سلامت نیوز:رومینا، فاطمه و ریحانه؛ سارینا، زعفران و نازنین امروز و شیدا و شهین دیروز کوردستان هستند که در نبود قدرت رسانهای و عدم توجه و اهمیت رسانههای مرکز به آن دیده نشدند و موج رسانهای و هشتگ زدن برای آنها درست نشد، خونهایی که به ناحق و به دلیل فرهنگ و سنت واپسمانده، غیرت و تعصب مردانه، سوءظن، قومیت و تبعیض، ازدواج اجباری و غیره در روزهای گرم و سرد کوردستان در کوه و دشت، در وسط میدان شهر و روستا و یا در خانههایشان به دست پدر، برادر و شوهرانشان ریخته شد و امثال آنها هم اگر شانس بیاورند و گوش تا گوش سر بریده نشوند و یا از شدت خشونت و عذاب دادنشان خود را نسوزانند کتک و آزار جسمی و روحی آنها در پستوی خانه پنهان میماند و صدایشان به جایی نمیرسد.
به گزارش سلامت نیوز در جهان سالانه بیش از ششهزار زن قربانی قتلهای ناموسی میشوند و این آمار بنا بر ادعای ایسنا و تحقیقات دانشگاهی در ایران سالانه به 375 تا 450 مورد میرسد که حدود 20 درصد از کل قتلها و 50 درصد قتلهای خانوادگی را تشکیل میدهد و این آمار در کوردستان تنها در مدت 7 ماه در سال 88 بیش از 10 زن، در سه ماهه پایانی سال ۹۱ تنها در مریوان و روستاهای اطراف آن سه زن قربانی قتلهای ناموسی شدهاند.
در سال ۹۷ کوردستان با داشتن ۱۴ قتل از 33 قتل ناموسی در کشور دارای بالاترین آمار بوده و کرمانشاه با ۸ قتل در ردیف دوم قرار دارد. از حیث شیوه قتل ۲۳ قتل به وسیله چاقو یا خفه کردن با شلیک اسلحه، ۴ مورد بر اثر ضرب و شتم ، ۳ مورد حلق آویز کردن، ۱ مورد به آتش کشیدن و ۲ مورد شکل نامعلومی داشته است. آمار کشتار زنان در کوردستانِ سال ۹۸ نیز تکان دهنده است، از ابتدای آن سال تا آذر ماه، ۱۰۳ زن به دلیل اختلافات خانوادگی و ترس مدام از کشته شدن توسط اعضای خانواده خودکشی کردند و ۲۵ زن قربانی قتل ناموسی شدند.
برای آگاهی بیشتر از این مسأله در کوردستان با نظرات کارشناسی "بیان عزیزی" پژوهشگر و فعال حوزه زنان، دکتر "هادی نقدی" روانشاس و رواندرمانگر و "شیما قوشه" وکیل دادگستری و فعال حوزه زنان به واکاوی موضوع پرداختیم که نظرات آنها بدین شرح است:
بیان عزیزی ابتدا با اشاره به آمار ضد و نقیضی که در خصوص قتلهای ناموسی در کوردستان وجود دارد، میگوید: در سال 98 طبق آماری که جنبه رسمی دارد 37 مورد فقط در استان کوردستان قتل ناموسی اتفاق افتاده اما آمارهایی که از طرف سازمانهای حقوق بشری ارائه میشود خیلی بیشتر از این تعداد است. عزیزی ادامه داد: تنها در 3 ماه نخست سال 99 بر اساس آماری که ارائه شده 11 مورد قتل داشتیم این رقم نشان میدهد در سه ماه نخست سال 99 نسبت به سال 98 ما افزایش قتلهای ناموسی رخ داده است.
عزیزی در پاسخ این سوال که آیا خودسوزی و خودکشی در اثر فشار و آزار و اذیت جسمانی و روحی زنان را میتوان روی دیگری از قتلهای ناموسی دانست، میگوید زمانی که از خودکشی یا قتل ناموسی صحبت میشود هر دو ذیل گروه کشتار زنان قرار میگیرد. وقتی شکافها و تبعیضهای جنسیتی در جامعهای بسیار بالا هست و فرهنگ و عرف جامعه مبنی بر یک فرهنگ مرد سالار و پدر سالار است خودکشیهایی هم که انجام میشود ربط مستقیمی به زنستیزی و میزان خشونت و فشار به زنان است و نسبت مستقیمی بین این دو مقوله وجود دارد.
برای زنی که مورد خشونت قرار گرفته در بیشتر روایتها میبینیم که پدر، همسر و برادر در درجه نخست این سه نفری که قاتل و بانی قتل زنان هستند بارها خواستند و یا حتی آرزو کردند که مقتول خودش به زندگیش پایان بدهد یعنی روش خودکشی را ترجیحا به خود مقتول پیشنهاد کردن و در جاهایی که مقتول خودکشی نکرده قتل ناموسی و کشتار ناموسی را انجام دادهاند. به نظر من خودکشی و خودسوزی زنان روی دیگر قتلهای ناموسی است.
عزیزی در خصوص اینکه آیا خشونت نسبت زنان در جامعه کوردستان پذیرفته شده و در واقع تا چه اندازه جامعهپذیری زنستیزی به افزایش خشونت و وقوع قتل ناموسی دامن زده است، تصریح میکند: وقتی از زنستیزی در یک جامعه و یا جامعه کوردستان صحبت میکنیم حوزه روابط خانوادگی، جنسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگ و قانون را باید در نظر گرفت که میزان خشونت در هر کدام متفاوت است.
در هر حوزهای که ما بخواهیم قتلهای ناموسی را بررسی کنیم اگر این حوزه جامعهای باشد که تحت تاثیر عرف، فضا و فرهنگ مردسالاری هستش هنجارها هم توسط مردان تعریف شده و طبق هنجارهایی که آنها تعریف کردند در نتیجه هر زنی که از این هنجارها بخواهد عبور کند و این هنجارها را در هم بشکند از نظر آنها یک نوع کجروی و در هم شکستن عرف جامعه اتفاق افتاده و بلافاصله باید سرکوب شود.
عزیزی اشاره میکند: نهادهای حمایتی در جایی میتواند موفق ظاهر شوند و به پیشگیری و کاهش قتلهای ناموسی کمک کنند که تعریف جدیدی از کجرویها را ارائه دهد اگر نتواند تعریف جدیدی ارائه دهد و اگر این نهادهای حمایتی نتوانند واقعا به زنان حقوق و تکالیفشان را یادآوری کنند و در همان حال هم یک مکانیزم قدرتمندی داشته باشند که هر جا زنی با تهدید مواجه شد بتوان به آنجا مراجعه کند و بتوانند آنها را از لحاظ مددکاری اجتماعی و قانونی پوشش دهد مفید نخواهند بود. نهاد قدرتمندی مانند اورژانس اجتماعی و بهزیستی باید بتواند زنان آسیبدیده را در دامن بگیرد.
وی در جواب اینکه با قتلهای اخیر زنان بسیاری در فضای مجازی از آن به نام زنکشی اسم بردند و هشتگ زدند اما کدام یک از این تعاریف صحیح است زن کشی یا قتل ناموسی، به گفت: بر اساس تعریفی که کمیسیون زنان سازمان ملل، خود سازمان ملل و حتی صندوق کودکان از این قتلها دارد قتلهای ناموسی را پذیرفته و توضیح میدهد قتلی که مقتول زن است و قاتل یکی از اعضای خانواده و مرد است قتل ناموسی است. او میگوید به نظر من اگر قتل ناموسی را همتراز با زنکشی بدانیم به بیراهه میرویم چون ممکن است زنکشی در هنگام جنگهای داخلی، بینالمللی، هنگام درگیری و مخاصمات مسلحانه گروهی، عشیرهای و حتی ملی و داخلی هم صورت بگیرد و این متفاوت است با قتلهایی که پدر، برادر و همسر بر اساس نقشه قبلی کمر به قتل یک زن میگیرد. مانند قتل "دعا" دختر ایزدی که عاشق یک پسر مسلمان میشود و در کوردستان عراق سنگسار میشود یک قتل ناموسی است.
آمارهای ارائه شده نشان از افزایش میزان خشونت خانگی و به تبع آن قتلهای ناموسی با شیوع کرونا دارد که البته کوردستان هم از این امر مستثنی نیست.
عزیزی در این بار میگوید: با آمدن کرونا انزوای زنان و دختران ما بیشتر شده و خروج از خانه با توجه به ترسی که از کرونا وجود دارد و باتوجه به بلندمدتدار بودن محدودیتهای قرنطینهای به کاهش آستانه تحمل منجر میشود و موجب ارتباط نزدیکتر شخص سرکوبگر و شخص خشن و قربانی میشود و زن داخل خانه گیر میافتند و خشنوت خانگی به شدت بیشتر میشود و ابعاد آن عمیقتر میشود و چون دسترسی به محیطهای اجتماعی و خارج از خانه خیلی کمتر است و این چرخه ادامه پیدا میکند با توجه به عواقبی که کرونا داشته باعث شده که از همه لحاظ مثل کاتالیزوری عمل کند و تعداد قتلهای ناموسی و میزان خشونت بیشتر شود.
تفاوت/ شباهت خشونت علیه زنان و قتلهای ناموسی در کوردستان و دیگر جوامع
این فعال حوزه زنان با تصریح اینکه نظریه جامع اینترسکشنالی در این خصوص وجود دارد و فاکتور جنسیت به تنهایی نمیتواند عامل قتل ناموسی یا خودسوزی زنان باشد اضافه کرد: هر سیستم سرکوبی که منجر به قتل و کشتار زنان میشود خودش اجزای مختلف سرکوب را دارد که ما باید این اجزای مختلف را هم بشناسیم در این حوزه جامعه کوردستان دارای مشابهتهای زیادی با جوامع دیگری در خاورمیانه است به عنوان مثال انگیزههای قتلی در کوردستان ایران اتفاق میافتد مشابهتهایی با مسأله قتل زنان و خودسوزی آنها در بنگلادش، هند، مصر، ترکیه و کوردستان عراق دارد و تفاوتهایی هم دارند البته علاوه بر جنسیت، نژاد، طبقه، مذهب و قومیت را هم داریم که عامل قتل ناموسی است یعنی در واقع قتل ناموسی و خود سوزی زنان در تقاطع جنسیت، قومیت و طبقه قرار میگیرد و میتوان این اجزای مختلف را تجزیه کرد و میزان تاثیرگذاری هر کدام از این عوامل را بر آمار قتلهای ناموسی و خودکشی و خودسوزی زنان تجزیه کنیم.
راهکار کاهش وقوع قتلهای ناموسی در کوردستان
عزیزی با بیان مشکلات قانونی، حقوقی و اجتماعی بر سر راه کاهش قتلهای ناموسی است میگوید: ما در سه بُعد مشکل داریم، یکی مشکلات و تنگناهای قانونی که قبل از وقوع جرم و قتل ناموسی داریم، مادههای قانونی که زن را در تملک مرد قرار میدهد. دومین بُعد هنگام وقوع قتل ناموسی است که راه را برای گریز قانونی و فرار و عدم مجازات مرتکبین قتل ناموسی باز میگذارد. سومین بُعد پسا قتل است؛ بعد از قتل ناموسی با وجود جنازه مقتول، حق خونخواهی و حق شکایت آنچنانی برای مادر و بستگان زن وجود ندارد و بعد از وقوع جرم هیچ ساز و کاری برای جبران خسارات به مادر یا فرزند زن یا بستگان وجود ندارد. به طور کلی علل فرهنگی، اقتصادی و عدم توسعه یافتگی، اجتماعی، دلایل روانی و شرعی و شخصیتی از دلایل وقوع چنین قتلهایی در کوردستان است
نسبت دادن قتل ناموسی به کوردستان ستمی به فرهنگ و جامعه کوردی است
«هادی نقدی» روانشناس و رواندرمانگر با تاکید بر این موضوع که قتلهای ناموسی مختص کوردستان نیست و خاص جوامع شرقی است و نباید آن را فقط به کوردستان نسبت داد و کوردستانی کردن آن ستمی در حق جامعه کوردی و ستمی به فرهنگ و جامعه کوردی است میگوید: به نظر من کوردستان دارای اصالت فرهنگی است. من فکر نمیکنم در هیچ جایی مانند کوردستان به زنان احترام گذاشته شود. مثلا در مناطق روستایی کوردستان اگر مهمان غریبهای در خانهای حضور داشته باشد زنان به راحتی از او پذیرایی میکنند و سر یک سفره با او غذا میخورند و یا اگر مرد غریبهای را ببینند به راحتی با او دست میدهند مانند آنچه امروز در اروپا وجود دارد در حالی که ما در جوامع دیگر این امر را نمیبینیم و اگر بخواهیم فرهنگ خود را بشناسیم باید به جاهایی رجوع کنیم که بکر و تازه و دست نخورده هستند بنابراین به نظر من قتل ناموسی پیوندی با کوردستان ندارد.
به گفته این رواندرمانگر چون قتلهای ناموسی در کوردستان بیشتر آشکار میشود و به دلیل مذموم بودن و قبیح بودن آن در جامعه کوردستان از دید منتقدان این حوزه پنهان نمیماند به همین دلیل بیشتر نمایان میشود مانند ختنه زنان که در بسیاری از مناطق دیگر ایران وجود دارد اما تنها در کوردستان برجسته میشود.
نقدی با اشاره به اینکه جامعه کوردستان در بحث قتلهای ناموسی زیر فشار است با برشمردن این دلایل معتقد است ابژه کردن زن در تمام خاورمیانه و خود را مالک زن دانستن وجود دارد و این ربطی به فرهنگ کوردی ما ندارد بلکه در پیوند با نگاه دینی است که در بین تمام مسلمانان مشترک است که اگر زنی مرتکب خیانت شود انگار به مایملک مرد خیانت کرده است در حالی که این حس در زنان کمتر است که اگر مردی مرتکب خیانت شد او را بکشد.
به اعتقاد این روانشناس اولا طبیعت تند و خشن کوردستان مانند سرمای سخت و طاقتفرسای زمستان و گرمای تابستان به سبب جغرافیای آن بر مردمان این دیار سخت میگیرد و این طبیعت سخت انسانها را کمتحمل بار میآورد دوما در سده اخیر و در تاریخ کوردستان صفاتی مانند غیرتی بودن و جنگاور بودن به مردان نسبت داده شده و مردان هم مانند لباس و هویتی آن را قبول کردهاند و هر زمانی که چیزی این صفات را از آنها بگیرد واکنش تند نشان میدهند و میخواهد مردانگی خود را نشان دهد و این امر با خطای زن تحت تاثیر قرار میگیرد و سبب میشود تا واکنشی خشن نسبت زنان صورت گیرد. سوما به خاطر اینکه کوردها به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی همیشه در تنگنا و فشار روانی بودهاند همین سبب شده تا هیجانی باشند و این مؤلفهها بستری برای خلق مرد هیجانی فراهم کرده است.
به اعتقاد آسیبشناسان اجتماعی شکاف نسلی و یا گسستهای فکری و عدم وجود گفتوگو و ارتباط مناسب در خانواده یکی از دلایل وقوع چنین قتلهایی و خشونت است، نقدی در این زمینه بیان میکند: زنان و دختران امروزی جامعه ما بیشتر از مردان به منابع اطلاعاتی دسترسی دارند مانند اینکه زمان بیشتری را برای خواندن کتاب، تماشای تلویزیون و بودن در فضای مجازی به واسطه وقت آزاد بیشتر نسبت به مردان صرف میکنند و نیز بیشتر در گردهماییها شرکت دارند و این سبب شده تا زنان از لحاظ فکری مقداری از مردان پیشی بگیرند.
نقدی با بیان اینکه زنان با حضور در کلاسهای آموزشی مانند مهارتهای زندگی از نظر فکری تقویت میشوند و مردان به جهت عدم شرکت در چنین کلاسهایی عقب میمانند میگوید: این امر سبب میشود تا توازن بین زن و مرد از بین برود و این عدم توازن هم سبب جنگ و دعوا در خانوادهها میشود و در نهایت راهحل این نیست که فرایند حل تعارض را در خانوادهها آموزش دهیم بلکه باید گفتوگوی بین خانواده را بیشتر و به هم نزدیکتر کنیم و اگر بخواهیم مشکلات والدین و فرزندان(پدر و دختر) را کم کنیم باید دنیای ارزشی آنها را به همدیگر نزدیک کنیم.
به اعتقاد نقدی زنستیزی در کوردستان روا نیست و خشونت در شرایط خاصی توسط مردان اتفاق میافتد و هیچ مردی خشونت نسبت به زنان را مجاز نمیداند حتی زمانی که به اصطلاح شرافت و غیرت مردانه مردی لکهدار شود برای اینکه احساس خشمی که از خود و یا قدرت از دست رفته خود دارد به زن و دخترش برای انتقام گرفتن حمله میکند برای آنکه خود را آرام کند. نقدی ادامه میدهد خشونت بر زنان در جامعه کوردستان امری غیر قابل پذیرش است و زمانی که با مردی در این خصوص صحبت میکنی میگوید که در اثر ناتوانی در عدم کنترل خشم خشونتی را در برابر زن مرتکب شده و آن را اشتباه میداند.
بدون تردید نهادهای مدنی نقش مهمی در آگاهی از حقوق زنان و روشنگری در این زمینه و پیشگیری از خشونت زنان دارند اما نقدی با اعتقاد به اینکه نهادها مدنی نقش مخربی در جامعه کوردستان در این خصوص داشتهاند میگوید این کارکرد منفی خاص این نهادها نیست و ما روانشناسان هم چنین نقشی را داشتهایم چرا که جامعه مدنی و روانشناسان با دیدگاهی روشنفکرانه به حقوق برابر زن و مرد میپردازند و چون این دیدگاه در نظر زنان به معنای دست یافتن به قدرت است و در نظر مردان هم به معنای از دست دادن قدرت است استقبال نمیشود و این سبب میشود شکافی که وجود دارد بیشتر و عمیقتر شود.
نقدی با اشاره به اینکه چنین جنایاتی باید رسانهای شود، گفت: نباید کسی در سکوت بمیرد و ما بگوییم چون سرانجام آن شاید مثبت نباشد پس نباید رسانهای کرد به اعتقاد من چنین چیزی غلط است که نتوان و یا نخواهیم آن را آشکار کنیم بدون تردید باید رسانهای شود و در چنین مواقعی است که فرصتی پیش میآید تا حقوق زن و مرد مشخص و آشکار شود و سبب میشود تا مردان به خود آیند و احساس شرم کنند چنانچه امروز میبینیم که مردان زیادی نسبت به قتلهای ناموسی واکنش نشان میدهند و آن را مذموم میشمارند و با قربانی همدردی میکنند و مردانی هم که خشن هستند مقداری تعدیل میشوند و به ناحق بودن خود پی میبرند و اگر روزی با چنین اتفاقی روبرو شوند شاید با نرمی و آرامش با آن برخورد کنند.
به اعتقاد نقدی راهکار کوتاه مدتی در خصوص کاهش و پیشگیری از قتلهای ناموسی وجود ندارد و هر چیزی که راهکار بنامیم راهکاری است که در بلندمدت جواب میدهد و روزی این خشونتها از بین میرود مانند آنکه این چیزها زمانی در غرب وجود داشته و اکنون وجود ندارد. این رواندرمانگر ادامه میدهد آنچه باید تغییر کند دنیای ارزشی ماست نسبت به حقوق زن و قدرت مرد. مرد باید خود را در چارچوبی نگه دارد و برای خود حد و مرزی قایل شود و خود را مالک و صاحب اختیار همه زندگی و زن و فرزندانش نداند آن زمان است که میتوان امیدوار بود که این خشونت و جنایات کمتر شود و این امر هم با فعالیت روشنگرانه روی مردان صورت میگیرد بنابراین باید در دوران مدرسه روی تغییر ارزشهای مردان کار شود.
خلاءهای قانونی در حمایت از زنان و سوء استفاده مردان از آن
قتلهای ناموسی در مدت اخیر به صورت یک اپیدمی درآمده و هر روز از جایی خبر میرسد که زنی به دست شوهر، برادر و پدرش کشته میشود، شیما قوشه وکیل دادگستری و فعال حوزه زنان با بیان این که وقوع قتلهای ناموسی موضوع جدیدی نیست که اتفاق میافتد میگوید: امروزه به دلیل فضای رسانهای که وجود دارد این قتلها بیشتر آشکار و دیده میشوند. در وقوع قتلهای ناموسی دو دلیل دخیل است یکی فرهنگ و سنتی که در بسیاری از خانوادهها ساری و جاریست و زن را به عنوان ملک مردان خانواده در نظر میگیرد و دیگری در خصوص فرزندکشی به دلیل جواز غیر مستقیمی که قانونگذار به پدر داده و خیالش راحت است که قصاص نمیشود و ممکن است مجازات تعزیری هم نشود و کسی هم از او مطالبه دیه نکند بنابراین به راحتی مرتکب اینگونه جنایتها میشود.
ماده 301 قانون مجازات اسلامی قصاص را شامل حال پدر و جد پدری نمیداند همجنین در ماده 630 تعزیرات بیان میکند که اگر مردی همسر خود را با مرد دیگری دید میتواند آنها را بکشد و مجازات ندارد امری که بسیاری از حقوقدانان معتقد بر جرمزا بودن این مواد قانونی هستند که به تسریع جرم کمک میکند.
قوشه با اعتقاد به اینکه این ماده قانونی جوازی است که قانونگذار به صورت غیر مستقیم در مورد فرزندکشی به پدر داده است و نیاز به اصلاح دارد میگوید: اگر قسمت فقهی ماجرا را نمیتوانیم اصلاح کنیم یا مثل بقیه موارد حکم قصاص برایش صادر شود هر چند من به شخصه با هر گونه اعدام و قصاص مخالف هستم اما میتوانیم مطالبه کنیم تا قسمت تعزیری مجازات بیشتر شود هم در مورد فرزند کشی توسط پدر و هم در شرایط کلی توسط هر فرد دیگری که دست به قتل میزند و به هر دلیلی قصاص نمیشود.
در این مورد اگر مقایسه کنیم تناسبی بین جرم و مجازات وجود ندارد مثلا در کلاهبراداری مشدد هم که مال شخص برده شده حداکثر مجازات 10 سال حبس است و در قتل هم که دیگری جان یک فرد را گرفته 10 سال است و تناسب بین جرم و مجازات که از اصول اولیه حقوق کیفری است در این خصوص در نظر گرفته نشده است.
قوشه در مورد تاثیر بیماری کرونا بر افزایش میزان خشونت خانگی علیه زنان و نیز قتلهای ناموسی بیان میکند: اپیدمی این بیماری جهانی است ما شاهد این بودیم که در همه جای جهان آماری که ارائه شده میزان خشونت خانگی شدت و افزایش داشته و دلیل آن هم این است که افراد خانواده بیشتر با همدیگر در خانه هستند و مراوده دارند و مجبورند همدیگر را تحمل کنند این در حالی است که در حالت عادی شاید چند ساعت همدیگر را میدیدند.
اما به خاطر این بیماری مجبورند بیشتر با هم سرکنند و ساعات بیشتری را با هم باشند و از آنجایی که به ما یاد ندادند تا باهم بتوانیم با مدارا صحبت کنیم و سر مسایل و مشکلاتمان گفتمان داشته باشیم ممکن است مرتکب خشونت شویم.
این وکیل دادگستری ادامه میدهد به صورت کلی چند فاکتور در این امر دخیل هستند؛ باتوجه به شرایطی که در کشور ما وجود دارد فاکتور اقتصادی را نمیتوان نادیده گرفت و این مسألهای است که سبب میشود آستانه صبر و تحمل افراد کمتر شود و میزان خشونت هم بیشتر شود و در این مقوله هم معمولا زنان و کودکان هستند که آسیبپذیر هستند.
لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت سال 92 زیر نظر شهیندخت مولاوردی معاون وقت رئیسجمهور در امور زنان و خانواده تدوین شد،لایحهای که به دلیل ماهیت قضایی آن از آن زمان تا کنون در راهروهای قوه قضاییه و مجلس سرگردان است و معصومه ابتکار معاون کنونی رئیس جمهور در امور زنان و خانواده بعد از قتل رومینا اشرفی خبر از ضرورت تسریع در تصویب آن داد و رئیس جمهور هم در این خصوص دستور صادر کرد لایحهای که به اعتقاد فعالان حوزه زنان مانند شیر بییال و دمی شده و چیزی از آن باقی نمانده است.
قوشه در این مورد میگوید: در متن لایحه به مواردی چون قتل ناموسی پرداخته نشده و به این موارد خیلی توجه نکرده اما با توجه به این که یک بخش آموزشی و فرهنگسازی هم دارد و برخی نهادها را ملزم کرده که فرهنگ سازی کنند اگر به درستی اجرا شود هر چند قانون نیمبندی است و جامع و مانع نیست اما اگر همین هم به درستی اجرا شود ممکن است در آموزش افراد جامعه در خصوص تامین امنیت زنان موثر و مفید واقع شود.
این وکیل دادگستری و فعال حوزه زنان راهکار پیشگیری از وقوع چنین قتلهایی را مطالبه حقوق زنان میداند و تاکید میکند لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت هرچه سریعتر به تصویب نهایی برسد و از طرفی بتوان مجازات تعزیری فردی که قصاص نمیشود را تغییر داد و همچنین باید فضا برای فعالان جامعه مدنی باز باشد تا بتوانند روشنگری کنند و نهادهای حاکمیتی هم این وظیفه را دارند مثل صدا و سیما و رسانهها و بقیه نهادها و ارگانها، آموزش و پرورش و هر جایی که در این امر دخیل هستند و وظیفه فرهنگسازی دارد باید نسبت به این موضوع بیشتر وقت بگذارد و تولید محتوا کند و باعث شوند تا افراد هم نسبت به حقوقشان آگاه شوند و هم اینکه این با مدارا زیستن را کنار همدیگر تمرین کنند و آموزش دهند.
منبع: دهنگی کوردستان
نظر شما