تعمیر سقف، ظرف پر از آب را خالی می‌كند و دوباره آن را زیر شرشر بی‌امان چكه‌های آب می‌گذارد، حالا ظرف خالی است و تا دوباره پر شود و صدای زن و فرزندش بالا برود، فرصت باقی است و تا رسیدن آن لحظه می‌تواند تعمیر سقف را به روز دیگری موكول كند.

آب‌و‌فاضلاب كه حالا مصیبت مردم خوزستان است، همان سقفی است كه تعمیر نمی‌شود، اگر فصل پرآب باشد، بارندگی فاضلاب را به خانه می‌آورد و اگر تابستان باشد و خشكی، بی‌آبی و كم‌آبی چنان كارد را به استخوان می‌ساید كه مردم فراموش می‌كنند روز، روز عید است، فراموش می‌كنند كه ویروسی به نام كرونا پشت دیوار امن خانه‌ها كمین كرده است، قانون و مجازات را فراموش می‌كنند و دست به حربه‌ای می‌زنند كه شاید اگر سقف دهان‌شان از بی‌آبی خشك نبود و دام‌های‌شان تشنه روی زمین جان نمی‌دادند، چاره‌ای دیگر می‌اندیشیدند.

اما آیا مسوولان آبفای خوزستان می‌توانند بپذیرند كه این استیصال مردم است كه آنها را به چنان روزی رسانده است كه برای رساندن صدای خود جاده می‌بندند؟ حالا كه آب در «غیزانیه» تنش‌زا شده است، حالا كه رییس‌جمهور نیز برای حل مشكل آب آشامیدنی در غیزانیه دستور صادر كرده است، قائم‌مقام آبفای خوزستان خبر می‌دهد كه عملیات آبرسانی به غیزانیه معطل دویست متر است و این 200 متر لوله‌گذاری تا دو سه هفته آینده تكمیل خواهد شد.

پیش از اینكه فاضلاب و نبود شبكه جمع‌آوری آب‌های سطحی در اهواز به بلای جان مسوولان آبفا تبدیل شده بود، شهرداری و آب‌و‌فاضلاب اهواز با پاسكاری مسوولیت رسیدگی به معضل فاضلاب شهری، به كمبود بودجه اشاره می‌كردند. اما حالا نه تنها خبری از كمبود بودجه نیست، بلكه كل این تنش سر دویست متر لوله‌ای صورت گرفته است كه ظرف نهایتا یك ماه تكمیل خواهد شد.

اما این نخستین‌باری نیست كه وعده حل مشكلات آب به مردم غیزانیه داده می‌شود، 12 اردیبهشت ماه سال جاری، استاندار خوزستان در بازدیدی از این بخش وعده 45 روزه برای حل مشكلات آب غیزانیه را داده بود، طبق گفته‌های شریعتی، تامین آب پایدار برای غیزانیه هزینه‌ای بیش از 70 میلیارد تومان لازم داشت و نهایتا این پروژه ظرف 45 روز، یعنی نهایتا تا پایان خرداد ماه به اتمام می‌رسید.

با اینكه هنوز مشخص نیست كه پیمانكار این طرح چه كسی است و آیا این دویست متر معهود، همان ادامه طرحی است كه شریعتی سخن از آن گفته است، روایت مردم غیزانیه و روستاهای همجوار نشان می‌دهد كه بی‌آبی و كم‌آبی آنها نه معطل تعریف و اجرای پروژه جدید و اخذ منابع مالی مفصل، بلكه ریشه در یك اتفاق بسیار ساده دارد.

عبدالكریم، دامدار است و ساكن روستای عبدالسید در 10‌كیلومتری غیزانیه. عبدالكریم می‌گوید كه تمام این ماجرا سر شكستگی‌های لوله‌ای است كه از رامشیر به غیزانیه آب می‌آورد. این لوله سال گذشته شكستگی عمیقی برداشت و عبدالكریم و تعدادی دیگر از اهالی غیزانیه بارها از مسوولان خواستند تا جلوی هدررفت آب را در این شكستگی‌ها بگیرند. شكست لوله‌ها فشار و مقدار آب واصل به روستاها را كاهش می‌داد و علاوه بر آن، سلامت آب را هم در معرض خطر قرار می‌داد.

شكستگی‌هایی كه با چند جوشكاری ساده شاید برطرف می‌شدند، اما پاسخ مسوولان بخشداری به این روستایی‌های معترض این بود كه كه بیل مكانیكی و ابزار جوشكاری ندارند و این ادوات باید از بخش رامشیر تهیه شوند. پاسكاری ترمیم این شكستگی‌ها از بخشداری رامشیر به بخشداری غیزانیه ادامه داشت و در این میان آب بود كه از شكستگی این لوله‌ها به زمین می‌رفت و دام‌ها بودند كه از فرط تشنگی جان می‌دادند. این لوله‌های معیوب، حاصل طرح آبرسانی سال 83-82 بودند كه با گذشت چند ماه از اجرا ترك برداشتند.

با این حال این شكستگی‌ها هرگز ترمیم نشدند، حتی حالا نیز استاندار یا سایر مسوولان آبفا از ترمیم این شكستگی‌ها سخن نمی‌گویند، همانطور كه جعفر مجدمی، عضو شورای بخش غیزانیه به خبرگزاری مهر می‌گوید، علاوه بر اینكه این لوله‌ها بلافاصله پس از نصب شكستند، نه از نظر ابعاد و نه از نظر جنس، مناسب نبودند و با اینكه در آن زمان هزینه قابل‌توجهی برای آب‌رسانی به این منطقه صورت گرفته بود، اما سال 95 استاندار در بازدید از غیزانیه، وعده داد كه تا دی‌ماه سال 1395 طرح جدید آبرسانی به بهره‌برداری می‌رسد، در حالی كه می‌شد شكست‌ها و نواقص طرح قبلی با اختصاص بودجه‌ای كمتر رفع شود.

پروژه‌تراشی به جای ترمیم نواقص پروژه‌های قبلی باعث شد تا نه تنها این طرح آبرسانی جدید كه قرار بود آب را از شیبان به صفیره و از صفیره به روستای نزهه در بخش غیزانیه پمپاژ كند، عملی نشود، بلكه بهره‌برداری از این طرح نیز تاكنون معوق بماند و تنها پس از اعتراض اهالی اعلام شود كه دویست متر از این طرح باقی مانده است.

عبدالكریم از همان سال تاكنون بارها به تمام مسوولان، از بخشداری گرفته تا فرمانداری نامه نوشته است، حاصل این نامه‌نگاری‌ها صرفا به این نكته ختم شده است كه نامه به فرمانداری وصول شده است، این خبر خوشایند البته در همین نقطه متوقف شده و هرگز پاسخی برای این نامه دریافت نشده است.

عبدالكریم می‌گوید كه این مساله، در ابتدا بسیار كوچك‌تر از این حرف‌ها بود، اما به‌رغم معطل ماندن تنها یك اقدام ساده، ‌هزاران جلسه تشكیل شد، جلسه پشت سر جلسه و موكول كردن انجام عملیات به جلسه‌های دیگر. هزاران جلسه برگزار شد اما هیچ‌كدام از مسوولان بخشداری‌های غیزانیه و رامشیر حاضر به انجام این یك اقدام عملی كوچك نشدند.

جلسات و وعده‌های متعدد عبدالكریم را خسته و فرسوده كرد، او می‌گوید كه «ما از این همه جلسه رفتن خسته شدیم، ما دیگر نمی‌توانستیم حرف‌ها و وعده‌ها را باور كنیم. آنها وعده می‌دادند و دام‌های ما یكی‌یكی تلف می‌شدند و ما برای دستشویی‌ رفتن هم آب نداشتیم.»

پس از تنش روز عید، روزی كه به گفته عبدالكریم روز استغفار و دعا بود، نه روز تیر خوردن و بستن جاده، رسول ساكی، بخشدار غیزانیه در خلال اشاره‌های كوتاهش به فرسودگی و قدیمی بودن خط انتقال آب شیبان و هدررفت آب در این لوله‌ها،

گفته بود كه شركت آب و فاضلاب خوزستان قول داده است كه انتقال آب از شیبان به غیزانیه كه شامل 25 كیلومتر لوله‌كشی با اعتباری بالغ بر 43 میلیارد تومان، تا یك ماه آینده به بهره‌برداری برسد، گرچه این لوله‌های قدیمی كمتر از 20 سال سن دارند، بخشدار غیزانیه هرگز به این سوال پاسخ نمی‌دهد كه چرا به جای هزینه‌كرد جدید، این لوله‌ها ترمیم نشدند و اگر این طرح پیش از این ردیفی از اعتبار را به خود تخصیص داده بود، چرا اجرای آن تا به امروز به تعویق افتاده است.

با این حال و به رسم معهود، بخشدار پایان سخنانش را با وعده‌ای آذین می‌كند كه قرار است در این یك ماه تا بهره‌برداری از این لوله‌ها، 12 تانك برای مردم روستا آب ببرد. عبدالكریم در این مدت فقط یكی از این تانك‌ها را دیده است و بس. تانكری كه آب شرب برای دام‌ها را به مردم این روستا می‌فروشد.

عبدالكریم برای نجات دام‌هایش، بشكه‌های سفید آب را هفتاد تا هشتاد هزار تومان می‌خرد. عبدالكریم از پشت تلفن به نانی كه در سفره‌اش دارد قسم می‌خورد و می‌گوید: «برای دولت زشت است كه برای آب چنین غائله‌ای به راه بیندازد.

ما چیزی جز آب نمی‌خواهیم، نه آب برای نوشیدن داریم و نه آب برای دام‌های‌مان، نه چاه آب داریم و نه رودخانه، اینجا هر دویست متر زیر زمین یك چاه نفت هست، در دومتری خانه ما چاه نفت هست، اما ما یك لیوان آب خوردن هم در این گرما نداریم.»


دام‌های تشنه هاشم

جنس كم‌آبی در تابستان و زمستان غیزانیه یك‌رنگ نیست، هاشم، 43‌ساله و دامدار، ساكن روستای غیزانیه است، گاو و گوسفندهایش یكی پشت دیگری از كم‌آبی جان داده‌اند و حالا قاسم دو گاو دارد و چند مرغ و خروس و لوله‌های آبی كه هر دو روز یك‌بار در تابستان رنگ آب را به خود نمی‌بینند. حالا برای هاشم و سه فرزندش، روزهای زمستان نشان از رویا دارد، زمستان دو ساعت در طول شبانه‌روز لوله‌های آب خانه قژ قژ می‌كردند و جریان آب در آنها به راه می‌افتاد، اما حالا فرزندان هاشم گوش به لوله‌ها می‌چسبانند و منتظرند تا آن صدای غریب به گوش برسد و پدرشان را خبر كنند تا بتواند از این آب گل‌آلود، اندك توشه‌ای برای تابستان داغ و سوزان بردارد.

اما مخزن آب خانه هرگز پر نمی‌شود و همان چند كاسه آب نیز با جوشاندن و زدودن گل و گردوخاكش به كار دوش‌گرفتن و شست‌و‌شو می‌آید، آن هم در روزهایی كه مسوولان بهداشت كشور ساده و پیش پا افتاده‌ترین راه مبارزه با ویروس كرونا را شست‌و‌شوی مكرر دست‌ها می‌دانند، شست‌و‌شوی دست‌ها برای هاشم و فرزندانش دشوار و ناممكن‌ترین امر روزانه است.

این آب اندك به زور كفاف شست‌و‌شوی اضطراری را می‌دهد. هر روز صبح، قاسم كه از خانه بیرون می‌آید، ‌در افق غبارآلود تصویری مبهم از سازه‌های افراشته مارونیه را می‌بیند و با دو بشكه آب خالی در دست، پیاده راهی روستای بالادست می‌شود تا هر بشكه آب تصفیه‌شده را 25 هزار تومان بخرد. كم‌آبی و بی‌آبی پیش از این یا دام‌های هاشم را تلف كرده است، یا آنها را بیمار كرده و هاشم به ناچار خود چاقو به دست گرفته و آنها را حلال كرده است،

این بی‌آبی و تلف‌شدن دام‌ها سایه ترسناك بیكاری را بر سر هاشم و هم ولایتی‌هایش روزبه روز سنگین‌تر كرده است، بخش اعظم ساكنین غیزانیه دامدار هستند و با بی‌آبی فاصله آنها تا بی‌كاری كمتر از یك قدم خواهد بود، با اینكه سازه‌های نفتی مارونیه در دوكیلومتری روستای آنها افراشته شده‌اند، اما نصیب اهالی روستا از این منبع شغل و درآمد تقریبا هیچ است.

