آیا دلیلی علمی برای حرام‌بودن استفاده از طلا در اسلام وجود دارد؟ در این مقاله مروری، مطالعات انجام‌شده روی نقش طلا در سلامت و ناباروری را بررسی می‌کنیم.

آیا طلا می‌تواند سبب ناباروری در مردان شود؟

سلامت نیوز: آیا دلیلی علمی برای حرام‌بودن استفاده از طلا در اسلام وجود دارد؟ در این مقاله مروری، مطالعات انجام‌شده روی نقش طلا در سلامت و ناباروری را بررسی می‌کنیم.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از زومیت، همه کسانی که در کشورهای اسلامی زندگی کرده‌اند، با حرام‌بودن پوشش طلا برای مردان آشنایی دارند. در این مقاله، قصد داریم ضمن بررسی واقعیت این موضوع، ادعاهای مرتبط با مضرات طلا برای سلامت و باروری در مردان را بررسی کنیم.

مطابق با صفحه استفتائات وب‌سایت دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، هرگونه پوشش طلا، اعم از طلای زرد و سفید، به‌هر شکلی مثل انگشتر، برای مردان حرام است. البته در همین صفحه ذکر شده است که گذاشتن روکش طلا روی دندان ‌اشکال ندارد؛ ولی پوشاندن دندان‌های جلو با طلای زرد اگر به قصد زینت باشد، خالی از‌ اشکال نیست. البته در جای دیگری در همین وب‌سایت ذکر شده است که ملاک حرام‌بودن طلا برای مردان صدق زینت نیست.

همان‌طورکه دیدید، مطابق با احکامی اسلامی، استفاده از پوشش طلا به هر نحوی برای مردان حرام است. با اینکه مطابق با برخی گفته‌ها، احکام دینی مطلق هستند و به اثبات علمی نیازی ندارند، همواره خیلی از دانشمندان به‌دنبال یافتن توجیهات علمی برای احکام دینی بوده‌اند.

درباره قضیه حرام‌بودن طلا برای مردان نیز، برای توجیه علمی این مسئله تلاش‌های بسیار و ادعا شده که یکی از دلایل این حکم، خطر پوشش طلا برای باروری مردان است. ادعاهایی نیز مبنی‌بر اثر نامطلوب طلا روی دیگر جنبه‌های سلامتی مردان نیر مطرح شده؛ ولی باور عموم بر این است که دلیل اصلی این حکم نقش طلا در کاهش احتمال باروری مردان است.

اشاره به این نکته ضروری است که هیچ‌یک از منابع رسمی فقهی درباره دلایل علمی این حکم اظهارنظر نکرده‌اند و تمامی صفحات وب که به این موضوع اشاره کرده و از مضرات گسترده‌ی طلا برای سلامت مردان گفته‌اند، مرجعی رسمی و معتبر برای ادعاهای خود مطرح نکرده‌اند. کافی است به زبان فارسی جست‌وجوی ساده اینترنتی کنید و ببینید که وب‌سایت‌های بسیاری چنین ادعاهایی را بدون داشتن مرجع مطرح می‌کنند.

جالب است که اگر به زبان انگلیسی هم جست‌وجو کنید، تنها نتایجی که گوگل ارائه می‌دهد، چندین مقاله چاپ‌شده‌ی ژورنال‌های ایرانی است که نقش طلا در ناباروری مردان را بررسی کرده‌اند. آیا این پژوهش‌ها به نتایج روشنی درباره اثر نامطلوب طلا روی باروری مردان رسیده‌اند؟ آیا روش ‌‌شناختی استفاده‌شده در این مطالعات از دیدگاه فلسفه‌ی علم معتبر است؟ آیا باید به این نتایج اطمینان کرد؟ آیا ژورنال‌هایی که این مقاله‌ها را چاپ کرده‌اند، جایگاه معتبری در میان ژورنال‌های علمی در دنیا دارند؟ در مقاله‌ی پیش ‌رو، به تمامی این پرسش‌ها پاسخ خواهیم داد؛ اما پیش‌ازآن، بد نیست کمی درباره طلا و اثرهای آن روی سلامتی صحبت کنیم.


آیا عنصر طلا ارتباطی با سلامت انسان دارد؟

در مطالعه‌ای که انجام دادیم، جست‌وجو در پایگاه داده‌ی گوگل اسکولار و جست‌وجوی کمی تخصصی‌تر در پایگاه داده‌ی زیست‌پزشکی PubMed با کلیدواژه‌های Health و Gold به نتیجه درخورتوجهی ختم نمی‌شود. البته ممکن است مقاله‌هایی درباره نقش طلا روی جنبه‌های مختلف مرتبط با سلامت انسان موجود باشد؛ ولی فقدان نتایج چشمگیر با کلیدواژه‌های مهمی که در این جست‌وجو انجام شد، می‌تواند نشان‌دهنده‌ی اهمیت‌نداشتن بررسی رابطه‌ی بین عنصر طلا و سلامت انسان باشد.

اگر با سیستم‌های آکادمیک آشنا باشید، قطعا می‌دانید که هر پژوهش علمی نیازمند بودجه‌ای است که معمولا مراکز پژوهشی و دانشگاه‌ها یا حامیان مالی دیگر آن را تأمین می‌کنند. با‌این‌حال، هیچ پژوهشگری بدون داشتن طرح پیشنهادی قوی نمی‌تواند بودجه‌ای برای انجام کار تحقیقاتی‌اش دریافت کند. بی‌نهایت متغیر در دنیای پیرامون ما وجود دارد که بعضی از آن‌ها با همدیگر ارتباطی قوی دارند و ارتباط بعضی دیگر باهم درخور‌توجه نیست.

یکی از اهداف انجام مطالعات علمی یافتن رابطه‌ی بین متغیرهای مختلف است؛ ولی اختصاص بودجه به پژوهشی برای یافتن ارتباط بین دو متغیر، به ارائه طرح پیشنهادی با استدلال‌ها و فرضیه‌هایی قوی منوط است. به‌طور مثال، این‌طور نیست که پژوهشگر بدون دلیل مطالعه بین دو متغیر کاملا بی‌ربط مثال عنصر کبالت و رنگ چشم انسان را شروع کند و منابع مالی بسیاری در این راه به‌هدر دهد؛ بلکه او باید فرضیه‌ای قوی برای امکان ارتباط این دو متغیر در قالب طرحی پیشنهادی به دانشگاه و پژوهشگاه یا هر حامی مالی دیگری ارائه دهد.

می‌توان این‌طور نتیجه گرفت که یا رابطه‌ای قوی بین سلامت انسان و عنصر طلا برقرار نیست که تاکنون مطالعات درخورتوجهی در این زمینه انجام نشده یا کمتر پژوهشگری به مطالعه در این زمینه علاقه داشته است. باتوجه‌به اهمیت عنصر طلا از دیرباز در مطالعات علمی، مورد اول محتمل‌تر به‌نظر می‌رسد.
اختصاص بودجه به پژوهش در سیستم‌های آکادمیک نیازمند ارائه فرضیات قوی است

درادامه با کلیدواژه‌های Gold و Skin در سرویس گوگل اسکولار و پایگاه داده PubMed به جست‌وجوی خود ادامه دادیم. در مطالعه‌ای که در سال ۱۹۶۷ Simon منتشر کرد، اثرهای رادون موجود در جواهرات طلا روی پوست و رابطه آن با حساسیت‌های پوستی بررسی شده است. Simon نتیجه گرفته است که مقادیر بسیار کم عنصر پرتوزای رادون در بعضی از جواهرات طلا می‌تواند سبب التهاب پوست شود؛ بنابراین، پیش از عرضه آلیاژهای طلا به بازار، باید این آلیاژها ازنظر وجود عنصر رادون بررسی شوند. توجه کنید که عناصر پرتوزا مثل رادون می‌توانند در انواع سرطان و ناهنجاری‌های مادرزادی به‌دلیل جهش در اسپرم‌ها و تخمک‌های والدین و حتی ناباروری دخیل باشند.

در مطالعه‌ای که در سال ۱۹۸۵ منتشر شد، Rapson اثر تماس پوست با طلا و آلیاژهای طلا را بررسی کرد. در این مقاله، بیان شده است که با وجود نقش نمک‌های طلا مثل طلا (III) کلراید در بیماری پوستی درماتیت، شواهد چندانی برای نقش طلای فلزی یا آلیاژی که در جواهرات استفاده می‌شود، در التهاب و حساسیت پوست وجود ندارد و طلا از دیرباز به‌عنوان ماده غیرحساسیت‌زا و ایمن برای پوست و مخاط دهان مطرح بوده است. به‌گفته Rapson، افراد زیادی از دندان‌های دارای روکش طلا استفاده کرده‌اند؛ ولی تا آن زمان گزارشی مبنی‌بر واکنش بدن به این موارد مصرف طلا مطرح نشده است. او ‌اشاره می‌کند در بعضی مقاله‌ها حساسیت‌هایی به طلا مشاهده شده است؛ ولی چنین مواردی بسیار نادر بوده‌اند.

Rapson درادامه مقاله‌اش دلایل بی‌توجهی به موارد نادر حساسیت به طلا را این‌گونه مطرح می‌کند:

    احتمال اینکه چنین حساسیت‌هایی به‌دلیل طلا در حالت فلزی ایجاد شده باشند، بسیار بعید است. بااین‌حال، این امکان وجود دارد که آمینواسیدهای موجود در عرق طلای فلزی را حل و امکان جذب آن به درون پوست یا عبور آن از پوست را فراهم کند. البته این احتمال در مطالعه‌ی انجام‌شده در سال ۱۹۹۸ رد شد.
    این امکان نیز وجود دارد که طلا از خون وارد پوست شود و حساسیت‌هایی ایجاد کند. برای مثال در یکی از روش‌های درمان بیماری روماتوئید، از طلا استفاده و یون‌های طلا در جریان خود آزاد می‌شود. بعدها و در سال ۱۹۹۷، Choy و همکاران نشان دادند که التهاب پوست به‌دلیل درمان روماتوئید با نمک‌های طلا به‌دلیل وجود نیکل در این داروهای تزریقی روماتوئید است.
    این امکان نیز وجود دارد که فلزات دیگر همراه‌با طلا سبب واکنش‌های حساسیتی در افراد نادری شود که به طلا حساسیت نشان داده‌اند . برای مثال، نیکل موجود در طلای سفید می‌تواند عامل حساسیت‌زا باشد.  

Rapson در آخر نتیجه‌گیری می‌کند که طلا را باید به‌عنوان فلز کاملا ایمن برای پوست در نظر گرفت. وی بیان می‌کند تا زمان انتشار مطالعه‌اش در سال ۱۹۸۵، گزارش‌ها درباره اثرهای نامطلوب طلا روی سلامتی بسیار معدود بوده‌اند.      

در مقاله‌ای دیگر که Capsi و همکاران در سال ۱۹۸۹ منتشر کردند، به تجمع طلا در پوست و اثرهای جانبی و سمی‌بودن طلا به‌دنبال درمان روماتوئید با تزریق طلا ‌اشاره شده است. در این روش، طلا مستقیما درون خود تزریق می‌شود؛ بااین‌حال، همان‌طورکه گفته‌شد، طلایی که به‌عنوان جواهرات استفاده می‌شود، فاقد نمک‌های طلا است. همچنین، در این مقاله هرگز به سمی‌بودن طلا روی سیستم تولیدمثلی ‌اشاره‌ای نشده است.

در مطالعه‌ای دیگر که Goldermann و همکاران روی درمان روماتوئید با طلا منتشر کردند، نشان داده شده است که در ۳۰ درصد از بیماران سلول‌های ایمنی T حساس و سبب واکنش‌های ایمنی نامطلوبی می‌شوند. Suzuki در مطالعه‌ای که در سال ۱۹۹۸ منتشر کرد، با استفاده از میکروسکوپی الکترونی و میکروآنالیز ‌اشعه‌ی ایکس نشان داد جواهرات طلا که با ایجاد سوراخ‌هایی روی بدن مثل سوراخ‌کردن لاله گوش برای نصب گوشواره استفاده می‌شوند، می‌توانند با التهاب و درماتیت حاصل از عناصر طلا و نیکل مرتبط باشند.

از مجموعه‌مطالعات مذکور می‌توان این‌گونه استنباط کرد که طلا در حالت فلزی نمی‌تواند تهدید چندانی برای پوست باشد و حساسیت‌های پوستی ایجاد کند. بااین‌حال، نمک‌های طلا می‌توانند چنین اثرهایی روی پوست داشته باشند. همچنین، عناصر دیگر موجود در آلیاژهای طلا که به‌عنوان جواهرات استفاده می‌شوند، می‌توانند با داشتن عناصری مثل نیکل و رادون مشکلاتی پوستی ایجاد کنند. البته رادون با‌توجه‌به خاصیت رادیواکتیوته می‌تواند مشکلاتی فراتر مثل سرطان یا ناباروری ایجاد کند؛ اما این عنصر به‌ندرت در آلیاژهای معمولی طلا یافت می‌شود. نیکل موجود در جواهرات طلا نیز درصورتی می‌تواند التهاب پوست را سبب شود که ازطریق جراحت‌ها یا به‌صورت تزریقی وارد جریان خون شود. در تمامی مطالعات مذکور نیز بحث جنسیت به‌هیچ‌عنوان مطرح نبوده است.

به‌طورکلی، می‌توان گفت که جواهرات طلا اثرهای درخورملاحظه‌ای روی سلامت پوست اکثر افراد جامعه، نه در مردان و نه در زنان نمی‌گذارند؛ ولی عناصر موجود در آن‌ها می‌توانند وارد پوست شوند، از پوست عبور کنند، وارد جریان خون شوند و خود را به دیگر نقاط بدن برسانند؛ ولی در مقادیر بسیار اندک.

ما جست‌وجوی خود را با کلیدواژه‌های Gold و Toxicity (به‌معنی سمی‌بودن) ادامه دادیم و تنها نتایجی که به‌دست آمد، درباره بعضی اثرهای داروهای حاوی طلا مثلا داروی روماتوئید بود و در هیچ مقاله‌ای سمی‌بودن جواهرات طلا بررسی نشد. جست‌وجوی کلیدواژه‌ی Gold Jewelry در وب‌سایت PubMed به نتایج جالبی منتهی شد. در سال ۱۹۹۸، Liden و همکاران مقاله‌ای درباره آزادشدن فلزات از جواهرات مختلف طلا منتشر کردند. آن‌ها ‌این جواهرات را یک تا سه هفته در عرق مصنوعی قرار دادند و با شیوه‌های شیمی تجزیه مثل ICP و AA متوجه شدند که هیچ طلایی درون عرق مصنوعی آزاد نشده است. آن‌ها نتیجه گرفتند که تماس پوست با فلزات حاوی طلا مثل جواهرات به‌احتمال بسیار زیاد نمی‌تواند سبب آلرژی یا درماتیت در پوست شود و حساسیت به طلا در Patch-test سدیم تیوسولفات نمی‌تواند دلیلی بر سمی‌بودن جواهرات طلا باشد.

به‌نظر نمی‌رسد استفاده از جواهرات طلا سبب نفوذ طلا به‌شکل یونی یا عنصری درون جریان خون شود.


آیا طلا باعث ناباروری در مردان می شود؟

تا اینجا نتیجه گرفته شد که استفاده از جواهرات طلا نمی‌تواند سبب نفوذ مقادیر چشمگیری از طلا به بدن شود و تنها تزریق مستقیم طلا به گردش خون ممکن است در بعضی افراد با واکنش‌های حساسیتی همراه باشد. برای بررسی اثر طلا روی سیستم تولید‌مثلی و باروری، جست‌وجو با کلیدواژه‌های Gold و Reproductive هم در گوگل اسکولار و هم در PubMed انجام شد که تنها نتیجه درخورتوجه یک مقاله فارسی منتشرشده در مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران است. در این مقاله مروری، حاجی‌فقها و همکاران اثر طلا روی باروری مردان را بررسی کردند.

حاجی‌فقها و همکاران جست‌وجوی خود را در پایگاه‌های داده برای یافتن نتایج مرتبط با اثر طلا بر فیزیولوژی تناسلی مردان بین سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۵ در پایگاه‌های داده علمی معتبر انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که مقدار طلای موجود در مایع منی مردان با توانایی باروری آن‌ها ارتباط دارد؛ ولی به‌دلیل اینکه مطالعات علمی‌ اندکی در این زمینه انجام شده است، نمی‌توان اثری مثبت یا منفی به وجود طلا در مایع منی مردان نسبت داد.

حاجی‌فقها و همکاران در مقاله خود به مطالعاتی رجوع می‌کنند که نشان داده‌اند وجود طلا در منی می‌تواند باعث اثرهای نامطلوبی روی باروری مثل کاهش تحرک اسپرم‌ها شود. در همین مقاله، به مطالعاتی هم ‌اشاره می‌شود که نشان داده‌اند نه‌تنها طلا اثری منفی روی باروری مردان نمی‌گذارد؛ بلکه حضور طلا در منی می‌تواند سبب افزایش تولید اسپرم شود. به‌طورکلی، مطالعه حاجی‌فقها و همکاران نشان‌دهنده متناقض‌بودن نتایج به‌دست‌آمده در این زمینه است و خودِ آن‌ها به این موضوع اذعان می‌کنند؛ اما به‌طور حیرت‌انگیزی در انتهای مقاله این‌گونه استدلال می‌شود که چون مطابق با دین طلا برای مرد حرام است؛ بنابراین، اثرهای منفی طلا بر باروری مردان به اثرهای مثبت آن می‌چربد.

واضح است که منابع دینی به‌هیچ‌وجه نمی‌توانند منبع مناسبی برای ارجاع در مقاله‌های علمی باشند؛ زیرا علم و الهیات همان‌طور‌که فیلسوف شهیر، برتراند راسل، در کتاب «تاریخ فلسفه غرب» بیان می‌کند، دو حوزه ی کاملا بی‌ارتباط هستند. «الهیات» عبارت است از تفکر درباره موضوعاتی که تاکنون دانش قطعی درباره آن‌ها میسر نشده و به‌دلایل نقلی مثل سنت و وحی و مکاشفه وابسته است و به‌طورکلی می‌توان هر عقیده جزمی را مرتبط با الهیات دانست. درمقابل، «علم» به دلایل عقلی و مشاهده و تجربه وابسته است و هرگونه دانش قطعی را علم می‌نامند.

تفاوت دیگر علم و الهیات از دیدگاه راسل این است: «علم آنچه را می‌توانیم بدانیم به ما می‌گوید؛ ولی باید توجه کنید که این چیزها در‌مقابل چیزهایی که علم نمی‌تواند به ما بگوید، بسیار ناچیز هستند. درمقابل، الهیات این عقیده جزمی را به ما تحمیل می‌کند که دانش ما ناظر به اموری است که از آن امور درحقیقت چیزی به‌جز بی‌دانشی نداریم.» (برگرفته از کتاب «تاریخ فلسفه غرب» اثر برتراند راسل، ترجمه نجف دریابندری، انتشارات شرکت سهامی کتاب‌های جیبی).   

روش کار علم بر تجربه و آزمایش استوار است؛ درحالی‌که چنین چیزی در دین مشاهده نمی‌شود؛ بنابراین، در مقاله‌های علمی صرفا باید به مطالعات علمی ارجاع داده شود تا صحت نتایج آن‌ها بررسی شود که از روش‌های تجربی استفاده کرده‌اند و آزمایش‌های آن‌ها تکرارپذیر است. ارجاع به دین در مقاله علمی کاری کاملا غیرحرفه‌ای و غیرآکادمیک و غیرعلمی است و در کمال تأسف، چنین مقاله‌ای در مجله پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مازندران چاپ شده است.
روش کار علمی برخلاف دین بر تجربه و آزمایش استوار است؛ بنابراین، ارجاع به مراجع دینی در مقاله‌های علمی کاری غیرحرفه‌ای است

در مقاله دیگری که در سال ۲۰۱۵ در مجله «سلامت، معنویت و اخلاق اسلامی» چاپ دانشگاه علوم پزشکی قم منتشر شد، خادم و رضایی و ابوالفضلی اثر تیمار نمونه‌های منی مردان سالم با نانوذرات طلا رو تحرک اسپرم‌ها بررسی و مشخص کردند که نانوذرات طلا می‌توانند ضمن نفوذ به اسپرم‌ها، روی تحرک آن‌ها اثرهای منفی بگذارند. بااین‌حال، به دلایل زیر به‌هیچ‌عنوان نمی‌توان این مطالعه را حتی به‌عنوان دلیلی قانع‌کننده برای مطالعه بیشتر اثر طلا روی سلامت مردان در نظر گرفت:

    نانوذرات طلا (GNPs) خواص فیزیکی و شیمیایی کاملا متفاوتی با طلای آلیاژی دارند که در جواهرات استفاده می‌شود. این نانوذرات با روش‌های خاصی به‌صورت آزمایشگاهی تولید می‌شوند و به‌هیچ‌وجه نمی‌توان آن‌ها را به‌عنوان معادلی برای طلای آلیاژی در نظر گرفت.
    هیچ‌کس جواهرات طلا را درون بیضه‌های خودش استفاده و اسپرم‌های خودش را با طلا تیمار نمی‌کند. همان‌طور‌که مطالعات پیشین نشان داده‌اند، احتمال و میزان نفوذ یون‌های طلا که خواص آن‌ها کاملا با نانوذرات طلا متفاوت است، درون گردش خون بسیار کم است.
    مجله‌ای که این مقاله در آن چاپ شده است، نمایه سیویلیکا ندارد؛ بنابراین، مقاله‌های آن حتی در رتبه‌بندی دانشگاه‌ها و مراکز علمی ایران در پایگاه رتبه‌بندی دانشگاه‌های ایران نیز لحاظ نمی‌شود. البته این مجله در فهرست مجلات معتبر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی قرار دارد؛ ولی در سطح بین‌المللی چندان معتبر نیست.

نتیجه‌گیری

در این مقاله مروری، مطالعات انجام‌شده روی اثر طلا بر سلامت مردان را مرور کردیم. مطالعات بسیار کمی در‌این‌باره انجام شده است که خودش می‌تواند نشانه‌ای بر بی‌خطر‌بودن طلا برای سلامت مردان باشد. در ‌اندک مطالعات انجام‌شده، نشان داده شده است که طلا عموما برای اغلب افراد، چه مرد و چه زن، بی خطر است و استفاده از جواهرات طلا سبب ورود طلا به‌صورت یون یا عنصری درون گردش خون نمی‌شود؛ ازاین‌رو، نمی‌تواند به بخش‌های مختلف بدن، ازجمله دستگاه تولیدمثلی برسد.

البته مطالعه مروری داخلی دیگری نیز اثر طلا روی سلامت و توانایی باروری مردان را بررسی کرده و درنهایت، به این نتیجه رسیده که نتایج موجود بسیار متناقض است و نمی‌تواند گویای اثر منفی طلا روی سلامت یا باروری مردان باشد. در مطالعه داخلی دیگر نیز روش شناختی کاملا‌ اشتباهی برای بررسی اثر طلا روی باروری مردان انجام شده و در آن به‌جای طلای آلیاژی از نانوذرات طلا استفاده شده است که خواص کاملا متفاوتی با طلای آلیاژی دارند. البته هیچ‌کدام از این دو مقاله در مجل‌های معتبر بین‌المللی چاپ نشده‌اند . به‌غیر از این مقاله‌ها، مطالعه مهم دیگری درباره اثر طلا روی سلامت و باروری مردان یافت نشد.

درپایان، باید به این نکته توجه کنیم که فقدان نتایج علمی معتبر درباره اثرهای نامطلوب طلا روی بدن مردان و باروری آن‌ها نمی‌تواند به این معنی باشد که این ادعا کاملا نادرست است. علم همواره بر‌پایه تردید استوار است و در علم، هرگز نمی‌توان با قطعیت چیزی را رد کرد و این احتمال وجود دارد که در آینده مطالعات علمی چنین ادعایی را تصدیق کنند؛ هر چند تصدیق آن‌ها نیز نمی‌تواند دلیلی قطعی بر صحت اثرهای نامطلوب طلا روی سلامت و باروری مردان باشد. البته ما انسان‌ها همواره زندگی خود را بر‌پایه آخرین اطلاعات علمی موجود بنا کرده‌ایم و می‌کنیم و خواهیم‌ کرد؛ اما خیلی‌ها وقتی از اعتقادات صحبت می‌شود، علم را به‌کلی فراموش می‌کنند.

حوزه‌های دین و علم کاملا از همدیگر جدا هستند و روش فلسفه علم و روش الهیات را نباید و نمی‌توان با همدیگر مقایسه کرد. نه دین برای اثبات خود نیازی به علم دارد و نه علم برای اثبات خود نیازی به دین؛ بنابراین به‌اعتقاد نویسنده، تلاش برای توجیه علمی مسائل دینی کاری بی‌دلیل و بیهوده است و حتی اگر به نتایج خاصی هم منجر شود، هرگز نمی‌توان از آن نتایج به‌عنوان مستنداتی برای مُهر تأیید‌زدن یا رد کردن دین و احکام آن استفاده کرد. در‌مقابل، ارجاع‌دادن به منابع دینی در مقاله‌های علمی نیز با فلسفه علم در تناقض است.    


برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha