سلامت نیوز: اطهره نژادی، دبیر كمیسیون امور زیربنایی، صنعت و محیطزیست دفتر هیات دولت در تحلیل آسیبی كه تخریب محیط زیست به عدالت اجتماعی و جامعه وارد میكند، گفت: تردیدی نیست كه وقتی صحبت از تعامل انسان با محیط به میان میآید، ضروری است كه رفتار بشر درك و برای درك رفتار، باید مكانیسمهای اساسی آن شناخته شود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ،در این میان اكوسیستمهای آسیب دیدهای كه ظرفیت خود را برای برآورده كردن نیازهای پایهای بشر از دست بدهند، فرصت توسعه اقتصادی و عدالت اجتماعی را نیز از بین میبرند. نژادی كه تخصص مدیریت و برنامهریزی محیط زیست دارد در پاسخ به این پرسش كه آیا تعریف توسعه پایدار امكانات لازم برای مدیریت و شیوههای اجرایی در كشور كه تخریب اكوسیستمها را تقویت میكند در خود دارد، توضیح داد:
منظور از توسعه پایدار، دستیابی به توسعه با ایجاد تعادل میان توسعه و محیط زیست است و این تعادل زمانی محقق میشود كه میزان بهرهبرداری از منابع، به گونهای باشد كه برطرف كردن نیازهای نسل كنونی، موجب خدشهدار شدن تواناییهای نسل آینده در برآورده ساختن نیازهایشان نباشد و البته توجه به این نكته نیز ضروری است كه هم جامعه بشری و هم طبیعت، بهطور مداوم در حال تغییر است و توسعه پایدار نیازمند ظرفیتی برای مواجهه با این تغییرات است كه تابآوری و توسعه سازگار، كلیدهای دستیابی به این ظرفیت هستند.
دبیر كمیسیون امور زیربنایی، صنعت و محیطزیست دفتر هیات دولت در تحلیل خود از وضعیت توسعه پایدار در كشور تاكید كرد: با توجه به تعریفی كه از توسعه پایدار مرور كردم توجه به این نوع توسعه، نیازمند یك تغییر مهم در فهم رابطه انسان و طبیعت و همینطور انسانها با یكدیگر است.
توسعه پایدار به عنوان یك فرآیند، لازمه بهبود و پیشرفت وضعیت پایدار و از میان بردن كاستیهای اجتماعی و فرهنگی جوامع است. بنابراین انتظار میرود كه اینچنین توسعهای، محرك پیشرفت متعادل، متناسب و هماهنگ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تمامی جوامع، به ویژه كشورهای در حال توسعه باشد. در پارادایم رایج، توسعه پایدار تنها بر جنبه محیط زیستی تمركز ندارد، بلكه به جنبههای اجتماعی و اقتصادی توسعه نیز توجه میكند و به عبارتی، محل تلاقی جامعه، اقتصاد و محیط زیست است. نژادی كه پیشتر معاون برنامهریزی معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری را در كارنامه داشته، افزود:
رفتارهای انسان تحت تاثیر عوامل جمعیتی مثل اندازه و ساختار جمعیت، عوامل اجتماعی مثل سنت، فرهنگ، ارزشها و نیازها و خواستهها؛ عوامل اقتصادی از قبیل تولید و مصرف و سایر موارد است. هدف اصلی توسعه پایدار این است كه ما فرصت یك زندگی خوب و مناسب را برای فرزندان و نوههایمان به جای بگذاریم. یعنی تعاملات ما با اكوسیستمها باید به گونهای باشد كه به آنها اجازه دهیم انسجام عملكردی كافی برای تداوم فراهم كردن غذا، آب، پناهگاه و منابع دیگر مورد نیاز بشر و سایر موجودات بهرهبردار از اكوسیستم را داشته باشند.
او در بخش دیگری از توضیحات خود افزود: ارتباط نزدیكی بین چگونگی تعامل انسان – اكوسیستم و شدت تقاضاهایی كه بشر از اكوسیستمها دارد، وجود دارد. مصرف شدید منابع تجدیدناپذیر، عرضه را به شدت كم میكند و مصرف زیاد منابع تجدیدپذیر هم به توانایی اكوسیستمها برای فراهم كردن منابع آسیب میزند، بنابراین فراموش نكنیم كه توسعه پایدار یك مفهوم تجملی نیست كه بعد از به دست آوردن توسعه اقتصادی و اولویتهای دیگری مثل عدالت اجتماعی پیگیری شود.
اكوسیستمهای آسیبدیدهای كه ظرفیت خود را برای برآورده كردن نیازهای پایه بشر از دست بدهند، فرصت توسعه اقتصادی و عدالت اجتماعی را نیز از بین میبرند. در حالی كه یك جامعه سلامت، به پایداری اكولوژیكی، توسعه اقتصادی و عدالت اجتماعی به اندازه كافی توجه میكند و به آنها نیاز دارد. بنابراین باید با آگاهسازی مردم به عنوان بهرهبرداران از طبیعت و سیاستگذاران به عنوان مشخصكنندگان حدود بهرهبرداری، تعاملات را به سمت تعاملات پایدار سوق داد.
دبیر كمیسیون امور زیربنایی، صنعت و محیطزیست دفتر هیات دولت همچنین درباره نقش دولتمردان و تصمیمگیران و تصمیمسازان كشور در زمینه حفظ محیط زیست و اكوسیستمها تصریح كرد: گرچه نقش هر دو در تحقق توسعه پایدار موثر است، اما اگر بخواهم به درجه اهمیت این نقشها اشاره كنم از نظر من، مولفه ضروری تحقق توسعه پایدار، وجود مردم آگاه است. همه اقداماتی كه بر محیط زیست تاثیر میگذارند برخاسته از افراد هستند و این آگاهی مردم است كه دولتها، شركتها و بخشهای حقوقی دیگر جامعه را برای اقدام مناسب برمیانگیزد.
از طرف دیگر اگر رهبران سیاسی جوامع به شدت هم متعهد به توسعه پایدار باشند اما مردم اهمیت آن را درك نكنند و همراه نباشند، قادر به تحمیل آن به مردم نخواهند بود. همانطور كه اگر رهبران سیاسی چندان تمایلی هم به تحقق چنین توسعهای نداشته باشند، وقتی مردم طالب دستیابی به توسعه پایدار باشند، نمیتوانند از آن سر باز زنند.
نژادی در بخش دیگری از تحلیل خود به نقش سازمانهای مردمنهاد در حوزه محیط زیست اشاره كرد و گفت: باید سازمانهای مردمنهاد در زمینه محیط زیست توانمند شوند و رصدگری بخشهای دولتی را به خوبی و به دور از جانبداریهای سیاسی و غیره انجام دهند. آنها میتوانند با توسعه مشاركت مردم، جزییات زندگی روزمره را با هماهنگی بیشتر با محیط زیست سازماندهی، به شكلگیری یك چشمانداز محلی كمك كنند و وضعیت محیط زیستی منطقه و تغییرات در سیمای سرزمین محلیشان را ارزیابی كنند.
بنا نهادن سلامت اكولوژیك طولانی مدت و افزایش تابآوری در جامعه نیز از جمله نقشهایی است كه این سازمانها میتوانند ایفا كنند و مثالهای دیگری كه فرصت طرح آنها نیست.
نظر شما