تقریبا هیچ، زیرا تعدادی از اهالی روستا پیش از انقلاب كارمند یا كارگر مجتمع‌های نفتی اطراف بودند و حالا بازنشسته‌اند، اما از جوانان و میانسالان جز چند نفر انگشت‌شمار كه در این تاسیسات نفتی نگهبانی می‌دهند، بهره این اهالی از معدن ثروت اطراف خود هیچ است. كم‌آبی و بیكاری هیچ‌ آینده‌ای را برای هاشم متصور نمی‌كند، نه برای او و نه برای فرزندانی كه برای رفتن به مدرسه، ناچارند از جاده بگذرند و تاكنون حدود 10‌نفر از دانش‌آموزان ابتدایی سر رد شدن از این جاده ترانزیتی پر خطر جان خود را از دست داده‌اند.

نصب یك پل هوایی وعده محقق‌نشده‌ای به روستاییان غیزانیه است، سال‌هاست كه بخشداری وعده داده تا پل عابر پیاده‌ای را بر فراز جاده بسازد تا دانش‌اموزان ابتدایی كه راهی درس ومدرسه می‌شوند، با مرگ مواجه نشوند، اما همین وعده هم مثل همان دویست كیلومتر لوله آب تكمیل نشده تا زمانی كه به خشم مردم آمیخته نشود، عملی نخواهد شد. 


غیزانیه‌های خوزستان

نگاه خیره و ناامید هرروزه هاشم به تاسیسات نفتی و بی‌بهره بودن او و هم ولایتی‌هایش از فرصت‌های شغلی این سازوكار عظیم، صرفا مختص به اهالی غیزانیه نیست.غیزانیه‌های بسیاری در خوزستان، در میان حلقه تاسیسات نفتی وجود دارند و با نبود كمترین امكانات رفاهی سروكله می‌زنند.

در قلب شهر اهواز، حصیرآباد نام محله‌ای است كه بر فراز تپه بنا شده، گرداگرد آن اداره‌های دولتی مثل شركت نفت، لوله‌سازی و شركت حفاری سر بر آسمان كشیده‌اند، اما آب با شلنگ به این محله می‌رسد، آن هم در ساعات معدودی از روز.

مسجد سلیمان نخستین نقطه جغرافیایی ایران است كه در آن نفت كشف شده است، اما مردم مسجدسلیمان آب پایدار ندارند، در طول روز ساعت‌ها آب قطع است و مردم آب موردنیاز خود را در تانكرها ذخیره می‌كنند، مشكلات مردم روستاهای اطراف ده‌دز در شهرستان ایذه دست‌كمی از بی‌آبی‌های و كم‌آبی‌های غیزانیه ندارد، به‌رغم مناطق كوهستانی كه برای تامین نیاز آبی خود چشم ‌به راه حضور تانكرهای آب هستند، درد بی‌آبی مردم باران‌گرد از توابع باغ‌ملك نیز جدای از درد بی‌آبی در غیزانیه نیست.

علاوه بر این، هیچ اهوازی نیز لیوان آب خود را زیر شیر آب نمی‌گیرد، برای یك شهروند اهوازی داشتن دستگاه تصفیه آب جزو بدیهیات زندگی است. مجتبی گهستونی، روزنامه‌نگار و فعال فرهنگی با چنین مثال‌هایی می‌گوید و چندین بار هم تاكید می‌كند كه چنین مشكلی مختص غیزانیه نیست. كم‌آبی همراه با مشكلات محیط‌زیستی ناشی از فعالیت سازه‌های عظیم نفتی در این منطقه،

حضور كانون‌های گرد و غبار در اطراف این روستاها، كم‌آبی و بی‌آبی، گرمای شدید در كنار تنش‌های مدیریتی در آب و فاضلاب خوزستان همه در كنار هم كارد را به استخوان مردمی رسانده‌ است كه به‌رغم اینكه استان‌شان در وضعیت قرمز شیوع كرونا قرار دارد، برای رساندن صدای خود به مراجع بالاتر دست به اقداماتی می‌زنند كه خود پیش از آن آگاهند كه چه نتایجی در بر خواهد داشت.

با این حال به زعم این فعال فرهنگی، فساد مالی و تغییر متعدد مدیریت‌ها در سازمان آب و فاضلاب استان مهم‌ترین دلیل اجرایی نشدن پروژه‌های متعدد آب وفاضلاب در این استان است.

خوزستان تاكنون بارها چه از منابع ملی، چه منابع ارزی و چه صندوق‌های بین‌المللی منابع مالی برای رفع مشكلات آب و فاضلاب دریافت كرده است، اما به‌رغم چنین بودجه‌های هنگفتی و در شرایطی كه استان خوزستان از نظر وجود آب‌های روان و رودخانه‌ كمبودی ندارد، همچنان كم‌آبی و سوءمدیریت‌های توزیع آب در این استان معضل‌ساز است.

درد مردم غیزانیه درد سایرمردم این استان هم هست، كارد به استخوان اهالی غیزانیه رسیده است و این كارد در صورت ادامه همین روال مدیریتی فعلی آب و فاضلاب خوزستان به استخوان سایر مردم در مناطق دیگر خوزستان نیز خواهد رسید. در حالی كه آّب‌وفاضلاب استان تاكنون با بهانه‌های مختلف به بودجه‌های هنگفتی دست پیدا كرده است و حالا كمبود بودجه را نمی‌تواند به عنوان بهانه معرفی كند، آیا برای رسیدگی به مشكلات مردم همچنان منتظر زمانی خواهد بود كه داد از نهاد آنها چنان بلند شود كه به خاك و خون برسد؟ 


فرمانده انتظامی اهواز:بی‌توجهی مسوولان باعث اعتراض مردم غیزانیه شد
فرمانده انتظامی كلان‌شهر اهواز با اشاره به اعتراض مردم غیزانیه به تامین آب شرب‌شان تاكید كرد كه بی‌توجهی مسوولان به مردم باعث تجمع غیرقانونی اهالی این بخش شده است. سرهنگ محسن دالوند اعتراض مردم به تامین‌نشدن آب شرب‌شان را یك مطالبه قانونی خواند اما تاكید كرد كه این اعتراض باید در مجرای قانونی صورت بگیرد.

او در تشریح ماجرای اعتراض و تیراندازی در بخش غیزانیه گفت كه مردم این بخش صبح روز شنبه با بستن جاده اهواز- رامهرمز- امیدیه مدتی در تردد در مسیر ترانزیتی اخلال به وجود آوردند كه پلیس برای جلوگیری از این كار وارد عمل شد. سرهنگ دالوند افزود: پس از ورود ماموران پلیس برای بازگشایی جاده، تعدادی از تجمع‌كنندگان با سنگ و چوب به سوی ماموران حمله‌ور شدند و ۲ مامور پلیس را از ناحیه سر مجروح كردند. به گفته فرمانده انتظامی كلان‌شهر اهواز، پلیس با استفاده از سلاح ساچمه‌ای پلاستیكی ضدشورش دو نفر از تجمع‌كنندگان را به صورت سطحی مجروح و بازداشت كرد اما این افراد در حال حاضر مشكلی ندارند.

این مقام ارشد انتظامی در ادامه افزود كه پلیس در جریان این اعتراض تلاش كرد تا با مردم گفت‌وگو و آنها را متقاعد و همراه كند كه مردم ضمن همراهی با پلیس در بازگشایی جاده همكاری كردند، پلیس نیز ضمن احترام به قاطبه مردم با برخی از افرادی كه نقض قانون كرده بودند برخورد كرد.

علاوه بر این، پلیس در این تجمع تلاش كرد تا با برخی از مسوولان استان از جمله فرماندار اهواز تماس داشته باشد و با دستور فرماندار آب با تانكر برای مردم تامین شد اما فرمانده انتظامی اهواز از عدم حضور بخشدار در میان مردم و عدم ارایه توضیحات كافی انتقاد كرد. این مقام ارشد انتظامی در ادامه و با تاكید دوباره به بی‌توجهی مسوولان به خواسته‌های مردم گفت:

اگر مسوولان امر به خواسته‌های مردم توجه كنند هیچ‌گاه مشكلات اجتماعی به مسائل انتظامی تبدیل نخواهد شد و نمونه آن همین تامین آب شرب مردم بخش غیزانیه است. او در پایان گفت: نیروی انتظامی یار و یاور مردم است و هیچ‌گاه خود را در مقابل آنها قرار نمی‌دهد اما افراد هم باید توجه كنند كه قانون را زیر پا نگذارند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha