اول دی ماه - 21 دسامبر، پلیس سن‌پترزبورگ، جسد الكساندر كاگانسكی؛ زیست‌شناس و دانشمند 45 ساله روس را شناسایی كرد. بنا به تایید پلیس، كاگانسكی معروف به «ساشا» به‌دلیل پرتاب شدن از طبقه 14 آپارتمان محل سكونت خود، جان باخته بود در حالی كه نشانه‌هایی از درگیری فیزیكی و زخم‌های ناشی از اصابت چاقو هم بر بدن او پیدا شد. ساشا، از جمله دانشمندانی بود كه در مورد ویروس كرونا، تحقیق می‌كرد و بنا به اعلام رسانه‌های روسی، در حال ساخت واكسنی علیه ویروس كرونا بود.

آیا قدرت‌ها «كرونا» را ساخته‌اند؟

سلامت نیوز: اول دی ماه - 21 دسامبر، پلیس سن‌پترزبورگ، جسد الكساندر كاگانسكی؛ زیست‌شناس و دانشمند 45 ساله روس را شناسایی كرد. بنا به تایید پلیس، كاگانسكی معروف به «ساشا» به‌دلیل پرتاب شدن از طبقه 14 آپارتمان محل سكونت خود، جان باخته بود در حالی كه نشانه‌هایی از درگیری فیزیكی و زخم‌های ناشی از اصابت چاقو هم بر بدن او پیدا شد. ساشا، از جمله دانشمندانی بود كه در مورد ویروس كرونا، تحقیق می‌كرد و بنا به اعلام رسانه‌های روسی، در حال ساخت واكسنی علیه ویروس كرونا بود.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ، ساشا، اولین قربانی قدرت «كرونا» نیست. 30 دسامبر 2019، مركز كنترل و مراقبت بیماری‌های شهر «ووهان» چین، در یك نامه طبقه‌بندی شده، درباره مشكوك بودن چند مراجعه با علایم مشابه ذات‌الریه به بیمارستان‌های محلی هشدار داد و خواستار تحقیق درباره علت این مراجعات شد. در همان روز، «لی وون لیانگ»؛ چشم‌پزشك چینی كه در بیمارستان مركزی «ووهان» كار می‌كرد، گزارشی از علایم و وضعیت یك بیمار مشكوك به سندرم حاد تنفسی SARS و بی‌پاسخ ماندن روش‌های درمانی برای این بیمار، از بخش آزمایشگاه بیمارستان دریافت كرد و جزییات این گزارش را با چند همكار خود در یك شبكه اجتماعی در میان گذاشت و با یك جمله تاكیدی، مكالمه مجازی با دوستانش را به پایان برد: «ویروس عامل بیماری، از عفونت‌های ویروسی كروناست با این تفاوت كه ویروس اصلی، در حال تكثیر و زیرگونه‌سازی است.»


وون لیانگ، روز سوم ژانویه به اتهام افشای اطلاعات محرمانه، توسط پلیس اداره امنیت عمومی «ووهان» احضار و بازجویی شد و ذیل كاغذی را امضا كرد كه نسبت به محرمانگی هرگونه اطلاعات مربوط به تحقیقات بر این ویروس تنفسی متعهد می‌شد و دست دولت چین را برای برخوردهای قانونی و قضایی در صورت نادیده گرفتن تاكیدات این تعهد باز می‌گذاشت.

وون لیانگ، 8 ژانویه، در زمان معاینه یك بیمار مبتلا به كووید 19 كه از جمله كارگران بازار غذاهای دریایی شهر ووهان بود، به ویروس كرونا آلوده شد و ساعت 9 و نیم شب 7 فوریه، ضربان قلب وون لیانگ؛ اولین پزشكی كه تلاش دولت چین برای پنهان داشتن واقعیت درباره شیوع ویروسی از خانواده بزرگ «كرونا» را افشا كرد، برای همیشه متوقف شد.


یك روز قبل از فوت وون لیانگ؛ روز 6 فوریه، «چن كویشی»، وكیل، فعال اجتماعی و روزنامه‌نگار چینی ساكن در شهر ووهان كه بعد از افشاگری‌های وون لیانگ، با گوشی تلفن همراه خود در مراكز درمانی شهر «ووهان» می‌چرخید و از بیماران و مردگانی كه بی‌وقفه به بیمارستان‌های شهر منتقل می‌شدند، فیلم می‌گرفت و این فیلم‌ها را در شبكه‌های اجتماعی منتشر می‌كرد و چندبار هم توسط پلیس ووهان، دستگیر شده بود، به طرز مرموزی ناپدید شد.

روز 9 فوریه؛ 2 روز بعد از فوت وون لیانگ، «فانگ بن»؛ تاجر و روزنامه‌نگار ساكن «هوبئی - ووهان» كه در فاصله اول تا 8 فوریه، به دلیل انتشار فیلمی در شبكه فیلتر شده YouTube از انبوه مردگانی كه به بیمارستان ووهان منتقل شده بودند، چند بار توسط پلیس شهر ووهان دستگیر شده بود، ناپدید شد در حالی كه هیچ یك از دوستان و اعضای خانواده‌اش، اطلاعی از این افشاگر چینی نداشتند.

«لی زووا»، روزنامه‌نگار و شهروند دیگری از ساكنان «ووهان»، سومین نفری بود كه به مخفی‌كاری دولت چین درباره شیوع یك ویروس مرگبار، اعتراض كرد و اواخر فوریه، ناپدید شد اما در ماه آوریل، با انتشار ویدیویی كه از ابتدا تا انتها، در حمایت از دولت چین بود، بازگشت خود را خبر داد.


سه ماه بعد از فوت وون لیانگ، روز 7 مه، جسد «بینگ لو»؛ استادیار 37 ساله علوم كامپیوتر و زیست‌شناسی در دانشگاه پیتسبورگ و محقق ویروس كرونا در خانه شخصی‌اش پیدا شد. پلیس محلی، در زمان كشف جسد این محقق چینی‌تبار فارغ‌التحصیل دانشگاه ملی سنگاپور و دانشگاه پیتسبورگ، اعلام كرد كه علت مرگ، اصابت چند گلوله به ناحیه سر، گردن، تنه و اندام بوده و «هانو گو»، مهندس نرم‌افزار 46 ساله و یكی از آشنایان مقتول هم به عنوان متهم اصلی این جنایت شناسایی شد.

همكاران این محقق چینی گفته بودند كه بینگ لو در تحقیقات خود، به یافته‌های قابل توجهی درباره ساختار سلولی ویروس كرونا رسیده بود. مركز پزشكی دانشگاه پیتسبورگ هم پس از ترور این محقق چینی‌تبار، با صدور بیانیه‌ای برای تجلیل از مقام علمی همكار از دست رفته خود اعلام كرد: «بینگ در آستانه دستیابی به یافته‌های بسیار مهم در مورد درك مكانیسم‌های سلولی زیربنای2- SARS-COV بود.»


این اظهارات غیررسمی و رسمی، تردیدها در ارتباط این یافته‌ها و ترور این محقق جوان را در جامعه محلی پیتسبورگ دامن زد در حالی كه كارآگاهان محلی اصرار داشتند كه اختلافات مقتول و قاتل درباره یك شراكت قدیمی، علت اصلی این جنایت بوده است. به دنبال ترور اولین محقق «كرونا» در كشور امریكا، آن هم در حالی كه كمی پیش از وقوع این ترور، رییس‌جمهوری وقت امریكا، شائبه‌هایی درباره تولید و انتشار عمدی و جهانی ویروس كرونا توسط دولت چین مطرح كرده بود، نوك پیكان، سرگردان شد چون برخی شایعات، از دست داشتن دولت چین در این ترور با هدف فراگیری جهانی «كرونا» می‌گفت و برخی دیگر، انحصارطلبی دولت امریكا در زمینه قدرت و دانش دارویی و پزشكی و مخالفت با ثبت هر موفقیت به نام هر ملیتی غیر از امریكایی‌ها را، عامل اصلی این ترور معرفی می‌كرد...

«‌كووید 19‌» ‌، مرگ‌بارترین بیماری نوپدید در سده اخیر است كه ترور ، جنایت و انحصار‌طلبی را رقم زده و همزمان،چنین شتابی برای ساخت واكسن و مصون‌سازی جمعی در قدم های همه دولت‌ها ایجاد كرده‌ است. این شتاب را در این سده كه گذشت برای هیچ درد و ویروسی شاهد نبودیم؛ چه ایدز كه هنوز هم قربانی می‌گیرد و به درد فقرا معروف است و چه سایر بیماری‌های واگیر.

دانشمندان و محققان «كووید 19» همچنان با ترس نهادینه شده‌ای به‌سر می‌برند چون ظرف یك سال گذشته ، به‌خوبی دریافته‌اند كه تلاش برای ریشه‌كنی این ویروس، ارتباط تنگاتنگ با قدرت و ثروت دولت ها و چهره ها و حتی مرز‌بندی‌های جغرافیایی و رتبه‌بندی‌های اقتصادی دارد‌. هنوز دانشمندان، جرات ندارند قطعیت بیوتروریسم بودن «كرونا» را تایید كنند و هنوز، جرات ندارند پیوند ناگسستنی ترورها و بازداشت‌ها و سانسورهای خبری و علمی با واقعیت «كرونا» را زیر سوال ببرند‌.


در گفت و گویی كه با كیهان آزادمنش؛ استاد انستیتو پاستور ایران و بیوتكنولوژیست داشتیم، این دانشمند ایرانی احتمال بیوتروریسم بودن «كرونا» را رد نكرد اما آخرین سوال «اعتماد» را بی‌پاسخ گذاشت ؛ همان سوالی كه ظرف یك سال گذشته و در تمام دنیا؛ از روزهای پس از اولین ترور محقق كرونا ، برای تمام رسانه ها بی‌جواب ماند‌.
 
از دهه 80 میلادی تا امروز، چهار دهه از شناسایی ویروس ایدز در دنیا گذشته ولی هنوز حتی در كشورهای پیشرفته ، خبری از ساخت یك واكسن قطعی برای واكسیناسیون ایدز نمی‌شنویم. چطور ممكن است برای ویروس كرونا با وجود این همه تفاوت با ویروس ایدز، ظرف چند ماه، واكسنی ساخته شود و مصون‌سازی موفقیت‌آمیزداشته باشد و حتی واكسیناسیون انسانی هم آغاز شود؟

اتفاقا به دلیل همین تفاوت‌هاست. تغییرات ویروس اچ‌آی‌وی، بسیار زیاد است و به دلیل نقص ساختاری، جهش‌های فراوانی در بدن بیمار دارد. به همین جهت، پاسخ ایمنی كه حتی در بدن یك مبتلای ایدز ایجاد می‌شود او را از تاثیرات عفونت، محافظت نمی‌كند در حالی كه ویروس كرونا این‌طور نیست با اینكه جهش‌هایی هم داشته ولی جهش‌های ویروس كرونا، به هیچ‌وجه قابل مقایسه با جهش‌هایی كه در ویروس اچ‌آی‌وی شاهد بودیم، نیست.

دلیل دوم این است كه ویروس اچ‌آی‌وی، یكی از سلول‌های مهم فرماندهی سیستم ایمنی - T CD4 - را هدف می‌گیرد كه این سلول‌ها، تنظیم‌كننده پاسخ ایمنی علیه بیماری‌های مختلف است و با هر آسیبی، باعث تضعیف ایمنی می‌شود. از طرفی، برای كنترل ویروسی كه راه‌های انتقال بسیار محدود و ساده‌ای دارد، انرژی كمتری صرف می‌شود.

ویروس اچ‌آی‌وی از جمله این ویروس‌هاست كه راه‌های انتقال بسیار شناخته شده و مرتبط با رفتارهای غیر طبیعی دارد و بنابراین، در صورت اصلاح این رفتارها، می‌توانید مانع از انتقال ویروس شوید در حالی كه در مورد ویروس كرونا این‌طور نیست و كنترل ویروس‌های قابل انتقال از سیستم تنفسی، بسیار مشكل‌تر است.

نكته دیگر این است كه امروز، ما داروهای موثری برای كنترل ویروس اچ‌آی‌وی در دنیا داریم و البته مدت زیادی طول كشید تا دنیا به دانش تولید این داروها برسد چنانكه اولین داروهای ضدرتروویروسی در دهه 90 میلادی تولید و مدت زمان بسیار بیشتری صرف شد تا به رژیم درمانی موثری برسیم. با این حال، امروز و در بسیاری كشورهای دنیا، عفونت اچ‌آی‌وی، پیش از آنكه وارد فاز ایدز بشود، یك بیماری مزمن و قابل كنترل است. من بیمارانی را دیدم كه ظرف 30 سال گذشته، مثل یك مبتلای دیابت، مشغول مصرف داروهای ایدز هستند.

پس برای ایدز، داروی موثر داریم و می‌توانیم گسترش بیماری را در مبتلایان، به خوبی كنترل كرده و بقای‌شان را حفظ كنیم كه همین نتیجه، باعث می‌شود سطح نگرانی‌ها نسبت به ویروس اچ‌آی‌وی در مقایسه با ویروس كرونا، كاهش پیدا كند. یكی از مشكلات ما در مورد ویروس كرونا این است كه نمی‌دانیم كدام مبتلای كووید 19، شانس بیشتری دارد كه به سمت بهبود یا وخامت بیماری برود و حتی نمی‌توانیم بسیاری از افرادی كه بدحال‌تر می‌شوند را به شرایط بهتری ببریم.

البته با گذشت زمان، به این جواب هم خواهیم رسید اما تا آن موقع، این یك مشكل جدی برای دنیاست. درنتیجه مجبوریم تعداد زیادی از بیماران را بستری كنیم كه ظرفیت زیادی را اشغال می‌كند و كشورها نمی‌توانند باقی امكانات درمانی خود را بهتر مدیریت كرده یا برای هر بیمار، روش درمانی متفاوتی در پیش بگیرند. امروز، تمام دولت‌ها ناچارند برای تمام مبتلایان كووید19، یك روش درمانی مشابه و یكسان تجویز كنند در حالی كه نمی‌دانند كدام بیمار با این رژیم درمانی، بهتر یا بدحال‌تر می‌شود.

مساله بسیار مهم دیگر در این میان، ارتباط اقتصاد و درمان و ساخت داروهای جدید است. اگر یك بیماری، اثرات اقتصادی بیشتری دارد، كشورهای ثروتمندتر برای درمان این بیماری، بیشتر از باقی كشورها توجه و سرمایه‌گذاری خواهند كرد. به همین دلیل از وقتی بیماری ایدز در غرب كشف شد، سرمایه‌گذاری زیادی روی آن صورت گرفت و امروز، بسیاری نكات و كشفیات جدید در دانش پزشكی و بیولوژی را مدیون ویروس ایدز هستیم.

با این حال، چند سال بعد از شناسایی ویروس، به بیماری كشورهای فقیر تبدیل شد و امروز، بیشترین تعداد مبتلایان اچ‌آی‌وی را در آفریقا شاهدیم در حالی كه بیماری، در كشورهای اروپایی و امریكایی تقریبا كنترل شده و دیگر مثل قبل نیست درنتیجه حجم سرمایه‌گذاری برای پیشگیری یا درمان آن به نسبت قبل نیست. روند تاثیرات اقتصادی ایدز با تاثیرات كووید 19 بسیار متفاوت است چنانكه امروز، میزان خسارت اقتصاد جهان و كشورهای پیشرفته از شیوع ویروس كرونا، به بیش از 12 تریلیون دلار می‌رسد.

به همین دلیل، نوع سرمایه‌گذاری برای كنترل ویروس كرونا، بسیار متفاوت و بیشتر از هزینه‌كرد برای كنترل ویروس ایدز است. از طرفی، ظرف 18 سال گذشته و به دنبال شیوع «سارس»، «ابولا» و «مرس» در جهان، تلاش‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها برای كنترل این بیماری‌ها، تجربه‌ای برای مواجهه با شرایط مجدد و مشابه بود كه مصداقش را در كنترل آمد و رفت بین‌المللی و حتی درمان‌های دارویی در این 10 ماه شاهد هستیم. اگر امروز می‌بینید این تعداد محقق و شركت‌های دارویی، برای تولید واكسن كرونا فعال هستند، همگی، از همان زیرساخت‌های موفق یا حتی ناموفقی استفاده می‌كنند كه در كنترل سارس به كار بسته شد.

درواقع، امروز، با ویروسی مشابه «سارس» مواجهیم و فقط باید تغییراتی در ساختار واكسن مورد استفاده برای كنترل سارس ایجاد كنیم اگرچه كه «سارس» و «مرس» به سرعت كنترل شد و حتی واكسیناسیون عمومی هم لازم نبود، اما زیرساخت و دانش فنی تولید واكسن، از همان زمان موجود است كه حالا، همان ابزارها برای تولید واكسن كرونا هم مورد استفاده قرار گرفته است .


هیچ فردی، به دلیل ابتلا به ایدز نمی‌میرد، بلكه نقص و تضعیف سیستم ایمنی، این فرد را برای ابتلا به بسیاری بیماری‌ها از جمله سرطان و بیماری تنفسی مستعد می‌كند و حتی گفته می‌شود یك مبتلای ایدز، ممكن است بر اثر یك سرماخوردگی ساده هم فوت كند. آیا ویروس كرونا از این جهت، عملكردی مشابه ویروس ایدز نداشته؟ افراد به دلیل آلودگی به ویروس كرونا نمردند، بلكه مثلا دچار سكته مغزی یا نارسایی كلیه شدند.


نه این‌طور نیست. ویروس اچ‌آی‌وی، سلول‌های CD4 را هدف می‌گیرد، اما ویروس كرونا، با این سلول‌ها كاری ندارد.ولی باز هم كسی به دلیل آلودگی به ویروس كرونا نمی‌میرد.این را با قطعیت نمی‌توانم بگویم ولی باید به دو عامل توجه كنیم؛ تكثیر خود ویروس كه باعث از بین رفتن سلول‌ها می‌شود و مهم‌تر، پاسخ بدن به این عفونت.

در واقع، دلیل اصلی مرگ این است كه مثلا، ویروس كرونا می‌تواند باعث فیبروز ریه، تجمع توده سلولی در ریه، اختلال در تبادل اكسیژن یا حتی سایر عوارض منجر به اختلالات انعقادی شود. در واقع، ویروس كرونا، مكانیسمی كاملا متفاوت از ویروس ایدز دارد. در ابتلای كووید19، پاسخ شدید بدن به این عفونت، علت عمده مرگ‌هاست در حالی كه در ابتلای ایدز، بی‌پاسخ بودن بدن به عفونت‌ها باعث مرگ می‌شود.


به گفته شما، آسیب 12 تریلیون دلاری شیوع ویروس كرونا برای اقتصاد كشورها باعث شده دولت‌ها، به این فكر بیفتند كه هر چه سریع‌تر، واكسن برای كنترل كووید19 تولید شود. اگر واقعا فلسفه ساخت واكسن علیه ویروس كرونا، همین دلیل باشد، در واقع با نقض حقوق انسانی توسط تمام دولت‌ها و در تمام این سال‌ها مواجهیم. ویروس اچ‌آی‌وی، شاید آسیب و خسارت اقتصادی كمتری داشت ولی باز هم مرگ بیمار، در صورت خودداری از درمان و مصرف دارو، قطعی بود با این تفاوت كه در بیماری ایدز، یك نفر یا یك خانواده از این بیماری متاثر می‌شد و می‌شود.

شما می‌گویید حالا، چون آسیب اقتصادی شیوع ویروس كرونا، زیرساخت كشورها را هدف قرار داده و درآمد ناخالص ملی دولت‌ها و اعتبار اقتصادی و صنعتی دولت‌ها در رده‌بندی جهانی، به خطر افتاده، پس دولت‌ها به این فكر افتاده‌اند كه دست به كار شوند و واكسن بسازند و همین تفاوت نگرش دولت‌ها، مصداق نقض حقوق انسانی است. چرا وقتی نفر به نفر انسان‌ها آلوده به ویروس ایدز می‌شدند، این دولت‌ها به این فكر نبودند كه هر چه سریع‌تر، واكسنی بسازند و جان یك انسان را نجات دهند؟ چون ایدز، یك بیماری رفتاری است؟ رفتار انسان‌ها كه قابل قضاوت نیست .

به عنوان یك پزشك می‌گویم كه این مواجهه با ویروس كرونا، دقیقا همان نقطه‌ای است كه كل بشریت مرتكب اشتباه شده است. اچ‌آی‌وی، تنها مثالی نیست كه چنین وضعی دارد. هنوز مالاریا یكی از مشكلات جهان است. هنوز، سل، یكی از مشكلات جهان است. البته تلاش‌هایی برای كنترل این بیماری‌ها شده اما سرمایه‌گذاری و سرعت قابل مقایسه با سرمایه‌گذاری و سرعت ساخت واكسن كرونا نداشته و تا امروز هم برای كنترل این بیماری‌ها، به پاسخی نرسیده‌ایم.

متاسفانه، این رفتار بشر، اولین‌بار نیست كه اتفاق می‌افتد. قبلا هم مصداق‌هایی از این رفتار وجود داشته و هنوز هم وجود دارد و من بسیار نگران و ناراحت و متاسف هستم كه مصداق این رفتار، در آینده هم وجود خواهد داشت. ما، كرونا را كنترل خواهیم كرد ولی 10 سال دیگر، با یك ویروس دیگر مواجه می‌شویم و نمی‌دانم آن موقع، چه جوابی و چطور رفتاری خواهیم داشت.


در واقع، دولت‌ها، با رفتاری كه در مورد كنترل ویروس كرونا و ساخت واكسن در پیش گرفتند آن هم با آن پیشینه بی‌تفاوتی نسبت به ساخت واكسن برای بسیاری بیماری‌های ناتوان‌كننده و مرگبار انفرادی، فردیت انسان‌ها را زیر سوال بردند و به این نتیجه می‌رسیم كه در دنیای امروز، منافع دولت‌هاست كه اهمیت دارد و نه تك‌تك انسان‌ها.منافع دولت نیست. منافع ثروت است.و حتی منافع قدرت...


و حتی خودخواهی تك‌تك ما كه حاضر نیستیم برای كنترل عاملی كه سلامت‌مان را تهدید نمی‌كند، سرمایه‌گذاری كنیم. اگر فكر كنیم كه مثلا اطرافیان ما در معرض خطر ابتلا به ایدز نیستند، پس لزومی نمی‌بینیم برای كنترل و واكسیناسیون علیه ایدز سرمایه‌گذاری كنیم در حالی كه امروز، ما و اطرافیان‌مان، در معرض خطر ابتلا به كرونا هستیم و بنابراین برای كنترل و واكسیناسیون علیه بیماری، سرمایه‌گذاری می‌كنیم. دلیل این رفتارها، چیزی نیست جز كوته‌بینی بشر.


حالا كه ویروس كرونا، یك‌ساله شد. اوایل شیوع ویروس، صحبت‌هایی درباره بیوتروریسم از طریق انتشار كووید19 در دنیا مطرح بود و پای این صحبت‌ها به ایران هم رسید. چه ویروسی با چه قابلیت و ساختاری می‌تواند خطر بیوتروریسم ایجاد كند؟


در چارچوب تكنولوژی، امكان دستكاری ویروس‌ها وجود دارد، اما فعلیت این اتفاق، خیلی مورد سوال است، چون با حواشی تاثیرگذاری از جمله ترس عمومی درباره تبعات این اتفاق و حتی لزوم پایبندی تمام دولت‌ها به تعهدات بین‌المللی و از جمله كنوانسیون منع سلاح‌های بیولوژیك مواجهیم كه همین الزامات، احتمال چنین اقدامی را، در حال حاضر، بسیار كاهش می‌دهد.

علاوه بر این، بشر هنوز به این دانش نرسیده كه بتواند ویروسی برای هدف قرار دادن گروه خاصی طراحی كند و مطمئن باشد كه طراح تروریست، از عوارض ناخواسته این ویروس، مصون باشد و آسیب، فقط به دشمن برسد. همین نگرانی، فعلا مهم‌ترین دلیلی است كه تروریستی بودن ویروس كرونا را نامحتمل می‌كند چون معمولا، انتظار این است كه بیوتروریسم، گروه خاصی را هدف قرار بدهد و تبعات آن هم به‌طور كامل، محدود و جمع شود یا حتی گروه خاصی هدف قرار بگیرند اما تروریست، برای مصون‌سازی خودش، داروی مناسبی در اختیار داشته باشد در حالی كه ویروس كرونا، هنوز چنین اطمینانی نمی‌دهد .


چه ویروسی با چه ساختاری می‌تواند در بیوتروریسم استفاده شود؟
به نظر من، هر ویروسی می‌تواند به شرط اینكه این شرایط را داشته باشد. سوابق جنگ‌های بیولوژیك و استفاده از سلاح بیولوژیك، به قرن‌ها قبل برمی‌گردد؛ آن زمان كه شهری را محاصره می‌كردند و جسد یك مبتلای آبله را با منجنیق، به داخل شهر محصور پرتاب می‌كردند. این ویروس، یك ویروس بسیار بزرگ دارای DNA بود كه حالا با واكسیناسیون از بین رفته است. حتی گفته می‌شود كه انتقال ویروس سرخك به امریكا، مرگ بسیاری از سرخپوستان را رقم زد. بنابراین، در همه این سال‌ها، ویروس‌هایی از انواع محتلف بوده كه در بیوتروریسم مورد استفاده قرار گرفته‌اند.


مثل باكتری سیاه زخم كه با بسته‌های پستی به دفاتر دولتی امریكا می‌رسید.
سال 2001 میلادی .


پس در هزاره سوم هم سوابق بیوتروریسم هست.
این سوابق خیلی زیاد است و حتی در كتاب‌های درسی رشته پزشكی هم به آن اشاره شده. جامعه پزشكی واقعا از این اتفاق می‌ترسد. حتی ابولا هم می‌تواند در بیوتروریسم استفاده شود ولی فكر می‌كنم مهم‌ترین دلیلی كه ابولا در بیوتروریسم استفاده نشد، این بود كه تبعاتش برای تروریست قابل كنترل نبود.


ممكن است بیوتروریسم به صورت غیرمستقیم اتفاق بیفتد؟دربسیاری از كشورها و از جمله در ایران، شاهد بودیم كه بیمارانی، از ترس ابتلا به كووید 19، برای مداوای بیماری‌های صعب‌العلاج به بیمارستان نمی‌رفتند و در همین 12 ماه، درباره خطر افزایش و بازگشت فلج اطفال و وخامت حال بیماران سرطانی و مبتلایان قلبی و عروقی هشدارهایی مطرح شده است. آیا این عوارض می‌تواند به عنوان تبعات غیرمستقیم بیوتروریسم مطرح باشد؟


من چنین تعریفی را در محدوده بیوتروریسم نمی‌بینم ولی این عوارض، از تبعات بیوتروریسم است. ترور، یعنی ایجاد وحشت. ترور، یعنی هر چیزی كه وحشت ایجاد كند و ما را وادارد كه از وحشت، كارهایی كه باید انجام دهیم را انجام ندهیم. حالا این عوارض كه به عنوان الزامات زندگی یك بیمار است اما به دلیل ترس از بیماری، افزایش می‌یابد، می‌تواند از تبعات بیوتروریسم باشد. 


 بشر هنوز به این دانش نرسیده كه بتواند ویروسی برای هدف قرار دادن گروه خاصی طراحی كند و مطمئن باشد كه طراح تروریست، از عوارض ناخواسته این ویروس، مصون باشد و آسیب، فقط به دشمن برسد. همین نگرانی، فعلا مهم‌ترین دلیلی است كه تروریستی بودن ویروس كرونا را محتمل می‌كند چون معمولا، انتظار این است كه بیوتروریسم، گروه خاصی را هدف قرار بدهد و تبعات آن هم به‌طور كامل، محدود و جمع شود یا حتی گروه خاصی هدف قرار بگیرند اما تروریست، برای مصون‌سازی خودش، داروی مناسبی در اختیار داشته باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha