پیک موتوری رستوران که به دستور صاحب کارش و با همدستی مردی دیگر یک مهندس جوان را به قتل رسانده و به قصاص محکوم شده بود با جلب رضایت اولیای دم از مجازات مرگ رهایی یافت.

به خاطر مادر و فرزندان قاتل او را بخشیدیم

سلامت نیوز:  پیک موتوری  رستوران که به دستور صاحب کارش و با همدستی مردی دیگر یک مهندس جوان را به قتل رسانده و به قصاص محکوم شده بود با جلب رضایت اولیای دم از مجازات مرگ رهایی یافت.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران، رسیدگی به این پرونده از آبان  سال 92 با مراجعه زن جوانی که مدعی بود همسرش چند روزی است که ناپدید شده آغاز شد. چند روز پس از آن مأموران جسد مردی را پیدا کردند که به طرز فجیعی به قتل رسیده بود. وقتی جسد به زن جوان در پزشکی  قانونی نشان داده شد وی تأیید کرد که جسد متعلق به همسر 38 ساله‌اش نادر است. بدین ترتیب  بررسی‌های مأموران برای پیدا کردن سرنخی از عامل یا عاملان قتل آغاز و مشخص شد که مقتول با مرد رستوران‌‌داری به نام خشایار اختلاف مالی داشته است و خشایار هم بارها نادر را تهدید به مرگ کرده بود. به این ترتیب مأموران خشایار را تحت بازجویی قرار دادند. او که در ابتدا اظهار  بی اطلاعی می‌‌کرد سرانجام پس از چند روز در نهایت لب به اعتراف گشود و گفت: دو نفر به نام‌های قاسم و بهمن مهندس جوان را کشته‌اند و حالا هم در یکی از شهرهای حاشیه تهران مخفی شده‌اند. پس از این اظهارات قاسم و بهمن دستگیر شدند و به قتل نادر با دستور خشایار اعتراف کردند.
با اعتراف متهمان تحقیقات تکمیل شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران رفت. در ابتدای  جلسه  اولیای دم برای هر 3 متهم درخواست قصاص کردند و گفتند که حاضر هستند تا برای اجرای حکم قصاص تفاضل دیه را هم بپردازند.


پس از آن خشایار صاحب رستوران به جایگاه رفت و گفت: چند وقتی بود که از نادر طلب داشتم. من به او تعدادی سند و چک داده بودم که آنها را برنمی‌گرداند. به همین خاطر به فکر انتقام جویی  افتادم. با قاسم که پیک موتوری رستورانم بود صحبت کردم و از او خواستم تا با گرفتن 5 میلیون تومان نادر را کتک بزند. اما او پول را به دوستش بهمن داده بود و پای او را به ماجرا باز کرد. من اصلاً بهمن را نمی‌شناختم. پس از آن نقشه‌ای کشیدیم و طبق برنامه نادر را به آشپزخانه  رستوران کشاندیم. بعد قاسم و بهمن او را کشتند من دخالتی در قتل نداشتم.در ادامه نوبت به بهمن رسید و مدعی شد قتل به دستور خشایار بوده و در توضیح ماجرا گفت: ما به دستور خشایار مقتول را به آشپزخانه رستوران کشاندیم. او طنابی دور گردن نادر پیچید و آن را کشید و ما را مجبور کرد تا او را همراهی کنیم.


پس از او قاسم هم با تأیید حرف‌های بهمن گفت: ما هیچ مشکلی با مقتول نداشتیم که بخواهیم او را بکشیم. خشایار به ما گفته بود مقتول را به رستوران بیاوریم تا او بتواند طلبش را بگیرد و اگر  دعوا شد و از پس او برنیامد ما کمکش کنیم اما او را کشت و بعد هم ما را تهدید کرد که چون پای ما به ماجرا باز شده باید هرچه او می‌‌گوید گوش کنیم و ماهم از سر ناچاری قبول کردیم.  در پایان جلسه قضات با توجه به مدارک، اعتراف‌ها و مستندات پرونده برای هر 3 متهم به جرم مشارکت در قتل، حکم قصاص صادر کردند و حکم صادره در دیوان عالی کشور نیز مهر تأیید خورد. در حالی که متهمان در انتظار اجرای حکم قصاص بودند قاسم توانست از اولیای دم رضایت بگیرد و از قصاص رهایی یابد و به این ترتیب وی از جنبه عمومی جرم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.


این متهم در دفاع از خودش گفت: در این 7 سالی که در زندان هستم خودم و خانواده ام نابود شدیم. من در کاری دخالت کردم که هیچ ربطی به من نداشت حماقت کردم و زندگی‌ام نابود شد  با این حال پس از آن ماجرا توبه کردم و  در زندان   12بار قرآن را برای شادی روح مقتول ختم کردم و مسئولان زندان هم از رفتارم رضایت دارند. به همین خاطر از قضات تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا زودتر آزاد شوم و نزد خانواده‌ام برگردم. سپس برادر مقتول به قضات گفت: من و خانواده‌ام به این نتیجه رسیدیم که قاسم در قتل نادر دخالت زیادی نداشته است. ما به زادگاه او رفتیم و متوجه شدیم که خانواده او آدم‌های خوبی هستند و  به خاطر مادر و فرزندان خردسالش که نمی‌خواهیم همانند فرزند برادرم یتیم شوند از قصاص او گذشتیم. اما در مورد 2 متهم دیگر به هیچ عنوان گذشت نمی‌کنیم. در پایان این جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha