باغوحشی كه به گفته متخصصان دامپزشكی و حیاتوحش سوءمدیریت در آن توانست امنیت گونههای محبوس و در قفسش را به خطر اندازد و حتی حضور مردم و خانوادهها در این باغوحش را محدود كند. دكتر هومن ملوكپور به خبرنگار« اعتماد» میگوید: «مشكلات باغوحش تهران پنهان مانده و در ابعاد رسانهیی مطرح نشده بود وگرنه مكاتبات با سازمان محیطزیست درباره مشكلات این باغوحش پیشتر انجام شده كه باید به استفاده از نیروهای غیرمتخصص در تمام حوزههای مدیریتی باغوحش اشاره كرد.»
وی به باغوحشهای دنیا اشاره كرد و افزود: «در باغوحشهای معتبر دنیا هر حوزه یك متخصص دارد و برای نمونه در بخش گوشتخواران متخصص حیاتوحش وجود دارد، در بخش پرندهها و پستانداران و خزندگان و انواع گونهها متخصصان خود را در باغوحش دارند ولی در ایران این موضوع اصلا جدی گرفته نشد و شاهد فجایع زیست محیطی مثل مرگ ببر روسی و معدوم شدن هشت شیر باغوحش بودیم.»دكتر ملوك پور اضافه كرد: «مدیر یك باغوحش باید از بیماری حیاتوحش اطلاع داشته باشد در حالی كه مدیر قبلی باغوحش یك دامپزشك بود كه تنها راجع به دامهای بزرگ مثل گاو و گوسفند اطلاع داشت و اینگونهها در باغوحش نیستند.
مدیر باغوحش باید با گونههای حیاتوحش و بیماری آنها لااقل آشنایی داشته باشد در حالی كه چنین آشنایی در مدیریت باغوحش نبود.» به گفته ملوك پور، مدیریت ضعیف اجازه نمیدهد نیروهای متخصص كار خود را به درستی انجام دهند و در یك باغوحش مشكلاتی مثل بیماری خطرناك مشمشه پیش میآید و در حالی كه شش ماه پیش از مرگ ببر، مشمشه در باغوحش بوده ولی اقدامی انجام نشده و حتی شیرهای باغوحش برای اینكه خبر ابتلاشان منتشر نشود معدوم شدهاند در حالی كه این شیرها قابل معالجه بودند.»
وی به زمان معالجه ببر ماده سیبری اشاره كرد و گفت: «مسوول پروژه احیای ببر مازندران بعد از مرگ ببر نر از من و همكارانم درخواست كرد كه این ببر را معاینه كنیم و ما بعد از 24 ساعت با نشان دادن علایم بیماری مشمشه، علت بیماری و پروتكل درمانی آن را ارایه دادیم و ببر ماده الان زنده است در حالی كه باغوحش نتوانسته بود شیوع بیماری در باغوحش را تشخیص دهد.» این در حالی است كه ببرهای وارداتی از سیبری كه به گفته مهندس هوشنگ ضیاعی بهانهیی برای احیای زیستگاه میانكاله بود درست در نزدیكی شیرهای آلوده به مشمشه در باغوحش نگهداری میشدند و در زمان كوتاهی به دلیل انتشار بیماری مبتلا و یكی از آنها در سال گذشته تلف شد.
اردیبهشت سال گذشته كه مبادله ببرها انجام شد باغوحش ارم مورد توجه رسانهها و مردم بود و بعد از مرگ ببر نر وارداتی بر اثر ابتلا به بیماری «مشمشه» مدتی این باغوحش به حالت قرنطینه درآمد و هیچ بازدیدكنندهیی را نپذیرفت، با این حال همچنان ببر ماده نیز در قرنطینه پارك ارم نگهداری میشود. به گفته دكتر ملوكپور؛ پرندگان و همینطور آهوهای باغوحش به بیماریهای انگلی و عفونی مبتلا بودهاند و بسیاری از آنها تلف شدهاند و با انتشار اخبار ابتلای پستانداران بزرگ به مشمشه، مشكلات حیاتوحش در باغوحش دیده شد وگرنه همیشه باغوحش با مشكلاتی مواجه بوده است.
وی به ایجاد قفس برای گربههای ایرانی (Persian Cat) در باغوحش تهران اشاره كرد و گفت: گربهها گونههای خانگی هستند و نیازی به قفس ندارند ولی در محیطی بشدت كثیف و آلوده برای آنها مكانی فراهم شده بود كه رغبتی برای دیدن مخاطبان در این باغوحش نمیگذارد. به نظر میرسد مدیریت باغوحش علاوه بر آشنایی با اصول پایه حیاتوحش و دامپزشكی باید بتواند مجموعهیی از رفتارشناس، مسوول تغذیه، بهداشت كار و دیگر عوامل برای مدیریت باغوحش را به خدمت بگیرد و این در حالی است كه به گفته ملوكپور هیچ كدام این مسائل در باغوحش ارم رعایت نشده و نوعی مدیریت روستایی در باغوحش ارم حاكم بوده است.
مسوول پروژه احیای ببر مازندران و مشاور معاونت محیط طبیعی سازمان محیطزیست در گفتوگو با «اعتماد» تاكید كرد: «باغوحش محیطی آموزشی، تحقیقاتی و تفریحی و سرگرمكننده است و باید مدیریت آن توان اداره همهجانبه آن را داشته باشد.» هوشنگ ضیاعی گفت: «متاسفانه سوء مدیریت در همه ابعاد مرتبط با محیطزیست در كشور مانع به وجود آمدن نوعی سامانه قوی مدیریتی برای نمونه در باغوحش تهران شده است.»
به گفته وی كسی باید در راس مدیریت باغوحش باشد كه به اوضاع و احوال حیاتوحش و همین طور شیوههای مدیریت یك مكان گردشگری اطلاع داشته باشد در حالی كه چنین نبوده است و حتی مدیریت باغوحش از شیوع بیماری در این باغوحش اطلاع ندارد. ضیاعی اضافه كرد: البته شیوع بیماری مشمشه در باغوحش تهران از سوی سازمان دامپزشكی اعلام نشده بود و مدیریت باغوحش نیز بالطبع از این موضوع اطلاعی نداشت و ببر سیبری قربانی نبود پیشگری بیماریها شد.
بیماری كه سالها پیش در كشور از بین رفته بود ولی ظاهرا با رهاسازی الاغهای عربی در جزایر جنوبی كشور مانند جاسك، مشمشه از عراق و قطر و كشورهای عربی وارد كشور شده است. این كارشناس حیاتوحش با تاكید بر اینكه با چشم خودم نزدیك به 400 الاغ عربی در منطقه جاسك را دیدم كه از كشورهای عربی وارد خاك ایران شده بودند كه یكی از مهمترین عوامل شیوع مجدد مشمشه در ایران همین مساله است.
وی اظهار داشت: باغوحش تهران از این موضوع هم اطلاعی نداشته و بیتوجهی به این مساله جان بسیاری از گونههای حیاتوحش در این باغوحش را گرفت و خطرات دیگری از جمله بیماریهای مشترك بین انسان و حیوان را گوشزد كرد.
این همه در حالی بیان شده كه كارشناسان نسبت به ابتلای دو توله شیر موجود در باغوحش ارم به بیماری مشمشه نیز ابراز نگرانی میكنند و مسوولان محیطزیست و دامپزشكی در پی بررسی صحت و سقم وجود این بیماری در باغوحش هستند. طبق آخرین پیگریهای انجام شده هنوز مشخص نیست آیا مدیریت جدید باغوحش ارتباطی با سازمان محیطزیست، مدیران و كارشناسان محیطزیست دارد یا خیر؟
نظر شما