زلزله ٥,١ ریشتری بیست‌وپنجم خرداد، کار تَرَک‌های قبلی را تمام کرد تا سقف و دیوارهای ٥٠٠ خانوار روستای خلیلی را روی زمین پهن کند و خلیلی شود تَلی از خانه‌های تخریبی.

خانه‌خرابی در سکوت

سلامت نیوز: زلزله ٥,١ ریشتری بیست‌وپنجم خرداد، کار تَرَک‌های قبلی را تمام کرد تا سقف و دیوارهای ٥٠٠ خانوار روستای خلیلی را روی زمین پهن کند و خلیلی شود تَلی از خانه‌های تخریبی.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند ،«خلیلی»، روستای بخش مرکزی شهرستان گراش جنوب فارس دوسالی است که می‌لرزد، اما تخریب صددرصدی بافت قدیمی در زلزله آخر و بی‌خانمان‌شدن ٦٠‌درصد جمعیت، نامش را بر سر زبان‌ها انداخت تا اهالی از ١٧ چاه گازی بگویند که بالای کوه‌های «خلیلی» جا خوش کرده‌اند و بیشترین گاز کشور را تأمین می‌کنند. خانه‌ «همت» هم در زلزله آخر تخریب شد تا زن و بچه و زار و زندگی را زیر ارابه‌ قدیمی جمع‌ کند؛ برای درامان‌ماندن از گرمای ٥٠درجه. حدس اهالی به وجود ١٧ چاه گاز است.

«گمان می‌کنیم سفره‌های زیرزمینی خالی شده و به همین دلیل دوسال است که زمین را می‌لرزاند.» آنها می‌گویند خلیلی روستا نیست، دهستانی با هفت روستای تابعه است، اما چون دستگاه ثبت لرزه‌نگاری ندارد، پس‌لرزه‌ها در سایت لرزه‌نگاری به نام بیرم ثبت می‌شود.

٦ روز پس از اولین لرزه، تََرک‌ها همچنان با هر پس‌لرزه، عمق بیشتری پیدا می‌کند و به سمت دیوارها می‌دَوند. اهالی از ترس همین تَرَک‌ها، زیر سایه گاری‌ها و ارابه‌ها پناه گرفته‌اند. عده‌ای هم خود را زیر سایه کنارک‌ها رها کردند و چشم به گردنه‌ای دوختند که به لار می‌رسید، برای آمدن چادرها. «یک هفته پیش ٤٠ چادر آوردند و با زلزله آخر چادرها شدند حدود ٣٠٠تا، اما هنوز ٢٠٠ خانوار در سایه کُنارَک‌ها زندگی می‌کنند.

بافت‌های فرسوده یعنی هشداری برای وجود مار و عقرب و حالا با تخریب خانه‌ها باید ترس مار و عقرب را هم به جان بخریم.» آب شرب «خلیلی» و هفت روستای اطرافش را دستگاه آب‌شیرین‌کن تأمین می‌کرد که حالا نای کارکردن ندارد و اهالی زیر دمای ٥٠درجه بی‌آب مانده‌اند و ناچارند از آب برکه و آب‌انبارها سیراب شوند. «تعمیر آب شیرین‌کن، ١٠‌میلیون تومان هزینه دارد.

با اتفاقات اخیر، سوخته و پول نداریم. صدای‌مان را کسی نمی‌شنود، دو کارشناس خبره بیایند، ببینند دلیل زلزله‌های دوساله چیست. اگر از چاه‌های گاز است، جبران خسارت کنند. مردم فقیرند، دامدار، کشاورز و کارگرند. اگر هم دلیلش طبیعی است، وام درست‌وحسابی بدهند برای مقاوم‌سازی.» قصه بافت‌های فرسوده حالا دیگر محدود به شهرها و حاشیه‌‌ها نیست و روستاها هم ردپای زخم بافت فرسوده را بر چهره دارند، بافت‌ فرسوده‌ای که فاجعه بم را رقم زد.

اهالی خلیلی هم برای اینکه به سرنوشت بم دچار نشوند، بارها ٢٦٠کیلومتر را تا مرکز رفتند و برگشتند اما راه به جایی نبردند. «روند اداری بنیاد مسکن دلیل اصلی باقی‌ماندن‌مان در بافت فرسوده است.

سال‌ها پیش تشکیل پرونده دادیم اما هیچ نشد. حالا می‌گویند ٤٠میلیون می‌دهیم برای بازسازی خانه‌های تخریبی! همان را بدهند به کارشناسان بنیاد مسکن برایمان خانه بسازند. البته وامی که می‌گویند تا دوماه دیگر هم انتظارش را نداشته باشید.»


تَرَک ٨٠درصدی شرط وام‌گرفتن

از بیستم خرداد که زمین در این منطقه شروع به لرزیدن کرد، مردم بیرون از خانه‌ها خوابیدند. عده‌ای به داخل ماشین‌ها پناه بردند و عده‌ای گوشه حیاط‌ِ خانه زندگی کردند تا از لرزه‌هایی که هر دو یا سه‌ساعت تکرار می‌شدند، درامان بمانند. «محمد» هنوز زیر سقف تَرَک‌خورده زندگی می‌کند، چون تاب گرمای بیرون را ندارد. «محمد» به «شهروند» می‌گوید: «منطقه بیش از ١٣‌بار لرزیده.

کانونش ارس است اما در بیرم هم احساس می‌شود. خسارت جانی نداشتیم اما از آنجایی که ٦٠درصد بافت قدیمی‌ است، خیلی از خانه‌ها دیگر قابل سکونت نیستند و حتی ممکن است با زلزله دو ریشتری هم تخریب شوند اما بنیاد مسکن قبول نمی‌کند و می‌گوید چون تخریب کامل نشده‌اند، وام تعلق نمی‌گیرد، نه برای مقاوم‌سازی، نه نوسازی و...» ساعت از ١٠شب گذشته بود که زمین با قدرت ٥,١ ریشتری لرزید و پس‌لرزه‌های پنج‌روز پیش را کامل کرد.

لرزه بیست‌وپنجم خرداد ترس را به جان ١٥هزار جمعیت «بیرم» انداخت و آنها شب را تا صبح بیرون از خانه‌ها سر کردند. فاصله ١٤٠کیلومتری «بیرم» تا مرکز و مسیر گردنه‌ای تمام دلواپسی اهالی است؛ اگر زلزله دوباره برگردد، گروه امدادی چه وقت به آنها می‌رسد؟ اگر کوه ریزش کند و جاده مسدود شود و گروه‌های امدادی نرسند، چه بلایی سرشان می‌آید؟ «پریشب یک‌ساعت‌ونیم طول کشید تا گروه‌های امدادی رسیدند.

«فرماندار می‌گوید ٨٠ خانه تخریب شده، کمیته امداد آمار ١٢٠تایی می‌دهد اما بنیاد مسکن از تخریب ١٣ خانه خبر می‌دهد. بنیاد مسکن منتظر است تا خانه‌ها تخریب کامل شوند، بعد جزو تخریبی‌ها حساب‌شان کند. تََرَک خانه‌ها باید ٨٠‌درصدی شود تا وام ٤٠میلیونی به آنها تعلق ‌گیرد، آن هم برای آدم‌هایی که بی‌بضاعت‌اند. اگر مردم بضاعت داشتند، در بافت فرسوده زندگی می‌کردند.»آمارها نشان می‌دهد ٨٠٠ خانه تخریب شده‌اند؛ خانه‌هایی که با سیمان ٢٠هزار تومانی تنها ٤٠میلیون تومان وام برایش تعلق می‌گیرد.

هرچند همان وام ٤٠میلیونی هم رفت‌وآمد فراوان دارد؛ ثبت‌نام در شهرداری و پرکردن فرم‌ها به امید اینکه شاید بنیاد مسکن نام‌شان را در میان دریافتی‌ها قرار دهد. «وضعیت روحی اهالی بیرم، خلیلی، فداغی و... بسیار نامناسب است. ترس تمام وجود اهالی را گرفته، این درحالی است که هیچ دلگرمی‌ ندارند، حتی دریغ از یک لودر یا بیل مکانیکی یا تعدادی چادر در بخشداری یا شهرداری. مردم واهمه دارند دوباره زلزله شدید بیاید و خساراتی به بار بیاورد، درحالی‌ که رسیدن یک لودر تا «بیرم» در زمان حادثه در خوشبینانه‌ترین حالت یک‌ساعت‌ونیم زمان می‌برد. ١٤سال پیش یک خَیّر ساختمان اداره راه را در بیرم ساخت اما هیچ‌وقت فعال نشد. بیرم نه نماینده راه‌وشهرسازی دارد، نه هلال‌احمر.»


مانده‌ایم چه کنیم

«بافتش مانند بم بود با خاک یکسان می‌شد.» بیست‌وپنجم خرداد «حسین» و دو فرزندش مانند همه اهالی بیرون از خانه‌ها بیدار ماندند؛ شب‌زنده‌داری که حالا ٦ روزی می‌شود که میان اهالی باب شده. «زلزله آخر خیلی وحشتناک بود. ١٥ثانیه زمین لرزید. بعضی از خانه‌های روستای پایینی غیرقابل سکونت‌‌ شده‌اند. می‌گویند پریشب بعد از زلزله ساعت ١١-١٢ شب چادرها را آوردند اما ما چیزی ندیدیم.»

از وام ٤٠میلیونی پیشنهادی بنیاد مسکن کسی در بیرم استقبال نکرد. «حسین» هم مانند بقیه اهالی رفت برای ثبت‌نام اما مبلغ وام برایش شوخی بود. «اول فکر کردم پول چادر است. با ٤٠‌میلیون چه‌ کار کنیم؟ چهار تا پنج‌میلیون فقط پول عوارض شهرداری است، بقیه‌اش هم می‌رود پای آواربرداری، خانه را با چه بسازیم؟ خانه‌های خودمان هم که قابل استفاده نیستند، مانده‌ایم چه کنیم.»    


خانه‌ها خِشت و گِلی‌اند اما قابل سکونت

کارمندبودن، شخص مورد اعتماد بانک، داشتن سپرده از شروط بانک است برای وام ٤٠میلیونی مقاوم‌سازی بنیاد مسکن. شروطی سخت و گاهی غیرممکن برای روستانشینانی که همه دارایی‌شان زمین‌های کشاورزی است و دامی که خوراک روزانه‌شان می‌شود. با همه اینها روح‌الله بامداد، بخشدار «بیرم» می‌گوید: «خوشبختانه در «بیرم» خانه تخریبی نداشتیم.» او وجود ٦٠‌درصد بافت فرسوده را هم قبول ندارد. «خانه‌ها خِشت‌وگِلی و قدیمی‌اند که تَرَک‌هایی برداشته‌اند.

ترس دارند، نه اینکه ترس نداشته باشند اما می‌شود در آنها زندگی کرد.» ٦ روز لرزیدن مداوم «بیرم»، نبودِ نمایندگی هلال‌احمر را بیش از گذشته به رخ کشید؛ چون دستورالعمل‌ها وجود نمایندگی هلال‌احمر را مختص استان‌ها می‌داند، نه بخش‌ها. «با هلال‌احمر رایزنی کرده‌ایم. ملزومات امدادی و چادر درخواست داده‌ایم، آنها هم اعلام‌ آمادگی کرده‌اند.»

بخشدار «بیرم» اما وام ٤٠میلیونی را برای مقاوم‌سازی خانه‌ها کافی نمی‌داند، هرچند شروط بانک هم مانع بزرگ دیگری است سر راه اهالی. «٤٠میلیون وام می‌دهند و قرار است با تخصیص اعتبارات پرداخت شود اما هیچ‌کدام از اهالی از این وام استقبال نکردند، چون با این پول کاری از پیش نمی‌برند و این درحالی است که شروط کارمندبودن، شخص مورد اعتماد بانک، داشتن سپرده هم مانعی است برای گرفتن این وام.»

از دوازدهم بهمن ٩٧ که لرزه به جان دهستان «خلیلی» افتاد، پس‌لرزه‌ها دست از سرشان برنداشت؛ پس‌لرزه‌های کم‌توان ٢ ریشتری که روزی حتی ١٠ تا ١٥بار به اهالی سرمی‌زند اما تا قبل از آخرین لرزه، زورشان به خانه‌ها نمی‌رسید. از بیست‌وپنجم خرداد لرزه‌های ٢ ریشتری جایشان را به پس‌لرزه ٥,٧ ریشتری دادند تا تَرَک‌ها روی دیوارها و سقف‌ِ خانه‌ها بنشینند.


عبدالله فضلی، بخشدار مرکزی  از تخریب چند خانه‌ در «خلیلی» خبر می‌دهد؛ حدود ٢٠٠ تا ٣٠٠ واحد  مسکونی آسیب ٦٠ تا ٧٠درصدی دیدند اما کاملا تخریب نشدند. فضلی از فعالیت ١٥ساله چاه‌های گازی می‌گوید که به‌عنوان دلیل پس‌لرزه‌ها و لرزه‌ها از سوی اهالی منطقه عنوان می‌شود. او آنها را نه رد می‌کند و نه تأیید. «بررسی این موضوع نیاز به دو، سه‌سال کار تحقیقاتی دارد. »

به گفته او  بر اثر وقوع سه زمین‌لرزه در روزهای بیستم و بیست‌وپنجم خرداد، تعداد ۳۵۰ واحد مسکونی بین ۲۰ تا ۶۰‌درصد آسیب دیدند : «  در پس‌لرزه بیستم خرداد ٣٠٠ خانه ارزیابی شده‌اند و از این تعداد تنها ٥٠ خانه غیرقابل سکونت تشخیص داده شده‌اند.»  فضلی، مشکل آب شرب دهستان «خلیلی» را تکذیب می‌کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha