در کنار خشونت خانگی مردان علیه همسرشان و خشونت علیه کودکان، نوع دیگری از خشونت هم وجود دارد که نوجوانان ۱۲ تا ۱۷ ساله علیه والدین و بیش از همه مادران‌شان اعمال می‌کنند.

خشونت خانگی؛ این بار نوجوانان علیه مادران

سلامت نیوز: در کنار خشونت خانگی مردان علیه همسرشان و خشونت علیه کودکان، نوع دیگری از خشونت هم وجود دارد که نوجوانان ۱۲ تا ۱۷ ساله علیه والدین و بیش از همه مادران‌شان اعمال می‌کنند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از خبرآنلاین، دوران قرنطینه در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر رسما به پایان رسیده است، هر چند عملا بسیاری سعی می‌کنند خود را در خانه حبس کنند تا گرفتار ویروسی نشوند که بر اساس آخرین آمار بیش از ۱۰ میلیون نفر را در سراسر جهان مبتلا کرده و بیش از ۵۰۰ هزار  قربانی گرفته است. این وضعیت باعث می‌شود مسائلی که در دوران قرنطینه مطرح شدند، همچنان اهمیت خود را برای طرح و بررسی حفظ کرده باشند. یکی از این مسائل افزایش خشونت‌های خانگی است.

ششم آوریل امسال (۱۸ فروردین) آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل در پیامی ویدیویی نسبت به افزایش مهلک خشونت علیه زنان در جریان قرنطینه خانگی و تعطیلی‌های ناشی از شیوع ویروس کرونا هشدار داد.

خشونت علیه زنان وجهی از خشونت خانگی است که در روزهای قرنطینه برجسته شد. بسیاری از کشورها از جمله چین و فرانسه اعلام کردند که خشونت خانگی در این روزها تا سه برابر بیشتر شده است. سازمان بهزیستی ایران نیز از افزایش سه برابری تماس با مراکز حمایتی به دلیل بالا رفتن اختلاف میان زوج‌ها خبر داد.

اکثر گزارش‌های تهیه شده درباره خشونت خانگی در روزهای قرنطینه معطوف به خشونت اعمال شده علیه زنان به ویژه از طرف شوهران‌شان است. واقعیت هم این است که در ایران و سراسر جهان این نوع خشونت رایج‌ترین نوع خشونت خانگی است، اما در کنار آن خشونت علیه کودکان نیز وجود دارد و نوع دیگری از خشونت هم هست که نوجوانان ۱۲ تا ۱۷ ساله علیه والدین و بیش از همه مادران‌شان اعمال می‌کنند.

خشونت نهادینه شده در جامعه

 یک مددکار اجتماعی و استاد دانشگاه می‌گوید: بررسی خشونت خانگی بدون کاویدن زمینه‌های آن امکان‌پذیر نیست. وقتی شاهد اعمال خشونت مردان علیه زنان، زنان علیه مردان، والدین علیه کودکان و برعکس نوجوانان علیه والدین خود هستیم باید این واقعیت را مد نظر داشته باشیم که خشونت به وجه رایج رفتار اجتماعی تبدیل شده که خود نتیجه شرایط اقتصادی و اجتماعی و نداشتن مهارت‌های لازم برای ارتباط است. وقتی تعامل ساده به خشونت می‌انجامد و کودکان مدام شاهد خشونت ورزیدن والدین خود نسبت به دیگران هستند، طبیعی است که آنها نیز چنین رفتاری را یاد بگیرند و دست به خشونت بزنند.

امیر محمود حریرچی ادامه می‌دهد: خشونت خود را در به دست آوردن امتیازی نشان می‌دهد که حق فرد نیست. کسی که خشونت می‌ورزد این ناحق را با خشونت کلامی، روانی و فیزیکی به دست می‌آورد. گاهی خشونت عریان است و در قالب خشونت فیزیکی رخ می‌دهد و در موارد زیادی هم خشونت خود را در آزار کلامی، روانی و حتی تجاوز به حریم افراد و محترم نگه نداشتن حقوق فردی نشان می‌دهد. فضای تنش‌آلودی که بین والدین و فرزندان شکل می‌گیرد ناشی از مطالبات اقتصادی، محترم نگه نداشتن حریم شخصی، نداشتن درک متقابل به دلیل فاصله نسلی و البته الگو گرفتن نوجوانان از بزرگ‌ترهایی است که مدام علیه دیگران خشونت می‌ورزند.

ابعاد خشونت نوجوانان علیه والدین

اطلاعات دقیقی از گستره خشونتی که نوجوانان علیه والدین خود اعمال می‌کنند وجود ندارد، چرا که چنین خشونتی بیش از سایر خشونت‌های خانگی پنهان می‌ماند و در ایران این نوع خشونت چندان مورد توجه قرار نگرفته و زیر سایه انواع خشونت‌های دیگر قرار می‌گیرد. آنچه در این زمینه می‌دانیم این است که زنان بیشتر از مردان قربانی خشونت فرزندان نوجوان خود هستند و این نوع خشونت هم مانند انواع دیگر خشونت‌های خانگی می‌تواند سهوی یا عمدی باشد و خود را به اشکال مختلف نشان می‌دهد.

پژوهشی که سهیلا صادقی فسایی (دانشیار جامعه شناسی دانشگاه تهران) و الهه شعبانی آفارانی (مدرس علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان) کرده‌اند و نتایج آن مهر سال گذشته منتشر شد، نشان می‌دهد: شرایط روحی و عاطفی جوانان و البته مشکلاتی که در مدرسه با آنها روبه‌رو بوده‌اند نقش موثری در ولی آزاری داشته است. پس خشونت می‌تواند نتیجه ترس، افسردگی و تنش باشد. بیشتر ولی‌آزارها، پسران جوان بین ۱۵ تا ۱۶ سال بوده‌اند که اغلب هم مادران خود را آزار می‌دادند. عضویت فرد در گروه‌های خرابکار و مصرف الکل و مواد مخدر و الگوگیری جوانان از خشونت والدین علیه یکدیگر، از جمله عواملی برشمرده شده‌اند که می‌توانند تاثیر نسبی بر ولی آزاری داشته باشند. جنسیت والدین بر شکل و شدت تجربه آنها از ولی آزاری تاثیر می‌گذارد. مادران معتقدند گرچه آنها بیش از پدران نسبت به فرزندان خود حس مسئولیت، عاطفه و از خودگذشتگی دارند، بیشتر در معرض رفتارهای آزاردهنده فرزندانشان قرار می‌گیرند. در واقع آنها از دو سو احساس بی قدرتی و تحت سلطه بودن در خانواده می‌کنند.

انواع این نوع خشونت و همچنین وضعیت خانوادگی نوجوانان خشن را که بررسی کنیم به این نتیجه می‌رسیم که رفتار والدین به شدت بر بروز خشونت نوجوانان تاثیر دارد. در واقع، نوجوانی که شاهد خشونت ورزیدن پدر بر مادر است، راحت‌تر به خود اجازه می‌دهد رفتار غیر محترمانه با مادر خود داشته باشد و حتی دست به خشونت بزند. همچنین والدین در مواردی مستقیما در اعمال خشونت نوجوانان به طرف مقابل خود نقش دارند. در مواردی پدران، فرزندان نوجوان خود را تحریک به اعمال خشونت کلامی و رفتاری علیه مادران می‌کنند و بر عکس چنین اتفاقی هم رخ می دهد.

حریرچی درباره خشونت ورزیدن نوجوانان نسبت به والدین خود می‌گوید: ریشه‌های این نوع خشونت را ذکر کردیم و در این بین می‌توان بیشتر به محترم نگه نداشتن حریم خصوصی تاکید کرد. نداشتن مهارت ارتباطی باعث می‌شود برخی از والدین مدام در زندگی نوجوانان خود سرک بکشند، آنقدر که آنها را خسته می‌کنند و به خشم می‌آورند. از طرف دیگر، فاصله بین نسل‌ها بسیار کوتاه شده است. قبلا عنوان می‌شد که فاصله نسلی در ایران ۱۵ سال است، اما شرایط جدید به ویژه استفاده فراگیر از فضای مجازی باعث شده این فاصله تا نصف کاهش یابد، یعنی اینکه اگر قبلا فردی که ۱۵ سال اختلاف با فرد دیگری داشت می‌توانست با او ارتباطی برقرار کند و درک متقابل داشته باشد، اکنون این فاصله باید هشت سال باشد تا دو نفر حرف همدیگر را بفهمند. این وضعیت تنش ایجاد می‌کند و اگر زمینه‌های دیگر هم باشد شاهد اعمال خشونت خانگی هستیم که می‌تواند خود را در قالب خشونت نوجوانان علیه مادران نشان دهد.

پرداختن به خشونت خانگی در ایران اتفاق خوش یمنی است که البته سابقه طولانی ندارد. در دهه‌های اخیر بیش از پیش خشونت علیه زنان و کودکان برجسته شده است و می‌توان از این فرصت استفاده کرد و انواع دیگر خشونت را نیز مورد بحث و بررسی قرار داد و راهکارهایی برای کاهش آن اندیشید. برآوردها نشان می‌دهد حدود یک سوم از قتل‌ها در ایران قتل‌های خانوادگی هستند. این آمار تکان دهنده خود دلیل روشنی برای این است که باید به این پدیده ورود کرد و چاره‌ای برای آن اندیشید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha